بدد (مفرداتنهجالبلاغه)بدد (به فتح باء و دال) و بدّه (به ضم باء، بر وزن عدّه) یکی از مفردات نهج البلاغه، به معنای چاره، طاقت و قدرت میباشد که حضرت علی (علیهالسلام) از این واژه در همین معنی استعمال نموده است. ۱ - مفهومشناسیبدد (به فتح باء و دال) و بدّه (به ضم باء، بر وزن عدّه) به معنای چاره، طاقة و قدرت آمده است. معنی «لابدّ» همان لاطاقة است که به «ناچار» بودن معنی میشود. ۲ - کاربردهاامام (علیهالسلام) در بیانی میفرماید: «و سامسک الامر ما استمسک و اذا لم اجد بّدا فاخر الدواء الکّی؛ کار را نگاه میدارم تا نگاه داشته باشد، و چون چارهای نیافتم آخرین دواء داغ نهادن است.» همچنین در جای دیگری نیز فرمودهاند: «فانّ امامکم عقبة کؤودا و منازل مخوفة مهولة لابدّ من الورود علیها و الوقوف عندها؛ در پیش شما گردنهای هست که بالا رفتن به آن سخت مشکل است و نیز منازلی هست ترسناک و هول انگیز که ناچار باید به آنها وارد شد و در آنها ایستاد.» ۳ - پانویس
۴ - منبعقرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «بدد»، ص۱۱۶. ردههای این صفحه : مفردات نهج البلاغه | واژه شناسی واژگان نهج البلاغه
|