با"با" یا "بو"، کلمهای در آغازِ نامِ افراد است. و در مرحله ثانوی، نام خاندانها، رایج در جنوب عربستان، خاصه در میان سادات و مشایخ حضرموت است، مانند باعَبّاد، باعَلَوی، بافَضل، بافَقیه، باحَسَن، باحَسّان، باهُرمز، با وزیر. [۱]
گابریلی، مدخلهای مربوط به این کلمات و فهرستهای نالینو، ص۸۸.
[۲]
فان دِن بِرگ، ص۵۱ـ۶۱.
[۳]
ابن مجاور، تاریخ المستبصر، ص۲۵۴.
۱ - بررسی اسامی حضرمیدرباره اینگونه نامهای حَضْرَمی تفصیلاتی آورده شده است. ابن مجاور و زبیدی صورت قدیم «اَبا» را بهکار بردهاند، اما سایرِ نویسندگان «ابو» و «ابی » و «ابا» را ضبط کرده یا کلاً «با» را حذف کردهاند. بدین ترتیب به یک شخصِ واحد به صورت باحَسّان و اباحَسّان و ابوحَسّان و حسّان اشاره شده است. بنابراین «با»ی اصیل همان کلمه «ابا» (پدر) است که به همین صورت [[|مبنی]] شده و به صورت کنیه (کاذب ) فردی درآمده و عموماً معادل است با کلماتی که به کمک «ـ یّ» یا «ذو» در تداول شرق یمن نسبت را میرساند. این نظرِ ابن مجاور و شلّی [۴]
المشرع الروی فی مناقب السادة الکرام آل ابی علوی، ج۱، ص۲۸.
و سَقّاف [۵]
سقّاف، عبدالله بن محمد، تاریخ الشعراء الحضرمیین، ج۱، ش۵۳، حاشیه.
و فلوگل [۶]
فلوگل، ص۲۲۷.
است.
۲ - نحوه استعمال آل با بابرای اشاره به قبیله یا خاندان، کلمه «آل» یا «اولاد» قبل از «با» قرار میگیرد، مانند «آل باعلوی »، «اولاد باقُشَیر». ممکن است به همین دلیل باشد که محبی [۷]
محبی، محمد امین بن فضل الله، خلاصه الأثر فی اعیان القرن الحادی عشر، ج۱، ص۷۴.
«با» را معادل «بنو» دانسته و ووستنفلد [۸]
ووستنفلد، ص۲۵۶.
نیز آن را تأیید کرده است.
این صورت اولیه «با» را باید از «بَلْ» (و گاه «بِل ») که کوتاه شده «بن ال ـ » است متمایز کرد. مانند «بَلْفقیه » (که با «بافقیه » مذکور در فوق متفاوت است)، ابن الفقیه [۹]
سقّاف، عبدالله بن محمد، تاریخ الشعراء الحضرمیین، ج۲، ش۵۴، حاشیه۲.
و «بَلحاج» (لقب افراد خاندان «بافضل »)، ابن الحاجّ.
۳ - علت استعمالات مذکوراستعمال «بن» و کلماتی که به یای نسبت ختم میشود به عنوان اسم یک فرد از قبایلی که نامهای آنها با «با» ترکیب یافته و فان دن برگ بر آن تأکید کرده است. و نیز استعمال «ابن حسان» به جای «باحسان» یا «ابوحسان» [۱۰]
دنیای شرق، ج۲۵، ص۱۳۱.
[۱۱]
مجله مدرسه مطالعاتِ شرقی و آفریقایی لندن، ج۱۳، ص۲۹۱-۲۹۹.
ممکن است ناشی از رسوم مختلف محلی یا حتی به دلیل تردید مؤلفان محلی باشد.
۴ - منابع جهت مطالعه• ابن مجاور، تاریخ المستبصر، او صفه بلاد الیمن و مکه و بعض الحجاز، چاپ لوفگرن، لیدن ۱۹۵۱ـ۱۹۵۴. • احمد بن احمد زبیدی، طبقات الخواصّ اهل الصّدق و الاخلاص، بیروت ۱۴۰۶-۱۹۸۶ . • عبدالله بن محمد سقّاف، تاریخ الشعراء الحضرمیین. • محمد بن ابی بکر شِلّی، المشرع الروی فی مناقب السادة الکرام آل ابی علوی. • محمد امین بن فضل الله محبی، خلاصة الأثر فی اعیان القرن الحادی عشر، بیروت. • van den Berg، Le H ¤ adhramout et ses colonies Araes، Batavia ۱۸۸۶ • Flدgel، ZDMG، Ë x. • G. Gabrieli، Il nome proprio arabo-musulmano، Rome ۱۹۱۵. • R.B. Serjeant، The Saiyids of H ¤ ad ¤ ramawt، London ۱۹۵۷. • Wدstenfeld، Die Geschichtschreiber der Araber und ihre Werke. ۵ - پانویس
۶ - منبعدانشنامه جهان اسلام، مقاله شماره۲. |