زمان تقریبی مطالعه: 8 دقیقه

امیر هوشنگ ابتهاج روز یکشنبه ۶ اسفند ۱۳۰۶ شمسی در رشت متولد شد. پدرش «آقاخان ابتهاج» از مردان سرشناس رشت و مدتی رئیس بیمارستان پورسینای این شهر بود.

پدربزرگ او یعنی «ابراهیم ابتهاج الملک» گرگانی و مادربزرگش اهل رشت بود. پدربزرگش مسئول گمرک بود و در زمان تسلط جنگلی‌ها بر جنگل توسط یکی از آنها، یا به روایتی توسط یکی از کشاورزانش، کشته‌شد.

برادران ابتهاج یعنی غلامحسین ابتهاج، ابوالحسن ابتهاج و احمدعلی ابتهاج، عموهای امیرهوشنگ بودند.

هوشنگ ابتهاج دورهٔ تحصیلات دبستان را در رشت و دبیرستان را در تهران گذراند و در همین دوران اولین دفتر شعر خود را با نام نخستین نغمه‌ها منتشر کرد.

سایه در سال ۱۳۴۶ بر آرامگاه حافظ در جشن هنر شیراز شعرخوانی کرد که باستانی پاریزی در سفرنامهٔ معروف خود (از پاریز تا پاریس) استقبال شرکت‌کنندگان و هیجان آن‌ها پس از شنیدن اشعار سایه را شرح می‌دهد و می‌نویسد که تا پیش از آن هرگز باور نمی‌کرده‌ است که مردم از شنیدن یک شعر نو تا این حد هیجان‌زده شوند.

تعدادی از غزل‌ها، تصنیف‌ها و اشعار نیمایی او را هنرمندانی نظیر محمدرضا شجریان، احمدظاهر، علیرضا افتخاری، شهرام ناظری، حسین قوامی و محمد اصفهانی اجرا کرده‌اند. تصنیف خاطره‌انگیز تو ای پری کجایی و تصنیف سپیده (ایران ای سرای امید) از اشعار سایه است.

سایه پس از واقعهٔ میدان ژاله (۱۷ شهریور ۱۳۵۷) به‌همراه محمدرضا لطفی، محمدرضا شجریان و حسین علیزاده به‌ نشانهٔ اعتراض به حکومت پهلوی از رادیو استعفا داد.

وی در سال ۱۳۶۶ همراه خانواده خود به آلمان مهاجرت کرد و تا پایان عمر به ایران سفر می‌کرد.او در ۱۳۳۲ با همسرش، شاعر آلما مایکیال (۲۲ فروردین ۱۳۱۱ – ۱۸ اسفند ۱۴۰۰) که ارمنی‌تبار بود، آن‌ها در ۱۳۳۷ با یکدیگر ازدواج کردند. او از این ازدواج چهار فرزند به دنیا آورد: یلدا (زاده ۱۳۳۸)، کیوان (زاده ۱۳۳۹)، آسیا (زاده ۱۳۴۰) و کاوه (زاده ۱۳۴۱).

خانه شخصی سایه که خود آن را ساخته در سال ۱۳۸۷ با نام خانهٔ ارغوان به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسیده‌ است. دلیل این نام‌گذاری وجود درخت ارغوان معروفی در حیاط این خانه است که سایه شعر ارغوان خود را برای آن درخت گفته‌ است.

​از مهم‌ترین آثار هوشنگ ابتهاج تصحیح او از غزل‌های حافظ است که با عنوان حافظ به سعی سایه نخستین‌بار در ۱۳۷۲ نشر کارنامه به‌ چاپ رساند و بار دیگر با تجدیدنظر و تصحیحات تازه منتشر شد. سایه سال‌های زیادی را صرف پژوهش ادبی و حافظ‌شناسی کرده که این کتاب حاصل تمام آن زحمت‌هاست که سایه در مقدمه آن را به همسرش پیشکش کرده‌ است.
در ۱۰ مهر ۱۳۹۵ بیست و سومین جایزهٔ ادبی و تاریخی محمود افشار یزدی در باغ موقوفات افشار به انتخاب اعضای هیئت گزینش جایزهٔ این بنیاد به هوشنگ ابتهاج اهدا شد.
در ۱۲ مهر ۱۳۹۷ در مراسم پایانی ششمین جشنواره بین‌المللی هنر برای صلح، نشان عالی «هنر برای صلح» به هوشنگ ابتهاج و ۳ هنرمند دیگر اهدا شد.

درگذشت

هوشنگ ابتهاج در ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ در سن ۹۴ سالگی در شهر کلن آلمان به علت نارسایی کلیه و کهولت سن درگذشت.پیکر او صبح شنبه ۵ شهریور ۱۴۰۱ در باغ محتشم رشت به خاک سپرده شد.

به گفته‌ خودش او هرچه‌قدر که به زندگی عشق می‌ورزید، به مرگ فکر نمی‌کرد.

وقتی مسعود بهنود از او پرسید که رابطه‌اش با مرگ چطور است، پاسخ داد: «شما هیچ‌وقت با مرگ روبه‌رو نمی‌شوید. تا زنده‌اید، زنده‌اید. اصلا مرگ وجود ندارد. موقع مرگ زنده نیستید. اصلا نمی‌دانید یعنی چه. از چه می‌ترسید؟ چیزی که هرگز نمی‌تواند اتفاق بیفتد. تا وقتی شما هستید اتفاق نمی‌افتد. موقعی اتفاق می‌افتد که شما نیستید.»

فرهنگ و سیاست

جهان‌بینی

ابتهاج با اینکه در خانواده‌ای مرفه و سرشناس متولد شدبعدها همفکر توده‌ای‌ها شد.هرچند هرگز به عضویت آن درنیامد.با این حال برخی از منتقدان گرایش ابتهاج به سوسیالیسم و حزب توده را باعث تقویت جنبهٔ شاعری او می‌دانند.با این وجود، در سال‌های بعد اشعاری با درون‌مایه‌های عرفانی، اخلاقی و مناجات با خدا سرود که عده‌ای آن‌ها را از نظر پرداخت زبانی به اشعار حافظ نزدیک می‌دانند.

ویژگی شعر

غلامحسین یوسفی دربارهٔ شعر سایه می‌گوید: «در غزل فارسی معاصر، شعرهای سایه در شمار آثار خوب و خواندنی است. مضامین گیرا و دلکش، تشبیه، استعاره‌ها و صور خیال بدیع، زبان روان، موزون، خوش‌ترکیب و هماهنگ با غزل، از ویژگی‌های شعر اوست. همچنین رنگ اجتماعی ظریف آن یادآور شیوهٔ دل‌پذیر حافظ است. از جمله غزل‌های برجسته می‌توان به این موارد اشاره نمود: دوزخ روح، شبیخون، خون‌بها، گریهٔ لیلی، چشمی کنار پنجرهٔ انتظار و نقش دیگر.»

اشعار نو او نیز درون‌مایه‌ای تازه و ابتکاری دارد و چون فصاحت زبان و قوت بیان سایه با این درون‌مایهٔ ابتکاری همگام شده، نتیجهٔ مطلوبی به‌بار آورده‌ است. خود او معتقد است برای او اصل عاطفهٔ شعر است.

 در شعر پس از نیما در حوزهٔ غزل تقسیماتی را با توجه به شاعرانی که در آن زمان حضور داشته‌اند، انجام داده‌اند که در این بین نام‌هایی چون هوشنگ ابتهاج، منوچهر نیستانی، حسین منزوی، محمدعلی بهمنی و سیمین بهبهانی به‌ چشم می‌خورد. عبدالعلی دستغیب در نقدی سایه را در حلقهٔ دوم شاعران نیمایی؛ آنهایی که پیش از پیوستن به نیما شعرهایی در سبک و قالب سنتی می‌نوشتند، کنار احمد شاملو، اخوان ثالث و سیروس نیرو قرار داده که حلقهٔ اول را شامل توللی، شمس لنگرودی، منوچهر شیبانی، اسماعیل شاهرودی و دیگران می‌داند و حلقهٔ سوم که شامل سهراب سپهری و منوچهر آتشی و دیگران بوده‌ است.

حافظ

جایگاه غزل‌های هوشنگ ابتهاج در شعر معاصر ایران را با اشعار حافظ مقایسه می‌کنند. او در زندگی خود شعر نیمایی و نوقدمایی و غزل سرود. هوشنگ ابتهاج تاثیرگیری از حافظ و علاقه به او را کتاب حافظ به سعی سایه نشان داده است. او دیوان اشعار حافظ را تصحیح کرد و تلاش کرد بیانی نو ارائه کند.

کارها

  سایه هم در آغاز همچون شهریار، چندی کوشید تا به راه نیما برود اما نگرش مدرن و اجتماعی شعر نیما به‌ ویژه پس از سرایش ققنوس، با طبع او که اساساً شاعری غزل‌سرا بود، همخوانی نداشت. پس راه خود را که همان سرودن غزل بود، دنبال کرد.

سایه در سال ۱۳۲۵ مجموعهٔ «نخستین نغمه‌ها» را که شامل اشعاری به شیوهٔ کهن است، منتشر کرد. در این دوره هنوز با نیما یوشیج آشنا نشده بود. «سراب» نخستین مجموعهٔ او به اسلوب جدید است اما قالب همان چهارپاره با مضمونی از نوع غزل و بیان احساسات و عواطف فردی، عواطفی واقعی و طبیعی است. مجموعهٔ «سیاه مشق» با آنکه پس از «سراب» منتشر شد شعرهای سال‌های ۲۵ تا ۲۹ شاعر را دربرمی‌گیرد. در این مجموعه، سایه تعدادی از غزل‌های خود را چاپ کرد و توانایی خویش را در سرودن غزل نشان داد تا آ‌ن‌جا که می‌توان گفت تعدادی از غزل‌های او از بهترین غزل‌های این دوران به‌ شمار می‌رود.

سایه در مجموعه‌های بعدی اشعار عاشقانه را رها کرد و با کتاب شبگیر خود که حاصل سال‌های پُرتب‌وتاب پیش از سال ۱۳۳۲ است، به شعر اجتماعی روی آورد. مجموعهٔ «چند برگ از یلدا» راه روشن و تازه‌ای در شعر معاصر گشود. از نمونه کارهای وی می‌توان به آلبوم دستگاه چهارگاه و نغمهٔ افشاری اشاره کرد که در سال ۱۳۵۵ کانون فکری کودکان و نوجوانان به انتشار رساند. در این آلبوم نوازندگان برجسته به شکل تک‌نوازی و گروه‌نوازی در گوشه‌های دستگاه‌ها و آوازهای ایرانی جهت آموزش به نوجوانان علاقه‌مند اجرا کرده‌اند. این مجموعه با کمک کامبیز روشن‌روان پدید آمد.

سایه پس از درگذشت احسان طبری در بهار ۱۳۶۸ مثنوی «قصه خون دل» را به یاد و در رثای او سرود. ترانهٔ «در این سرای بی‌کسی» از سروده‌های هوشنگ ابتهاج است.

در مهر ۱۳۹۵ بیست و سومین جایزه بنیاد موقوفات افشار که در این بنیاد برگزار شد، به هوشنگ ابتهاج اهدا شد. در این جلسه علاوه بر سیدمصطفی محقق داماد و غلامعلی حداد عادل شخصیت‌های برجستهٔ فرهنگی چون محمدرضا شفیعی کدکنی، حسن انوری، فتح‌الله مجتبایی، علی‌اکبر صالحی، سیدرضا صالحی امیری، احمد مسجدجامعی، عبدالحسین مختاباد و ژاله آموزگار حضور داشتند.

آثار وی عبارتند از:

  • نخستین نغمه‌ها، ۱۳۲۵
  • سراب، ۱۳۳۰
  • سیاه‌مشق، فروردین ۱۳۳۲، نسخه نهایی: ۱۳۷۸، انتشارات کارنامه
  • شبگیر، مرداد ۱۳۳۲
  • زمین، دی ۱۳۳۴
  • چند برگ از یلدا، آبان ۱۳۴۴
  • یادنامه، مهر ۱۳۴۸ (ترجمه شعر هوانس تومانیان شاعر ارمنی، با همکاری نادر نادرپور، گالوست خاننتس و روبن)
  • تا صبح شب یلدا، مهر ۱۳۶۰
  • یادگار خون سرو، بهمن ۱۳۶۰
  • حافظ به سعی سایه (دیوان حافظ با تصحیح ابتهاج)
  • آینه در آینه (برگزیدهٔ اشعار)، با گزینش محمدرضا شفیعی کدکنی، ۱۳۶۹
  • تاسیان (اشعار ابتهاج در قالب نو)، انتشارات کارنامه، مهر ۱۳۸۵
  • پیر پرنیان‌اندیش (خاطرات سایه در گفت‌وگو با میلاد عظیمی و عاطفه طیه)، انتشارات سخن، ۱۳۹۱
  • بانگ نی، انتشارات کارنامه، ۱۳۹۵
  • هدیه (برگزیدهٔ اشعار)، به خط عبدالله فرادی، انتشارات محمود افشار، ۱۳۹۷

از این میان سیاه مشق و تاسیان تنها دفترهایی هستند که ابتهاج با تجدیدنظر در محتوا به چاپ‌های بعدی رساند. این دو دفتر، مجموعه و چکیدهٔ همهٔ شعرهای اوست. بانگ نی نیز در پاییز ۱۳۹۵ بدون آگاهی او منتشر شد.

موسیقی

او از کودکی به موسیقی و شعر علاقه داشت. گفته خودش حافظه خوبی داشت و آوازهایی را که از رادیو می‌شنید به راحتی به یاد می‌سپرد و آنها را می‌نوشت و با اشعار شاعران کلاسیک ایرانی مقایسه می‌کرد. او گفته بود «موسیقی اگر نگویم قبل از شعر بود، ولی باعث شناختن شعر شد. او در سال ۱۳۹۷ به بی‌بی‌سی فارسی گفت: «یکی از افسوس‌های من -هنوز هم در این آخر عمر- غصه‌ام این است که ای‌ کاش به جای شعر، یک اتفاقی می‌افتاد و من دنبال موسیقی می‌رفتم».

ابتهاج از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ پس از کناره‌گیری داوود پیرنیا سرپرست برنامهٔ گل‌ها در رادیوی ایران و پایه‌گذار برنامه موسیقایی گلچین هفته بود.مدیریت او در برنامه گل‌های جدید فصل مهمی از موسیقی سنتی و کلاسیک ایران را در دهه ۱۳۵۰ رقم زد.

او با اهل موسیقی ارتباط نزدیکی داشت. از جمله با محمدرضا لطفی در سال‌های پیش از انقلاب همکاری نزدیکی داشت. محمدرضا لطفی با پشتیبانی او توانست کانون فرهنگی و هنری چاووش را تاسیس کند. بسیاری از خوانندگان سرشناس ایرانی، سروده‌های ابتهاج را خوانده‌اند.










آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.