الموت
اَلَموت نام منطقهای در شمال شرقی شهرستان قزوین در استان قزوین است که خود متشکل از دو بخش الموت غربی و الموت شرقی میباشد که در میان رشته کوههای البرز در جنوب مازندران و گیلان، باختر طالقان و خاور رودبار زیتون قرار دارد. عمده شهرت این منطقه به علت وجود دو دژ الموت و لمبسر در آن است.
الموت (آلٚه موت) | |
---|---|
[[پرونده:
تصویر اول: الموت در نسخ خطی قرن ۱۵ میلادی
|250px]]
| |
کشور | ایران |
استان | قزوین |
شهرستان | قزوین |
بخش | الموت شرقی و الموت غربی |
نام(های) پیشین | جبروت - رودبار |
مردم | |
جمعیت | ۳۴٫۵۹۹ نفر در سال ۹۵ |
جغرافیای طبیعی | |
مساحت | ۱۲۰۰ کیلومتر مربع |
ارتفاع | ۱۸۲۰ متر |
آبوهوا | |
میانگین دمای سالانه | ۱۱ درجه سانتیگراد |
میانگین بارش سالانه | ۵۵۰ میلی متر |
روزهای یخبندان سالانه | ۱۸۱ روز |
نام
این منطقه چنانچه حمدالله مستوفی در نزهةالقلوب نوشته تا قرن هفتم هجری با عنوان رودبار معرفی میشد تا این که با آمدن حسن صباح به آن جا و رواج فرقه اسماعیلیه و فعالیت خداوند الموت، نوشته شد رودبار الموت و خوانده شد الموت.
الموت کلمهای است مرکب از دو واژه «آله» و «اموت». نویسنده برهان قاطع این کلمه را به فتح الف و لام بر وزن «جبروت» میداند و مینویسد: «نام قلعهای است مشهور که مابین قزوین و گیلان واقع است و آن را به سبب ارتفاعی که دارد آله آموت گفتندی یعنی عقاب آشیان چه «اله» عقاب و «آموت» آشیان باشد.»
اما مترجم کتاب خداوند الموت ذبیحالله منصوری از قول زبانشناسانی که از ایشان نام نمی برد، نظریه بالا را نمی پذیرد و می گوید که الموت به معنای آشیانه عقاب نیست و می افزاید: «ولی آن زبانشناسان اشارهای به ریشه نام الموت نکردهاند.»
برخی نیز آموت را چنانچه در زبان تاتی مردم الموت وجود دارد، به معنای آموخت گرفتهاند و از آن به این تعریف رسیدهاند: عقاب دست آموز.
عدهای هم اشاره به این میکنند که بن مایه کلمه الموت، ارموت، ارمود، امروت، اربو و امبرود (نوعی گلابی) است و از آنجا که در زبان تاتی گاهی «ر» به «ل» تبدیل میشود مثل «برگ» (بلگ)، پس الموت همان ارموت است که «ر» به «ل» تبدیل شدهاست. محققان بر این نکته متفقالقولند که الموت نام مصطلح منطقه کوهستانی شمال قزوین و جایی است که خداوند الموت، قلعههای تاریخی این منطقه را مقر و پایگاه تبلیغ آیین اسماعیلیه قرار داده بودند. این منطقه در طول تاریخ از «رودبار» به «رودبار و الموت» تغییر کلمه پیدا کردهاست، پس از مدتی «رودبار الموت» به بخشی گفته شد که قلعه حسن صباح (در گازرخان) در آن قرار دارد و «رودبار محمدزمان خانی» یا «خشکه رودبار» به منطقهای که قلعه لمسر (لمبه سر یا لمه در یا لمبسر) در آن جاست اما در آخرین تقسیمات کشوری منطقهای که قلعهٔ گازرخان (قلعه نظامی حسن صباح) در آن است رودبار الموت شرقی و منطقهای که قلعه لمبسر (قلعه سیاسی و زندان حسن صباح) در آن است رودبار الموت غربی خوانده میشود.
الموت در تقسیمات جغرافیایی
منطقه بزرگ الموت در تقسیمات جغرافیایی کشور ایران به دو منطقه الموت شرقی و الموت غربی تقسیم شدهاست که عبارتند از:
- بخش رودبار الموت شرقی به مرکزیت معلمکلایه
- بخش رودبار الموت غربی به مرکزیت رازمیان
رودبار الموت شرقی در شمال خاوری استان قزوین، در سمت جنوبی شهرستان تنکابن از استان مازندران، غرب طالقان از استان البرز و شرق «الموت غربی» جای دارد. رودبار الموت غربی نیز از شمال به مرز استانهای مازندران و گیلان، از غرب به رودبار زیتون، از شرق به «الموت شرقی» و از جنوب به شهرستان قزوین محدود میشود.
- از روستاهای توریستی، معروف و بزرگ الموت میتوان به روستای گازرخان محل دژ حسن صباح، هیر، روستای سفیدآب، روستای وشته، روستای زرآباد، روستای تلاتر،روستای هنیز محل قله سیالان، روستای وربن محل قله خشچال، روستای اندج، روستای کوچنان، روستای یوج، کُمنی و ویار و روستای دستجرد سفلی و شهر زیبای رازمیان… را نام برد.
رازمیان
رازمیان شهری است در بخش رودبار الموت غربی، شهرستان قزوین و استان قزوین و در کشور ایران. از همسایگان رازمیان میتوان به بهرام آباد و شهرستانهای علیا و سفلی اشاره نمود. این شهر طبق سرشماری سال ۲۰۰۶ ۹۶۵ نفر جمعیت دارد. مردم شهر رازمیان تات هستند و به گویش الموتی که گویشی از زبان تاتی است صحبت میکنند.
راه دسترسی به این منطقه زیبا از پارک جنگلی باراجین و عبور از روستای زرشک و فلار و همچنین گذر از گردنههای پر پیچ و خم و مرتفع کامان و همچنین رودخانه شاهرود میباشد.
بخش رودبار الموت غربی دارای ۱۲۱ روستا به مرکزیت رازمیان میباشد.
آب و هوای این منطقه معتدل کوهستانی و در ارتفاعات در بیشتر مواقع مه آلود است.
محصول اصلی زراعی این منطقه: برنج- خرمالو - فندق - گیلاس -آلبالو و گردو میباشد.
مردم
بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت بخش رودبار الموت قزوین در سال ۱۳۸۵ برابر با ۱۲۱۸۸۶ نفر بودهاست. الموتیها به گویش الموتی صحبت می کنند.
از نظر دونالد استیلو گویشهای رودباری و طالقانی دسته بندی جدیدی را با عنوان تاتی مانندها «tatoid» تشکیل میدهند. گویشهای تاتی مانند در اصل زبان تاتی بودند که به دلیل تاثیرات شدید زبانهای کاسپین و زبان فارسی تمام ویژگی های زبان تاتی را از دست داده اند. استیلو زبان های تاتی مانند را به سه دسته تقسیم نموده است:
- گویش طالقانی-الموت.
- گویش گازرخان و گوران.
- گویش رودبار: جمشید آباد، رستم اباد، شهران، توتکابون، جوبان، رودبار و لاکه.
تعیین جایگاه گویش الموتی نسبت به دیگر گویشهای شمال غربی، کار دشواری است، به طوری که برخی آن را گونهای از گیلکی و برخی آن را مازندرانی (طبری) و برخی دیگر نیز آن را تاتی مینامند.
بهطور مثال تاتهای آذربایجان شرقی به زبان تالشی، تاتهای قفقاز به زبان پارسی و تاتی، رودبار، الموت و طالقان، از خانواده زبانهای شمالی مانند زبان تاتی است.
در اکثر نقاط استان قزوین، رودبار، طارم، بخش شاهرود، قوچان، ساوجبلاغ، برخی نقاط استان مرکزی، و برخی نقاط آذربایجان شرقی مردم زبان خود را تاتی مینامند و همچنین میتوان در روستاهای دیگری نیز در کشور پارهای از جمعیت آنان را مشاهده کرد، که البته زبان تاتی ممکن است با اندکی تفاوت صحبت شود.
در قفقاز گروهی از مردم را تات میخوانند که زبانشان پارسی است. زبان این تیره ایرانی «تاتی» است که همراه با فارسی دری و تاجیکی پارهای از زبانهای ایرانی جنوب غربی و گویشی از فارسی بشمار میرود.
الموت در فرهنگ جهانی
نام سرزمین الموت را در آثار هنرمندانی از دیگر کشورها نیز میتوان دید.
چند نمونه از آثار هنری در رابطه با الموت:
- رمانی به اسم الموت در سال ۱۹۳۸ توسط نویسنده اسلوونیایی ولادیمیر بارتول به رشته تحریر درآمده است. این رمان به عنوان مشهورترین محصول ادبیات اسلوونی شناخته میشود.
- نویسنده آمریکایی جودیت تار مجموعه رمانهایی را با موضوعیت الموت به رشته تحریر درآورده است.
- نویسنده ایرانی یوسف علیخانی مجموعه رمانهایی را با موضوع رودبار و الموت نوشته است.
- الموت شهر پرنسس تهمینه در فیلم شاهزاده ایران: شنهای زمان معرفی شدهاست.
نگارخانه
دژ الموت در زمستان
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ http://www.amar.org.ir/سرشماری-عمومی-نفوس-و-مسکن/نتایج-سرشماری/جمعیت-به-تفکیک-تقسیمات-کشوری-سال-1395
- ↑ «MehrNews.com - Iran, world, political, sport, economic news and headlines». بایگانیشده از اصلی در ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱۷ ژوئیه ۲۰۱۸.
- ↑ اطلس گیتاشناسی استانهای ایران، تهران: ۱۳۸۳ خ.
- ↑ آمیر، پل. خداوند الموت. ترجمهٔ ذبیحالله منصوری. تاو. شابک ۹۷۸-۶۲۲۹۷۳۱۱۴۷.
- ↑ اطلس گیتاشناسی استانهای ایران، تهران: ۱۳۸۷ خ.
- ↑ Maciuszak, Kinga (2012). "Some Remarks on the Northern Iranian Dialect of the Alamūt Region". Jagellonian University Karkow (به انگلیسی). 33: 17.
- ↑ دقیقی، فرنوش (۱۳۹۱). «بررسی روستای گویش روچ علیا (بالا روچ) در الموت». دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی دانشگاه علامه طباطبایی: ۱۶.
- ↑ Maciuszak, Kinga (2012). "Some Remarks on the Northern Iranian Dialect of the Alamūt Region". Jagellonian University Karkow (به انگلیسی). 33: 17.
- ↑ دقیقی، فرنوش (۱۳۹۱). «بررسی روستای گویش روچ علیا (بالا روچ) در الموت». دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی دانشگاه علامه طباطبایی: ۱۶.
- ↑ یوسفی، سعیدرضا (۱۴۰۰). «نقد و بررسی فصل پنجم از کتاب جامع زبانها و زبانشناسی آسیای غربی: رویکردی منطقهای با عنوان «منطقۀ کاسپین و جنوب آذربایجان: کاسپین و تاتی»» (PDF). پژوهشنامه انتقادي متون و برنامه هاي علوم انساني. ۲۱ (۱): ۳۹۴.
- ↑ «Apart from four Turkish-speaking villages higher up, the inhabitants of Alamūt speak Gīlakī and those of Rūdbār Tātī». iranicaonline.
- ↑ جعفری دهقی، محمود؛ خلیلی پور، نازنین؛ جعفری دهقی، شیما (۱۳۹۳). زبانها و گویشهای ایرانی (گذشته و حال). تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ص. ۲۶۱. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۶۳۲۶-۶۳-۴.
- ↑ Maciuszak, Kinga (2012). "Some Remarks on the Northern Iranian Dialect of the Alamūt Region". Jagellonian University Karkow (به انگلیسی). 33: 17.
- ↑ مقدمه کتاب «دستور زبان گویشهای تاتی جنوبی»، پروفسور احسان یارشاطر، لاهه - پاریس ١٩٦٩
- ↑ گونههای زبانی تاتی، دونالد استیلو، ۱۹۸۱
- ↑ مقاله «بررسی گویش تاتی الموت»، پرویز البرزی ورکی، ۱۳۷۰، دانشگاه تهران
- ↑ «الموت». بایگانیشده از اصلی در ۲۷ ژانویه ۲۰۱۶. دریافتشده در ۱۶ ژانویه ۲۰۱۶.
- ↑ «الموت من». alamouteman.com. بایگانیشده از اصلی در ۱۷ ژوئیه ۲۰۱۸. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۷-۱۷.
- ↑ «اطلس زبان تاتی، روستاهای ایران». بایگانیشده از اصلی در ۳ ژوئن ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱۴ ژوئن ۲۰۱۸.
- ↑ کتاب «دستور زبان لهجههای تاتی جنوبی»، احسان یارشاطر، لاهه - پاریس ١٩٦٩
- ↑ Gernot Windfuhr, "Persian Grammer: history and state of its study", Walter de Gruyter, 1979. pg 4:""Tat- Persian spoken in the East Caucasus""
- ↑ کتاب «دستور زبان گویشهای تاتی جنوبی»، پروفسور احسان یارشاطر، لاهه - پاریس ١٩٦٩
- ↑ مقاله «بررسی گویش رودبار»، پرویز البرزی ورکی، ۱۳۷۰، دانشگاه تهران
- ↑ H. Pilkington,"Islam in Post-Soviet Russia", Psychology Press, Nov 27, 2002. p. 27: "Among other indigenous peoples of Iranian origin were the Tats, the Talishes and the Kurds"
- ↑ T. M. Masti︠u︡gina, Lev Perepelkin, Vitaliĭ Vi͡a︡cheslavovich Naumkin, "An Ethnic History of Russia: Pre-Revolutionary Times to the Present", Greenwood Publishing Group, 1996 . p. 80:""The Iranian Peoples (Ossetians, Tajiks, Tats, Mountain Judaists)"
- ↑ ویکیپدیای انگلیسی
- قصههای مردم رودبار و الموت. گردآوری یوسف علیخانی و افشین نادری. جلد اول. پروژه فرهنگی تاریخ الموت. به سرپرستی دکتر حمیده چوبک