معانی اسمامعانی اسم، معانی دلالت کننده بر ذات یا حَدَث یا ارتباط بین آن دو بدون اقتران به زمان می باشد. ۱ - تعریفمعانی اسما، مقابل معانی افعال و حروف قرار داشته، و بر ذات (زید) یا حدث (علم) و یا ارتباط بین ذات و حدث (ضارب) بدون اقتران به زمان، دلالت میکند. در برخی اسمها، ماده و هیئت دارای یک وضع میباشد؛ یعنی هر یک دارای وضع مستقلی نیست، مثل: زید. اما در برخی دیگر، ماده و هیئت هر یک دارای وضع مستقل بوده و معنایی جدا از دیگری دارند، مثل: ضارب. ۲ - نکته اولمعانی اسما، قابلیت دارد که در یک جمله تام ، محکوم به و یا محکوم علیه قرار گیرد؛ بر خلاف حروف که صلاحیت هیچ یک را ندارد و بر خلاف افعال که فقط محکوم به قرار میگیرد. ۳ - نکته دوماسما دارای معنای اسمی میباشد مگر آنهایی که دارای هیئت و ماده است، که در این گونه اسما ماده دارای معنای اسمی و هیئت دارای معنای حرفی است. [۱]
اصول فقه، رشاد، محمد، ج۱، ص۵۱.
۴ - پانویس
۵ - منبعفرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۷۵۵، برگرفته از مقاله «معنای اسمی». ردههای این صفحه : معانی الفاظ
|