لجه
به آن بخش از آب دریاها و اقیانوسها که در نزدیکی کف آب نباشد لُجّه، گودابه، بخش لُجهای یا بخش پـِلاژیک گفته میشود.
لُجّه | |
بخش نورگیر | |
برلجه | |
بخش بینور | |
میانلجه | |
ژرفلجه | |
مُغاک | |
زیرمغاک | |
روبُن | |
دریابُن | |
لایه شیب چگالی | |
لایه همچگال | |
دماشیب | |
لایه شیب شوری | |
مادهشیب | |
لجهٔ دریا از چندین لایه به نامهای برلجه، میانلجه، ژرفلجه، مُغاک و زیرمغاک تشکیل شدهاست.
بخش لجهای یا پلاژیک ۱٬۳۷۰٬۰۰۰٬۰۰۰ کیلومتر مکعب از آبهای زمین را در بر میگیرد. ماهیهایی که در لجه دریا زندگی میکنند ماهیان پلاژیک یا لجهزی نام دارند.
با افزایش ژرفای دریا، مقدار زیست گودابهای کاهش پیدا میکند. عوامل مؤثر بر زیست لجهای عبارتند از مقدار نفوذ نور، مقدار فشار، دما، شوری آب، مقدار اکسیژن و مواد مغذی در آب و شکل جغرافیایی زیردریایی.
در ادبیات فارسی
لُجّه یا گودابه در واژه به معنای میانهٔ دریا و آبهای عمیق دریا است. کاربرد این واژه در همین معنی در ادبیات فارسی پیشینه زیادی دارد. نمونهها:
- عطار:
- در لجه عشق جاودانت
- شد غرقه درد آشنایی.
- سعدی:
- کشتی هر که در این لجه خونخوار افتاد
- نشنیدیم که دیگر به کران میآید.
منابع
- Wikipedia contributors, "Pelagic zone," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Pelagic_zone&oldid=229781471 (accessed August 4, 2008).
- Ryan, Paddy Deep-sea creatures Te Ara - the Encyclopedia of New Zealand, updated 21-Sep-2007
- ↑ ترجمه احسنالتقاسیم مقدسی.
- ↑ برابرهای انگلیسی: بَرلُجّهای (Epipelagic)، میانلجهای (Mesopelagic)، ژرفلجهای (Bathypelagic)، مُغاکی (Abyssopelagic)، زیرمغاکی (Hadopelagic).
- ↑ لغتنامهٔ دهخدا