انوری ابیوردی
| |
اطلاعات کلی | |
---|---|
نام | اوحد الدین علی بن محمد خاورانی |
مذهب | به قول شوشتری و برخی دیگر، شیعه |
زادروز | اواخر قرن پنجم هجری قمری |
زادگاه | ابیورد |
محل زندگی | سرخس ، نیشابور ، بلخ ، مرو |
اطلاعات علمی | |
آثار | دیوان اشعار، البشارات فی شرح الاشارات، |
اطلاعات دیگر | |
منصب | شاعر دربار سلطان سنجر سلجوقی |
اوحدالدّین علی بن محمّد انوری معروف به انوری ابیوردی و «حجّة الحق» از دانشمندان و شاعران سده ۶ قمری در دوران سلجوقیان است. انوری ابیوردی، در قصیده، غزل و قطعه، شعر سروده است. او «عیون الحکمه»، اثر بوعلی را بازنویسی کرده و در البشارات فی شرح الاشارات، اشارات او را شرح کرده است. نورالله شوشتری او را شیعه دانسته است ولی قراینی بر تشیع وی وجود ندارد.
زندگینامه
او در قریة بادنه از توابع خاوران، یا بدنه از توابع ابیورد به دنیا آمد. پدرش از صاحبمنصبان آن روزگار به شمار میرفت، از این رو، امکان دانش اندوزی برای وی به خوبی فراهم بود. انوری در مدرسه منصوریه طوس علوم عقلی و نقلی را آموخت چندان که خود در قطعهای اشاره میکند، در علوم گوناگون به کمال رسید. افزون بر آن در حکمت، فلسفه و ریاضیات نیز سرآمد دوران شد.
تاریخ وفات انوری همچون سالزادش به درستی دانسته نیست، اما میتوان گفت که او در ربع اول سدة ۶ق متولد شد و در اواخر همین سده درگذشت. وی در بلخ وفات یافت و در مقبرة سلطان احمد خضرویه یا مقبرة الشعرای تبریز _کنار آرامگاه خاقانی و ظهیر فاریابی_ به خاک سپرده شد.
مذهب
درباره مذهب انوری اختلاف نظرهایی وجود دارد. شوشتری او را شیعه اثناعشری میداند، اما با توجه به اشعار و محیط زندگانی وی میتوان گفت که به تسنن گرایش داشته است. او در اشعار خود خلفای راشدین را ستوده، و به پیامبر(ص) و علی(ع) نیز مهر ورزیده است.
ویژگیهای شعری
سبک انوری در شاعری، واسطه سبک خراسانی و عراقی است. بدین معنا که او با تکمیل سبک شاعری ابوالفرج رونی، راه را برای ظهور سبک عراقی هموار ساخت. استفاده از کنایات و امثال، از ویژگیهای سبک انوری است؛ چنانکه بسیاری از سخنان او به صورت ضربالمثل در آمدهاند که البته معلول ساختار طبیعی زبان شاعر است. مضمون آفرینی و استخراج معانی تازه از لابهلای آیات، روایات، تلمیحات و حتی مطالب عادی از مشخصات بارز سبک انوری است که همان شیوه متنبی (شاعر معروف عرب) را در اذهان تداعی میسازد.
در شعری منسوب به جامی، انوری در کنار فردوسی و سعدی، از بزرگان شعر سخن شمرده شده بسیاری، انوری را بهعنوان شاعری قصیدهسرا میشناسند. او بسیاری از ابیات قصیدهگویی را در ستایش و نیایش حضرت حق سروده است:
در جهانی و از جهان پیشی | همچو معنی که در بیان باشد |
برخی نیز توانایی انوری را در قطعهسرایی میدانند. طنزپردازی نیز در اشعار انوری دیده میشود. بیشتر ناقدان معاصر بر اینکه انوری از سرآمدان روزگار خویش و از ستونهای استوار شعر پارسی است و نیز ید بیضایی در پروردن انواع معانی و مضامین دارد، تصریح کردهاند. به عقیده آنان انوری در طنز، به معنی تصویرِ هنری اجتماع نقیضین؛ در هجو، به معنی تأکید بر زشتیهای یک چیز؛ و در هزل، به معنی نزدیک شدن هنجارِ گفتار به اموری که بر طبق قراردادهای رسمی یک جامعه حرام (تابو) به شمار میآید، استاد مسلم است.
بدیعالزمان فروزانفر، پژوهشگر ادبیات و شفیعی کدکنی، شاعر و محقق، غزلسرایی سعدی را متأثر از انوری میداند. همچنین شعر قطعه «اشک یتیم» پروین اعتصامی را با قطعه «آن شنیدستی که روزی زیرکی با ابلهی» از انوری هممضمون دانستهاند
آثار
انوری به ابن سینا اعتقادی تام داشت و گفتهاند که برخی از آثار او را به خط خود نوشته بوده است. وی همچنین کتابی در شرح اشارات ابن سینا با عنوان البشارات فی شرح الاشارات تألیف کرده بود. انوری ظاهراً کتابی در حکمت یا نجوم نگاشته و به شاه قطب الدین، صاحب موصل، تقدیم کرده بود که به گمان شفیعی کدکنی، گویا همان کتاب مفید است که دولتشاه سمرقندی بدان اشاره دارد.
حاصل تلاش انوری در عرصه شعر و ادب، دیوانی مشتمل بر قصاید، قطعات، غزلیات و رباعیات است که حدود ۱۴۷۰۰ بیت دارد. در این مجموعه که میتوان به تناقض درونی سرایندهاش پی برد، هم از زهد و هم از حرص سخن رفته است؛ گاه صحبت از خردگرایی است و گاه خرد ستیزی؛ هم مباهات به شعر و هم نفرت از آن وجود دارد.
پانویس
- ↑ فصیح، مجمل فصیحی، ص۲۶۷
- ↑ دولتشاه، تذکرة الشعراء، ص۶۷
- ↑ عوفی، جوامع...، ج۲، ص۴۷۸؛ دولتشاه، تذکرة الشعراء، ص۶۷
- ↑ انوری، دیوان، ج۲، ص۶۸۶-۶۸۷)
- ↑ عوفی، جوامع...، ج۲، ص۴۷۸؛ صفا، تاریخ...، ج۲، ص۶۵۷
- ↑ شفیعی، مفلس کیمیا فروش، ص۲۹
- ↑ دولتشاه، تذکرة الشعراء، ص۶۹؛ بختاورخان، مرآةالعالم، ص۵۲۹؛ معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۲، ص۵۹۴
- ↑ مستوفی، نزهة...، ص۸۹؛ فصیح، مجمل فصیحی، ص۲۶۷- ۲۶۸
- ↑ شوشتری، مجالس المؤمنین، ج۲، ص۶۲۳
- ↑ نک: انوری، دیوان، ج۱، ص۱۱۶-۱۱۷
- ↑ محجوب، سبک خراسانی در شعر فارسی، ص۵۶۸
- ↑ شفیعی، مفلس کیمیا فروش، ص۷۲، ۷۳، ۷۷
- ↑ شمیسا، سبک شناسی شعر، ص۱۲۰
- ↑ نک: موسوی، حکمت شادان، فصل اول
- ↑ نک: دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۰، مدخل انوری
- ↑ نک: صفا، تاریخ...، ج۲، ص۶۸۸
- ↑ شفیعی، مفلس کیمیا فروش، ص۵۱ -۵۲
- ↑ نک: موسوی، حکمت شادان، فصل اول
- ↑ رجوع کنید به زرین کوب، ص۳۶۶ ۳۶۷.
- ↑ صفا، تاریخ، ج۲، ص۶۵۷
- ↑ مدرس، ریحانة الادب، ج۱، ص۱۹۷
- ↑ شفیعی، مفلس کیمیا فروش، ص۲۴
- ↑ نفیسی، تاریخ نظم و نثر...، ص۸۲
- ↑ نک: شفیعی، مفلس کیمیا فروش، ص۱۱۲-۱۱۳
- ↑ در شعر سه تن پیمبرانند*هرچند که لانبی بعدی*اوصاف و قصیده و غزل را* فردوسی و انوری و سعدی
- ↑ پیوسته حدیث میبه گوشَت بادا*قوتم ز لبِ شکر فروشت بادا*بی من چو شرابِ ناب گیری در دست*شرمت بادا و لیک نوشَت بادا
- ↑ انوری در نگاه منتقدان قدیم، بیش از منتقدان جدید ارج دارد. نک: دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۰، مدخل انوری. از دیدگاه نقد جدید، این که انوری یکی از ۳ یا ۵ شاعر بزرگ ادب فارسی است، مردود اعلام شد. ناقدان، غالباً، بر رد همپایگی او با فردوسی و سعدی انگشت نهادند و صدور چنین حکمی را عین بیانصافی شمردند. (شبلی نعمانی، شعر العجم، ج۱، ص۲۱۷؛ بهار، دیوان، ج۱، ص۶۶۷.)
- ↑ شفیعی در مقدمۀ کتاب «مفلس کیمیا فروش»: شاید کمتر به این نکته توجه شده باشد که هنر سعدی در غزلها، بیشتر در زبان شعر است و در داخل زبان شعر یکی از مهمترین مراکز هنرنمایی او استفاده شگفتآوری است که از حروف اضافه در زبان غزل دارد و این نکتهای است که بیهیچ تردیدی آن را از انوری آموخته است و جای آن هست که کسی در باب آن رسالهای مفرد ترتیب دهد.
- ↑ آن شنیدستی که روزی زیرکی با ابلهی،گفت کین والی شهر ما گدایی بیحیاست، گفت چون باشد گدا آن کز کلاهش تکمهای،صد چو ما را روزها بل سالها برگ و نواست، گفتشای مسکین غلط اینک از اینجا کردهای،آن همه برگ و نوا دانی که آنجا از کجاست، در و مروارید طوقش اشک اطفال منست،لعل و یاقوت ستامش خون ایتام شماست
- ↑ دیوان انوری به تصحیح سعید نفیسی و مدرس رضوی رسیده است. درباره او کتابهای زیادی به فارسی نوشته شده که «مفلس کیمیا فروش» شفیعی کدکنی، «انوری ابیوردی - روایت پست و بلند کار او» فریدون پور احمدیان، «حکمت شادان؛ گزیده آثار طنز انوری ابیوردی» سید عبدالجواد موسوی از آن جمله هستند.
منابع
- انوری، محمد، دیوان، به کوشش مدرس رضوی، تهران، ۱۳۷۲ش.
- بختاورخان، محمد، مرآةالعالم: تاریخ اورنگ زیب، به کوشش ساجده س. علوی، لاهور، ۱۹۷۹م.
- بهار، محمدتقی، دیوان، تهران، ۱۳۶۸ش.
- دایرة المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم بجنوردی، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، ۱۳۸۰ش.
- دولتشاه سمرقندی، تذکرة الشعراء، به کوشش محمدرمضانی، تهران، ۱۳۳۸ش.
- شبلی نعمانی، محمد، شعر العجم، ترجمة محمدتقی فخرداعی گیلانی، تهران، ۱۳۶۳ش.
- شفیعی کدکنی، محمدرضا، مفلس کیمیا فروش، تهران، ۱۳۷۲ش.
- شمیسا، سیروس، سبک شناسی شعر، تهران، ۱۳۷۴ش.
- شوشتری، نورالله، مجالس المؤمنین، تهران، ۱۳۷۵ش.
- صفا، ذبیح الله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، ۱۳۳۹ش.
- عوفی، محمد، جوامع الحکایات، به کوشش امیر بانو مصفا و مظاهر مصفا، تهران، ۱۳۵۳ش.
- فصیح خوافی، احمد، مجمل فصیحی، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۳۹ش.
- قزوینی، زکریا، آثار البلاد و اخبار العباد، بیروت، ۱۹۶۰م.
- محجوب، محمدجعفر، سبک خراسانی در شعر فارسی، تهران، ۱۳۵۰ش.
- مدرس، محمدعلی، ریحانة الادب، تبریز، ۱۳۴۶ش.
- مستوفی، حمدالله، نزهة القلوب، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۶ش.
- معصوم علیشاه، محمدمعصوم، طرائق الحقائق، به کوشش محمدجعفر محجوب، تهران، ۱۳۱۸ش.
- موسوی، سید عبدالجواد، حکمت شادان (گزیده آثار طنز انوری ابیوردی)، شرکت سهامی کتابهای جیبی وابسته به انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۸۹ش.
- نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری، تهران، ۱۳۴۴ش.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله:
- معرفی کتاب