واحد واژگانی
در فرهنگنگاری، واحد واژگانی به یک کلمه، بخشی از یک کلمه یا زنجیرهای از کلمات گفته میشود که عناصر پایه واژگان یک زبان را تشکیل میدهند. برای نمونه میتوان به گربه، چراغ راهنما، در ضمن، گرگ و میش و دم خروس را باور کنم یا قسم حضرت عباس را اشاره کرد. بهطور کلی، میتوان چنین پنداشت که واحدهای واژگانی معنایی منفرد را منتقل میکنند، همانند تکواژه، اما محدود به کلمات منفرد نیستند.