اونانیمیسم
اونانیمیسم یا همداستانی از عدد لاتینی 631 گرفته شده و به معنی همدل و همداستان است. شاعر و نویسنده معروف فرانسوی «ژول رومن» بنیانگذار این مکتب به یاری «ژرژ شنویر» پایه و اساس آن را گذاشت.
اونانیمیستها عقیده دارند که:
در وجود هریک از ما دو نوع افکار و احساسها است نخست افکار و احساسهایی است که ویژه خود ما است و دیگری افکار و احساسهایی است که اجتماع ما و گروههای بشری گرداگرد ما (مانند خانواده و همکاران و همکیشان و مردم کشور) به ما تلقین کردهاند.
مکاتب گذشته میگفتند که فرد برای نیل به آخرین درجه تکامل باید شخصیت انفرادی خود را پرورش دهد و از دخالتها و تأثیرهای دنیای خارج پرهیز کند، اما اونانیمیسم با الهام از آراء فلسفی اگوست کنت برعکس آن را بیان میکند و اجتماع را منشاء تکامل و نبوغ و شکفتگی نیروهای فردی میداند.
ریشه این مکتب بهطور کلی، دو سرچشمه مهم دارد:
نهضتهای فکری قرن نوزده؛ به ویژه اندیشههای جامعهشناسانی مانند دورکیم و آگوست کنت.
دیگری، روند تحول شعر و ادبیات در فرانسه؛ برای مثال: تغزلهای ویکتور هوگو، عقاید تولستوی و منظومههای ویتمن. بدون شک، فلسفه ایدهآلیسم و نهضت صومعه در شکل گیری اونانیمیسم، نقشی حیاتی ایفا می کنند. ژول رومن، بنیانگذار این نهضت، خود در زمره جنبش صومعه بود.