فریسیان
فریسیان (لاتین: pharisæus گرفته شده از لغت عبری פְּרוּשִׁים پروشیم به معنی گروه جدا) گروهی سیاسی، اجتماعی و فکری در بین یهودیان در زمان معبد دوم بودند.
اختلاف میان فریسیان و صدوقیان اختلافی فرهنگی و مذهبی بود، که به زمان اسارت گرفته شدن یهودیان در بابل بازمیگشت. این اختلاف در طبقه اجتماعی این دو گروه نیز نمود داشت. صدوقیان بیشتر ثروتمند و اشرافزاده بودند و فریسیان این گونه نبودند. اختلاف دیگر فرهنگی بود که میان کسانی که طرفدار هلنیزیسیون (یونانی شدن) و مخالفان آن وجود داشت. اختلاف سوم، مذهبی بود میان کسانی که به معبد دوم اهمیت زیادی میدادند و میان کسانی که به بقیه قوانین موسی و رفتارهای پیامبران اهمیت میدادند. اختلاف مذهبی دیگری نیز بین صدوقیان و فریسیان وجود داشت از آنجا که صدوقیان فقط تورات نوشتاری را قبول داشته و تورات شفاهی (تلمود) را قبول نداشتند. همچنین صدوقیان اعتقادی به زنده شدن مردگان پس از مرگ نداشتند.
نخستین سند تاریخی بازمانده که در آن به فریسیان اشاره گشته، نوشته مورخ رومیِ یهودی یوسفوس (به انگلیسی Josephus) است، که در چهار مکتب فکری از آنان نام میبرد. یوسفوس که خود فریسی بود، ادعا کردهاست که فریسیان بیشتر مورد توجه عامه مردم بودند و از پشتیبانی آنان برخوردار بودند در حالی که صدوقیان جزو طبقه اشراف بودند. صدوقیان به روحانیان معبد اهمیت زیادی میدادند و معتقد بودند آنها باید تورات را تفسیر کنند، در حالی که فریسیان ادعا میکردند که به تفسیر موسی و بقیه پیامبران پایبند اند.
کوچ یا تبعید شماری نامشخصی از یهودیان به دست بختنصر در ۵۹۷ پیش از میلاد و ویران شدن هیکل سلیمان در ۵۸۷ پیش از میلاد باعث تغییرات چشمگیری در آیین یهودی گردید. در ۵۳۹ پیش از میلاد با تسخیر بابل از سوی ایرانیان و آزاد کردن یهودیان دوباره تغییری در این دین پدید آمد. بعد از نابودی معبد دوم به دست رومیان در سال ۷۰ بعد از میلاد مسیح، فریسیان پایه و اساس یهودیت ربانی شدند که پایه و اساس تمامی شاخههای یهودیت فعلی غیر از قرائیّه (مکتبِ قرائیم) است.
به غیر از تاریخ یهودیان، از فریسیان به دفعات در انجیل عهد جدید یاد شدهاست و اختلافات آنها با یحیی و عیسی اشاره شدهاست. همچنین در عهد جدید از این مطلب یاد شدهاست که پولس طرسوسی نیز یک فریسی بود.
منابع فریسی
اولین نوشته تاریخی از فریسیان توسط تاریخنویس یهودیِ رومی یوسفوس وجود دارد که در آن از چهار مکتب فکری یهودیان یاد کردهاست. این چهار مکتب اسنیها، صدوقیان و فریسیان و گروه چهارم دیگری بودند.
میشنا که پایه و اساس تلمود است، در واقع شکل نوشته شده قوانین فریسیان است. بیشتر نویسندگان میشنا در زمان بعد از نابودی معبد دوم زندگی میکردند که در زمان تبدیل شدن فریسیان به یهودیت متجدّد است.
تاریخ اسرائیل
بعد از نابودی معبد اول و به اسارت کشیده شدن یهودیان توسط بابلیان فرهنگ و دین یهودی دچار تغییرات گستردهای شد. بعد از آزاد شدن یهودیان از بابل توسط پارسیان، کورش به یهودیان اجازه بازگشت به اورشلیم و ساخت معبد دوم را داد؛ ولیکن او به آنها اجازه نداد که خود مختار بوده و از روحانیون خود تبعیت کنند. در نبود شاهنشاهی مستقل برای اسرائیل، روحانیون معبد در زندگی عادی مردم قدرت گرفتند. در این زمان صدوقیان به عنوان یک طبقه خاص اجتماعی مطرح شده که شامل روحانیون و نخبگان بودند؛ ولیکن به دلیل اینکه معبد دوم تحت یک قدرت خارجی (پارسیان) ایجاد شده بود، سئوالهایی در مورد مشروعیت آن مطرح بود. در این زمان چندین فرقه در بین یهودیان ایجاد شد که هریک معتقد بودند که دارای تفسیر درست از یهودیت هستند و ازدواج با فرقههای دیگر را منع میکردند. در این زمان شورای سنهدرین که قوانین عهد عتیق را اجرا میکرد تشکیل شد.
معبد در این زمان تنها محل مهم زندگی یهودیان نبود. در این زمان صومعهها و خانههای عبادت نیز به عنوان محلهای مهم زندگی یهودیان بهشمار میرفتند. با اینکه بیشتر یهودیان بهطور روزانه به معبد سر نمیزدند، ولیکن بیشتر آنها به صومعهها برای نماز صبح و ظهر و عصر میرفتند. در روزهای دوشنبه، پنجشنبه و شبات قسمتهایی از تورات در این صومعهها خوانده میشد.
با اینکه روحانیون معبد، وظایف خود را انجام میدادند، روحانیون دیگر که بعداً ربی (در عبری به معنی سرور من) نامیده میشدند دارای اهمیت زیادی گردیدند. این خاخامها برای سنتهای شفاهی که بعداً پایه و اساس تلمود شد اهمیت زیادی قائل بودند. فریسیان از این گروه ریشه گرفتند.
بعد از اینکه اسکندر مقدونی پارسیان را شکست داد و ایران را تحت سیطره گرفت فرایند یونانیکردن (هلنیزاسیون) آغاز شد. در این زمان اختلاف بین صدوقیان و فریسیان بالا گرفت. در زمان سلوکیان شاه آنتیوکس چهارم دستور داد که قدرت معبد گرفته شود و یهودیان را مجبور کرد سنتهای خود را ترک کرده و به سنت یونانیان درآیند. در این زمان شورش مکابی رخ داد و اورشلیم آزاد شد و معبد قدرت خود را بازیافت.
قدرت گرفتن فریسیان
بعد از شکست خوردن سلوکیان، یهودای مکابی (یوداس مکابیوس) یک پادشاهی جدید به کمک روحانیون حشمونی ایجاد کرد. با اینکه حشمونیها به خاطر مبارزه با سلوکیان قهرمان بودند، به دلیل نداشتن نژاد داوود در بین مردم مشروعیت زیادی نداشتند.
فریسیان (گروه جدایی خواه) به عنوان گروه مخالفی که به دنبال بازگرداندن قدرت به روحانیون قبلی بودند مطرح شدند. معنی نام آنها کاملاً مشخص نیست که ممکن است مربوط به رد کردن یونانی شدن یا رد کردن هاسمونیها باشد.
به صورت کلی صدوقیها محافظه کار، اشرافی و طرفدار پادشاهی بودند در حالی که فریسیان مردمی و دموکرات بودند. در نظر فریسیان یک زنازادهٔ آگاه، بهتر از یک روحانی نادان بود.
صدوقیها دلبستگی فریسیان به تورات شفاهی (تلمود) را رد کرده و تنها از روی تورات اصلی به تفسیر میپرداختند. بهطور مثال یک اختلاف بین صدوقیها و فریسیان این بود که در مورد آیه «چشم برای چشم» فریسیان اعتقاد داشتند که فقط بهای چشم باید پرداخت شود در صورتی که صدوقیها اعتقاد داشتند که چشم فرد باید در مقابل چشم از دست رفته از او گرفته و کور شود (قصاص). از نظر صدوقیان، فریسیان میخواستند قوانین خدا را تغییر دهند.
مهم شدن تلمود به عنوان فقه یهود به همین اختلاف آنها با صدوقیان بازمیگردد که در نهایت تفکر فریسیان بر تفکر صدوقیان غلیه کرده و تمام یهودیان امروزی دنباله رو فریسیان هستند.
در کتاب مقدس
در انجیل عهد جدید بارها به فریسیان اشاره شدهاست. بیشتر مطالب در مورد درگیریهای بین یحیی و عیسی مسیح با فریسیان است.
در انجیل فریسیان دارای علاقه بیش از حد به قوانین ایجاد شده توسط آدمیان هستند در حالی که عیسی بیشتر توجه به علاقه خدا دارد. فریسیان انسانهای بسیار گناهکاری هستند که عیسی قصد دارد آنها را طرد کند. به همین دلیل معمولاً لغت فریسی در زبان انگلیسی به کسی اطلاق میشود که بسیار مغرور و خود شیفته بوده در حالی که رفتاری منافقانه دارد. یهودیان معمولاً این تفکر را توهین آمیز میدانند و حتی بعضی استفاده از این لغت را یهودستیزانه میدانند.
یک مثال از اختلافهای بین عیسی مسیح و فریسیان در داستان شفا دادن یک مرد گناهکار است که فریسیان او را کافر میخوانند. در این داستان، عیسی اشاره میکند که فریسیان به قوانین ایجاد شده توسط آدمی بیش از حد پایبند هستند و این وابستگی چشم آنها را کور کردهاست و دلهایشان را سخت گردانیدهاست.
مثالی دیگر از مجادله عیسی و فریسیان در داستانی است که عیسی فردی بیمار را در روز شبات شفا میبخشد و فریسیان قصد دارند او را به خاطر این امر مجازات کنند.
عیسی هفت مسئله اساسی را به عنوان اعمال منافقانه فریسیان ذکر میکند:
۱- آنها به خدا فکر میکنند ولیکن او را دوست ندارند - آنها به پادشاهی بهشت وارد نمیشوند و اجازه وارد شدن بقیه را به آن نیز نمیدهند.
۲- آنها خدا را تبلیغ میکنند ولیکن مردم را به دین مرده میگروند، و از این رو این گروندگان به صورت دوبرابر فرزندان جهنم خواهند بود همانگونه که خود نیز هستند.
۳- آنها فکر میکنند که سوگند خوردن در معبد مهم نیست و تنها وقتی مهم است که به طلای معبد یا به یک هدیه قربانی باشد. طلا و هدیهها به تنهای مقدس نیستند ولیکن معبد مقدس است و طلا و هدیه فقط به دلیل مربوط بودن به معبد دارای درجه کمتری از قداست هستند. معلمان و فریسیان معبد را میپرستند و در قربانگاه برای آن قربانی میکنند زیرا میدانند آن مقدس است. حال چگونه میتوانند سوگند در این مکان را نامقدس بدانند در حالی که در چنین مکان مقدسی انجام شدهاست.
۴- آنها قانون خدا را درس میدهند ولیکن به مهمترین قسمتهای آن که عدالت، محبت و ایمان به خدا است عمل نمیکنند. آنها فقط به مخلفات و مزه کمی از قانون عمل میکنند و به گوشت اصلی آن بی توجهند.
۵- آنها خود را ظاهراً مطهر میدانند در حالیکه دارای باطن کثیفی هستند. آنها به دنبال شهوات دنیوی هستند. آنها پر از بخل و خودپرستی هستند.
۶- آنها خود را درستکار میدانند چون به قوانین عمل میکنند ولیکن در واقع درستکار نیستند. نقاب درستکار بودن آنها دارای لایه داخلی افکار و احساسات غیرخدایی است. آنها پر از بدجنسی هستند. آنها مانند قبرهایی هستند که شسته شده باشند، از بیرون زیبا هستند ولیکن در درون حاوی اجساد مردگان هستند.
۷- آنها اظهار میکنند که به پیامبران قبلی ارادت دارند و میگویند که هیچگاه آنها را تحت فشار نمیگذاشته و به قتل نمیرساندند ولیکن آنها از همان نسل قاتلها و آزاردهندگان هستند. خون قاتلان در رگ آنها در جریان است.
منابع
- مشارکت کنندگان ویکیپدیای انگلیسی، Pharisees، بارگرفته شده در ۲۱ تیر ۱۳۹۱.
- Baron, Salo W. "A Social and Religious History of the Jews" Vol 2.
- Boccaccini, Gabriele 2002 Roots of Rabbinic Judaism
- شاخه زرین، نویسنده: جیمز جرج فریز مترجم: کاظم فیروزمند، ناشر: آگاه - تهران