خضرخانخِضْرخان، از جانب تیمور گورکان حاکم دهلی بوده، و همچنین بنیانگذار سلسله سیدیها در هند بوده است. ۱ - معرفیخضرخان پسر ملکسلیمان بود و ملکسلیمان فرزند خوانده و پرورده ملک نصیرالملک مَردان (مروان) دولت، حاکم ملتان و از امرای فیروزشاه تُغْلُقی (سلطان دهلی، رجوع کنید به تغلقیه) بود. [۱]
یحییبن احمد سرهندی، تاریخ مبارکشاهی، ج۱، ص۱۸۱ـ۱۸۲، چاپ محمد هدایت حسین، کلکته ۱۹۳۱.
[۲]
احمدبن محمد مقیم هروی، طبقات اکبری، ج۱، ص۲۶۵، چاپ بی دی و محمد هدایت حسین، کلکته ۱۹۲۷ـ) ۱۹۳۵ (.
[۳]
محمدقاسمبن غلامعلی فرشته، تاریخ فرشته (گلشنابراهیمی)، ج۱، ص۱۶۱، چاپ سنگی) لکهنو (: مطبع منشی نولکشور، (بیتا).
در منابع این دوره به نقل از جلالالدین بخاری از مشایخ صوفیه ، ملکسلیمان، سیدزاده و از نوادگان پیامبر دانسته شده است و بنابراین خضرخان را به خاندان حضرت رسول منسوب ساخته و سید خواندهاند، [۴]
یحییبن احمد سرهندی، تاریخ مبارکشاهی، ج۱، ص۱۸۲، چاپ محمد هدایت حسین، کلکته ۱۹۳۱.
[۵]
احمدبن محمد مقیم هروی، طبقات اکبری، ج۱، ص۲۶۵، چاپ بی دی و محمد هدایت حسین، کلکته ۱۹۲۷ـ) ۱۹۳۵ (.
[۶]
محمدقاسمبن غلامعلی فرشته، تاریخ فرشته (گلشنابراهیمی)، ج۱، ص۱۸۱ـ۱۸۲، چاپ سنگی) لکهنو (: مطبع منشی نولکشور، (بیتا).
اما چون دلیل دیگری بر این مدعا نیست نمیتوان آن را معتبر شمرد. [۷]
ذیل مادّه.
در هر حال، آنها را شیعه دانستهاند. [۸]
پانویس ۶۶، J Talboys Wheeler, India under the Muslim rule: political, historical and social integration, Delhi ۱۹۷۵، ج۱، ص۷۶.
پس از مرگ مرداندولت، حکومت اِقطاع ملتان به پسر او، ملک شیخ، واگذار شد، اما او اندکی بعد درگذشت و حکومت ملتان به ملکسلیمان رسید. پس از مرگ ملکسلیمان نیز فیروزشاه تغلقی، خضرخان را اقطاعدار یا حاکم ملتان کرد. [۹]
یحییبن احمد سرهندی، تاریخ مبارکشاهی، ج۱، ص۱۸۲، چاپ محمد هدایت حسین، کلکته ۱۹۳۱.
[۱۰]
محمدقاسمبن غلامعلی فرشته، تاریخ فرشته (گلشنابراهیمی)، ج۱، ص۱۸۱ـ۱۸۲، چاپ سنگی) لکهنو (: مطبع منشی نولکشور، (بیتا).
۲ - حمله به خضرخاندر ۷۹۶، به دستور محمودشاه تغلقی، سارنگخان (حاکم دیپالپور) به خضرخان حمله کرد و ملتان را گرفت و خضرخان ناگزیر به حاکم بیانه پناه برد [۱۱]
محمدقاسمبن غلامعلی فرشته، تاریخ فرشته (گلشنابراهیمی)، ج۱، ص۱۵۵، چاپ سنگی) لکهنو (: مطبع منشی نولکشور، (بیتا).
[۱۲]
Edward Thomas, The chronicles of the Pathan king of Delhi, Amsterdam ۱۹۸۱، ج۱، ص۳۲۶.
[۱۳]
A D Khan, A history of the Sadarat in medieval India, vol۱, Delhi ۱۹۸۸، ج۱، ص۲۲۷.
(که از زندانی کردن خضرخان به دست سارنگخان نیز یاد کردهاند). در ۸۰۱، امیرتیمور به هند لشکر کشید و دهلی را تصرف کرد، خضرخان نزد او رفت و از آنجا که تیمور به سادات ارادت داشت، او را اکرام کرد و تحت حمایت گرفت. هنگام بازگشت به سمرقند نیز، اقطاعات ملتان و دیپالپور را به خضرخان سپرد و او را روانه آنجا کرد. [۱۴]
یحییبن احمد سرهندی، تاریخ مبارکشاهی، ج۱، ص۱۶۲ـ۱۶۷، چاپ محمد هدایت حسین، کلکته ۱۹۳۱.
[۱۵]
Edward Denison Ross, "Babur", in The Cambridge history of India, vol۴, ed Richard Burn, Cambridge ۱۹۳۷، ج۱، ص۹.
خضرخان با سازماندهی حکومت و تقویت نیروهایش در ملتان و دیپالپور، آرامش را برقرار و امیرنشینی مستقل تأسیس کرد، ولی دهلی همچنان گرفتار اغتشاش بود. ملّو اقبالخان که از ۸۰۱ بر دهلی مستولی شده بود، دست به پیشروی زد. متحد خضرخان بهرام ترک بچه به مقابله با او پرداخت و در جنگی که در ۱۹ جمادیالاولی ۸۰۸، نزدیک اَجُودهَن روی داد، ملّواقبال خان، کشته و لشکر او منهزم شد. [۱۶]
یحییبن احمد سرهندی، تاریخ مبارکشاهی، ج۱، ص۱۶۷ـ۱۷۴، چاپ محمد هدایت حسین، کلکته ۱۹۳۱.
[۱۷]
William Henry Beveridge, A comprehensive history of India: civil, military and social, London ۱۸۷۱، ج۱، ص۹۷.
پس از مرگ محمودشاه ناصرالدین (۸۱۶)، دولتخان لودی دهلی را تصرف کرد. در رمضان ۸۱۶، خضرخان شهر رُهْتَک را محاصره کرد و به سوی میوات پیشروی نمود و جلالخان، حاکم آنجا، را به تسلیم واداشت، سپس سَنبَل را تخریب و غارت کرد و در ذیحجه ۸۱۶ با لشکری انبوه دهلی را محاصره نمود. پس از چهار ماه، دولتخان تسلیم شد و خضرخان در ۱۵ ربیعالاول ۸۱۷ دهلی را تصرف کرد و از این سال، سلسله سیدیها را در دهلی تشکیل داد. [۱۸]
یحییبن احمد سرهندی، تاریخ مبارکشاهی، ج۱، ص۱۸۱، چاپ محمد هدایت حسین، کلکته ۱۹۳۱.
[۱۹]
احمدبن محمد مقیم هروی، طبقات اکبری، ج۱، ص۲۶۵، چاپ بی دی و محمد هدایت حسین، کلکته ۱۹۲۷ـ) ۱۹۳۵ (.
[۲۰]
SM Ikram, History of Muslim civilisation in India and Pakistan (۹۳،۱۲۷۳/ ۷۱۱،۱۸۵۶) : a politicaland cultural history, Karachi ۱۹۹۵، ج۱، ص۱۱۵.
۳ - نام ننهادن سلطان بر خودخضرخان در طول سلطنتش بر دهلی هیچگاه نام سلطان یا شاه بر خود ننهاد و خود را رایات اَعلی (مسند عالی) و دستنشانده تیمور میدانست. وی ابتدا در ملتان به نام امیرتیمور و سپس در دهلی به نام شاهرخ، نواده تیمور، سکه زد و خطبه خواند و هر ساله، پیشکشی شایسته برای شاهرخ میفرستاد تا حمایت او را جلب کند. در پایان خطبه نیز، نام شاهرخ را ذکر و برایش دعا میکرد. [۲۱]
۱۸۱، یحییبن احمد سرهندی، ج۱، ص۱۶۷، تاریخ مبارکشاهی، چاپ محمد هدایت حسین، کلکته ۱۹۳۱.
[۲۲]
احمدبن محمد مقیم هروی، طبقات اکبری، ج۱، ص۲۶۵ـ۲۶۶، چاپ بی دی و محمد هدایت حسین، کلکته ۱۹۲۷ـ) ۱۹۳۵ (.
[۲۳]
محمدقاسمبن غلامعلی فرشته، تاریخ فرشته (گلشنابراهیمی)، ج۱، ص۱۶۲، چاپ سنگی) لکهنو (: مطبع منشی نولکشور، (بیتا).
خضرخان پس از تصرف دهلی، سرزمینهای مجاور را افزون بر ملتان و سند به زیر فرمان درآورد. [۲۴]
احمدمحمود ساداتی، تاریخالمسلمین فی شبهالقارة الهند و باکستانیة و حضارتهم، ج۱، ص۱۷۸، قاهره: مکتبة نهضةالشرق، (بیتا).
او تاجالملک تحفه را وزیر خود کرد و از ۸۱۷ تا هنگام مرگ به کمک وی عمر خود را به لشکرکشی سپری کرد. خضرخان قبایل ترک مخالف خود را سرکوب نمود و نیز راجاهای هندویِ کتهر و گوالیار را خراجگذار خود ساخت. [۲۵]
احمدبن محمد مقیم هروی، طبقات اکبری، ج۱، ص۲۶۶ـ ۲۶۷، چاپ بی دی و محمد هدایت حسین، کلکته ۱۹۲۷ـ) ۱۹۳۵ (.
[۲۶]
ذیل مادّه.
او از پنجاب تا دوآب را تصرف و در متصرفات خود آرامش برقرار کرد، [۲۷]
Vincent A Smith, The Oxford history of India, ed Percival Spear, Oxford ۱۹۵۸، ج۱، ص۲۶۱.
اما درگیری او با امرای دیگر (از جمله احمدشاه گجراتی، طوغان رئیس، هرسینگ و سارنگخان برادر ملّو اقبالخان) بر سر غنایم و متصرفات دائمی بود. [۲۸]
یحییبن احمد سرهندی، تاریخ مبارکشاهی، ج۱، ص۱۸۶ـ۱۹۱، چاپ محمد هدایت حسین، کلکته ۱۹۳۱.
[۲۹]
احمدبن محمد مقیم هروی، طبقات اکبری، ج۱، ص۲۶۹، چاپ بی دی و محمد هدایت حسین، کلکته ۱۹۲۷ـ) ۱۹۳۵ (.
[۳۰]
محمدقاسمبن غلامعلی فرشته، تاریخ فرشته (گلشنابراهیمی)، ج۱، ص۱۶۳، چاپ سنگی) لکهنو (: مطبع منشی نولکشور، (بیتا).
در ۸۲۳، خضرخان به میوات لشکرکشی کرد و متمردان این ولایت را به اطاعت درآورد و قلعه کوتله را فتح و تخریب کرد و از نواحی گوالیار و اتاوه خراج گرفت. در پی آن بیمار شد و به دهلی بازگشت و در ۱۷ جمادیالاولی ۸۲۴ در دهلی درگذشت. از خضرخان به نیکی یاد شده است و او را پادشاهی عادل نامیدهاند. [۳۱]
یحییبن احمد سرهندی، تاریخ مبارکشاهی، ج۱، ص۱۹۲، چاپ محمد هدایت حسین، کلکته ۱۹۳۱.
[۳۲]
احمدبن محمد مقیم هروی، طبقات اکبری، ج۱، ص۲۷۰، چاپ بی دی و محمد هدایت حسین، کلکته ۱۹۲۷ـ) ۱۹۳۵ (.
[۳۳]
محمدقاسمبن غلامعلی فرشته، تاریخ فرشته (گلشنابراهیمی)، ج۱، ص۱۶۳، چاپ سنگی) لکهنو (: مطبع منشی نولکشور، (بیتا).
۴ - فهرست منابع(۱) احمدمحمود ساداتی، تاریخالمسلمین فی شبهالقارة الهند و باکستانیة و حضارتهم، قاهره: مکتبة نهضةالشرق، (بیتا). (۲) یحییبن احمد سرهندی، تاریخ مبارکشاهی، چاپ محمد هدایت حسین، کلکته ۱۹۳۱. (۳) محمدقاسمبن غلامعلی فرشته، تاریخ فرشته (گلشنابراهیمی)، چاپ سنگی) لکهنو (: مطبع منشی نولکشور، (بیتا). (۴) احمدبن محمد مقیم هروی، طبقات اکبری، چاپ بی دی و محمد هدایت حسین، کلکته ۱۹۲۷ـ) ۱۹۳۵ (. (۵) William Henry Beveridge, A comprehensive history of India: civil, military and social, London ۱۸۷۱. (۶) EI۲, sv, "Khidr Khan" (by Aziz Ahmad). (۷) SM Ikram, History of Muslim civilisation in India and Pakistan (۹۳-۱۲۷۳/ ۷۱۱-۱۸۵۶) : a politicaland cultural history, Karachi ۱۹۹۵. (۸) A D Khan, A history of the Sadarat in medieval India, vol۱, Delhi ۱۹۸۸. (۹) Edward Denison Ross, "Babur", in The Cambridge history of India, vol۴, ed Richard Burn, Cambridge ۱۹۳۷. (۱۰) Vincent A Smith, The Oxford history of India, ed Percival Spear, Oxford ۱۹۵۸. (۱۱) Edward Thomas, The chronicles of the Pathan king of Delhi, Amsterdam ۱۹۸۱. (۱۲) J Talboys Wheeler, India under the Muslim rule: political, historical and social integration, Delhi ۱۹۷۵؛ ۵ - پانویس
۶ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خضرخان»، شماره۷۰۹۹. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه جهان اسلام
|