مردم سیستانی
مردم سیستانی، شیعه مذهب هستند. به باور مرکز تحقیقات مردم شناسی بنیادنیمروز سیستانی ها آمیخته ای از اقوام سکایی هستند که با ورود آخرین دسته از آریایی ها در حدود سال 2500 ق.م. که سکه نامیده می شدند و از شمال فلات ایران به طرف مرکز ایران و سپس به طرف غرب راه پیمودند تا به ایالت زرنک (زابلستان) و کناره های دریاچه زره (هیرمند) رسیدند و نام زرنک به واسطه ورود سکاها به سکستان تبدیل گردید و عربها به آنجا سجستان می گفتند و بالاخره به سیستان تغییر نام یافت. این اقوام را سیستانی می گویند .گروهی از مردم سیستانی به دلایل سیاسی پادشاهان به دیگر مناطق ایران مثل ترکمن صحرا و مناطق شمالی هدایت شده اند و اکنون در استان های گلستان و خراسان شمالی اقوام سیستانی تبار نیز دیده میشود.همچنین قسمت بیشتری از افغانستان امروزی هم به سیستان تعلق داشت مثل نیمروز ، هلمند و سایر مناطق سیستان قدیم که حکومت قاجار آنرا واگذار کرد. سیستانی ها هنوز هم در کنار مرز ایران دیده می شوند و سیستانی های دور از وطن هم هستند که به کشور هایی مختلفی که عبارتند از : آمریکا ،انگلیس،کشور های عربی و حوزه ی خلیج فارس،کانادا و کشور های اروپایی مهاجرت کرده اند. از طوایف بزرگ سیستان میتوان به طوایف طایفه بزی و ده نارویی، نوری ، شهرکی ، میر ، رخشانی (هیرمند) ، بارانی (طایفه) ،کیخا و صیاد اشاره کرد
مناطق با جمعیت چشمگیر | |
---|---|
جنوب شرقی ایران | |
زبانها | |
سیستانی | |
دین | |
اسلام شیعه | |
قومیتهای وابسته | |
دیگر مردم سکایی |
قیام بزرگ مردم سیستان در طول تاریخ
محقق و پژوهشگر تاریخ سیستان در باره قیام ایستادگی مردم سیستان در راه لعن مولا علی (ع) گفت: یکی از قیام های مردم سیستان بعد از پذیرش دین اسلام در برابر نا کسانی بود که به مدت ۵۰ سال در غرب و شرق عالم بر منبرهای مختلف، زبان بد، طعن و لعن حضرت علی ع را می گشودند و آن را تحفه و خوشامد به خلیفه وقت آن زمانی می دانستند.
محمد جهان تاب افزود: به گفته استاد و مورخ حوزه علمیه قم حجت الاسلام علی دوانی در کتاب قیام مردان مرد سیوستان، تنها قومی که روی کره زمین زیر بار این ننگ نرفتند مردم سیستان بودند که همین امر باعث شد از سوی خلیفه برای آنان مجازات تعیین شود.
وی گفت: به واسطه این ایستادگی، خلفای وقت به منظور تنبیه مردم سیستان، در سال اول مالیات ۳۰ مثقال نقره و در سال دوم ۳۰ مثقال طلا را به ازای هر خانوار در نظر گرفته اند.
این پژوهشگر مردم سیستان می افزاید: سیستانیان تمامی مالیات ها و جزیه های مشخص شده را پرداخت کردند اما باز هم در برابر خواست حاکمان وقت به سبب لعن حضرت علی (ع) تسلیم نشدند.
وی تاکید کرد: حاکمان که چنین مقاوتی را دیدند به سبب ناموس پرستی و غیرت مردم سیستان بر روی ناموس، در سال سوم دستور دادند که مردان سیستان، موی سر زنانشان را در اماکن عمومی بتراشند یا اگر این کار را نمی خواهند انجام دهند به بالای منبر رفته و لعن حضرت علی (ع) را بگویند اما این خواست نیز با مقاومت مردم سیستان مواجه شد.
دکتر ایرج افشار سیستانی این ایرانشناس مطرح سیستانی با اشاره به قیام های متععد رستم در آن بازه زمانی می گوید: قیام و نبردهای قهرمانانه رستم دستان پهلوان نامی شاهنامه فردوسی را که ۳۰ سال از جوانی و عمر خود را در راه سرافرازی ایران صرف کرد، می توان زمینه ساز قیام های مردم سیستان بعد از شهادت این قهرمان ملی ایران زمین دانست.
این گفته دکتر ایرج افشار سیستانی در کنار دست نوشته ملا هادی سبزواری نشان می دهد که رستم در هزار و ۲۰۰ سال قبل از میلاد پیامبر اسلام (ص) زندگی می کرده و هیچ وقت در طول عمر خود آرام ننشست و بارها و بارها برای عزت و سرافرازی ایران تلاش کرد.
افشار سیستانی می گوید: او هفت خوان ها را رفت، تا بتواند به دشمنان ایران بفهماند که ایران سرزمین یلان و شیران است، پس نباید در ذهن خود کوچکترین تصوری از تجاورز به این مرز و بوم را بپروراند.
وی افزود: رستم از هست و نیست و حتی فرزندش در راه سرافرازی ایران گذشت و به مردم ایران درس فداکاری داد تا بدانند که عزت و سرافرازی ایران در از خود گشتگی و جان فشانی است.
سیستانی گفت: خوی پهلوانی بعد از شهادت رستم در رگ و جان مردم سیستان تا به امروز ماندگار شد که خود این، قیام های قابل توجه ای را حتی قبل از اسلام و بعد از ورود اسلام به سیستان بزرگ در پی داشت.
بنا به اسناد تاریخی و مطالعات محقق فرهنگ عامه سیستانی ها و بنیانگذار ومدیر بنیادنیمروز سیستانیها که کتاب تاریخ سیستان یکی از آن ها است، فداکاری مردم سیستان حتی در زمان کوروش کبیر به قدری بود که کوروش بر آنان لقب انصار (یاری دهنده) داده بود.
چوب بازی سیستانی؛نماد صلح وجنگ
در چوب بازی ( رقص شمشیر ) عدهای از افراد با تشکیل دایره و همراهی نوای دهل و ساز به حرکت درآمده و با کوبیدن چوبهای کوتاهی که در دست دارند در یک حرکت دوار به چرخش درمی آیند. چوب به عنوان یکی از عناصر موجود در این رقص به شدت معنایی نمادین دارد. در اینجا چوب وسیلهای برای به ظهور رساندن احساس شادی است. از سوی دیگر چوب به عنوان یکی از اولین سلاحهای مورد استفاده بشر شناخته میشود و از دیرباز یکی از اولین وسایل دفاعی انسانه بودهاست. چوب به عنوان یک سلاح در زندگی گذشته مورد استفاده قرار میگرفته و از همین جهت که میگوییم چوب بازی نمادی است از جنگ و صلح، نمادی از شادی و دفاع. چوب بازی به عنوان میراث به جا مانده از زندگی گذشته، در دورانی نه چندان دور دارای کارکردی دوگانه بود. از یک سو فرصتی برای ابراز شادی در صلح و از سوی دیگر تمرینی برای آمادگی دفاعی.
در زندگی اجتماعی بشر رقص با شدیدترین بروز و ظهور احساسات و شورها همراه است. چوب بازی به عنوان نوعی رقص ادراکات مشترک رقصندگان را از معنای زندگی و چیستی فرهنگشان با شدیدترین احساسات و شورها به نمایش در میآورد در چوب بازی نوازندگان (نوازنده دهل و ساز سرنا) در مرکز دایره و سایر افراد در گرداگرد آنها قرار میگیرند. صدای ساز و ریتم و سرعت آن، کنترلکنندهٔ رفتار عاملان رقص است و تو گویی همه آنها بر مدار نوازندگان و نوای سحرآمیز ساز آنها میچرخند و با نیروی جاذبه آنها این حرکت دوار ادامه دارد. نوع انجام رقص چوب بازی که رقصی جمعی است و هماهنگی رفتاری کنشگران را میطلبد، دلالت بر پیوستگی زندگی اجتماعی کنشگران آن دارد. زندگی اجتماعی که در آن به هم پیوستگی اجتماعی امری حیاتی است. نحوه اجرای رقص چوب بازی مستلزم ادراکات مشترک عاملان رقص، نوازندگان، نواها و ابزار مورد استفاده است. چگونگی کنش و واکنش رقصندگان نسبت به هم، عکسالعمل آنها نسبت به نوازندگان، چگونگی واکنش در مقابل نواها و سرعت و ریتم آنها همگی در سطحی وسیع از درک مشترک همه عاملان نشأت میگیرد. آنچنانکه گفتیم زبان رقص زبان نشانه و نماد است زبانی که اغلب به وسیله اشکال و علائم بصری و صدا و آوای موسیقی و آواز سخن میگوید. همه این نمادها در چوب بازی وجود دارد. به عنوان مثال در زمانی که ریتم و نوای ساز به بالاترین سطح سرعت میرسد و نوازنده رقصندگان را به بالاترین سطح شورانگیزی میرساند، نوازنده سرنا با حذف صدای سرنا از زمینه اجازه میدهد صدای دهل به تنهایی به گوش برسد و در این هنگام نوازنده دهل با ضرباتی نرم و آرام رقصندگان را به خلسهای فرو میبرد و در این جا تنها صدای ضربات چوب بر یکدیگر به گوش میرسد و فریاد بلند رقصندگان که نشانهای از اوج شور و شادی است. اگر چه چوب بازی به عنوان یک رقص سنت سیستانیها است اما هر ناظری میتواند در آن موقعیت و زمینه این نمادها و نشانهها را درک کند و به معنایی مشترک با سایرین برسد.
چوب بازی به عنوان بخشی از فرهنگ مردم سیستان به دنبال بازآفرینی و بازنمایی شیوه زیست فرهنگی سیستانیان است و فرهنگ مردم سیستان را در زبانی نمادین، هنرمندانه و زیبایی شناسانه با بالاترین سطح از انرژی و احساسات به ظهور میرساند. چوب بازی همانند دیگر گونههای رقص فولکلوریک در برابر معضلات و گرههای زندگی پیام صلح و شادی، همبستگی، پیوند و انسانیتر زیستن را میدهد.
تاریخچه و مشاهیر سیستان
سیستان امروزی که قسمت شمالی استان را در برمی گیرد، در کتاب اوستا، یازدهمین سرزمینی است که " اهورامزدا " آفریده. همچنین زادگاه رستم دستان قهرمان حماسی شاهنامه فردوسی می باشد. تاریخ نگاران سیستان را به گرشاسب، یکی از نوادگان کیومرث نسبت داده اند. نام سیستان از نام اقوام آریایی " سکا " اخذ شده است. " سکاها " در حدود سال 128 قبل از میلاد، سیستان را به تصرف خود در آورده و در پهنه آن استقرار یافته اند. " نیمروز " نام دیگر سیستان است. همچنین بنای بیشتر شهرهای سیستان را به پهلوانان اسطوره ای ایران چون زال، سام و رستم نسبت داده اند. زمانی سیستان جزو متعلقات دولت ساسانی به شمار می آمد که به دست اردشیر بابکان فتح شد و در سال 23 هجری قمری، مسلمانان عرب این سرزمین را فتح کردند.اولین فرمانروای معروف ایرانی این سرزمین بعد از اسلام، " یعقوب لیث " صفاری بود. بعد از صفاریان، سامانیان، غزنویان و سلجوقیان نیز هریک، مدتی در این سرزمین فرمان رانده اند.سرزمین بلوچستان امروزی که ناحیه جنوبی استان را تشکیل می دهد، در قدیمی ترین اسناد تاریخی به اسم " مکا " مشهور بوده و در نوشته های هرودت تاریخ نگار یونانی از آن به عنوان " گدروزیا " یاد شده است.به دنبال سقوط هخامنشیان توسط اسکندر مقدونی ( 230 پ- م ) وی مسیر بازگشت خود از هند را " گدروزیا " انتخاب کرده است. پس از ساسانیان توسط اعراب مسلمان، در زمان خلیفه دوم، اکثر مردم این سرزمین بلافاصله به اسلام گرویدند.
در سیستان راویان حدیث و فضلای بسیاری وجود داشتهاست که از آنجمله میتوان به عبدالله اشعث و عبدالرحمن بن عبدالله و ابو داوود سجستانی که ثالث اصحاب الصالح است در حدیث و ابوحاتم سجستانی که راوی حدیث میباشد و در فقه بینظیر بودهاست و نیز ابوحاتم سهل بن محمد سجستانی که راوی بودهاست و یحیی بن عمارسجستانی که فاضل و محدث و فقیه بوده بهطوریکه خواجه عبدالله انصاری در مجلس سخنرانی ایشان حاضر میشد.ابوسلیمان سجزی که از مفسرین کلام ارسطو بود و از حکیمان توانمند زمان خویش میباشد بهطوریکه ابو علی سینا به ایشان بسیار علاقه و اعتماد داشتهاست تا حدی که در اکثر کتب خود از سخنان ایشان استفاده نمودهاست. در علم عرفان نیز میتوان به خواجه عبدالله الطاقی (که در توصیف ایشان خواجه عبدالله انصاری بیانات زیادی دارد) نام برد و نیز خواجه ظهیر الملک ابونصر احمد بن سیستانی که وزیر وقت خراسان بود و هم عصر سنایی بودهاست. و از دیگر زاهدان منطقه شیخ علی سیاه چشم و شاه رحمتالله مشهور به پیر زیارتگاه و میر اقبال سیستانی مولف رساله اقبالیه و میر محمد میر عبدالله و ملا کردان و خواجه ابراهیم نمکی و شیخ علی پیر قلسی و جم غیفر میتوان نام برد.
موسیقی سیستان
موسیقی که در ماه رمضان خوانده میشود، اجرای موسیقی تعزیه و موسیقی «صفت» بخشی از این نوع موسیقی در مدح خدا، پیامبر و بزرگان دین است. همچنین موسیقی مرثیه و مراسم عزاداری است.
سازهای محلی سیستان
رباب:
دارای کاسه طنینی است که با سایر قسمتهای ساز به صورت یکپارچه ساخته میشود. مانند تنبیره از پوست روی کاسه، خرک، سوراخهای صوتی. سیمهای ملودی ساخته شده است. این ساز با مضراب پلاستیکی سه گوشی نواخته میشود. طول آن حدود ۶۴ سانتیمتر است. به آن رباب ۱۸تار میگویند که احتمالاً با تعداد سیمهای آن بیارتباط نیست.
درکر و تمبوک:
دوطبل چوبی در دو اندازه مختلف هستند و توسط دو نوازنده به صدا در میآیند. نوازنده درکر، «درکری» نام دارد که گاهی اوقات «دکل» یا «دکر» تلفظ میشود. برای بستن پوست روی طبل از حلقههایی از جنس چوب انار استفاده میکنند.
تنبیره یا تنبورک:
این ساز دارای کاسه طنین بزرگی است که شبیه به نصف گلابی است و روی آن پوششی از چوب کاملاً صاف و صیقلی دارد در منتهیالیه تحتانی قسمت صاف کاسه طنین نصب است. سیمها پس از عبور از روی آن در پشت بدنه کاسه طنین به وسیله سه میخ چوبی محکم بسته میشوند. در قسمت صاف کاسه طنین تزیینات منبتکاری شدهای نیز است که «پاروریز» یا «پاروریچ» نام دارد.
دسته تنبیره از چوب گیاه «پرینک» و دسته آن از درخت «شاگ» ساخته میشود. نوازنده تنبیره «تنبورگی» یا «چنگی» نام دارد.
قیچک:
تنها ساز زهی آرشهای است. کاسه طنین آن شبیه به لنگر کشتی است که وارونه شده باشد. دو سوراخ صوتی بزرگ روی کاسه طنین و در قسمت فوقانی آن وجود دارد. قسمت تحتانی کاسه طنین که نیم دایره کوچکی را تشکیل میدهد پوست دارد. این دو قسمت به وسیله دو فرورفتگی بیضی شکل در دو طرف بدنه طنین مشخصا از هم جدا هستند. خرک روی قسمت تحتانی کاسه طنین ،کج قرار دارد. به این ساز منگولههایی نیز برای تزیین آویزان میکنند. سیمهای قیچک با آرشهای به نام «کمانک» نواخته میشود که موهای دم اسب است. قیچک و کمانک از چوب پرینک ساخته میشود.
تصنیفها و ترانههای قدیمی
۱) آواز سیتک:
سیتک به دوبیتیهایی گفته میشود که در مضامین مختلف سروده و خوانده میشود.
زنان و دختران سیستانی در شبهای رمضان گردهم جمع میشوند و به خواندن ترانههای سیستانی که به آن سیتک گفته میشود، میپردازند
۲) آوازهای مراسم سوگواری:
مراسم سوگواری سیستان نیز آوازهای مخصوص به خود را دارد.به سوگواری کردن ارده کردن یا ارده کشیدن میگویند که همان رباعی خوانی ( روایی یا رباعی کردَ) است و معمولاً توسط زنان خوانده میشود. ( تاپیک مربوطه در تالار :روایی خوانی زنان سیستانی
۳) آوازهای کار:
در سیستان هنگام درو و برداشت محصول آوازهای مخصوص خوانده میشود.مانند آوازهای وزن گندم و آواز مشک زنی.
۴) آیکه:
آوازهای لالایی سیستانی ( جهت کسب اطلاعات بیشتر به تاپیکآیکه در تالار مراجعه کنید )
۵) آوازهای دسته جمعی کودکان:
مانند کریچو کریچو پندونه
۶) رمضونیکه:
آوازهای مخصوص ماه رمضان ( جهت کسب اطلاعات بیشتر به تاپیک از رمضونیکه در سیستان تا هالوین در آمریکا در تالار مراجعه کنید )
۷) آوازهای شبیه خوانی و تعزیه خوانی
۸) لوبتک:
مایش ریتمیک بدون کلام باهمراهی دایره و حرکات موزون.این نمایش در سیستان به فراموشی سپرده شدهاست.
۹) الوکه:
آوازهای مولودی خوانی. الوکه، اشعاری است که در عروسیها و جشنها خوانده میشود. مضامین اشعار بیشتر مذهبی و عاشقانه است. این اشعار با همراهی دف و دایره و گاهی به همراه دهل و ساز اجرا میشود.
رقصهای محلی سیستان
1) چوب بازی:
بهصورت گروهی یا دونفره توسط مردان انجام میشود. مراحل آن مانند چاپ سیستانی و هر نفر با دو چوب.
2) رقص شمشیر:
ازهنرهای نمایشی اصیل (گرچه گفته میشود قدمت این نوع رقص به 5 هزارسال میرسد) سیستان است و غالباً دو نفره و هر بازیگر با دو شمشیر. رجزخوانی و چرخ، حمله، دفاع، گریز، و غلت زدن از مراحل آن است.
منابع
دیکشنری ابادیس