نقولا توماتوما، نـقـولا (۱۲۶۹- ۱۳۲۳ق/ ۱۸۵۳ - ۱۹۰۵م)، ادیـــب، روزنامهنگار، حقوقدان و وکیل دعاوی برجستۀ اهل لبنان است. ۱ - مقدمهمهمترین شرح حالی که از او باقی مانده، همان است که جرجی زیدان (د ۱۳۳۲ق/۱۹۱۴م) نگاشته است. وی ظاهراً در صیدا (یا صور) درست هنگامی که پدرش دچار ورشکستگی و فقر شده بود، زاده شد. [۱]
مغربی، ابنسعید، المقتطف، قاهره، ج۳۸، ص۳۰، ۱۳۰۵ق/۱۸۸۷م.
[۲]
زیدان، جرجی، تراجم مشاهیر الشرق، ج۱، ص۲۹۱، بیروت، دار مکتبةالحیاة.
[۳]
داغر، یوسف اسعد، مصادر الدراسة الادبیة، ج۳، ص۱۴۴۷، بیروت، ۱۹۷۲م.
توما در مدرسۀ آباء یسوعی به تحصیل پرداخت و هوش و استعداد خود را آشکار ساخت [۴]
زیدان، جرجی، تراجم مشاهیر الشرق، ج۱، ص۲۹۱، بیروت، دار مکتبةالحیاة.
[۵]
داغر، یوسف اسعد، مصادر الدراسة الادبیة، ج۳، ص۱۴۴۷، بیروت، ۱۹۷۲م.
و چون خوشزبان بود، استادان در وی به عنوان سخنور آینده مینگریستند.وی در ۱۲ سالگی نزد میخائیل ابیلا به فراگیری نحو پرداخت، آنگاه به مطالعۀ شعر و فراگیری عروض روی آورد. [۶]
زیدان، جرجی، تراجم مشاهیر الشرق، ج۱، ص۲۹۲، بیروت، دار مکتبةالحیاة.
یک سال بعد که پدرش شغل گمرکی خود را از دست داد، به سبب مشکلات فراوان مالی خانواده درصدد عزیمت به بیروت و یافتن حرفهای درخور برآمد، اما با مخالفت پدر و تأکید او بر ادامۀ تحصیل روبهرو شد.سرانجام به مدرسۀ بطرس بستانی در بیروت درآمد. [۷]
زیدان، جرجی، تراجم مشاهیر الشرق، ج۱، ص۲۹۲، بیروت، دار مکتبةالحیاة.
۲ - روزنامهنگاریتقریباً ۱۳ ساله بود که با حقوق ناچیزی به روزنامۀ تقدّم پیوست و کار روزنامهنگاری پیشه کرد. [۸]
زیدان، جرجی، تراجم مشاهیر الشرق، ج۱، ص۲۹۳، بیروت، دار مکتبةالحیاة.
توما در این سالها سخت نگران معیشت خانوادۀ خود بود؛ از اینرو، حضور حاکم سوریه را در بیروت غنیمت شمرد و قصیدهای در مدح او سرود و از وی درخواست کاری در دستگاه دولت نمود و در ادارۀ املاکِ صور استخدام شد. [۹]
زیدان، جرجی، تراجم مشاهیر الشرق، ج۱، ص۲۹۳، بیروت، دار مکتبةالحیاة.
در همان شهر بود که فقه را نزد شوهرعمۀ خود نقولا زهار آموخت؛ اما با استعفای حاکم سوریه، او نیز از کار خود استعفا داد و به بیروت رفت. سپس مطران آغابیوس ریاشی، وی را به تدریس در مدرسۀ «عین القش» لبنان گماشت، [۱۰]
زیدان، جرجی، تراجم مشاهیر الشرق، ج۱، ص۲۹۳، بیروت، دار مکتبةالحیاة.
اما بهرغم غنای کتابخانه، چون آن کار را برای خود کوچک میپنداشت، آن را نیز رها کرد و در اواخر سال ۱۸۷۴م رهسپار اسکندریه شد و در آنجا در یک کارخانۀ نمک به عنوان مترجم به کار مشغول شد.بهرغم برخی کشاکشها، وی در آن کارخانه ماند و تا مقام بازرسی هم بالا رفت، اما در ۱۸۸۵م از آنجا استعفا داد [۱۱]
زیدان، جرجی، تراجم مشاهیر الشرق، ج۱، ص۲۹۳، بیروت، دار مکتبةالحیاة.
و به روزنامهنگاری و نگارش در روزنامۀ مرآة الشرق پرداخت. سپس عازم پاریس شد و در آنجا با سیدجمالالدین اسدآبادی و شیخ محمد عبده دیدار کرد. [۱۲]
زیدان، جرجی، تراجم مشاهیر الشرق، ج۱، ص۲۹۳، بیروت، دار مکتبةالحیاة.
[۱۳]
داغر، یوسف اسعد، مصادر الدراسة الادبیة، ج۳، ص۱۴۴۷، بیروت، ۱۹۷۲م.
۳ - تأسیس مجله الاحکامتوما آنگاه به لندن رفت و در این سفر با برخی از علما و دانشمندان آشنا شد. سپس به مصر بازگشت و از روزنامهنگاری به وکالت پرداخت و چون به نویسندگی نیز عشق میورزید، از قلم خود در حرفۀ وکالت سود جست و مجلۀ الاحکام المصریه را تأسیس نمود که در عالم مطبوعات از اعتبار و منزلت نیکویی برخوردار بود. [۱۴]
زیدان، جرجی، تراجم مشاهیر الشرق، ج۱، ص۲۹۳، بیروت، دار مکتبةالحیاة.
این نشریۀ ماهانه در اواسط صفر ۱۳۰۵/ اوایل نوامبر ۱۸۸۷ منتشر شد [۱۵]
طرازی، فیلیپ، تاریخ الصحافة العربیة، ج۴، ص۲۷۶، بیروت، ۱۹۱۴م.
[۱۶]
داغر، یوسف اسعد، مصادر الدراسة الادبیة، ج۳، ص۱۴۴۷، بیروت، ۱۹۷۲م.
و شهرت فراوانی برای صاحب خود در محافل حقوقی و قضایی مصر فراهم آورد. [۱۷]
داغر، یوسف اسعد، مصادر الدراسة الادبیة، ج۳، ص۱۴۴۷، بیروت، ۱۹۷۲م.
گویند جودت پاشا وزیر عدلیۀ عثمانی، نقولا و روزنامهاش را مورد عنایت خاص و حمایت همهجانبه قرار داد. [۱۸]
طرازی، فیلیپ، تاریخ الصحافة العربیة، ج۳، ص۷۸، بیروت، ۱۹۱۴م.
چاپ الاحکام پس از انتشار جزء دهم آن به سبب مشغلۀ فراوان توما در حرفۀ وکالت، متوقف شد. اما در ۱۳۱۳ق/۱۸۹۵م نیز بار دیگر به مدت کوتاهی منتشر شد و روزنامههای بسیاری در شرق و غرب و از آن جمله الوقائع المصریه به ستایش آن پرداختند. قصاید فراوانی هم در سرزمینهای عربی دربارۀ آن سروده شد. [۱۹]
طرازی، فیلیپ، تاریخ الصحافة العربیة، ج۳، ص۷۸، بیروت، ۱۹۱۴م.
این مجله روی هم رفته، نثر و اسلوب استواری داشته است، [۲۰]
مغربی، ابنسعید، المقتطف، قاهره، ج۱، ص۱۹۲، ۱۳۰۵ق/۱۸۸۷م.
اما نقولا هرگز دست از وکالت نکشید و در این پیشه در شمار معروفترین مردان جهان عرب درآمد. [۲۱]
مغربی، ابنسعید، المقتطف، قاهره، ج۳۰، ص۳۸، ۱۳۰۵ق/۱۸۸۷م.
[۲۲]
زیدان، جرجی، تراجم مشاهیر الشرق، ج۱، ص۲۹۳، بیروت، دار مکتبةالحیاة.
۴ - خصوصیات اخلاقینقولا را به خوشزبانی وصف کردهاند و او گویا از جوانی میکوشید به زبان فصیح عربی و آشکار ساختنِ اعراب سخن گوید. [۲۳]
زیدان، جرجی، تراجم مشاهیر الشرق، ج۱، ص۲۹۳، بیروت، دار مکتبةالحیاة.
وی در بیان عقیدۀ خود دلیر بود؛ شاید همین دلیری موجب شد که او را آماج چندین اتهام قرار داده، از کانون وکلا بیرون رانند.۵ - مرگاین حادثه و نیز خستگی بسیار ناشی از کار و فعالیت فراوان، رنجورش ساخت. او برای معالجه به اروپا رفت، اما سرانجام، در ۲۵ اوت ۱۹۰۵ درگذشت. جسدش را به مصر آوردند و با بزرگداشت فراوان به خاک سپردند. [۲۴]
مغربی، ابنسعید، المقتطف، قاهره، ج۳۰، ص۳۱، ۱۳۰۵ق/۱۸۸۷م.
۶ - فهرست منابع(۱) داغر، یوسف اسعد، مصادر الدراسة الادبیة، بیروت، ۱۹۷۲م. (۲) زیدان، جرجی، تراجم مشاهیر الشرق، بیروت، دار مکتبةالحیاة. (۳) طرازی، فیلیپ، تاریخ الصحافة العربیة، بیروت، ۱۹۱۴م. (۴) مغربی، ابنسعید، المقتطف، قاهره، ۱۳۰۵ق/۱۸۸۷م. ۷ - پانویس
۸ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «نقولا توما»، شماره۶۱۹۳. |