فریده لاشایی
فریده لاشایی (زاده ۱۳۲۳ خورشیدی - درگذشت ۶ اسفند ۱۳۹۱) نقاش نوگرا، نویسنده و مترجم ایرانیست که شهرت او به نقاشیهای انتزاعی معاصرش بر میگردد. مهمترین کتاب او رمان «شال بامو» است و از دیگر آثارش میتوان به ترجمه « نجواهای شبانه» ناتالیا گینزبورگ و «گلهای هیروشیما» از ادیتا موریس اشاره کرد. ناصر تقوایی قصد داشت فیلمی دربارهٔ زندگی و آثار او بسازد که با فوت فریده لاشایی این پروژه متوقف شد.
فریده لاشایی | |
---|---|
زادهٔ | ۱۳۲۳ رشت |
درگذشت | ۶ اسفند ۱۳۹۱ (۶۸ سال) بیمارستان جم، تهران |
آرامگاه | روستای دربندسر واقع در ۵۰کیلومتری تهران |
ملیت | ایرانی |
پیشینه علمی | |
شاخه(ها) | نقاشی، نویسندگی و ترجمه |
زندگینامه
لاشایی در سال ۱۳۲۳ در شهر رشت متولد شد. او در کودکی کار هنری را شروع کرد به نحوی که و در ده سالگی نزد جعفر پتگر کپی سازی مینمود. بعد از چند ماه نزد وارطان کهدر خیابان منوچهری تهران تابلو فروشی داشت، کار مشغول به کار شد. پس از تحصیلات دبیرستانی به کشور آلمان سفر کرد و پس از گذراندن مدرسهی مترجمی در مونیخ، به تحصیل در رشته هنرهای تزیینی در وین پرداخت. پس از اتمام این دوره مدت دو سال در کارخانه Reidel در تیرول، اتریش به طراحی کریستال پرداخت. برخی از طرحهایش در استودیو روزنتال بر روی گلدانهای چینی پیاده شده است.
وارد شدن به تحصیلات هنر، و حشر و نشر پیدا کردن او با نقاشان و مجسمهسازان و صحنه آرایان، مصادف با انقلاب فرهنگی چین و بازتاب های گسترده آن در جهان و از جمله در مونیخ بود و در نتیجه سبک کاری وی هم از این انقلاب تأثیر پذیرفت.
در اسفند ۱۳۶۶ نمایشگاهی از کارهای لاشایی در گالری کلاسیک، برگزار شد. در آثار او در این نمایشگاه رنگ ها شفافیت و سیلان و تنوع بیشتری یافته بودند و در کنار سبز-آبیهای او، که آسمان و دریا و سبزینگی جنگل را بازتاب میداد، رنگ خاکی سفالینهها نمادی از زمین و خاک و مادر آفریننده بر فضای تابلوها، بر بدنه سفالها وگلدانها دیده میشد.
وی در پی یک دوره طولانی بیماری و به خاطر ابتلا به سرطان سرانجام در ساعت ۱۷ روز یکشنبه ششم اسفند ۱۳۹۱، در سن ۶۸ سالگی در بخش آی سی یو بیمارستان جم تهران درگذشت و دربندسر تهران به خاک سپرده شد.
سبک و نگرش هنری
منتقدان معتقدند نقاشیهای فریده لاشایی را میتوان نمونهای از حضور هنر گذشته در هنر معاصر بهشمار آورد. حضور همان سفسطههای اندوهناک طبیعت که از اوخر سدهٔ هفدهم در آثار نقاشان شمال اروپا چهره نمایاند.
حضور سنت کارکرد رسانهٔ نقاشی که از روزگار سزان به این سو بر جسمانیت رنگ تأکید ورزیده است. حضور همان سنتی که بر خط و رنگهای به هم آمیخته و فرمهای نامنتظر تأکید دارد و سرانجام، حضور سنت نقاشی خاور دور همه و همه در آثار لاشایی حس شدنی است و با این همه نگاه او به طبیعت نگاهی نو و امروزی است.
سازهٔ نقاشیهای لاشایی زمین و درخت و گل و گیاه و در یککلام عناصر طبیعت است. زبانش نیز کم و بیش سنتی است اما او این توان را دارد که به این زبان لهجهای نو و روزآمد بدهد. نمیخواهد با این زبان گزارش و روایتی از جهان و طبیعت به دست دهد. نقاشیهایش نه تصویر ظاهری جهانی است که به چشم دیده میشود. نه ایماژ جهانی رؤیایی است. آنچه لاشایی به نمایش میگذارد یادگارهای نگاهی گذرا به چشماندازهایی است که تنها با نیروی تصور میتوان به آنها دست یافته نا با خیال پردازی.
هدف لاشایی بر پرده آوردن ظاهر طبیعت به شیوه و روشی خاص نیستَ به نمایش بخش و برشی از طبیعت نیز نمیپردازد. با این همه اثرش نوعی ترجمان احساس طبیعت است. احساسی که سخت واقعی و بیخدشه جلوه میکند و شکل حضور نقاش در برابر طبیعت را به خود میگیرد. طبیعتی که لاشایی تصویر میکند اهمیتی متافیزیکی دارد و بازتاب نوعی آگاهی درونی است. گوشهای از یک چشمانداز کلی است که گویی در بیزمانی مطلق نقاشی شدهاست. طبیعتی که در پیوند با کشمکشهای درونی انسان مطرح میشود و دست کار نقاشی است که حیرتزده در برابر بیکرانگی و غنای طبیعت، تمام تجربههای هنری خود را بر پرده میآورد تا مکر تصویرگر لحظات پادرگریز آن باشد.
منظره پردازی همیشه ادبی و روایی بودهاست اما چشماندازی که لاشایی به نیروی تصور خود به تصویر درمیآورد بیزمان و بیروایت است و جزئیات آن، همان گونه که خاطرهٔ چشمانداز محو میشود، در فضای پرده مستحیل میشود و مرزهای مشخص اشیاء و عناصر طبیعت از میان میرود. حتی هنگامی که به رشد علف و گیاه و شوق رفتن و رهیدن میپردازد نیز سکوتی وهمناک بر کارش سایه میافکند و انگار همه چیز خود را تسلیم ضرباهنگ مرگآور زمان کردهاست. از همین رهگذر هم هست که گیاه زنده را در هیئت عنصری بیجان در یک اثر تجسمی نقاشی میکند.
لاشایی هرگز سر آن ندارد که نگاه خود را بر جزپیات و عناصر طبیعت متمرکز کند، نمیخواهد بیازماید و محک بزند. میخواهد طبیعت را به صورتی مبهم و نمادین و به شکلی شاعرانه و حسی تصویر کند. میخواهد به سنت نقاشان چینی و خاور دور به گونهای نقاشی کند که فضای چشماندازهایش احساس شود. با درهم آمیختن و درهم دواندن رنگ. تصویری سیال از طبیعت به دست میدهد و چشماندازی نقاشی میکند که در آن ردپای چندانی از نشانههای آشنا و تعارف طبیعت دیده نمیشود اما احساس طبیعت و نشانههای ساختن و انهدام مداوم و نیروی درونی آن حس شدنی است.
در نقاشیهای لاشایی احساس کولیوار بیانکه به پذیرش فرمی خاص تن دهد در فضای پرده سرگردان است و گه گاه به گونهای گذرا و پادرگریز در فرمهای گوناگون جلوه میکند تا حضور آنها را توجیه کرده باشد. از همین رو در آثارش جاذبهای وجود دارد که گاه به سبب هنر است و گاه به علت احساس یا آنچه امانوئل کانت آن را معادل زیبایی مینامید.
رمان شال بامو
«شال با مو» نوعی زندگینامه در قالب رمان و در خلال روایت زندگی است و گوشه ای از تاریخ سیاسی اجتماعی ما نیزدر آن به چشم میخورد. در «شال بامو»، مروری بر تاریخ اجتماعی سیاسی ایران از زمان جنگ ایران و عراق و لالایی که راوی برای دخترش میخواند شروع میشود. در این کتاب روایت لاشایی درست مثل نقاشیهایش است که منتقدی دربارهٔ آن گفته بود: آنچه فریده لاشایی به نمایش میگذارد یادگارهای نگاهی گذرا به چشماندازهایی است که تنها با نیروی تصورمی توان به آنها دست یافته باشد نه با خیال پردازی.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: در دستهبندیهایی شرکت میکردیم که نهایتاً به قصد رسیدن به قدرت صورت گرفته بودو آگاه یا ناآگاه، دوستیها و دشمنیها هم برحسب این دستهبندیها شکل میگرفت… به ذهن کسی در آن زمان خطورنمی کرد که در مرکز همه این غوغاها، روحیه ای خشن، متجاوز و مردسالارانه حکم فرماست و این همه سرپوشی است برهزاران عقده ناگشوده. مثل همیشه، و در کجای تاریخ سرکوب گر سیاسی و اجتماعی ما جرات داشت به این چیزهابیندیشد؟
نمایشگاههای انفرادی
- ۱۳۴۶، میلان، ایتالیا، نگارخانه Duomo میلان
- ۱۳۴۷، سلب، آلمان، استودیوی روزنتال
- ۱۳۵۲، تهران، ایران، نگارخانه سیحون
- ۱۳۵۲، تهران، ایران، نگارخانه تهران
- ۱۳۵۵، تهران، ایران، نگارخانه تهران
- ۱۳۵۶، خوزستان، ایران، مرکز فرهنگی شرکت ملی نفت ایران
- ۱۳۶۲، بیکرز فیلد، آمریکا، نگارخانه کلارک
- ۱۳۶۶، بازل، سوئیس، نگارخانه Demenga
- ۱۳۶۶، لاوالتا، مالتا، موزه ملی هنرهای زیبا
- ۱۳۶۶، تهران، ایران، نگارخانه کلاسیک
- ۱۳۶۶، تهران، ایران، نگارخانه گلستان
- ۱۳۶۷، دوسلدرف، آلمان، نگارخانه Libertas
- ۱۳۶۷، بازل، سوئیس، نگارخانه Demenga
- ۱۳۶۷، ماموت لیک، آمریکا، نگارخانه هنر
- ۱۳۶۹، برکلی، آمریکا، دانشگاه برکلی
- ۱۳۶۹، لندن، انگلستان، نگارخانه هیل
- ۱۳۷۱، تهران، ایران، نگارخانه گلستان
- ۱۳۷۲، دوسلدرف، آلمان، نگارخانه Am Hufeisen
- ۱۳۷۴، تهران، ایران، نگارخانه گلستان
- ۱۳۷۴، فرانسه، نگارخانه Noutse Henric
- ۱۳۷۵، تهران، ایران، نگارخانه گلستان
- ۱۳۷۶، فرانسه، نگارخانه Chateau de Lascours
- ۱۳۷۷، تهران، ایران، نگارخانه گلستان
- ۱۳۸۴، تهران، ایران، نگارخانه ماه
- ۱۳۹۴، تهران، ایران، موزه هنرهای معاصر
نمایشگاههای گروهی
- ۱۳۴۷، بلژیک، نمایشگاه بینالمللی هنرمندان جوان
- ۱۳۵۰، تهران، ایران، نمایشگاه بینالمللی تهران
- ۱۳۵۲، تهران، ایران، نمایشگاه بینالمللی تهران
- ۱۳۵۴، تهران، ایران، انجمن ایران - آمریکا، چهار نقاش زن
- ۱۳۵۷، بازل، سوئیس، نمایشگاه بینالملل
منابع
- ↑ نودسال نوآوری درهنرتجسمی ایران_جلد2.
- ↑ زندگینامه فریده لاشایی
- ↑ «لاشایی؛ هنرمندی که محدودیتها را نمیشناخت / نمایش آثار فریده لاشایی در شارجه». خبرگزاری هنر ایران. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۲-۰۱.
- ↑ http://www.honaronline.ir/Pages/News-68536.aspx
- ایران - BBC فارسی - فریده لاشایی؛ نقاشی که طبیعت را از درون خود میدید
- «درگذشت فریده لاشایی، هنرمند ایرانی» « Radio Koocheh
- فریده لاشایی درگذشت - ایلنا
- فریده لاشایی درگذشت (+عکس)
- [۱]
- آثار آبستره فریده لاشایی در ورشو به نمایش درمیآید
- فریده لاشایی و بازنویسی یک رمان ۲۵ ساله
- نقاشی ۱۴ میلیونی فریده لاشایی گرانترین اثر فروختهشده
- یکی از آثار فریده لاشایی که در گالری ماه به نمایش درآمدهاست
- گفتگوی بهزاد موسایی با فریده لاشایی گلیه وا -ویژهٔ فرهنگ، هنر وادبیات سال ۱۳۸۶
پیوند به بیرون
- نگارخانه الهه بایگانیشده در ۱ آوریل ۲۰۰۸ توسط Wayback Machine زندگینامه
- نگارخانه ماه زندگینامه و نمایشگاهها