ازخودبیگانگی اجتماعی
ازخودبیگانگی اجتماعی (به انگلیسی: Social alienation) یا الیناسیون واژهای است که در لغت بهمعنای از دست دادن، یا قطع ارتباط با چیزی است. این واژه بهطور خاص در دستنوشتههای اقتصادی-فلسفی ۱۸۴۴ مارکس بیان شد و از این طریق شهرت یافت. در این کتاب این اصطلاح برای انسانی بهکار رفتهاست که با طبیعت انسانی بیگانه شدهاست.
مارکس این اصطلاح را از دو واژهٔ هگلی Entäusserung و Entfremdung گرفتهاست. هگل این دو واژه را برای توصیف آگاهی ناخشنود در تمدن روم و قرون وسطای مسیحی بهکار بردهاست. مارکس این واژه را برای توصیف کارگران مزدبگیری بهکار برد که از وضع زندگی راضیکنندهای برخوردار نیستند، چرا که فعالیت زندگی آنها - بهعنوان عامل اجتماعی مولد - خالی از هرگونه کنش یا رضایت گروهی است و هیچگونه مالکیتی بر زندگی یا محصولاتشان ندارند.
از جمله ایرانیانی که به این موضوع اشاره کردهاند علاوه بر علی شریعتی که در بحث «انسان بی خود» به الیناسیون (ازخودبیگانگی) پرداخته، میتوان به غلامحسین ساعدی با نام مستعار گوهرمراد نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس معاصر اشاره کرد که در کتاب «عزاداران بیل» در داستانی کوتاه با نام «گاو» به نوعی از ازخودبیگانگی یا الیناسیون که به علّت فقر فرهنگی و اقتصادی در یک فرد روستایی از اهالی روستای بیل که یک روستای ساختگی در ذهن این نویسنده است در فردی به نام مشدی حسن رخ میدهد. به گونهای که او با مرگ گاو خود طی یک صدمهٔ روحی وخیم حس میکند که او گاو خود است.
مفهوم
مفهوم الیناسیون (از خود بیگانگی) نخستین بار از طرف هگل مطرح گشت و بر دانش بشری به گونهای مدون افزوده شد. به گمان هگل، از خود بیگانگی به معنای عدم آگاهی به این واقعیت اساسی است که چیزی جز ذهن وجود ندارد و هر مرحله از تاریخ که به این حقیقت آگاهی نداشته باشد در حالت از خود بیگانگی قرار دارد. از این رو مبحث الیناسیون در نگاه هگل با مبحث آگاهی رابطهای تنگاتنگ پیدا میکند، هرچند مقصود از آگاهی، آگاهی به کلّیت و مطلق بودن ذهن است و هر نگاهی که چیزی فرای این ذهن را دریابد با بیگانگی از خویش مواجه است. چون چیزی فراتر از این ذهن و روح مطلق وجود نخواهد داشت.
پانویس
- ↑ Bruce et al. : 2006, pp. 8-9
- ↑ Honderich: 2005, p. 21
- ↑ انسان بی خود
- ↑ نگاهی به مفهوم از خودبیگانگی یا آلیناسیون بایگانیشده در ۳ دسامبر ۲۰۱۳ توسط Wayback Machine، اندیشهسرا، کاکاوند. 1392
جستارهای وابسته
منابع
- Bruce, S. and Yearley S. (editor) (2006), The Sage Dictionary of Sociology, Sage publications.
- Honderich, T. (editor) (2005), The Oxford Companion to Philosophy, 2nd ed, Oxford University Press.