لعن برخی صحابه توسط امام حسنطبق مبنای اعتقادی اهلسنت تمامی صحابه عادل هستند و سب و لعن هیچکدام از آنها جایز نیست؛ درحالیکه این مبنا اشتباه است و امامان شیعه نادرستی آن را روشن ساختهاند. یکی از مواردی که نادرستی این اعتقاد را روشن میکند، لعن برخی صحابه توسط امام حسن است. در این مقاله به بررسی این موضوع میپردازیم. صحابهای که مورد لعنت امام حسن (علیهالسّلام) قرار گرفتهاند عبارتاند از: معاویة بن ابیسفیان، مروان بن حکم. ۱ - لعن معاویهوخطب معاویة بالکوفة حین دخلها والحسن والحسین رضی الله عنهما جالسان تحت المنبر فذکر علیا (علیهالسّلام) فنال منه ثم نال من الحسن فقام الحسین لیرد علیه فاخذه الحسن بیده فاجلسه ثم قام فقال ایها الذاکر علیا انا الحسن وابی علی وانت معاویة وابوک صخر وامی فاطمة وامک هند وجدی رسول الله صلی الله علیه وسلم وجدک عتبة بن ربیعة وجدتی خدیجة وجدتک قتیلة، فلعن الله اخملنا ذکراً، و الامنا حسباً، وشرنا قدیماً وحدیثاً، واقدمنا کفراً ونفاقاً فقال طوائف من اهل المسجد: امین. معاویه وقتی به کوفه آمد، در حالیکه حسن و حسین (علیهماالسّلام) پای منبر نشسته بودند، در مورد علی (علیهالسّلام) سخن گفته و به او دشنام داد؛ سپس به حسن (علیهالسّلام) دشنام داد؛ پس حسین (علیهالسّلام) ایستاد تا به وی جواب گوید؛ اما حسن (علیهالسّلام) دست وی را گرفته و او را نشانید؛ پس ایستاده و گفت: ای کسی که در مورد علی (علیهالسّلام) سخن گفتی!!! من حسن (علیهالسّلام) هستم و پدرم علی (علیهالسّلام) است و تو معاویه هستی و پدرت صخر؛ مادر من فاطمه (علیهاالسّلام) است و مادر تو هند؛ جدّ من رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است و جدّ تو ربیعه است؛ مادر بزرگ من خدیجه (علیهاالسّلام) است و مادر بزرگ تو قتیله؛ پس خداوند هر کدام از ما دو را که نسب پستتری دارد و آنکه بدی وی از قدیم تا حال باقی است و آنکه پیشگام در کفر و نفاق بوده است را لعنت کند. پس همه مردم مسجد گفتند: آمین. ۱.۱ - آمین مسلماناندر متن روایت بود که بعد از این نفرین حضرت، همه مردم آمین گفتند؛ ابوالفرج اصفهانی، بعد از نقل این روایت در کتاب خویش مینویسد: فقال طوائف من اهل المسجد: آمین. قال فضل (بن الحسن البصری): فقال یحیی بن معین: ونحن نقول: آمین. قال ابوعبید: ونحن ایضاً نقول: امین. قال ابوالفرج: وانا اقول: آمین. فضل بن حسن بصری گفت: یحیی بن معین گفته است: ما نیز میگوییم آمین. ابوعبید هم گفته است: ما نیز میگوییم آمین. ابوالفرج (صاحب کتاب) نیز میگوید: من هم آمین میگویم! ۱.۲ - سخن ابن ابیالحدیدابن ابیالحدید نیز بعد از نقل آمین علما مینویسد: قال ابوالفرج: قال ابوعبید: قال الفضل: وانا اقول: آمین، ویقول علی بن الحسین الاصفهانی: آمین. قلت: ویقول عبد الحمید بن ابیالحدید مصنف هذا الکتاب: آمین. ابوالفرج گفته است که ابوعبید از فضل روایت میکند که: من میگویم آمین؛ ابوالفرج نیز میگوید آمین. من عبدالحمید بن ابیالحدید، نویسنده این کتاب نیز میگویم: آمین! [۵]
ابوحامد عز الدین بن هبة الله بن محمد بن محمد بن ابیالحدید المدائنی الوفاة:۶۵۵ ه، شرح نهجالبلاغة، ج۱۶، ص۴۷.
۱.۳ - سخن علامه مرعشیمرحوم علامه مرعشی در شرح احقاق الحق در ذیل این روایت مینویسند: نقل القاضی نور الله التستری هذا الحدیث عن السید العالم الصفی ابوتراب المرتضی بن الداعی بن القاسم الحسنی رحمه الله، ثنا المفید عبد الرحمن بن احمد النیسابوری املاء من لفظه، انبا السید ابوالمعالی اسماعیل بن الحسن بن محمد الحسنی النقیب بنیسابور قراءة علیه وابو بکر محمد بن عبد العزیز الحیری الکرامی قالا: اخبرنا الحاکم ابوعبدالله محمد ابن عبدالله الحافظ اجازة، ثنا ابوبکر احمد بن کامل بن خلف القاضی، ثنا علی بن عبد الصمد لفظا، ثنا یحیی بن معین. ثم قال: قال ابن عبد الصمد (علی بن عبد الصمد من روات الحدیث): وانا اقول: آمین. وقال لنا القاضی (ابو بکر احمد بن کامل بن خلف القاضی من روات الحدیث): وانا اقول: آمین، فقولوا آمین. وقال محمد بن عبد الحافظ: وانا اقول: آمین. قال السید والحیری (هما: السید ابوالمعالی اسماعیل بن الحسن بن محمد الحسنی وابو بکر محمد بن عبد العزیز الحیری الکرامی کلاهما من روات الحدیث): ونحن نقول: آمین آمین آمین. وقال الشیخ المفید عبد الرحمن (هو عبد الرحمن بن احمد النیسابوری من روات الحدیث): وانا اقول: آمین آمین، فان الملائکة تقول: آمین. قال السید الصفی (ابو تراب المرتضی بن الداعی بن القاسم من روات الحدیث): وانا اقول: آمین اللهم آمین. قال ابن بابویه: وانا اقول: آمین ثم آمین ثم آمین ثم آمین. قاضی نورالله تستری این روایت را از سید عالم، صفی ابوتراب مرتضی بن داعی بن قاسم حسنی رحمه الله، از مفید عبدالرحمن بن احمد نیشابوری، از سید ابوالمعالی اسماعیل بن حسن بن محمد حسنی نقیب در نیشابور و ابوبکر محمد بن عبدالعزیز حیری کرامی از حاکم ابوعبدالله محمد بن عبدالله حافظ از ابوبکر احمد بن کامل بن خلف قاضی از علی بن عبدالصمد از یحیی بن معین نقل کرده است. سپس میگوید: ابن عبدالصمد (از روات روایت) به ما گفت: من نیز میگویم آمین! قاضی (احمد بن کامل از راویان روایت) نیز گفت: من هم میگویم آمین! شما نیز آمین بگویید! محمد بن عبدالحافظ نیز گفته است: من هم میگویم آمین! سید و حیری (از راویان روایت) نیز گفتهاند: ما نیز میگوییم «آمین، آمین، آمین»! شیخ مفید عبدالرحمن (از روایان حدیث) نیز میگوید: من نیز میگویم «آمین آمین» زیرا ملائکه میگویند «آمین»! سید صفی (از راویان این روایت) میگوید: من نیز میگویم آمین! ابن بابویه نیز گفته است: من نیز میگویم «آمین، آمین، آمین، آمین»! [۶]
مرعشی، شهابالدین، شرح احقاق الحق، ج۲۶، ص۵۳۴.
۱.۴ - سخن محسن امینسیدمحسن امین نیز بعد از نقل کلام ابوالفرج اصفهانی مینویسد: قال المؤلف وانا اقول آمین. من نیز میگویم آمین! ۱.۵ - سخن شرفالدینمرحوم شرفالدین نیز بعد از نقل کلام ابن ابیالحدید میفرماید: اقول: ونحن بدورنا نقول: آمین. ما نیز به نوبه خودمان میگویم: آمین! ۱.۶ - سخن علی نجل محمدشیخ علی نجل محمد آل سیف الخطی نیز بعد از نقل کلام ابن ابیالحدید میگوید: ویقول مؤلف هذا الکتاب: آمین، ورحم الله عبدا قال: آمین. مولف این کتاب میگوید: آمین؛ و خدا رحمت کند بندهای را که بگوید آمین! ۱.۷ - سخن سعید ایوبسعید ایوب، از کسانی است که به مذهب تشیع، گرویده است؛ او نیز مینویسد: ویقول سعید ایوب مصنف هذا الکتاب: آمین. سعید ایوب نویسنده این کتاب نیز میگوید: آمین! شما نیز آمین بگویید: ما نویسنده این مطلب نیز میگوییم آمین، شما خواننده بزرگوار هم بگو آمین. ۲ - لعن مروان بن حکملعن مروان بن حکم در چند روایت آمده است: ۲.۱ - لعن الهیومروان کان اکبر الاسباب فی حصار عثمان... وقال له الحسن بن علی لقد لعن الله اباک الحکم وانت فی صلبه علی لسان نبیه فقال لعن الله الحکم وما ولد والله اعلم مروان از مهمترین علتهای محاصره عثمان بود... و حسن بن علی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به او گفت: خداوند پدر تو را در حالی لعنت کرده است که تو در صلب او بودی؛ و به وی گفت: خداوند حکم را و اولاد او را لعنت کند. ۲.۲ - لعن دیگرواخرج ابن سعد عن زریق بن سوار قال کان بین الحسن وبین مروان کلام فاقبل علیه مروان فجعل یغلظ له والحسن ساکت فامتخط مروان بیمینه فقال له الحسن ویحک اما علمت ان الیمین للوجه والشمال للفرج اف لک فسکت مروان بین امام حسن (علیهالسّلام) و مروان درگیری لفظی شده بود؛ مروان در کلام بسیار تندی میکرد؛ اما حسن (علیهالسّلام) ساکت بود؛ در این هنگام مروان آب بینی اش را به دست راست خویشانداخت؛ پس حسن (علیهالسّلام) به او گفت: وای بر تو؛ آیا نمیدانستی که دست راست برای صورت است و دست چپ برای عورت؟ نفرین بر تو. در این هنگام مروان ساکت شد. ۳ - پانویس۴ - منبعموسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «آیا امام حسن (ع) کسی از اصحاب را لعن کرده است؟» |