واقعگرایی جادویی
رئالیسم جادویی (به انگلیسی: magical realism) یکی از شاخههای واقعگرایی (رئالیسم) در مکاتب ادبی است که در آن ساختارهای واقعیت دگرگون میشوند و دنیایی واقعی اما با روابط علت و معلولی خاص خود آفریده میشود؛ در واقع، رئالیسم جادویی، ترکیبی از واقعیت، افسانه و تاریخ است.
در داستانهایی که به سبک واقعگرایی جادویی نوشته شدهاند، همه چیز عادی است اما یک عنصر جادویی و غیرطبیعی در آنها وجود دارد.
بین سه مفهوم (رئالیسم جادو)، (رئالیسم جادویی) و (رئالیسم شگفتانگیز) در تعریف مفهوم جادو تفاوت وجود دارد. در رئالیسم جادو، جادو به راز زندگی اشاره میکند؛ در رئالیسم شگفتانگیز و رئالیسم جادویی، جادو به هر نوع رویداد خارقالعاده و بهویژه هر چیز روحی یا غیرقابل تبیین برای علم عقلانی اشاره دارد. فرانتس رُوه منتقد آلمانی هنر اولین کسی بود که در سال ۱۹۲۵ از اصطلاح (رئالیسم جادو) استفاده کرد. برداشت وی از این اصطلاح اشاره به راز یا سری است که بر این جهان واقع رخ نمینماید، بلکه در پس آن و پنهان از آن جلوهگر است، اما رئالیسم جادویی و رئالیسم شگفتانگیز درهم آمیختن امر غیرممکن و باورناپذیر با دنیای روزمره است. مفهوم «رئالیسم جادویی» اولین بار توسط آنخل فلورس در مقالهٔ به سال ۱۹۵۵ با نام «رئالیسم جادویی در داستان اسپانیایی آمریکایی» ابداع شد. این اصطلاح برای اشاره به روایتهایی از رئالیسم جادویی بهکار برده میشود که جنبههایی از رئالیسم جادو و رئالیسم شگفتانگیز، را دارند. رئالیسم شگفتانگیز نیز اصطلاحی است که توسط نویسندهٔ کوبایی الخو کارپانتیه در پیشگفتار رمانِ قلمرو این عالم (۱۹۴۹) برای توصیف جایگاه ادبی آمریکای لاتین ابداع شد، این رمان به گفتهٔ بسیاری از منتقدان سرآغاز دورهٔ اول رئالیسم جادویی در آمریکای لاتین بود. کارپانتیه در این پیشگفتار، راه خود را از (رئالیسم جادو) ی رُوه که آن را تصنعی، متظاهرانه، سرد و ملالآور یافته بود، جدا میکند.
پس از فروپاشی مکتب رمانتیسم مکتب رئالیسم به وجود آمد. این مکتب موضوع کار خود را در جامعه معاصر مییافت؛ بنابراین، چنین ادبیاتی نمیتوانست مانند رمانتیسم فردی و اشرافی باشد. رئالیسم مکتبی عینی و غیرشخصی است و قهرمانان رمانهای رئالیستی نه افرادی غیرعادی بلکه از مردم عادی هستند.
انواع رئالیسم
- رئالیسم ابتدایی
- رئالیسم سوسیالیستی
- رئالیسم انتقادی
- رئالیسم جادویی
جیمز فریزر در انگلستان، لوی استروس در فرانسه، میگل آنخل استوریاس در گواتمالا، گابریل گارسیا مارکز در کلمبیا، کارلوس فوئنتس در مکزیک، آلخو کارپانتیه در کوبا، غلامحسین ساعدی و رضا براهنی در ایران، یاشار کمال و لطیفه تکین در ترکیه، آرتور کازاک و الیزابت لانگاسر در آلمان و بختیار علی در ادبیات کردی؛ از مشهورترین نویسندگان و شاعران سبک رئالیسم جادویی هستند. داستان آئورا اثر فوئنتس در این سبک نوشته شدهاست. اما پایهگذار این سبک خوان رولفو است که با نوشتن رمان پدرو پارامو رئالیسم جادویی را بنیاد نهاد و گابریل گارسیا مارکز در کتاب صدسال تنهایی این مکتب را به اوج خود رساند. و این مکتب یکی از محبوبترین مکتبها در تئاتر است
پانویس
منابع
- پیر هاترید (۱۳۸۵)، مکتبهای ادبی، ترجمهٔ رضا سیدحسینی، تهران: جهانگیر، ص. ۴۹۵
- دیمان گرانت (۱۳۵۷)، رئالیسم، ترجمهٔ حسن افشار، مرکز