مدیریت خرد
مدیریت خرد (انگلیسی: Micromanagement) در دنیای تجارت و کسب و کار و صنعت دیدگاهی است که بر اساس آن «قطره کوچکی از خردی که بکار میآید به اقیانوسی از خرد که بلا استفادهاست میارزد.» ارائه یک تعریف اصولی از مدیریت خرد کار سادهای نیست اما برگزیده ما در اندیشکده مدیریت خرد ایران به شکل زیر است:
مدیریت خرد، سبکی از مدیریت در حوزه کسب و کار است که به موجب آن مدیر ارشد، اقدام به کنترل و نظارت بر فعالیتهای کارکنان زیرمجموعه خود مینماید. استفاده از تکنیکهای مدیریت خرد همواره با عدم آزادی کارکنان در محیط کار همراه میباشد و در مجموع یک روش منفی در حوزه مدیریت شناخته میشود.
- مدیریت خرد فناوری نیست.
- اگر چه از فناوری به عنوان یک ابزار تسهیلکننده سود میبرد.
- مدیریت خرد دستورالعمل نیست.
- اگر چه مدیریت استراتژیک در گروی مدیریت خرد موفق است.
- مدیریت خرد استراتژی تجاری هم محسوب نمیشود.
- گر چه یک استراتژی تجاری همسو با جریان مدیریت خرد باید وجود داشته باشد.
- مدیریت خرد فرهنگی را میطلبد که اعتماد بین افراد را برای ادراک گروهی و اشتراک گذاری خرد بالا ببرد.
اما وجود چنین فرهنگی نیز به تنهایی باعث احیای فعالیتهای حیات بخش مدیریت خرد نمیشود. شاید فقدان یک تعریف مشخص از مدیریت خرد دلیل اصلی تأخیر توسعه همهجانبه آن باشد. مدیریت خرد درک گروهی افراد را به منظور ارتقای نوآوری و تفاهم هم بالا میبرد. ما از این تعریف سه نکته اساسی استنباط میکنیم: قبل از آنکه بتوان اطلاعات را به عنوان خرد تلقی کرد یا به غلط آن را دانش نامید، باید سه معیار و ملاک را لحاظ کرد. خرد به هم پیوسته میباشد، خرد در دل تجربیات و دیدگاههای مختلف نهفتهاست. مدیریت خرد یک فروکاوو یا یک کاتالیزور است. مدیریت خرد محرک بهبود عملکرد و عمل است. خرد همواره وابسته به شرایط محیطی میباشد و در پاسخ به شرایط محیط کاری را موجب میشود. کاری که باعث وقوع یک عمل نگردد خرد محسوب نمیشود. به گفته دکتر پیتر دراکر «در اکثر مواقع خرد فقط درعمل نهفتهاست.» خرد در محیطهای غیرقابل پیشبینی قابل استفاده میباشد. وقتی در موقعیتها، شرایط بحرانی و بیسابقه، اطلاعاتی را بکار بگیریم، در واقع اطلاعات را به خرد تبدیل نمودهایم. اطلاعاتی که دنبال مدلهای موجود هستند به دلیل فقدان نوآوری خرد محسوب نمیشوند. اما مدیریت اطلاعات IM پاسخهای مشخصی به محرکهای پیشبینی شده میباشد. مدیریت خرد واکنشهای نو و خلاقه به موفقیتها و چالشهای جدید میباشد. من نمیخواهم در اینجا از نردبان صعودی زایش خرد صحبت کنم که طبیعتاً از داده (DATA) به اطلاعات (Information) سپس به خرد (Knowledge) میرسد و به قول بعضی از پژوهشگران در عبور از آن به فرزانگی (Wisdom) دست خواهیم یافت که نهایتاً چیزی در سطح اقدام و بایستگی (Action) را در انتهای نردبان شاهد خواهیم بود. با اینکه این بحثی طولانی را میطلبد و شاید بدون توجیه و توضیح هر کدام جداگانه و نهایتاً ارتباط آنها با یکدیگر نتوان حق مطلب را اداء کرد، اما اجباراً چون میخواهم فصل خرد را به پایان برسانم و بدین جهت آن را در حد نیاز یک مقاله ساده بیان داشتم، لذا این را هم با قول انجام در حد توانائی عرضه میدارم. داده– اطلاعات- خرد- فرزانگی- اقدام همانطور که قبلاً نیز بارها معروض داشتم یا در سخنرانیهای خود به آن اشاره کردم، برداشت از معنای واژگان خرد بسیار متنوع است و فقط با توجه به اینکه حتی در مکانهای آکادمیک نیز این مبحث را در دانشکدههای مختلفی چون دانشکده روانشناسی، علوم اداری، مهندسی صنایع و به ویژه MBA و غیره تدریس میکنند، خودگواهی بر این مدعا است که چون مدیریت خرد را در حیطه داد و ستد و صنعت بکار میبریم، لذا آن تعاریفی را که از دیدگاه روانشناسی، فلسفه و غیره وجود دارد میباید به کناری گذاشت و آن قسمت از خرد را که مورد وثوق مدیریت خرد است لحاظ نمود؛ لذا اینکه بگوئیم خرد در فرهنگ لغات انگلیسی به فارسی همان Wisdom است یا به عبارتی بگوئیم که Knowledgeبه معنی دانش میباشد، اشتباهی بس شگرف است که به هیچ وجه به تعاریف کاربردی و مورد نظر بنگاهها و سازمانها و شرکتهای پیشرو جهانی که هزاران جلد کتاب با ذکر واژگان Knowledge Management نوشتهاند سازگاری ندارد؛ و برعکس اگر آن را درست معنا کنیم و ارتباطش را با این نوع مدیریت جهانی ببینیم آن وقت امتیاز بزرگتری نیز اکتساب کردهایم؛ و آن ادعای آشنایی کامل فرهنگ ایران زمین با این واژگان است که حداقل قدمت آن به قرن دهم میلادی، زمان نگارش شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی میرسد؛ که این نویسنده در مقالات مختلفی ار ابیات حکیم تحت مقوله ” در ستایش خرد “ که اتفاقاً! در اولین صفحه شاهنامه آورده شدهاست بهرهمند گردیدهاست؛ و صادقانه میگویم که دیگر این را غلّو ندانید اگر ادعاء کنم که هیچ مقالهای در باب KM را نمیتوان یافت که فقط یک بیت از این ستایش چکیده دهها صفحه نثر پژوهنده یا نویسنده و دست اندرکار مدیریت خرد جهانی نباشد؛ لذا این را گفتم برای اینکه حال بتوانم به راحتی اظهار نمایم که ما پژوهشگران مدیریت خرد اعتقاد داریم که نوع خردی را که ما از آن صحبت میکنیم در این پلکان صعودی داده به اطلاعات و اطلاعات به خرد از خرد به بالاتر نمیرود و در حقیقت در این مرحله فرزانگی در خود خرد مورد بحث مستتر است و آنکه خرد ذاتی (خرد خودآگاه- Tacit) و اکتسابی (خردآگاه- Explicit) را تواماً دربرمی گیرد، به حد فرزانگی رسیدهاست و میتواند در چرخه مدیریت خرد جایگاه ویژهای داشته باشد.
از این روست که بسیاری را اعتقاد این است که خرد باید درونی شود، یعنی در مخزن قرار گیرد، البته مخزن پرآذین مغز انسان که به آن پرتال انسانی نیز گفته میشود(Human Portal).
به همین دلیل مغز انسان گنجینه اصلی خرد محسوب میشود این مخزن میباید در یک پروسه تسهیم خرد و در سازمانها و بنگاههایی که به KM مجهز است، بین افراد رد و بدل شود و خلاصه اینکه در دسترس همگان باشد، که البته وقتی این دسترسی میسر میباشد، که در پرتال اشتراکی سازمان مربوطه قرار گیرد و سپس یکی از نیازهای قرار گرفتن خرد در پروسه این خواهد بود که آن را با عقل و فرزانگی خود بکار برد، در کنار هوش و تجربه. در اینجا طبیعتاً مرحله بالای پلکان نیز که اقدام ”Action“ میباشد توسط فرزانه انجام میشود و سمت و سوی پیدا میکند و حتی مکرراً از گونهای از خرد موجود در پرتال سازمان یا همه آن استفاده میگردد، یعنی که مصرف دوباره و مجدد یعنی ”Reuse“ امکانپذیر میگردد، دلیل محکم موفقیت این پروسه آن است که در چرخه مدیریت خرد که شامل اکتساب، خلق، تسهیم و مصرف میباشد در بینابین آن پالایش، تجدید متن و به روزکردن خرد نیز اتفاق میافتد و از این روست که خرد کهنه نمیشود و قابل مصرف دوباره و دوباره میباشد. شناخت کامل خرد و مدیریت خرد فراتر از مقدمات است. شناخت و درک مدیریت خرد با دو مشخصه تحقق مییابد: پیچیدگیهای خرد و کاربردهای خرد • پیچیدگی خرد اشاره به نهادها و جلوههای فیزیکی و عمق خرد موجود دارد. • کاربرد خرد به مقوله ارتباط خرد و افراد و پروسهها مربوط میباشد و به این مهم میپردازد.
جستارهای وابسته
- اختلال شخصیت خودشیفته
- تفویض
- والدین هلیکوپتری