تاریخگرایی نوین
نوتاریخیگری یا تاریخگرایی نوین یا نوتاریخیباوری (به انگلیسی: New Historicism) مکتبی در نظریه ادبی است که در دهه هشتاد قرن بیستم میلادی و عمدتاً بر پایه اندیشههای استیون گرینبلت ادیب آمریکایی شکل گرفت. گرینبلات خود اعتقاد دارد باید به نوتاریخیگری به مثابه یک نوع خوانش متن نگریست و نه یک مکتب نقد. او عمل خوانش خود را «سخنشناسی فرهنگبنیاد» (Cultural Poetics) مینامد. لویی مونتروز (Louis Montrose) یکی از منتقدان برجسته این رویکرد نقد ادبی معتقد است نوتاریخیگری بر «تاریخیّت متن و بر متنیّت تاریخ» تأکید میکند. این مکتب نخست در حوزهٔ مطالعات رنسانس پاگرفت و به مجموعهٔ متنوعی از نوشتههای ناهماهنگی اشاره دارد که طرفداران این رویکرد ارائه کردهاند و مشترکاتی در میان آنها وجود دارد: مقابله با تفکیک رشتهها از یکدیگر؛ توجه به بسترهای اقتصادی و تاریخیِ فرهنگ؛ این باور که منتقد هم هنگامی که دربارهٔ فرهنگ مینویسد، خودش یک پای قضیه است؛ و توجه به بینامتنی بودنِ متون و گفتمانها.
مباحث محوری
از دغدغههای اصلی تاریخ گرایان نوین میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- ساختارهای قدرت
- بحث براندازی و بازداری
- تمایل به استفاده از حکایتهای مختلف برای آغاز یک روایت فرهنگی وسیع تر
- محاط کردن تن (body) در چارچوب گفتمان
- ساخت هویت توسط جامعه
هدف تاریخگرایان نوین از مطالعه آثار ادبی دورانهای گوناگون تاریخ، آشکارسازی روابط قدرت و برساختهای اجتماعی و ایدئولوژیکی هر دوره تاریخی است. از دیدگاه آنان هیچ تفاوتی میان متون ادبی و غیرادبی وجود ندارد. آنها میکوشند تا گونهای تفسیر انتقادی ارائه دهند که روابط قدرت را به منزله مهمترین بافت موجود در متون گوناگون بررسی میکند و در واقع، متن را فضایی میبینند که در آن، روابط قدرت خود را آشکار میکنند.
مفروضات تاریخگرایان نوین
- گذشته هیچگاه نمیتواند در شکل ناب و دست نخورده آن در دسترس ما باشد؛ دسترسی ما به گذشته فقط از طریق بازنمایی (representation) امکانپذیر است.
- تاریخ گسسته و متناقض است. برای مثال هیچ گونه جهان بینی واحد و یکسانی در عصر الیزابت آن گونه که تیلیارد (Tillyard) در کتاب «جهان بینی عصر الیزابت» عنوان میکند در بریتانیا وجود نداشت. تصور فرهنگ به مثابه پدیدهای یکدست و یکنواخت افسانهای است که بر تاریخ تحمیل شدهاست.
- مطالعه گذشته عینی نیست و ما نمیتوانیم از جایگاه تاریخی خود فراتر برویم.
- نه تاریخ پیش زمینه است و نه اثر هنری پس زمینه. آثار ادبی را نباید به مثابه روایت برتر و متعالی از «روح و روان آدمی» در نظر گرفت.
شگردهای تاریخگرایان نوین در سخن سنجی
- گفتمانهای غالب در اثر ادبی را مشخص میسازند.
- صداهای مخالف، تخطی از معیارهای وضع شده توسط گفتمان (های) غالب و اغیار اهریمنی جلوه داده شده و به حاشیه رانده شده را مییابند.
- تناقضات موجود در گفتمانهای حاکم را پیدا میکنند.
- رابطه بین صاحبان قدرت و اغیار (مخالفان آنها) را توصیف میکنند و نشان میدهند که چگونه صاحبان قدرت با اهریمنی جلوه دادن اغیار، روابط قدرت را دوباره تصریح و تحکیم میکنند.
اندیشمندان تأثیرگذار بر تاریخگرایان نوین
تاریخ گرایان نوین بیشتر نظریات خود را از میشل فوکو فیلسوف و تاریخدان سرشناس فرانسوی و لوئی آلتوسر فیلسوف مارکسیست فرانسوی الهام گرفتهاند.
دورههای تاریخی مورد علاقه تاریخگرایان جدید
اگر چه میتوان شیوه خوانش و تفسیر نوتاریخیگری را بر تمام دورههای تاریخی و آثار ادبی و غیر ادبی این دورهها اعمال کرد، اما بیشتر توجه منتقدان این رویکرد به عصر رنسانس در انگلستان قرن شانزدهم میلادی و هم چنین دوره رمانتیک در انگلستان اوایل قرن نوزدهم میلادی صورت گرفتهاست.
ماتریالیسم فرهنگی
همزمان با پدیدار شدن نوتاریخیگری در ایالات متحده آمریکا، رویکردی مشابه در آن سوی اقیانوس اطلس به نام ماتریالیسم فرهنگی توسط دو منتقد بریتانیایی، جاناتان دالیمور (Jonathan Dollimore) و آلن سینفیلد (Alan Sinfield) شکل گرفت.
تفاوتهای بین نوتاریخیگری و ماتریالیسم فرهنگی
در آمریکا، نظریات میشل فوکو نقش محوری در نوتاریخیگری دارد، اما در ماتریالیسم فرهنگی در بریتانیا گرایشهای مارکسیستی و فمینیستی بیشتری مشاهده میشود. علاوه بر این، تاریخ گرایان نوین آمریکا به درک بدبینانهٔ قدرت گفتمانی در بازنمایی ادبی نظم اجتماعی عصر الیزایت و جاکوب شناخته شدهاند، اما ماتریالیستهای فرهنگی بریتانیایی نوعی تاریخ گرایی را پروراندهاند که بدبینی کم تری دارد ولی از لحاظ سیاسی رادیکال تر است. از سوی دیگر، گرینبلات صداهای مخالف در ادبیات را گنجانده در گفتمان غالب لحاظ میکند: «دیگری» یا «غیره» ای (other) که گفتمان غالب ضد آن تعریف میشود. اما همتایان بریتانیایی او این صداهای مخالف را مقاومت در برابر ایدئولوژی غالب میدانند. هم چنین تاریخ گرایان نوین آمریکایی عنوان میکنند که ساختارهای قدرت فقط اجازهٔ «هم ذات پنداری» (Identification) و «پاد هم ذات پنداری» (Counter-Identification) را میدهند، اما ماتریالیستهای فرهنگی بریتانیایی بیشتر به این احتمال علاقهمندند که افراد جامعه نه تنها میتوانند وضعیت اطاعت محض را رد کنند بلکه میتوانند وضعیتهای جدیدی را خود ارائه دهند.
نوتاریخیگری و ادبیات فارسی
عباس میلانی از نخستین ایرانیانی بود که به این شیوه توجّه کرد و در کتاب تجدد و تجددستیزی در ایران به آن پرداخت.
فروغ صهبا، استاد ادبیات فارسی دانشگاه اراک، با بهکارگیری شیوههای نقد تاریخ گرایی نوین در تفسیر تاریخ بیهقی یکی از منتقدان پیشرو در این عرصه در ایران و ادبیات فارسی است. او کتاب «تاریخ بیهقی در بوته نقد جدید» را در سال ۱۳۹۰ منتشر ساخت. این اثر نقد و بررسی تاریخ بیهقی براساس دیدگاههای مطرح شده در تاریخگرایی نوین است.
پانویس
- ↑ دانشنامهٔ نظریههای ادبی معاصر، ویراستار ایرنا ریما مکاریک، ترجمه مهران مهاجر و محمد نبوی، تهران: انتشارات آگه، ۱۳۸۴، ص ۴۴۰.
- ↑ Charles E. Bressler, P. 216
- ↑ Stuart Sim, P. 276
- ↑ دانشنامهٔ نظریههای ادبی معاصر، ویراستار ایرنا ریما مکاریک، ترجمه مهران مهاجر و محمد نبوی، تهران: انتشارات آگه، ۱۳۸۴، ص ۴۴۱.
- ↑ Stuart Sim, P. 277
- ↑ صادقیه، دکتر پریسا. صفحه 12
- ↑ Raman Selden et al. P. 161-168
- ↑ میلانی، عباس. تجدد و تجددستیزی در ایران. تهران: نشر اختران. ۱۳۷۸ صفحهٔ ۱۳.
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۱۳ دسامبر ۲۰۱۳. دریافتشده در ۲۸ ژانویه ۲۰۱۵.
منابع
- صادقیه، دکتر پریسا. تاریخ گرایی نوین و ماتریالیسم فرهنگی. در مجله ایران فرهنگی، سال پانزدهم، شماره ۴۳۷۷، پنج شنبه ۱۲ آذرماه ۱۳۸۸، صفحهٔ ۱۲.
- صفحه کتاب «تاریخ بیهقی در بوته نقد جدید» در تارنمای خانه کتاب بازدید شده در تاریخ ۲۰ آذرماه ۱۳۹۲ به نشانی: https://web.archive.org/web/20131213131213/http://www.ketab.ir/bookview.aspx?bookid=1655690
- Charles E. Bressler, Literary Criticism: An Introduction to Theory and Practice (4th Edition), New Jersey: Pearson Education Inc. , 2007
- Raman Selden & Peter Widdowson, A Reader's Guide to Contemporary Literary Theory (3rd Edition), Kentucky: University of Kentucky, 1993
- Stuart Sim (editor), The Routledge Companion to Postmodernism (2nd Edition), New York: Routledge, 2005