هانس مورگنتا
هانس یوآخیم مورگنتا (۱۷ فوریه ۱۹۰۴ – ۱۹ ژوئیه ۱۹۸۰) نظریهپرداز آمریکایی آلمانی تبار و استاد روابط بینالملل و علوم سیاسی بود. وی را پدر علم سیاست خارجی در نیمه دوم قرن بیستم خواندهاند. وی همچنین یکی از بنیانگذاران نظریه واقعگرایی در روابط بینالملل خوانده میشود.
هانس مورگنتا | |
---|---|
نام در زمان تولد | هانس یوآخیم مورگنتا |
زادهٔ | ۱۷ فوریه ۱۹۰۴ کوبورگ، Saxe-Coburg and Gotha، امپراتوری آلمان |
درگذشت | ۱۹ ژوئیهٔ ۱۹۸۰ (۷۶ سال) نیویورک |
ملیت | آلمانیآمریکایی |
شناختهشده برای | نظریه واقعگرایی کلاسیک |
کارهای برجسته | سیاست میان ملتها |
از نظر وی، برآیند مشترک بازیگران عرصه سیاست تلاش برای به دستگیری قدرت، حفظ آن و نمایش قدرت به منظور کسب اعتبار و وجه بینالمللی است. مورگنتا معتقد است که دولت مردان خاورمیانه، رؤیایی فکر میکنند و علمی نمیاندیشند و از این جهت در نظریه موازنه قدرت، مفهوم منافع ملی را محور اصلی مباحث خود قرار نمیدهند. از نظر وی «اهداف سیاست خارجی باید برحسب منافع ملی تعریف شوند.» و «منافع ملی بر حسب قدرت تعریف میشود». به طور مسلم برای مورگنتا قدرت و منافع ملی دو مفهوم اصلی و کلیدی است.
مهمترین پیام مورگنتا در کتاب «سیاست میان ملتها» تفکیکی است بین «آنچه هست» و «آنچه باید باشد».
هانس مورگنتا هشت عامل اصلی را به عنوان زیر بنای قدرت ذکر کردهاست: ۱- موقعیت جغرافیایی ۲- وجود منابع طبیعی ۳- ظرفیت صنعتی ۴- وضعیت آمادگی نظامی ۵-جمعیت ۶- خصوصیات ملی ۷- روحیه ملی ۸- کیفیت دیپلماسی.
منابع
- علی حقشناس، ساختار سیاسی اجتماعی لبنان، تهران، سنا، ۱۳۸۸، ص ۱۵.