معارف دینی اصحاب حدیثاصحاب حدیث گروهی از علما در سدههای نخستین اسلامی بودند که در آموزش احادیث و پیروی از آنان اعتنای ویژهای داشتند و احادیث را ارج مینهادند. این گروه علاوه بر مسأله فقه و عقاید، به دیگر معارف دینی نیز اهمیت میدادند. فهرست مندرجات۱.۱ - اندرزنامه مالک به هارون ۱.۲ - تعالیم سفیان ثوری ۱.۳ - پیریزی تصوف ۱.۴ - تدوین آثار اخلاقی ۱.۵ - اعتقاد احمد بن حنبل ۱.۶ - آثار سنتی اخلاقی ۱.۷ - آثار بدیع اخلاقی ۲ - تفسیر ۲.۱ - تفاسیر خراسان ۲.۲ - تفاسیر مدینه و کوفه ۲.۳ - جمع تفاسیر روایی ۲.۴ - تکنگاریها ۳ - وقایعنگاری دینی ۳.۱ - مغازی و فتن ۳.۱.۱ - آثار مغازی ۳.۱.۲ - آثار فتن ۳.۲ - آثار اسماعیل بن علیه ۳.۳ - آثار قاسم بن سلام ۳.۴ - آثار طبری ۴ - مقالات مرتبط ۵ - فهرست منابع ۶ - پانویس ۷ - منبع ۱ - زهد و اخلاقاصحاب حدیث در سده ۲ ق، اگر چه از آموزشهای اخلاقی به دور نبودهاند، اما تعالیم آنان در این باب، کاملاً متنوع و غالباً در راستای آموزشهای متداول زمان بوده است. ۱.۱ - اندرزنامه مالک به هارونبه عنوان نمونه، رساله مالک بن انس خطاب به خلیفه هارون، اندرزنامهای کاملاً به سبک درایی است که هرگز نمیتوان آن را برخاسته از آموزشهای حدیثگرایانه تلقی کرد و این نکتهای است که درباره اندرزنامههای اوزاعی، سخنان کوتاه شافعی و دیگر نمونهها نیز به نحوی مصداق دارد. ۱.۲ - تعالیم سفیان ثوریتنها آنچه در سده ۲ ق، میتواند نمونهای شاخص از آموزش اخلاقی به عنوان جریانی در درون مکتب اصحاب حدیث تلقی گردد، تعالیم متداول در محافل کوفه، در نیمه دوم آن سده است که سفیان ثوری در رأس آن جای گرفته است. این جریان که در آغاز برخاسته از کوفه و محفل سفیان بود، به زودی به جریانی هماهنگ میان مراکز تعلیمی عراق و شام و حجاز تبدیل شد که آموزش اخلاقی در محافل اصحاب حدیث را صورتی همسو و مدون میبخشید. سفیان ثوری محدثی با گرایشی شبه صوفیانه بود که در پاسخ پرسشی کهن در باب مردمآمیزی یا مردمگریزی، طریقهای جامع میان دنیا پرهیزی زاهدان و حیات اجتماعی با مردمان را در پیش گرفته بود. نظریات ثوری در زهد و اخلاق در چندین وصیت بازمانده از او خطاب به عبّاد بن عبّاد عتکی [۱]
ابن ابی حاتم، عبدالرحمان، ج۱، ص۸۶ - ۸۹، تقدمة المعرفة لکتاب الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۲م.
[۲]
ابونعیم اصفهانی، احمد، ج۶، ص۳۷۶-۳۷۷، حلیة الاولیاء، قاهره، ۱۳۵۱ق/ ۱۹۳۲م.
و علی بن حسین سلیمی، [۳]
ابونعیم اصفهانی، احمد، ج۷، ص۲۴- ۲۵، حلیة الاولیاء، قاهره، ۱۳۵۱ق/ ۱۹۳۲م.
[۴]
ابونعیم اصفهانی، احمد، ج۷، ص۳۵، حلیة الاولیاء، قاهره، ۱۳۵۱ق/ ۱۹۳۲م.
[۵]
ابونعیم اصفهانی، احمد، ج۷، ص۷۱-۷۲، حلیة الاولیاء، قاهره، ۱۳۵۱ق/ ۱۹۳۲م.
[۶]
ابونعیم اصفهانی، احمد، ج۷، ص۸۵ - ۸۶، حلیة الاولیاء، قاهره، ۱۳۵۱ق/ ۱۹۳۲م.
و نیز نقل قولهایی فراوان از اندرزهای او در کتب گوناگون در دست است.او در بعد رفتار اجتماعی، در برابر عزلت و سکوت زاهدان روش میانه را در پیش گرفت و در بعد زندگی فردی در خوراک و پوشاک شیوهای زاهدانه داشت. [۷]
ابونعیم اصفهانی، احمد، ج۷، ص۲۴- ۲۵، حلیة الاولیاء، قاهره، ۱۳۵۱ق/ ۱۹۳۲م.
[۸]
ابونعیم اصفهانی، احمد، ج۷، ص۳۵، حلیة الاولیاء، قاهره، ۱۳۵۱ق/ ۱۹۳۲م.
[۹]
ابونعیم اصفهانی، احمد، ج۷، ص۷۱-۷۲، حلیة الاولیاء، قاهره، ۱۳۵۱ق/ ۱۹۳۲م.
[۱۰]
ابونعیم اصفهانی، احمد، ج۷، ص۸۵ - ۸۶، حلیة الاولیاء، قاهره، ۱۳۵۱ق/ ۱۹۳۲م.
۱.۳ - پیریزی تصوفنقش حساس عالمان اصحاب حدیث کوفه، خراسان و مکه، چون سفیان ثوری، ابن مبارک و سفیان بن عیینه در شکلگیری نخستین حلقههای صوفیه به اندازهای است که کتب طبقات صوفیه از یاد آنان خالی نمیتواند بود. شماری از نخستین شخصیتهای مکاتب صوفیانه، چون ابراهیم ادهم، شقیق بلخی، حاتم اصم و بشر حافی، بخشی مهم از دوره تحصیل خود را در محفل اصحاب حدیث سپری نمودهاند و بدین ترتیب میتوان گفت که اصحاب حدیث در پیریزی تصوف نقشی عمده و انکارناپذیر داشتهاند. ۱.۴ - تدوین آثار اخلاقیدر مطالعه جایگاه عالمان اصحاب حدیث در تدوین آثار مربوط به اخلاق و زهد، باید وابستگان مکتب ثوری را در این باره پیشگام دانست. در واقع اگر از مرحله ثبت احادیث در نسخههای آغازین و نامدون حدیثی، فراتر رویم و در جستوجوی متونی مدون و مستقل در این زمینه باشیم، باید آغاز این جریان تدوین را از مکتب اصحاب حدیث و مرکزیت آن در کوفه پی جوییم. حرکتی که ابن مبارک مروزی (د ۱۸۱ ق) از شاگردان خراسانی سفیان با تألیف کتاب الزهد و کتاب البر و الصلة آغاز کرده، در همان دوره از سوی چند تن از شاگردان کوفی ثوری ادامه یافته، و آثاری مبتنی بر اخبار با عنوان مشترک الزهد گردآوری شده است. از این میان میتوان تألیف معافی بن عمران، محمد بن فضیل ضبی [۱۱]
ذهبی، محمد، ج۹، ص۱۷۳، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م.
و وکیع بن جراح (چ مدینه، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م) را نمونه آورد.۱.۵ - اعتقاد احمد بن حنبلدر نیمه نخست سده ۳ ق، در پی تحولات رخ داده در برخی محافل اصحاب حدیث، در زمینه نگرش به زهد و اخلاق نیز دگرگونیهایی دیده میشود. در رأس اصحاب حدیث متأخر، احمد بن حنبل زهد را تنها در قالب پیروی از سننِ روایت شده در احادیث تفسیر میکرد و گرایشهای شبه صوفیانه موجود در تعالیم ثوری را بر نمیتافت. اگر چه این تحول به معنی عمومیت این گرایش در تمامی محافل اصحاب حدیث نیست، اما در عمل ادامه تعالیم ثوری و هم فکران او را از سده ۳ ق، بیشتر میتوان در مکاتب صوفیه جستوجو کرد. ۱.۶ - آثار سنتی اخلاقیدر سده ۳ ق، نوشتن کتابهایی در باب زهد، در سطحی وسیع در بومهای گوناگون عراق و ایران، حجاز تا افریقیه دنبال گردید، به طوری که آثاری با عنوان کتاب الزهد، بخش مهمی از تألیفات اصحاب حدیث در این دوره را تشکیل داده است. از نمونههای برجای مانده این آثار میتوان از کتاب الزهد احمد بن حنبل (د ۲۴۱ ق؛ چ مکه، ۱۳۵۷ ق) و آثاری با همین عنوان از هناد بن سری (د ۲۴۳ ق)، ابوداوود سجستانی (د ۲۷۵ ق)، ابوحاتم رازی (د ۲۷۷ ق) و ابن ابی عاصم (د ۲۸۷ق؛ چ بیروت، ۱۴۰۵ ق) یاد کرد. اما تألیف کتاب الورع از سوی احمد بن حنبل (چ قاهره، ۱۳۴۰ ق) نشانگر ویژگی دیدگاه احمد در برخورد با زهد و اخلاق بود که پس از او در سطحی محدود در بلاد مختلف دنبال شد. پرداختن آثاری در این زمینه در حلقه اصحاب حدیث مالکی که گویا در اواخر سده ۳ ق با ابن وهب فهری (د ۱۹۷ ق) در مصر آغاز شد، [۱۲]
ذهبی، محمد، ج۱۲، ص۶۷، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م.
در سده سوم با تألیفاتی چون الزهد اسد بن موسی (د ۲۱۲ ق) از افریقیه (چ خوری، ویسبادن، ۱۹۷۶ م) و محمد بن سحنون (د ۲۵۶ ق) از همان بوم [۱۳]
ابن خیر اشبیلی، محمد، ج۱، ص۳۰۱-۳۰۲، فهرسة، به کوشش ف کودرا، بغداد، ۱۹۶۳م.
پی گرفته شد. [۱۴]
ابن خیر اشبیلی، محمد، ج۱، ص۲۶۹، فهرسة، به کوشش ف کودرا، بغداد، ۱۹۶۳م.
ابن حبیب مالکی (د ح ۲۳۸ ق) نخستین تألیف جامع شناخته شده با عنوان مکارم الاخلاق را فراهم آورد [۱۵]
ابن خیر اشبیلی، محمد، ج۱، ص۲۹۰، فهرسة، به کوشش ف کودرا، بغداد، ۱۹۶۳م.
که در نیمه دوم همان سده با مکارم الاخلاق ابن ابی الدنیا (چ بلمی، بیروت، ۱۹۷۳ م) در عراق پی گرفته شد.پرداخت کتبی با عنوان البر والصلة که در خراسان با ابن مبارک آغاز شده بود، در سراسر سده ۳ ق، در خراسان و ماوراءالنهر از سوی کسانی چون حسین بن حسن مروزی، ابوعیسی ترمذی در ضمن سنن [۱۶]
ترمذی، محمد، ج۴، ص۳۰۹-۳۸۰، سنن، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق به بعد.
و ابن خزیمه نیشابوری [۱۷]
ابن خزیمه، محمد، ج۱، ص ۳۶۳، التوحید، به کوشش محمد خلیل هراس، قاهره، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
ادامه یافت.تألیف کتبی با سبک روایی و با عنوان «الادب و یا الاداب» نیز از اوایل سده ۳ ق در عراق و مشرق آغاز گشت که از نمونههای آن الادب ابوبکر ابن ابی شیبه و اثر پر شهرت الادب المفرد از بخاری (چ مکرر) شایان ذکر است. [۱۸]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۸۷.
[۱۹]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۸۸.
به عنوان نقطه عطفی در اخلاق محدثانه، باید از ابوبکر ابن ابی الدنیا (د ۲۸۱ ق)، عالم بغدادی یاد کرد که حدیث و آثار حدیثی او در واقع بر اخلاق و موضوعات پیرامون آن وقف شده بود. آثار ابن ابی الدنیا تکنگارهایی با عناوین متنوع و گاه بدیع بود که در محافل واعظانه عراق و دیگر بلاد اسلامی رواجی تمام یافت (برای آثار او، به این منبع رجوع کنید [۲۰]
داک، ج۲، ص۳۰۹-۳۱۰.
).در سده ۳ ق سرانجام باید از برخی تألیفات ابوعبید قاسم ابن سلام و حلقه او چون آداب الاسلام خود وی [۲۱]
بلوی، یوسف، ج۲، ص۲۷، الف باء، قاهره، ۱۲۸۷ق.
و الترغیب (و الترهیب) شاگردش حمید بن زنجویه [۲۲]
سمعانی، عبدالکریم، ج۱، ص۱۴۶، التحبیر، به کوشش منیره ناجی سالم، بغداد، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م.
[۲۳]
سمعانی، عبدالکریم، ج۲، ص۱۹۱، التحبیر، به کوشش منیره ناجی سالم، بغداد، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م.
یاد کرد.۱.۷ - آثار بدیع اخلاقیدر سده ۴ ق، نشانی از شیوه سنتی اصحاب حدیث در تألیف آثاری در زمینه زهد و ادب دیده نمیشود و کوششهای محدثان این دوره، تا حدودی تحت تأثیر ابن ابی الدنیا، در جهت پدید آوردن مجموعههایی بدیع در اخلاق بوده است. از این دست میتوان به آثاری چون مکارم الاخلاق خرائطی، اخلاق العلماء (چ قاهره، ۱۹۳۱ م) و ادب النفوس از آجرّی، مکارم الاخلاق از طبرانی (چ فاروق حموده، ۱۴۰۷ ق) و اخلاق النبی (چ بیروت، ۱۴۰۶ ق) و چند اثر دیگر از ابوالشیخ اصفهانی اشاره کرد. در سدههای بعد، از شور و اشتیاق اصحاب حدیث به تألیف در باب زهد و اخلاق کاسته شد و نقش آنان در این زمینه به کمترین حد خود رسید. ۲ - تفسیرتفسیر قرآن همچون فقه، یکی از قدیمترین موضوعاتی است که عالمان اصحاب حدیث به مطالعه درباره آن پرداخته، و پیش از دیگر اصناف به تصنیف در آن پرداختهاند. ۲.۱ - تفاسیر خراسانبه عنوان پیشگام در گردآوری روایات تفسیری، میتوان به تفسیر ضحاک ابن مزاحم (د ۱۰۵ ق) اشاره کرد که در نیمه نخست سده ۲ ق، دو روایت از آن، یعنی روایت جویبر بن سعید بلخی و نهشل بن سعید در خراسان تداول داشته است. نمونههای دیگر از خراسان در همین دوره، تألیف دو تفسیر روایی از مقاتل بن حیان بلخی و مقاتل بن سلیمان بلخی (هر دو د ۱۵۰ ق) است. [۲۴]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۳۶.
[۲۵]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۳۷.
در میانه سده ۲ ق، حسین بن واقد مروزی و ابراهیم بن طهمان که از مؤلفان برجسته اصحاب حدیث در خراسان به شمار میآیند، از نویسندگان تفسیر روایی بودهاند. [۲۶]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۸۴.
۲.۲ - تفاسیر مدینه و کوفهدر همین سالها حرکتهای مشابهی از سوی اصحاب حدیث مدینه و کوفه نیز صورت گرفت که تفسیرهایی از عبدالرحمان بن زید بن اسلم (د ح ۱۷۰ ق) و زائدة بن قدامه ثقفی (دح ۱۶۰ ق) نمونههای آنند. [۲۷]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۸۱.
[۲۸]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۸۲.
جریان تفسیرنویسی از حلقه سفیان ثوری به موجی گسترده در میان اصحاب حدیث مبدل شد و از آن پس شماری بسیار از تفاسیر محدثانه در بلاد گوناگون اسلامی نوشته شد (برای نمونهها، به این منابع رجوع کنید [۲۹]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۸۲-۲۸۷.
[۳۰]
کتانی، محمد، ج۱، ص۷۶- ۷۹، الرسالة المستطرفة، استانبول، ۱۹۸۶م.
).۲.۳ - جمع تفاسیر رواییاندیشه جمع میان تفاسیر روایی موجود، همچون چند ابتکار دیگر از دستاوردهای محمد بن جریر طبری بود و در تفسیر مشهور او با عنوان جامع البیان تحقق یافت (چ بولاق، ۱۳۲۳ ق به بعد) و پس از او در آثاری چون التفسیر از ابن ابی حاتم رازی (برای این اثر، به این منبع رجوع کنید [۳۱]
داک، ج۲، ص۲۹۸.
) و اثر همنامی از ابن منذر نیشابوری ادامه یافته است.جلالالدین سیوطی در الدر المنثور، روایات تفسیری موجود در این ۳ اثر را گرد آورده، و با تکمیل آن با منابع متنوع حدیثی، جمعی میان تفاسیر روایی پدید آورده است. ۲.۴ - تکنگاریهادر کنار آثار تفسیری اصحاب حدیث، باید به برخی تکنگارهای آنان در موضوعات قرآنی نیز اشاره کرد که از آن میان، تألیف آثاری در ناسخ و منسوخ جایگاهی ویژه داشته است (برای نمونهها، به این منابع رجوع کنید [۳۲]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۴۰.
[۳۳]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۸۱.
[۳۴]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۸۴.
[۳۵]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۸۵.
[۳۶]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۸۷.
[۳۷]
کتانی، محمد، ج۱، ص۸۰، الرسالة المستطرفة، استانبول، ۱۹۸۶م.
).۳ - وقایعنگاری دینیبا وجود اینکه پرداختن به اخبار تاریخی و ثبت و تدوین آنها از اشتغالات اصلی اصحاب حدیث نبوده است، اما به عنوان بخشی از فعالیتهای جانبی، برخی از موضوعات تاریخی خاص موردتوجه این گروه از عالمان بوده است. ۳.۱ - مغازی و فتندر تکنگارهای تاریخی نوشته شده توسط اصحاب حدیث، غالباً وقایعنگاری دینی مورد توجه بوده، و به خصوص، دو موضوع مغازی و فتن مورد اهتمام آنان بوده است. ۳.۱.۱ - آثار مغازیاز میان آثار دسته نخست، باید به نوشتههایی با عنوان المغازی از عبدالملک بن محمد انصاری، ولید بن مسلم شاگرد اوزاعی، عبدالرزاق صنعانی و ابراهیم حربی اشاره کرد. [۳۸]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۸۲.
[۳۹]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۸۴.
[۴۰]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۸۷.
به آثار یاد شده باید دو کتاب المغازی (چ ضمن المصنف) و الفتوح [۴۱]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۸۵.
اثر ابوبکر ابن ابی شیبه را علاوه کرد (نیز برای فهرستی، به این منبع رجوع کنید [۴۲]
کتانی، محمد، ج۱، ص۱۰۱-۱۰۲، الرسالة المستطرفة، استانبول، ۱۹۸۶م.
).بحث از مغازی، اگرچه مورد عنایت همه طیفهای اصحاب حدیث نبود، اما دستکم مخالفت خاصی هم با تألیف چنین آثاری ابراز نمیشد، در حالی که مسأله فتن و ثبت تاریخی وقایع مربوط به آنها از سوی برخی جناحهای تندرو در میان اصحاب حدیث، به ویژه جناح احمد بن حنبل با مخالفتی شدید روبهرو بود؛ برخی از اصحاب حدیث چون حسن بن صالح بن حی، گرایشی خاص به مطالعه روایات مربوط به فتن نشان میدادند، در حالی که برخی چون یوسف بن اسباط مطرح کردن روایات فتن را نکوهش میکردند و قرین مصلحت نمیشمردند (برای مثال به این منبع رجوع کنید [۴۳]
ذهبی، محمد، ج۱، ص۴۹۸، میزان الاعتدال، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۳م.
).۳.۱.۲ - آثار فتناز جمله تألیفات اصحاب حدیث در باب اخبار فتن، میتوان به آثار ابوبکر ابن ابی شیبه با عناوین الفتن، الجمل و صفین، [۴۴]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۸۵.
و آثاری با عنوان مشترک الفتن از عثمان بن ابی شیبه، [۴۵]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۸۵.
نعیم بن حماد خزاعی (برای چاپ گزیده در ضمن الملاحم، به این منبع رجوع کنید [۴۶]
ابن طاووس، علی، ج۱، ص۱۰۳-۱۵۴، الملاحم والفتن، نجف، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.
) اشاره کرد.۳.۲ - آثار اسماعیل بن علیهعالمی چون اسماعیل ابن علیه (د ۱۹۳ ق)، از اصحاب حدیث بصره، اگر چه صاحب تألیفاتی در تاریخ نیست، اما آگاهی او بر اخبار و روایات تاریخی و نقش او در انتقال آن در خور توجه است. باید یادآور شد که نام او در سلسله اسانید روایاتی پرشمار در آثار اخباری تاریخی در ابوابی چون قصص انبیاء، سرگذشت صحابه و تابعین و وقایع گوناگون صدر اسلام به چشم میخورد (برای مثال به این منابع رجوع کنید [۴۷]
بلاذری، احمد، ج۳، ص۳۵، انساب الاشراف، ج ۳، به کوشش عبدالعزیز دوری، بیروت، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.
[۴۸]
بلاذری، احمد، انساب الاشراف، ج۳، ص۳۷، جم، به کوشش عبدالعزیز دوری، بیروت، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.
[۴۹]
طبری، التاریخ، ج۲، ص۲۳۶.
) و از آن میان روایات او در باب «مقتل عثمان» از اهمیت ویژهای برخوردار است (برای نمونههای نقل روایات، به این منابع [۵۰]
بلاذری، احمد، ج۵، ص۷۳-۷۴، انساب الاشراف، ج ۵، به کوشش گویتین، بیتالمقدس، ۱۹۳۶م.
[۵۱]
بلاذری، احمد، ج۵، ص۹۲، انساب الاشراف، ج ۵، به کوشش گویتین، بیتالمقدس، ۱۹۳۶م.
[۵۲]
طبری، التاریخ.
و برای اشاره، به این منبع [۵۳]
یحیی بن معین، التاریخ، ج۲، ص۲۹-۳۰، به کوشش احمد محمود نور سیف، مکه، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م.
رجوع کنید).۳.۳ - آثار قاسم بن سلامابوعبید قاسم بن سلام نیز، به صورتی بیسابقه نزد اصحاب حدیث، به طور گسترده به ثبت و روایت «مقتل» ها عنایت داشته، و افزون بر اثری با عنوان مقتل الحسین [۵۴]
سمعانی، عبدالکریم، ج۱، ص۱۸۵، التحبیر، به کوشش منیره ناجی سالم، بغداد، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م.
(برای متن آن، به این منابع رجوع کنید [۵۵]
ابن عبدربه، احمد، ج۴، ص۳۷۶ به بعد، العقد الفرید، به کوشش احمد امین و دیگران، بیروت، ۱۴۰۲ق.
[۵۶]
ابوالعرب، محمد، ج۱، ص۱۲۸- ۱۳۵، المحن، به کوشش یحیی وهیب جبوری، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
)، از روایت مقتلهایی از حجر بن عدی، عبدالله بن زبیر و دیگران نیز فروگذار نکرده است (برای متن روایات، به این منبع رجوع کنید [۵۷]
ابوالعرب، محمد، ج۱، ص۱۱۶-۱۱۹، المحن، به کوشش یحیی وهیب جبوری، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۵۸]
ابوالعرب، محمد، ج۱، ص۱۷۳-۱۹۲، المحن، به کوشش یحیی وهیب جبوری، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
).۳.۴ - آثار طبریحرکت ابوعبید اگر در مغرب اسلامی الهام بخش ابوالعرب تمیمی، عالم مالکی در تألیف کتاب المحن بود، در مشرق با تألیف پرآوازه محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک کمال یافت. طبری به سان عالمی پرورده در محافل اصحاب حدیث، در تألیف این اثر خود، یک دوره تاریخ دوره اسلامی تا عصر خود را تدوین نمود که به سبک محدثان، تا حد ممکن در استناد مضامین آن با سلسله اسانید کوشش شده بود، اما این حرکتی نبود که در نسلهای آینده دوامی یافته باشد. ۴ - مقالات مرتبطبرای مطالعه بیشتر به این مقالات مراجعه کنید: اصحاب حدیث فقه اصحاب حدیث عقاید اصحاب حدیث پیدایش اصحاب حدیث ۵ - فهرست منابع(۱) ابن ابی حاتم، عبدالرحمان، تقدمة المعرفة لکتاب الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۲م. (۱۲) ابن خیر اشبیلی، محمد، فهرسة، به کوشش ف کودرا، بغداد، ۱۹۶۳م. (۱۶) ابن عبدربه، احمد، العقد الفرید، به کوشش احمد امین و دیگران، بیروت، ۱۴۰۲ق. (۲۰) ابن قتیبه، عبدالله، تأویل مختلف الحدیث، بیروت، دارالجیل. (۲۱) ابن قتیبه، عبدالله، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م. (۲۳) ابن ندیم، الفهرست. (۲۶) ابوحاتم رازی، بخشی از الزینة، ضمن الغلو و الفرق الغالیة، به کوشش عبدالله سلوم سامرایی، بغداد، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م. (۳۰) ابوعبید قاسم بن سلام، الاموال، به کوشش عبدالامیر علی مهنا، بیروت، ۱۹۸۸م. (۳۱) ابوعبید قاسم بن سلام، غریب الحدیث، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۴-۱۳۸۷ق. (۳۲) ابوعبید قاسم بن سلام، الناسخ و المنسوخ، به کوشش برتن، کمبریج، ۱۹۸۷م. (۳۳) ابوالعرب، محمد، طبقات علماء افریقیة و تونس، به کوشش علی شابی و نعیم حسن یافی، تونس، ۱۹۸۵م. (۳۴) ابوالعرب، محمد، المحن، به کوشش یحیی وهیب جبوری، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. (۳۶) ابونعیم اصفهانی، احمد، حلیة الاولیاء، قاهره، ۱۳۵۱ق/ ۱۹۳۲م. (۳۷) ابوهلال عسکری، حسن، الفروق اللغویة، قاهره، ۱۳۵۳ق. (۳۸) ابویوسف، یعقوب، الخراج، بیروت، ۱۳۹۹ق/ ۱۹۷۹م. (۳۹) ابویوسف، یعقوب، الرد علی سیر الاوزاعی، به کوشش ابوالوفا افغانی، قاهره، ۱۳۵۷ق. (۴۹) بلوی، یوسف، الف باء، قاهره، ۱۲۸۷ق. (۶۱) ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م. (۶۲) ذهبی، محمد، العلو للعلی الغفار، به کوشش عبدالرحمان محمد عثمان، بیروت، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م. (۶۳) ذهبی، محمد، میزان الاعتدال، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۳م. ۶ - پانویس
۷ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «اصحاب حدیث»، ج۹، ص۳۵۹۶. |