عبدالله بن ابی سرح
عبدالله بن سعد بن ابی سرح بن عامری (به عربی: عبدالله بن سعد بن ابی سرح بن العامری) (مرگ ۶۵۶ میلادی) برادر رضاعی (شیری) عثمان بن عفان، کاتب وحی و والی مصر در زمان خلافت عثمان پسر عفان بود.
عبدالله بن ابی سرح أبو یحیی عبدالله بن سعد بن أبی السرح القرشی | |
---|---|
فرمانده مصر | |
دوره مسئولیت ۶۴۶–۶۵۶ | |
پادشاه | عثمان بن عفان |
پس از | عمرو عاص |
پیش از | محمد بن ابی حذیفه |
اطلاعات شخصی | |
زاده | ۵۹۹ مکه |
درگذشته | ۶۵۶ اشکلون |
روابط | وهب ابن سعد (برادر) عثمان بن عفان (برادر رضاعی) |
والدین | پدر: سعد ابن ابی سرح مادر: مَهانة بنت جابر از قبیله الأشاعره- |
خدمات نظامی | |
وفاداری | خلافت راشدین |
جنگها/عملیات | فتح اسلامی مغرب
|
در زمان محمد
عبدالله بن ابی سرح از جمله معدود افرادی بود که در دوران محمد، سواد خواندن و نوشتن داشت. هنگامی که او به اسلام گروید، محمد او را به عنوان کاتب وحی انتخاب نمود. محمد آیاتی از سورهٔ مومنون را که خداوند بر او نازل کرده بود میخواند و عبدالله بن ابی سرح نیز آیات نازل شده را مینوشت، هنگامی که آیه چهاردهم سوره مومنون به بخش «ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ» رسید و توسط ابی سرح این بخش املاء شد، ابی سرح با گفتن جمله «فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ» (به معنای؛ پس بزرگ است خدایی که بهترین آفرینندگان است) اظهار شگفتی خود را ابراز کرد، سپس بلافاصله محمد گفت: این [آخرین بیان عبدالله] همین که خودت گفتی به من نازل شد همان را بنویس! پس از این واقعه ابی سرح در پیامبری محمد شک کرد و گفت: «اگر حقیقتاً این وحی است، پس بر من هم وحی میشود. اگر دروغ است پس محمد هم دروغ میگوید» و سپس به مکه رفت و از اسلام خارج شد و به مردم مکه گفت که توانسته قرآن را تحریف کند، وی در شهر مکه زندگی میکرد تا این که مکه توسط سپاهیان محمد فتح شد.
ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ ۚ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ
«سپس نطفه را بصورت علقه [خون بسته]، و علقه را بصورت مضغه [چیزی شبیه گوشت جویده شده]، و مضغه را بصورت استخوانهایی درآوردیم؛ و بر استخوانها گوشت پوشاندیم؛ سپس آن را آفرینش تازهای دادیم؛ پس بزرگ است خدایی که بهترین آفرینندگان است».
هنگامی که محمد لشکر کافی برای یورش به مکه جمع کرد، به پیروان خود دستور داد که عبدالله بن ابی سرح یکی از کسانی است که باید حتماً کشته شود (عبدالله بن ابی سرح جز فهرست مرگ محمد در هنگام فتح مکه بود پیامبر حکم مرگ ۱۳نفر از جمله چند زن شاعر را نیز صادر کرد)، حکم محمد این بود که این افراد هر چند در حرم امن (کعبه)، یا حتی زیر پرده کعبه پنهان شده باشند باید کشته شوند. اما ابی سرح نزد برادر رضاعی خود عثمان بن عفان رفت و از او کمک خواست، پس از مدتی به همراه عثمان برادرش نزد محمد رفت تا طلب آمرزش کند. هنگامی محمد، ابی سرح و عثمان را دید سکوت طولانی مدتی کرد در این مدت عثمان پیوسته شفاعت ابی سرح را میکرد تا محمد پس از سکوت طولانی گفت چنین باشد (به معنای بخشش). اما پس از رفتن آن دو، محمد به یاران خود گفت: من سکوت کردم تا یکی از شما بلند شود و سرش را بزند. یکی از انصار به نام عباد بن بشر گفت: یا رسولالله پس چرا به من اشارهای نکردی تا سرش را قطع کنم؟ محمد پاسخ داد که پیامبر با اشاره کسی را نمیکشد!
حدیثی در سنن ابوداود نیز به همین ترتیب برخورد پرتنش عبدالله بن ابی سرح با محمد را در مکه ثبت کردهاست. طبری در تاریخ خود به اختصار دربارهٔ عبدالله و محمد آوردهاست که «عبدالله بن سعد بن ابی سرح برای او مینوشت. او از اسلام مرتد شد و بعداً در روز فتح مکه به اسلام بازگشت.»
نظر مورخان در مورد شخصیت او بسیار متغیر است. او یکی از کاتبان وحی شمرده شدهاست که برخی از آیات را به دلخواه تغییر میداده یا حداقل چنین ادعایی را پس از ارتداد داشتهاست. این امر نفرت پیامبر اسلام از او را برانگیخته و باعث شد که پس از فتح مکه محمد خواستار اعدام او گردد ولی با وساطت عثمان بن عفان محمد او را عفو کرد.
در زمان عثمان
وساطت عثمان باعث شد که عبدالله خود را مدیون عثمان بداند و برای خلافت او تلاش کند. او در نبردها برای فتح مصر تحت رهبری عمروعاص شرکت کرد و بعدها بر بخشی از مصر تحت حکومت او حکمرانی کرد.
بعدها عثمان او را به جای عمرو بن عاص والی مصر کرد.
در زمان معاویه
او همراه با لشکر دریایی اسلام قبرس را فتح کرد و لشکر دریایی روم شرقی الاسکندریه در ۶۵۲ میلادی شکست داد. در فتح ساحل لیکیان در ۶۵۵ در جنگ ذات الصواری که به شکست روم شرقی انجامید شرکت داشت.
پانویس
- ↑ "ص407 - کتاب الطبقات الکبری ط دار صادر - وهب بن سعد بن أبی سرح بن الحارث بن حبیب بن جذیمة بن مالک بن حسل بن عامر بن لؤی وهو أخو عبدالله بن سعد وأمهما مهانة بنت جابر من الأشعریین - المکتبة الشاملة الحدیثة". al-maktaba.org (به عربی). Archived from the original on 2021-09-16. Retrieved 2021-09-16.
- ↑ Becker, C.H. "ʿAbd Allāh b. Saʿd" (به انگلیسی).
- ↑ Al Wahidi, Ali bin Ahmad. Asbab Al-Nuzul. p. 107. ISBN 978-1-891785-18-4.
- ↑ قرآن کریم، سورهٔ مومنون، آیه۱۴
- ↑ Akram 2007, p. 61.
- ↑ Ibn Ishaq. The Life of Muhammad - Sirat Rasul Allah. p. 550. ISBN 0-19-636033-1.
- ↑ Hadith 2683 Sunan Abu-Dawud Transl. Professor Ahmad Hasan (hadith 2677 in Hasan's translation)
- ↑ Al-Tabari, "History of al-Tabari Vol. 9 - The Last Years of the Prophet", transl. Ismail K. Poonawala, p.148, Albany: State University of New York Press
- ↑ Becker, C.H.. "ʿAbd Allāh b. Saʿd." Encyclopaedia of Islam, Second Edition. Edited by: P. Bearman, Th. Bianquis, C.E. Bosworth, E. van Donzel, W.P. Heinrichs. Brill Online, 2015
منابع
- مجله یغما، دی ۱۳۵۱ - شماره ۲۹۲، عبدالله بن سعد بن ابی سرح، ۶۰۶ تا ۶۰۷
- دانشنامه اسلام: عبدالله بن سعد
- دانشنامه بریتانیکا: عبدالله بن سعد ابی سرح