پپن کهتر
پِپَنِ کِهتَر (در فرانسوی:Pépin le Bref؛ هلندی:Pepijn de Korte، آلمانی:Pippin der Kleine, Pippin der Kurze، یا Pippin der Jüngere) (زاده ۷۱۴ - درگذشت ۲۴ سپتامبر ۷۶۸) پادشاه فرانکها از ۷۵۱ تا سال مرگش بود. وی را گاه پپن سوم یا پپن کوتاهاندام نیز میخوانند. وی نخستین پادشاه دودمان کارولنژی است.
پپن کهتر | |
---|---|
پادشاه فرانکها | |
سلطنت | ۷۵۱ – ۲۴ سپتامبر ۷۶۸ |
پیشین | شیلدریک سوم |
جانشین | شارلمانی و کارلمان یکم |
شهردار کاخ نوستریا | |
سلطنت | ۷۴۱–۷۵۱ |
پیشین | شارل مارتل |
جانشین | در تاجگذاری ادغامشد |
شهردار کاخ اوسترازیا | |
سلطنت | ۷۴۷–۷۵۱ |
پیشین | کارلمان |
جانشین | در تاجگذاری ادغامشد |
زاده | ۷۱۴ |
درگذشته | ۲۴ سپتامبر ۷۶۸ (۵۴ سال) سن دنی |
آرامگاه | |
همسر(ان) | برترادا |
فرزند(ان) | شارلمانی کارلمان یکم گیزلا |
دودمان | کارولنژی |
پدر | شارل مارتل |
مادر | شروترود |
دین و مذهب | کاتولیسم رومی |
امضاء |
او در بلژیک کنونی که آن زمان بخشی از اوسترازیا بود و زیر فرمان دودمان کارولنژیها بود زاده شد. پدرش شارل مارتل خوانسالار و دوک فرانکها بود و مادرش شروترود نام داشت.
پپن پسر شارل مارتل، یعنی پسر کسی بود که در ۷۳۲م، در پواتیه در مرزهای جنوبی فرانسه، طی نبرد تور نیروهای عرب به فرماندهی عبدالرحمن الغافقی را درهم کوبید؛ پپن، بیآنکه حقوق دربار کنستانتین امپراتور هردو روم را در شمار آورد، برابر بخششنامهای، استان راون (راونا) را به پاپ بخشید؛ در پی این بخشش، کلیساییان رم، سندی دست و پا کردند تا بخشش پپن را قانونی جلوه نمایند؛ در این سند «جعلی» آورده شد: از آنجا که کنستانتین «رم نو» کونستانتینوپول را بنیان نهاد «رم کهن» با همه قلمروهای باختری آن را به پاپ بخشیدهاست؛ بدین سان راه بر کلیسا بازمیگشت که یک امپراتوری کلیسایی را بنیاد نهد.
جانشینی پدر
شارل مارتل پدر پپن به عنوان شهردار کاخها و دارنده واقعی قدرت، پس از مرگ تئودریک چهارم پادشاه مروونژیها کسی را بر تخت ننشاند و تاجوتخت دودمان مروونژی تا مرگ او بی پادشاه ماند. شارل مارتل سال ۷۴۱ میلادی درگذشت و سه پسرش، پپن، کارلُمان و گریفو جانشین او شدند. گریفو به طمع کل حاکمیت، بر دو برادر خود شورید اما در رویارویی با آنها مغلوب و به بند کشیده شد. برادران فاتح رو به برقراری نظم در پادشاهی و به انقیاد درآوردن مناطقی که پس از مرگ شارل مارتل شروع به سرکشی کرده بودند، آوردند. آنها هونالد یکم، دوک یاغی آکیتن را سال ۷۴۲ میلادی سرکوب نمودند. این دو در این لشکرکشی پادشاهی را بین خود تقسیم کردند. دو برادر سالهای ۷۴۳ و ۷۴۴ به جنگ اودیلو، دوک بایرن و تئودریک، دوک زاکسن رفتند و بر هر دو پیروز شدند. شیلدریک سوم توسط پپن و کارلمان، بر تخت پادشاهی مروونژیها نشست. شیلدریک پادشاهی نمادین بود و نیروی فرمانروایی نداشت.
پادشاهی پپن
هنگامی که کارلمان از قدرت کناره رفت پپن سلطه بر همه مرزهای فرانکها را به دست گرفت. سال ۷۴۷ میلادی گریفو به دوکنشین زاکسن گریخت و مجدداً علم طغیان برافراشت. پپن به سرکوبی او از راه تورینگن لشکر به زاکسن کشید. به هر صورت نبردی واقع نگشت و دو طرف به مصالحه رسیدند. با این حال، گریفو سال بعد برای بار دیگر، این بار در بایرن به کمک عدهای شورش را از سر گرفت. وقتی سخن به پپن رسید با لشکر عزم بایرن کرد. شورشیها به هزیمت رفتند و گریفو گرفتار شد. پپن دوازده کنتنشین را در نوستریا به گریفو سپرد اما او به گاسکونی گریخت و به وایفار، دوک آکیتن پناهنده شد.
در این هنگام پپن در اندیشه پادشاهی افتاد؛ پس به پاپ زکریا، پاپ وقت، نامه نوشت و از او پرسید که چه کسی باید پادشاه باشد؟ آنکه لقب شاه را دارد یا آنکه نیرو دارد؟ پاپ که نیازمند یاری او همانند پدرش شارل مارتل در برابر دشمنانی چون لومباردها بود، به خواست پادشاهی او پاسخ مثبت داد. بدینسان با بهدست آوردن پشتیبانی پاپ، پپن مخالفانش را نومید ساخت. انجمنی از بزرگان فرانک برپا گشت و رای به پادشاهی پپن داد. سال ۷۵۰ میلادی آیین ویژه پادشاهی در شهر سواسون برپا گشت. شیلدریک سوم، واپسین پادشاه مروونژی، را از تخت به زیر کشیدند، سرش را تراشیدند و او را به صومعهای فرستادند و بدینسان دوره پادشاهی مروونژیها به سر آمد و پادشاهی دودمان کارولنژی آغاز گشت.
پپن سال ۷۵۳ میلادی به زاکسن لشکر کشید و پیروز گشت. در سفر بازگشت از کشته شدن گریفو مطلع گردید.
مرگ
پپن در ۷۶۸ در سندنی در حوالی پاریس درگذشت و در کلیسای سلطنتی سندُنی در کنار همسرش برترادا به خاک سپرده شد.
منابع
- ↑ برتراند راسل، تاریخ فلسفه غرب، دو جلد، برگردان نجف دریابندری، نشر پرواز، ۱۳۶۰، جلد ۱، ص ۵۶۰.
- ↑ Scholz & Rogers 1970, p. 37.
- ↑ Scholz & Rogers 1970, p. 37–38.
- ↑ Scholz & Rogers 1970, p. 39–40.
- ویکیپدیای انگلیسی، نسخه ۲۹ سپتامبر ۲۰۰۶