خسروی سرخسی
ابوبکر محمد بن علی خسروی سرخسی ، شاعر و فیلسوف ایرانی و از مشاهیر قرن چهارم هجری قمری و از بزرگترین فقیهان مسلمان ماوراءالنهر بودهاست. در بخارا تحصیل کرده و در اوزکند به دربار قراخانیان پیوسته بود و به سبب فتوایی که بر خلاف میل خاقان حسن داد به زندان افتاد.
وی به دو زبان فارسی و عربی شعر میسرود و در تاریخ یمنی نام وی را رودکی قرین نامیدهاند. ابوبکر محمد میان سالهای ۴۹۰–۴۸۳ هجری قمری بدرود حیات گفتهاست.
وی به علوم اوائل (دانشهای یونان باستان) آگاهی گستردهای داشته و شعرش آمیزهای از اندیشههای فلسفی و خیالهای شاعرانه است. او مدحکننده شمسالمعالی قابوس (کشتهشده به سال ۴۰۳)، صاحب بن عباد (مرگ ۳۸۵) و امیر ناصرالدوله ابوالحسن محمد بن ابراهیم سیمجور (مرگ ۳۷۷) بودهاست و قابوس و صاحب بن عباد بدو مزد سالیانه میدادهاند.
طبرخزی (ابوبکر خوارزمی، مرگ ۳۸۳) شاعر و ادیب -که نوشتههایی به زبان عربی دارد- قصیدهای در سوگ او گفتهاست. محمد دبیر سیاقی از ادیبان نامور همروزگار ما قطعهٔ خسروی را در نکوهش روزگار بیمانند میداند.
شعر زیر از اوست:
ای بسا خسته کز فلک بینم | بیسلاحی همیشه افگاراست | |
وی بسا بسته کز نوایب دهر | بند پهنهان و او گرفتاراست | |
وی بسا کشتگان که گردون راست | ندود خون و کشته بسیار است |
خسروی هم در طبقات شعرای عجم مشهور است و هم در طبقات شعرای عرب. این ابیات عربی از اوست:
عجبت من ربی و ربی حکیم | ان احرم العاقل فضل النعیم | |
ما ظلم الباری و لکنه | اراد ان یظهر عجزالحکیم |
او در مدح کافی الکفاة ابوالقاسم اسماعیل عباد، امیر ناصرالدوله ابوالحسن محمدبن ابراهیم بن سیمجورشعر سرودهاست همچنین در مدح شمس المعالی ابوالحسن قابوس بن وشمگیربن زیار چنین میگوید:
تا کی نالی ز عشق تا کی نالی | سود ندارد گریستن چه سگالی | |
حلقهٔ زلفت همه قصیدهٔ عینی | حلقهٔ جعدت همه قصیدهٔ دالی | |
نیست بخوبی ترا نظیر و کسی نیز | نیست بچیزی نظیر شمس معالی |
تالیفات
- کتاب المبسوطه در فقه حنفی ۱۴ جلد
- اصول الفقه ۲ جلد
- شرح السیر الکبیر ۴ جلد
پانویس
- ↑ از لباب الالباب چ سعید نفیسی ص 256
منابع
- دکتراحمد رنجبر (چاپ ۱۳۶۳)، خراسان بزرگ، موسسه انتشارات امیرکبیر
- محمد دبیر سیاقی، پیشاهنگان شعر پارسی، شرکت انشارات علمی و فرهنگی
- لغتنامه علی اکبر دهخدا