سر آلفرد جوزپ هیچکاک (Sir Alfred Joseph Hitchcock) در سال ۱۸۹۹ در شهر لندن به دنیا آمد.پدرش سبزیفروش بود و در یک خانواده ۵ نفره که به شدت کاتولیک بودند بزرگ شد. هیچکاک در ۲۶ سالگی و در سال ۱۹۱۵ در یک استودیو فیلمسازی با سمت طراح تیتراژ مشغول به کار شد.
وی کارگردانی را در انگلستان آغاز کرد و در سال ۱۹۳۹ به آمریکا رفت و این حرفه را ادامه داد و با فیلم ربکا وارد هالیوود شد.هیچکاک از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۲ مجموعه سریالی تحت عنوان «آلفرد هیچکاک تقدیم میکند» را کارگردانی کرد که در این فیلمهایش به عنوان راوی داستان حاضر میشد.
آلفرد هیچکاک به احتمال فراوان اولین کارگردانی است که به معنای واقعی کلمه تعلیق و سوسپانس را به سینما تزریق کرد. کار او جدای بهرهگیری از هنر و تکنیک تدوین بود. سوسپانس هیچکاک اصیل و کار آمد جلوهگری کرد و مدام و به جا در آثار متعددش از این تکنیک بهرهها برد.
2 دسامبر 1926 (10 آذر 1305) آلفرد هیچکاک با فیلمنامه نویس آمریکایی- انگلیسی آلما رویل (Alma Revill) ازدواج کرد. آنها ماه عسل خود را در پاریس گذراندند و پس از آن برای زندگی به انگلستان رفتند. همسر آلفرد هیچکاک او که تنها چند ساعت پس از او به دنیا آمده بود نیز همچون مادر آلفرد، طرفدار مذهب کاتولیک بود.
آلفرد زمانی که متوجه شد همسرش باردار است یک مزرعه به نام Grace Winter را خریداری کرد. تنها فرزند آنها پاتریشیا آلما هیچکاک در 7 جولای 1928 (16 تیر 1307) به دنیا آمد. آلما همسر هیچکاک، نزدیکترین دوست او بود. به طوری که چارلز چمپلین در این مورد میگوید: هیچکاک 4 دست داشت؛ دو تا از دستهایش متعلق به آلما بود.
وقتی آلفرد هیچکاک جایزه دستاورد زندگی AFI را در سال 1979 دریافت کرد، در قدردانی از همسرش گفت:4 نفر که بیشترین محبت، تاثیر و تشویق را برای من داشتند. اولین نفر یک ویراستار فیلم است. دومین نفر یک فیلمنامه نویس است. سومین نفر مادر دخترم و چهارمین نفر یک آشپز خوب است که در آشپزخانه معجزه میکند و نام همه آنها آلما رویل است.
هیچکاک در تمام دوران حرفهایاش در آمریکا سعی داشت تهیه کننده آثارش نیز باشد. اگرچه عمدتا در نگارش آثارش از فیلمنامه نویسان دیگر کمک میگرفت. وی کار حرفهای خود را با طراحی تیتراژ فیلم برای فیلمهای صامت در انگلستان شروع کرد. چند سال بعد، آلفرد با استعداد به عنوان دستیار کارگردان مشغول به کار بود.
سال 1925 اولین فیلم خود با نام مستاجر را ساخت. فیلمی که به گفته مورخین سینما یکی از برجستهترین فیلمهای دهه بیست انگلستان است. این نخستین اثری بود که هیچکاک به طور مشخص امضای هنریاش که سبک خاص خودش بود را در آن به جا گذاشت. کار در سینمای صامت و بیصدا در رشد خلاقیت هیچکاک بسیار تاثیرگذار بود. او میگوید صدا تنها نقشی فرعی در فیلم است و این تصاویر است که حرف می زنند. البته او با ورود صدا و موسیقی به سینما نیز کنار آمد و توانست آنها را به خوبی در فیلمهای خود به کار ببرد.
وی اولین فیلم ناطق خود به نام «حق السکوت» را در سال 1929 ساخت. پس از آن او با ساخت فیلمهایی مانند «مردی که خیلی میداند» در سال 1934 و «39 پله» در سال 1935 سبک خود را در فیلمهای ترسناک به ثبت رساند؛ سبکی غیر قابل تکرار، چراکه این سبک خود هیچکاک بود. هیچکاکی که تکرار نمیشود. هرچه از خود بپرسیم آلفرد هیچکاک کیست؟ بیشتر نمیتوانیم جوابی پیدا کنیم. فیلم های این کارگردان بزرگ هنوز هم جذاب و دیدنی هستند.
الفرد هیچکاک سرانجام سال 1939 و به پیشنهاد یک تهیه کننده فیلم با نام دیوید. ا. سلزنیک و برای ساخت فیلم ربکا انگلستان را ترک و به آمریکا رفت. او با تمام سبک و سیاقی که داشت و با تجربههایش از ساخت فیلم با تاثیر از سینمای کشورهای دیگر وارد دنیای هالیوود شد و توانست با همان اولین فیلم آمریکایی خود یعنی ربکا، سبک دلهرهآور و روانشناسی منحصربهفرد خود را به نمایش بگذارد.
ورود وی به آمریکا با مداخله تهیهکنندگان و استودیوهای فیلمسازی نیز همراه بود. او با این دخالتها به شدت مشکل داشت و همیشه سعی میکرد دست آنها را از فیلمهایش کوتاه کند. آلفرد هیچکاک سینمایی مستقل و باب میل خود میخواست. او حتی در فیلم «طناب» دست به ابتکار زد و فقط چند برداشت بلند فیلم برداری کرد، بدون آنکه فیلم را تدوین کند. او حتی چند فیلم دیگر به نامهای «برج جدی» و «وحشت صحنه» را سعی کرد با همان سبک و سیاق درست کند. اما در این زمینه موفق نبود و متوجه شد که فیلم در هر صورت تدوین میخواهد.
او با ورود به دهه 50 فیلمهای موفق و پر فروشی ساخت؛ از جمله بیگانگان در ترن، دستگیری یک دزد و بازسازی مردی که زیاد میدانست. او در همان سالها بود که سه فیلم بسیار موفق خود یعنی پنجره پشتی، سرگیجه و شمال از شمال غربی را ساخت. هیچکاک با این سه فیلم دنیای خود را در سبک فیلم ترسناک به روشنی به تصویر کشید.
هیچکاک فیلم سرگیجه را بر اساس داستان «از میان مردگان» ساخت. این فیلم از اولین و عالیترین فیلمهای تغییر شخصیت و صحنههای پیچیده جنایی و جنایتهای از پیش برنامه ریزی شده بود. او در فیلم شمال از شمال غربی نیز توانایی بینظیر خود در ساخت فیلمهای سیاسی و جنایی را نشان داد.
پس از همه فیلمهای موفقی که در دهه 50 ساخت، با ساخت فیلم روانی در سال 1960، این دهه را نیز به نام خود ثبت کرد. فیلم فوقالعاده روانی نشاندهنده تکنیکهای پخته هیچکاک بود. این فیلم چنان تاثیری روی تماشاگران داشت که هیچکاک در این مورد میگوید تماشاگران نه از داستان، نه از بازیگری خاص و نه از پیامی خاص به هیجان آمدند. او معتقد بود چیزی که آنها را به هیجان میآورد، سینمای خالص بود. برای همین او به فیلمبرداری، صدا و اجزا اهمیت بسیار میداد. همین ویژگیهاست که او را به هیچکاک بزرگ سینمای همه ادوار تبدیل کرد.
فیلمهای بعدی آلفرد هیچکاک مثل پرندگان و مارنی در آن زمان چندان با استقبال مواجه نشدند. هرچند سالهای بعد به شدت مورد توجه به خصوص منتقدان قرار گرفتند. آثار او به واسطه صحنههای خشونتآمیزش مشهور شدند. گرچه بسیاری از صحنههایش به عنوان دامی برای درک شخصیتهای پیچیده و روانی بودند. حضور او در فیلمهایش، مصاحبهها و تریلر فیلمهایش و برنامه تلویزیونی «آلفرد هیچکاک تقدیم میکند» او را به یک نماد فرهنگی تبدیل کرد. جالب است بدانید که هیچکاک هیچگاه جایزه اسکار نبرد و تنها برای فیلمهای قایق نجات، طلسم شده، پنجره پشتی، روانی و ربکا نامزد جایزه اسکار شد.
در کارنامه حرفهای او ۶۷ فیلم در مقام کارگردان (اولین فیلمش محصول ۱۹۲۲ به نام عدد ۱۳ که اتفاقا ناتمام ماند و آخرین کار او توطئه خانوادگی محصول ۱۹۷۶ است)، ۲۹ فیلم در مقام تهیه کننده، ۲۲ فیلم در مقام سناریست و نویسنده و همچنین ۳۳ فیلم در مقام بازیگر به ثبت رسیده که در جای خود یک رکورد به حساب میآید.
فرانسوا تروفو، فیلمساز فرانسوی در باره هیچکاک گفته: زیر ظاهر مردی مطمئن به خویش ، هزل گو و نیشزن، مردی حساس ، صدمه پذیر و عاطفی نهفته است. مردی که عواطفی را که میخواهد به تماشاگران آثارش منتقل سازد، خود عمیقا و به شدت احساس میکند. مردی که در تجسم ترس در سینما نظیر ندارد، خود موجودی است بسیار ترسان و من تصور میکنم که این جنبه از شخصیتش در توفیق او اثر مستقیم داشته است.
جوایز آلفرد هیچکاک مجموعا شامل 32 جایزه است که توانسته برنده شود و 67 کاندیدی نیز در کارنامه خود ثبت کرده است. وی 6 بار نامزد جایزه آکادمی، 4 بار جایزه امی و 8 بار برنده جایزه گولدن لارل شده است. از برجسته ترین افتخارات هیچکاک می توان به موارد زیر اشاره کرد:
نامزد دریافت جایزه اسکاربه عنوان بهترین کارگردان برای فیلمهای ربکا در سال۱۹۴۱ ، سوء ظن در سال ۱۹۴۲ ، قایق نجات در سال ۱۹۴۵ ، طلسم شده در سال ۱۹۴۶ ، پنجره عقبی درسال ۱۹۵۵ و روح در سال ۱۹۶۱.
نامزد دریافت نخل طلای کن به عنوان بهترین کارگردان برای فیلمهای مردی که زیاد میدانست در سال ۱۹۵۶ و بدنام در سال ۱۹۴۶.
نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب برای فیلم جنون در سال ۱۹۷۳.
نامزد دریافت شیر طلایی جشنواره ونیز برای فیلم دستگیری دزد در سال ۱۹۵۵.
توطئه خانوادگی (۱۹۷۶)
جنون(۱۹۷۲)
توپاز (۱۹۶۹)
پرده پاره (۱۹۶۶)
مارنی (۱۹۶۴)
پرندگان (۱۹۶۳)
روانی(۱۹۶۰)
شمال از شمال غربی(۱۹۵۹)
سرگیجه(۱۹۵۸)
مرد عوضی(۱۹۵۶)
مردی که زیاد میدانست (۱۹۵۶)
دردسر هری (۱۹۵۵)
برای گرفتن دزد (۱۹۵۵)
پنجره عقبی (۱۹۵۴)
ام را نشانه قتل بگیر (۱۹۵۴)
اعتراف میکنم (۱۹۵۳)
غریبهها در قطار (۱۹۵۱)
وحشت در صحنه (۱۹۵۰)
طناب (۱۹۴۸)
بدنام (۱۹۴۶)
طلسم شده (۱۹۴۵)
قایق نجات (۱۹۴۴)
سایه یک شک (۱۹۴۳)
خرابکار (۱۹۴۲)
سوءظن (۱۹۴۱)
آقا و خانم اسمیت (۱۹۴۱)
خانه کنار جزیره (۱۹۴۰)
خبرنگار خارجی (۱۹۴۰)
ربکا (۱۹۴۰)سینما
خانم ناپدید میشود (۱۹۳۸)
مأمور مخفی (۱۹۳۶)
۳۹ پله (۱۹۳۵)
مردی که زیاد میدانست (۱۹۳۴)
والس وینی (۱۹۳۴)
شماره هفده (۱۹۳۲)
غریب و غنی (۱۹۳۱)
ماری (۱۹۳۱)
قتل (۱۹۳۰)
حق السکوت (۱۹۲۹)
همسر دهقان (۱۹۲۸)
شامپانی (۱۹۲۸)
سرازیری (۱۹۲۷)
تقوای آسمان (۱۹۲۷)
حلقه (۱۹۲۷)
عقاب کوهستان (۱۹۲۶)
مستاجر (۱۹۲۶)
باغ تفرجگاه (۱۹۲۵)
شماره سیزده (۱۹۲۲) ناتمام
آلفرد هیچکاک رازآلود بیش از 50 فیلم در شش دهه ساخت. یک سال پس از دریافت جایزه دستاورد زندگی در 29 آوریل سال 1980 (9 اردیبهشت 1359) دار فانی را وداع گفت. او در رختخواب خود در حال که به آرامی خوابیده بود، دنیای زندگان را ترک کرد.
جملات آخر هیچکاک: هیچ کس از پایان خود خبر ندارد. او باید بمیرد تا بداند دقیقاً پس از مرگ چه اتفاقی خواهد افتاد، اگرچه کاتولیکها اعتقادهای خود را دارند.
منابع
سایت نماوا
سایت خبری همشهری آنلاین
ویکیپدیا