جغرافیای اوستایی
جغرافیای اوستایی، اشارههای جغرافیایی کتاب اوستا است که محدود به ناحیه شرقی فلات ایران تا مرز هندو-ایرانی است.
مناطق شانزدهگانه اوستا
مناطق شانزدهگانه عبارتند از:
- آریانَه وئیجَه Airyana Vaēǰah
- Gava = ناحیه سغد
- Mōuru = مَرگوش
- Bāxδī = باکتریا (بلخ امروزی)
- Nisāya = ناحیهای بین مَرگوش و باکتریا، احتمالاً میمنه
- Harōiva = آریا، هرات
- Vaēkərəta = گنداره
- Urvā = احتمالاً ناحیه غزنی
- Xnənta = ناحیه تعریف شده vəhrkānō. šayana به معنی «ناحیه مسکونی Vəhrkāna»، جایی که مارکوارت، آن را منطقه مسکونی Varkāna (منظور در گزارش کتسیاس)، که از لحاظ نژادی قابل قیاس با Varkāna فارسی باستان، ساکنان هیرکانیا (گرگان امروزی) استف یا به احتمال کمتر، هیرکانیا است.
- Haraxᵛaitī = رخج
- Haētumant = ناحیهای در هلمند که احتمالاً با زرنگ (ساتراپی) هخامنشی متناظر است.
- Raγa = ناحیه شمالی Haraxᵛaitī و Haētumant در مسیر ناحیه Čaxra که متمایز از Ragā مادی و همچنین احتمالاً Raγa زرتشتی در یشت (۱۹٫۱۸) است.
- Čaxra = Čarx بین غزنی و کابل، در دره لوگر (و نه آنطور که کریستینسن میپنداشت: مازندران)
- Varəna = Bunēr از Mahāmāyūrī، ناحیهای که آخرین نبرد اسکندر مقدونی رخ داد 0Aornos)، سرزمین فریدون (Θraētaona/Frēdōn/Afrīḏūn)
- Hapta Həndu = در جغرافیای ودایی، Sapta Sindhavaḥ. در شمال شرقی ناحیه پنجاب
- Raŋhā = معادل Rasā در جغرافیای ودایی، در زمانهایی، باهمدیگر کوبها (کابل) و کرومو (خرم) ذکر شدهاست. یک رودخانه در ناحیه کوهستانی قرار دارد، که احتمالاً مرتبط با رودخانه سند (و نه با رود سیحون یا ولگا) مرتبط است.
مکانیابی آریانه وَئیجَه
یکی از مشکلات سخت و قدیمی در مطالعات اوستایی، تبیین Airyana Vaēǰah (پهلوی: Ērānwēz؛ یعنی «سرزمین آریاییها») و اولین ناحیه شانزدهگانه در فرگرد یکم وندیداد، که مشتق شده از airyanəm vaēǰō vaŋhuyā dāityayā «گسترش آریاییها از Vaŋuhī Dāityā» است؛ آنجا که Vaŋuhī Dāityā (به معنی «Dāityā خوب») که اسم رودخانه است که مرتبط با دین (یا «داد»: (dāta-)) است. ایده Airyana Vaēǰah هممعنی با airyō. šayana- در یشت ۱۰٫۱۳، یا گروه airyā daiŋ́hāvā «سرزمین آریاییها» که در یشتها تکرار شدهاست، نیست. در حقیقت، این، فقط، اشاره به سرزمین آریاییها است، همانطور که فصل او کتاب وندیداد آشکارا دیده میشود. بدین معنی که «سرزمین سنتی» یا «سرزمین باستانی» ایرانیان نیست. Airyana Vaēǰah فقط سرزمین زرتشت (Zaraθuštra) و زرتشتیان است. بنابر عقیده رایج زرتشتیان، ایرانویج Ērānwēz مرکز دنیا است. بر روی ساحل رودخانهاش Weh Dāitī (اوستایی: Vaŋuhī Dāityā)، اولین «گاو نر یگانه» (پهلوی:gāw ī ēw-dād؛ اوستایی: gav aēvō.dāta) و اولین انسان، گیومرد به معنی «زندگانی فانی» (پهلوی: Gayōmard؛ اوستایی:Gayō.marətan) پدید آمدند. آنجا Čagād ī Dāidīg «نوک دادگری»، نوک کوه (البرز) که در اوستا hukairya «از کردار نیک» برآمد. پل چینود در آنجاست و همچنین در آنجا زرتشت و ییمَه Yima مشهور شدند. با گردآوری همه این دادهها، نشان میدهد که زرتشتیان ایده Airyana Vaēǰah را به سنت عقیدتی که یکی از مرکز جهان، جایی که نوک کوه (البرز) برآمده است، را افزودند. این حقیقت که Airyana Vaēǰah در منطقه کوهستانی واقع شده، شرایط طاقتفرسای آب و هواییاش (وندیوداد ۱٫۲٫۳) را شرح میدهد که بهتر از آن است که فرض کنیم، با منقطه خوارزم تطابق میکند. این تعجبآور نیست اگر ما تناسبی بین ایده ایرانی «نوک کوه» (البرز) و ایده هندی کوه مرو (Meru) یا (Sumeru) در نظر بگیریم. مانویها، Aryān-waižan را با ناحیه بر کوهپایه Sumeru برابر دانستهاند؛ جایی که ویشاسپ بر آن حکومت میکرد و متون ختنی، برابری کوه Sumeru در افسانه بودایی با «نوک کوه البرز» (یا ttaira haraysä) در عقیده سنتی اوستایی، ثبت کردهاست. همه این موارد، ما را بدین ایده رهنمود میسازد که Airyana Vaēǰah، اختراع زرتشتیان است که ماسک جدیدی به ایده سنتی گیتیشناسی هندوایرانی داده است. بنا بر هر برآوردی، تطبیق Airyana Vaēǰah با خوارزم، به کلی بیاساس و پایه است، چه ناحیه خوارزمی که ما میشناسیم، چه «خوارزم بزرگتر». از آنجایی که رودخانه «داد»، در کل به آسانی قابل شناسایی نیست، محتملترین فرضیه این است که آن را با رودخانه سیحون یا بلکه رودخانه هیرمند، که در آن زمان به نظر میرسد که در سنت عقیدتی زرتشتیان، رقابت جالبی با آمودریا داشتهاست، برابر بدانیم.
پانویس
- ↑ Gnoli، AVESTAN GEOGRAPHY، 44-47.
- ↑ Gnoli، AVESTAN GEOGRAPHY، 44-47.
منابع
- Gnoli, G (1989). "AVESTAN GEOGRAPHY". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). Vol. III. New York: Bibliotheca Persica Press. Retrieved 2/1/2013.