زمان تقریبی مطالعه: 9 دقیقه


زمان واقعه آتش‌سوزی سینما رکس

شامگاه 28 مرداد سال 57، سینما رکس آبادان شاهد فاجعه‌ای دردناک بود. 700 نفر برای تماشای فیلم «گوزن‌ها» به سالن سینما آمده بودند که ناگهان گرفتار حریق شدند. مردم برای فرار از مهلکه به طرف درهای خروجی روی آوردند، ولی درها بسته شده بود و حدود 400 نفر در میان شعله‌های آتش جان باختند.

در همان زمان هم اعلام شد به احتمال فراوان حادثه عمدی است؛ اما بر سر عاملان این حادثه همواره بحث‌ها و روایت‌های مختلفی وجود داشت؛ خاصه آنکه هم‌زمانی این رویداد با اعتراض‌های انقلاب اسلامی، بر این شائبه دامن می‌زد که آتش‌سوزی به حوادث سیاسی مربوط است. حکومت، انقلابیون را متهم می‌کرد و انقلابیون هم حکومت را عامل این فاجعه می‌دانستند.

شرح حادثه آتش‌سوزی سینما رکس

28 مرداد ماه 1357 در شهر آبادان، حدود هفتصد نفر داخل سالن سینما مشغول تماشای فیلم بودند که با شعله‌های آتش مواجه شدند و هر چه تلاش کردند، نتوانستند رهایی یابند. فیلم ساعت 9 شب به نمایش گذاشته شده بود، یک ساعتی می‌شد که صدها زن و مرد و کودک سرگرم دیدن فیلم بودند که ناگهان حدود ساعت 10 شب، این واقعه رخ داد. طبق اسناد و مدارک، عده‌ای ناشناس، لحظاتی پس از آغاز فیلم، در‌های ورودی و خروجی سینما را بستند و سالن سینما را به مواد محترقه آغشته کردند و پس از این که با کبریت شعله‌ را افروختند، فرار کردند.

ظاهراً در ابتدا صدای مهیب انفجار شنیده شد و در مدت کمی آتش، همه جا را در برگرفت. روزنامه اطلاعات که از مطبوعات آن دوره بود، در این مورد نوشت: «377 نفر از مردان و زنان و کودکان تماشاچی، زنده زنده و به طور فجیع و رقت‌باری، در میان شعله‌های آتش سوختند. بلافاصله پس از شروع حریق، برای اطفاء آن از مأموران آتش‌نشانی شهرداری آبادان و شرکت ملی نفت ایران کمک خواسته شد. مأموران آتش‌نشانی موفق شدند ساعت 2 بامداد آتش را مهار کنند.

تلاش برای خارج ساختن اجساد 377 نفر از تماشاچیانی که در آتش سوخته و کشته شدند ادامه داشت. حدود 100 نفر توانستند فرار کنند و بقیه نیز به شدت آسیب دیدند. بلافاصله پس از آتش‌سوزی سینما رکس، شاپور نمازی (استاندار خوزستان)، فرماندار، شهردار، رییس شهربانی و مقامات مسئول در محل، تجمع کردند. ‌آنها کوشیدند که مأموران آتش‌نشانی و مسئولان را راهنمایی و برای مهار آتش، کار را برای آنان تسریع کنند، به ویژه سعی بر این بود که مجروحان را زودتر به بیمارستان برسانند. آبادان، حالت فوق‌العاده داشت. بسیاری از مردم، به خواب نرفتند. خانواده‌هایی که فرزندان و یا یکی از اعضای ایشان، به سینما رکس رفته بود در اطراف سینما، زاری و شیون می‌کردند. براساس آخرین گزارش، سرایدار سینما که در ایجاد این آتش‌سوزی با خرابکاران، همکاری داشته است، در حالت مستی از سوی مأموران، دستگیر شده است و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد. پس از وقوع آتش‌سوزی در سینما رکس آبادان و اطلاع مردم از فاجعه‌ای که رخ داد، خانواده‌های زنان و مردان و کودکانی که در این آتش‌سوزی کشته شدند، به خیابان‌ها ریختند.

ساواک از متهمان اصلی آتش سوزی

هوشنگ نهاوندی، وزیر آموزش عالی حکومت پهلوی در کتابش، به جشن بزرگی که روز پس از فاجعه سینما رکس، توسط خاندان سلطنتی برگزار شد، اشاره می‌کند: «چند روز بعد، هنگامی که همگان از ابعاد فاجعه آبادان آگاهی یافتند، مخالفان تندروی رژیم از میهمانی باشکوه و آتش‌بازی آن شب به سود خود استفاده کردند و آن را به باد انتقاد گرفتند. می‌گفتند: هنگامی که شهر یکپارچه عزادار است آنان در دربار سرگرم رقص و آتش‌بازی هستند. اشتباه بزرگی روی داده بود. باید آن مهمانی را متوقف می‌کردند و از خیر آتش‌بازی چشم‌گیر هم می‌گذشتند. باید حتی عزای ملی اعلام می‌کردند. این ماجرا ضربه شدیدی به رژیم بود.» نهاوندی، اذعان داشته که‌ همه درباریان، روز بعد از این جنایت هولناک، در کاخ ملکه مادر به رقص و میگساری پرداختند و هیچگونه نشانه‌ای از تأثر به خاطر سوخته شدن جمعی از هموطنانشان در آنها وجود نداشته است. در حالی که ملت ایران، عزای عمومی اعلام کرده بود و مردم در سراسر کشور یکسره، در غم و ماتم فرو رفته بودند. همچنین، وی معترف بود، به مطبوعات دستور داده شد، مسئله سینما رکس را پیگیری نکنند. با نگاهی کوتاه، همه ‌این موارد می‌تواند حاکی از مقصر بودن و اتهامی برای ساواک باشد.

در فاجعه سینما رکس نمادها و نشانه‌هایی از اسناد به دست آمده که همه‌جا ردپای ساواک و رژیم پهلوی در آن دیده می‌شود. آتش‌نشانی شهری که بزرگ‌ترین پالایشگاه جهان در آن قرار داشت 2 ساعت پس از وقوع حادثه در محل حاضر شد و آن هم در حالی که وسایل نقلیه‌شان فاقد آب بود و تنها شیر آب آتش‌نشانی نزدیک به سینما آب نداشت. از همه مهم‌تر با توجه به نزدیک بودن اداره پلیس (یعنی در فاصله 300 متری سینما) هیچ‌کس به مدت یک ساعت به محل حادثه نزدیک نگردید. همچنین رئیس پلیس شهر آبادان، تیمسار رزمی، رئیس پلیس قم بود که پس از سرکوب تظاهرات قم، ترفیع گرفت و به آبادان منتقل شد.

علی نادری (صاحب سینما رکس آبادان) در گفت‌وگو با خبرنگار روزنامه اطلاعات با اظهار تأسف نسبت به این حادثه گفت: «سینما رکس که حدود 20 سال پیش [از تاریخ فاجعه] در خیابان شهرداری آبادان ساخته شده، بیش از شش میلیون تومان ارزش داشت و ظرفیت آن نهصد صندلی بود. ساختمان سینما در برابر آتش‌سوزی بیمه بوده است

فرماندهان رده بالای ساواک، کسانی مانند: محمدحسین عضدی، معروف به ناصر شکنجه‌گر بازجوی متخصص و معاون کمیته مشترک ضد خرابکاری، نوذری، معروف به رسولی، شکنجه‌گر معروف، مجتهدی، معروف به دکتر مجیدی، بازجو و متخصص، سرهنگ تیمور وثوقی، بازپرس نظامی، دقیقاً یک روز قبل از فاجعه‌ آتش‌سوزی، همگی با هم وارد آبادان شدند. یک گروه متخصص برای انجام چه مأموریتی به آبادان رفتند؟ کدام دستگاه حکومتی، که حتی کوچک‌ترین رفتارهای مردم را زیر نظر داشت، ‌می‌توانست چنین فاجعه‌ای به بار آورد؟ نقشه این آتش‌سوزی آنقدر حساب شده بود که بسیاری از افرادی که در این پرونده سهمی داشتند، باورشان نمی‌شد اقدام اندکشان،‌ در جهت این حادثه برنامه‌ریزی شده باشد؛ مثل، سهل‌انگاری و بی‌توجهی مقامات محلی همچون سرتیپ ودیعی، رئیس ساواک خوزستان و تیمسار رزمی، رییس شهربانی وقت آبادان که دستور بستن سینما را داد.

از سویی دیگر بنا بر شواهد و مدارک درهای سینما از داخل چفت کوچکی داشت، که در مواقع ضروری به سرعت باز می‌شد، اما هنگام حادثه درها از پشت به شدت قفل شده بود، همچنین صدای هولناک انفجار در آغاز آتش‌سوزی شنیده شده بود که معلوم است یک آتش‌سوزی عادی نبوده و از امکانات مجهزی که فقط در اختیار ساواک قرار داشت، استفاده شده بود. نام فیلمی که به نمایش گذاشته شده بود، گوزنها بود. به روایت اسناد، این فیلم موضوعی سیاسی ـ اجتماعی داشت که ماهیت حکومت پهلوی را به چالش می‌کشید، بنابراین یکی از مقاصد حکومت از این آتش‌سوزی، اعتراض به این فیلم و نشان دادن ضربه شستی به مخالفان بود.

پیام و موضع گیری امام خمینی در مورد آتش سوزی سینما رکس آبادان

در آتش‌سوزی سینما رکس آبادان، مردم انقلابی، ساواک را متهم کردند و حضرت امام خمینی (ره) واقعه سینما رکس را «شاهکار بزرگ شاه برای بدنام کردن انقلاب» خواند. امام خمینی(ره) که آن زمان در تبعید به‌سر می‌بردند در پیامی خطاب به مردم آبادان درباره توطئه سینما رکس فرمودند: "خدمت عموم اهالى محترم آبادان- ایّدهم اللَّه تعالى‏- دریافت خبر بسیار فجیع به آتش کشیدن چند صد نفر هموطنان ما با آن وضع حساب شده موجب تأثر و تأسف شدید گردید. من گمان نمى‏‌کنم هیچ مسلمانى بلکه انسانى دست به چنین فاجعه وحشیانه‌‏اى بزند جز آنان که به نظایر آن عادت نموده‏‌اند و خوى درندگى و وحشیگرى، آنان را از انسانیت بیرون برده باشد. من تا کنون اطلاع کافى ندارم؛ لکن آنچه مسلّم است این عمل غیر انسانى و مخالف با قوانین اسلامى از مخالفین شاه که خود را براى حفظ مصالح اسلام و ایران و جان و مال مردم به خطر مرگ انداخته‏‌اند و با فداکارى از هم میهنان خود دفاع مى‏‌کنند- به هر مسلکى باشند- نخواهد بود و قراین نیز شهادت مى‏‌دهد که دست جنایتکار دستگاه ظلم در کار باشد."

شناسایی و محاکمه عوامل فاجعه سینما رکس

در مورد عوامل فاجعه سینما رکس آبادان، دو روایت وجود دارد. عده‌ای، هاشم آشور را مسبب این حادثه می‌دانند و تعدادی دیگر فردی به نام حسین تکبعلی‌زاده، که وابسته به ساواک بود را متهم می‌نامند.

روزنامه کیهان، در تاریخ 8  شهریور 1357 در مورد متهم و عامل حادثه سینما رکس، نوشت: «عامل فاجعه آبادان، به تهران آورده شد. با دستگیری هاشم عبدالرضا آشور که در عراق، به آتش زدن سینما رکس آبادان، اعتراف کرده است ساعت هشت‌ونیم صبح دیروز یک هواپیمای متعلق به شرکت «ارتاکسی» از تهران، به بغداد پرواز کرد. این هواپیما نزدیک ساعت ده صبح در فرودگاه بغداد به زمین نشست و مأموران اعزامی، هاشم عبدالرضا آشور را تحویل گرفتند و هواپیمای حامل آشور ساعت دوازده از بغداد به سوی تهران پرواز کرد. مأموران، پس از پیاده شدن هاشم عبدالرضا آشور بلافاصله با پوشاندن صورتش که نتواند اطراف را تشخیص دهد او را سوار اتومبیل کردند و از فرودگاه خارج شدند.

حسین تکبعلی‌زاده، متهم دیگر این پرونده بود. وی فردی ساکن آبادان بود که از کودکی به علت جدایی پدر و مادرش، دچار مشکلات فراوان شد. سواد چندانی نداشت و به اعتیاد روی آورد. پس از اینکه مبارزات مردم در برابر حکومت پهلوی را دید، بر آن شد تا او نیز مبارزه کند. پس از مدتی، به علت پذیرفته نشدن از سوی برخی، دوباره معتاد شد. این‌بار توسط فردی به نام فرج که واسطه ساواک بود، گماشته ساواک شد. در ابتدا به وی پیشنهاد آتش‌سوزی سینما سهیلا را دادند که نافرجام بود و پس از آن، برای آتش‌سوزی سینما رکس به کار گرفته شد که آن فاجعه رخ داد، اما خودش در دادگاه انکار می‌کرد که عامل این حادثه بوده و چرا به جای وی تیمسار رزمی، رئیس شهربانی آبادان را محاکمه نکردند؟



منابع

روزنامه اطلاعات، ش 15691، 57/5/29، صفحه 4

اشرفی، لیلا خروج ممنوع، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387، صفحه 177.

سایت خبری همشهری آنلاین

باشگاه خبرنگارن جوان

روزنامه جام جم

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.