نامیرا (کتاب)
نویسنده کتاب
صادق کرمیار نویسنده و کارگردان ایرانی است. ۲۶ آذر ۱۳۳۸ش در تهران متولد شد. بعد از پیروزی انقلاب ۵۷ ایران به عنوان خبرنگار روزنامه اطلاعات مشغول به کار شد. وی در رشته الهیات تحصیل کرده است. در سال ۱۳۶۹ مجموعه داستان او به نام «فریاد در خاکستر» منتشر شد و بعد از یک سال مجموعه داستان نوجوانان با عنوان «انتقام در اردوگاه». اولین فیلمنامه سینمایی کرمیار که درباره جنگ و محاصره آبادان بود، در سال ۱۳۷۵ با نام «کوسهها» ساخته شد. فیلم «سجده بر آب» و «جان سخت» و چند مجموعه تلویزیونی، از دیگر آثار او در زمینه فیلمسازی است. کرمیار در جشنوارههای مختلف رتبههایی را کسب کرده است. رُمان نامیرا یکی از آثار او است.
محتوا
داستان «نامیرا» درباره دختر و پسر جوانی است که برای حمایت از امام حسین(ع) و یزید تردید دارند. در ادامه داستان، این دو جوان طی استدلالهای مختلف به حقانیت امام حسین(ع) پی میبرند. نویسنده در این اثر به بخشی از تاریخ اسلام و شیعه میپردازد.
عبدالله ناگهان صدای چکاچک شمشیرها و نیزهها را شنید. یکباره از جا پرید و به اموهب نگریست که همچنان آرام نشسته بود و به آتش مینگریست. صدا قطع شد، اما عبدالله آرام به سراغ شمشیرش رفت و آن را از نیام بیرون کشید. اموهب از رفتار او حیرت کرد و با تعجب برخاست.
عبدالله گفت: «شنیدی؟»
«نه! چیزی نشنیدم.»
عبدالله به اطراف چشم انداخت و در تاریکی بیابان اطراف را پایید. بار دیگر صدای سم اسب به گوش رسید و این بار هر دو شنیدند و با دقت به جهت صدا رو برگرداندند. از عمق تاریکی، سواری نزدیک شد. عبدالله به اموهب اشاره کرد که کنار اسبها پناه بگیرد و خود آرام به سمت سوار رفت. سوار نزدیکتر شد و وقتی عبدالله را در حالت هجوم دید، همان جا ایستاد و گفت: «سلام برادر، من مسافری هستم از راهی دور. میخواهم به کوفه بروم. از راه آمده مطمئن نیستم.»
عبدالله با بدگمانی به او نگریست و سپس اطراف را زیر نظر گرفت و انگار به دنبال سواران دیگری بود که با غریبه همراهند. سوار اموهب را دید. گفت: «من تنها هستم برادر. راه کوفه را به من نشان بده. زحمت دیگری برایت ندارم!»
.
شخصیت محوری
نامیرا داستانی شخصیتمحور است. رمانی با خردهروایتهایی از تغییر روش، هدف، آرزو و عاقبت انسانها. نویسنده، کتاب را به سبک رمانهای کلاسیک با شروعی آرام آغاز میکند، تصویرسازی میکند، شخصیتها را یک به یک وارد داستان میکند، آنها را معرفی میکند و با داستان پیش میبرد. نامیرا سعی میکند درگیر اختلاف روایتهای تاریخی نشده. با این حال از عقبه تحقیقی هم بهره برده است.
منافع شخصی مردم کوفه
نویسنده در نامیرا مینویسد که بخشی از مردم انبوهی که به امام نامه نوشتند، حضور او را برای منافع شخصی خود میخواستند. امضاها به خاطر درد دین نبود، بلکه برای طایفهای سؤال این بود که چرا معاویه شام را برتر از کوفه دانسته است. وقتی که ابنزیاد سر کیسه را شل کرد و از بیتالمال کیسههای طلا بخشید، دیگر آمدن امام فایدهای برای این قوم نداشت. قصور معاویه را یزید جبران کرده بود. شاید اگر امام به کوفه میآمد و زعامت قوم را بر عهده میگرفت، اینان باز هم مخالفت میکردند. هر چند ابنزیاد هلاکشان کرد و دستشان را به خون پسر پیامبر آلوده کرد.
فتنهشناسی
برخی معتقدند نامیرا یک دوره فتنهشناسی است برای کسانی که در پی حق هستند و میخواهند بدانند که حق و باطل چگونه جابهجا میشود. حتی «عبدالله بن عمیر» با آن همه سابقه در جهاد با کفار، تردید میکند که چرا پسر پیامبر به مقابله با یزید برخاسته است؟ آیت الله خامنهای رهبر ایران هم ضمن تمجید از کتاب، بر روی همین ویژگی تأکید کرده و با اشاره به ناآرامیهای ایران بعد از انتخابات سال ۱۳۸۸ گفته است اگر کسی بخواهد فتنه را بشناسد، این کتاب را بخواند.
داستان عاشقانه
نامیرا داستان عاشقانه هم دارد و نویسنده درام و رمانس را در کتابش به هم آمیخته است. آنجا که سلیمه دختر عمرو بنحَجّاج با ربیع پیمان زناشویی میبندد و خوشحال است که همسرش محب علی و اولاد اوست و خشمگین میشود که چرا پدرش به حسین(ع) پشت کرده است. این عشق آن قدر قوی است که وقتی ربیع کارش به تردید میکشد، سلیمه هشدار میدهد که پیوند آن دو از سر حب علی و حسین(ع) است.
جایزهها
کتاب نامیرا در سومین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد در سال ۱۳۸۹ شایسته تقدیر شد. همچنین در بیست و هشتمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۸۹، شایسته تقدیر شناخته شد و به عنوان اثر برگزیده چهارمین جشنواره کتاب دین و پژوهشهای برتر معرفی شد.
پانویس
منابع
- .
- .
- .
- .