زمان تقریبی مطالعه: 18 دقیقه
 

عوامل تقرب





در قرآن به اموری به عنوان عوامل تقرب به خدا اشاره شده است.


۱ - عوامل تقرب



قرآن کریم مقرَّب بودن را، هم صفت برخی از انسان‌ها و هم ویژگی برخی فرشتگان دانسته است، پس مقام قرب همیشه مقامی اکتسابی نیست، زیرا فرشتگان مقامات خود را کسب نمی‌کنند، بلکه این مقام برای آنان غیر اکتسابی (وَهْبی) است؛ ولی انسان‌ها باید با عمل آن را به دست آورند. قرب الهی تنها با پاک کردن پلیدی‌ها ، دوری از دنیا و شرور آن
[۶] تفسیر صدرالمتألهین، ج۷، ص۲۴.
، نفی صفات ناپسند و خودبینی و حصول تسلیم صرف و فنای کامل و عبودیت تام
[۷] التحقیق، ج۹، ص۲۲۸، «قرب».
به دست می‌آید و این به معنای در آمدن تحت ولایت الهی است، از این رو مقربان، اولیای الهی هستند.

۱.۱ - تنها مقرب


تنها مقرِّب حقیقی خداست و اوست که برخی انسان‌ها را به خود نزدیک می‌کند، چنان که در آیاتی این امر را به خود نسبت داده است: «وقَرَّبنهُ نَجیّا» و این مطلب از به کار رفتن صیغه اسم مفعولِ «مقرَّبون» در آیاتی دیگر نیز فهمیده می‌شود؛ ولی تلاش انسان‌ها نیز در طول مقرِّب بودن خداوند می‌تواند در نزدیک ساختن آنان به خدا مؤثر باشد.

۱.۲ - عوامل تقرب در قرآن کریم


در قرآن کریم از آنچه انسان را به خدا نزدیک می‌کند با واژه‌هایی نظیر «قربان»، «وسیله»، «نُسُک» و «قربة» یاد شده است. قربان گرچه در اصل مصدر است؛ ولی به معنای هر چیزی است که با آن به سوی خدا تقرّب جویند و در عرف مسلمانان معمولاً برای قربانی به کار می‌رود.
[۱۳] التفسیر الکبیر، ج۳، ص۴۵۰.
انجام دادن کاری نیک به قصد تقرب به خدا امری فطری است و قدمتی به درازای تاریخ انسان دارد. دو فرزند آدم هر یک فعلی را به قصد تقرّب به خدا انجام دادند
[۱۶] جامع البیان، ج۶، ص۲۵۴ - ۲۵۷.
[۱۷] مجمع البیان، ج۳، ص۲۸۲.
؛ ولی تنها عمل فرزند پرهیزگار پذیرفته شد: «واتلُ عَلَیهِم نَبَاَ ابنَی ءادَمَ بِالحَقِّ اِذ قَرَّبا قُربانًا فَتُقُبِّلَ مِن اَحَدِهِما ولَم یتَقَبَّل مِنَ الأخَرِ».


۱.۳ - قربان در امت‌های گذشته


گفته شده است: قربان در امت‌های گذشته مانند صدقه‌ها و زکات‌ها در امت اسلامی است؛ علامت قبول یا رد شدن آن در زمان‌های گذشته این بود که آنچه پذیرفته می‌شده با آتشی می‌سوخته است؛ ولی در امت ما قربان، اعمال پسندیده مانند نماز ، روزه، صدقه و زکات است و در دنیا نمی‌توان فهیمد کدام یک از قربان‌ها پذیرفته شده‌اند.
[۲۰] جامع البیان، ج۶، ص۲۶۰.

طبق آیه‌ای یهودیان ادعا کرده‌اند که خداوند با آنان عهد بسته که به هیچ پیامبری ایمان نیاورند، مگر صدقه
[۲۱] مجمع البیان، ج۴، ص۲۶۲.
[۲۲] تفسیر قرطبی، ج۶، ص۸۹.
[۲۳] فتح القدیر، ج۱، ص۴۰۶.
یا عمل نیک
[۲۴] مجمع البیان، ج۲، ص۹۰۱.
[۲۵] التفسیر الکبیر، ج۱۴، ص۱۰.
دیگری جهت تقرّب به خدا بیاورد و آتش آن را بسوزاند. آنان از پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) نیز چنین درخواستی داشتن: «اَلَّذینَ قالوا اِنَّ اللّهَ عَهِدَ اِلَینا اَلاَّ نُؤمِنَ لِرَسول حَتّی یأتِینا بِقُربان تَأکلُهُ النّارُ».

۱.۴ - دستور خدا به تهیه وسیله تقرب


در آیه‌ای به مؤمنان فرمان داده شده است که به سوی خدا وسیله بجویند: «یاَیهَا الَّذینَ ءامَنوا اتَّقُوا اللّهَ وابتَغوا اِلَیهِ الوَسیلَةَ». بر اساس آیه‌ای دیگر از میان اولیای الهی آنان که به خدانزدیک‌ترند در پی وسیله‌ای برای تقرّب هرچه بیش‌تر به او هستند
[۲۹] فتح القدیر، ج۳، ص۲۳۷.
یا آن‌که اولیای الهی در پی وسیله‌ای هستند تا دانسته شود کدام یک به خدا نزدیک ترند
[۳۰] مجمع البیان، ج۶، ص۶۵۱.
: «اُولئِک الَّذینَ یدعونَ یبتَغونَ اِلی رَبِّهِمُ الوَسیلَةَ اَیهُم اَقرَبُ».
بر اساس احتمالی، مراد از این دو آیه جستن وسیله‌ای است که انسان را به خدا نزدیک می‌کند
[۳۲] فقه القرآن، ج۱، ص۳۶۹.
و این وسیله مفهوم وسیعی دارد و هر کار نیک و شایسته و هر صفت پسندیده‌ای را در بر می‌گیرد که از جمله آن‌ها توسل به مقربان الهی برای بهرهمندی از شفاعت آنان است ، چنان که در روایاتی «وسیله» به امام تفسیر شده است.
[۳۶] تفسیر قمی، ج۱، ص۱۹۵.

در آیه ۳۵ سوره مائده پیش از طلب وسیله به تقوا امر شده است که از آن برمی‌آید در طلب وسیله نیز باید تقوای الهی را رعایت کرد و نباید از هر وسیله‌ای برای تقرّب به خدا بهره جست.
[۳۹] راهنما، ج۴، ص۳۶۷ - ۳۶۸.
بر اساس احتمالی دیگر در آیات یاد شده واژه «وسیله» خود به معنای قرب و مفاد آیات، طلب قرب الهی است.
[۴۰] جامع البیان، ج۱۵، ص۱۳۳.
[۴۱] تفسیر قرطبی، ج۶، ص۱۸۱.
[۴۲] التبیان، ج۳، ص۵۰۹.

قرآن کریم در آیاتی تنها عامل تقرّب به خدا را ایمان و عمل صالح می‌شناساند: «وما اَمولُکم و لا اَولدُکم بِالَّتی تُقَرِّبُکم عِندَنا زُلفی اِلاّ مَن ءامَنَ وعَمِلَ صلِحًا». این برداشت در صورتی است که استثنا در آیه منفصل و مفاد آیه آن باشد که تنها ایمان و عمل صالح انسان را به خدا نزدیک می‌سازند
[۴۴] مجمع البیان، ج۸، ص۶۱۵.
[۴۵] التبیان، ج۸، ص۳۹۹.
[۴۶] تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۱۹۵.
؛ شاید استثنا متصل باشد، در نتیجه اموال و فرزندان انسان نیز در صورت برخورداری وی از ایمان و عمل صالح، مایه تقرّب او به خدا هستند.
[۴۷] جامع البیان، ج۲۲، ص۱۲۲.
[۴۸] مجمع البیان، ج۸، ص۶۱۵.


۱.۵ - ایمان وسیله تقرب


در آیه‌ای ایمان وسیله دستیابی به مقام قرب خدا معرفی شده است
[۵۰] راهنما، ج۷، ص۳۶۷.
: «وبَشِّرِ الَّذینَ ءامَنوا اَنَّ لَهُم قَدَمَ صِدق عِندَ رَبِّهِم» و در آیه‌ای دیگر از صعود « کلم طیب » به سوی خدا و این‌که عمل صالح آن را بالا می‌برد سخن رفته است: «اِلَیهِ یصعَدُ الکلِمُ الطَّیبُ والعَمَلُ الصّلِحُ یرفَعُهُ». مقصود از صعود ، تقرب به خدا و مقصود از کلم طیب، اعتقادات حقی است که انسان با پذیرش آن‌ها و عمل بر اساس آن‌ها سعادتمند می‌شود و از آن‌جا که هر اعتقادی قائم به معتقِد آن است، تقرّب اعتقاد به خدا همان تقرّب معتقِد به خداوند است. عمل صالح نیز اعتقاد حق را در صعود به سوی خدا یاری کرده، آن را بالا می‌برد، زیرا هر چه عمل بر اساس اعتقاد تکرار شود، باور راسخ‌تر و روشن‌تر و تأثیر آن بیش‌تر می‌گردد.

۱.۶ - عمل صالح و پرهیز از شرک


در آیه‌ای نیز به کسی که امید دارد به لقای پروردگارش برسد دستور عمل صالح و پرهیز از شرک در عبادت داده شده است: «فَمَن کانَ یرجوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلیعمَل عَمَلاً صلِحًا ولا یشرِک بِعِبادَةِ رَبِّهِ اَحَدا».

۱.۷ - امور دیگر مقرب


در آیاتی متعدد به اموری اشاره شده است که مایه تقرّب انسان به خداست؛ مانند انفاق : «... و یتَّخِذُ ما ینفِقُ قُرُبت عِندَ اللّهِ... اَلا اِنَّها قُربَةٌ لَهُم»
[۵۷] تفسیر قرطبی، ج۸، ص۲۳۴.
[۵۸] تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۳۹۸.
[۵۹] نثر طوبی، ص۲۹۴.
، زکات : «و ما ءاتَیتُم مِن زَکوة تُریدونَ وجهَ اللّهِ»، [[|اطعام]] فقیران : «اِنَّما نُطعِمُکم لِوَجهِ اللّهِ»، صبر : «والَّذینَ صَبَرُوا ابتِغاءَ وجهِ رَبِّهِم»، امید به لقای الهی: «مَن کانَ یرجوا لِقاءَ اللّهِ فَاِنَّ اَجَلَ اللّهِ لاَت»، تقوا : «لِلَّذینَ اتَّقَوا عِندَ رَبِّهِم...»
[۶۷] راهنما، ج۲، ص۳۵۲.
، دعا : «ولا تَطرُدِ الَّذینَ یدعونَ رَبَّهُم بِالغَدوةِ والعَشِیِّ یریدونَ وجهَهُ»، دعای پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) : «و صَلَوتِ الرَّسولِ اَلا اِنَّها قُربَةٌ لَهُم»
[۷۱] جامع البیان، ج۱۱، ص۹.
[۷۲] مجمع البیان، ج۵، ص۹۶
[۷۳] المیزان، ج۹، ص۳۷۱.
، نماز: «فَصَلِّ لِرَبِّک...»
[۷۶] مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۸۳.
[۷۷] تفسیر قرطبی، ج۲۰، ص۱۲۸.
[۷۸] مجمع البیان، ج۱۰، ص۸۳۷.
[۷۹] نمونه، ج۲۷، ص۳۷۲ - ۳۷۳.
سجده : «واسجُد واقتَرِب»
[۸۱] مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۸۳.
[۸۲] تفسیر ثعالبی، ج۳، ص۵۰۴.
کشته شدن در راه خدا: «ولا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللّهِ اَموتًا بَل اَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یرزَقون»، قربانی: «فَصَلِّ لِرَبِّک وانحَر»
[۸۵] مجمع البیان، ج۱۰، ص۸۳۷.
[۸۷] مجمع البیان، ج۸، ص۷۴۱.
، التزام به آیات الهی و پرهیز از دنیاگرایی و هواپرستی: «واتلُ عَلَیهِم نَبَاَ الَّذی ءاتَینهُ ءایتِنا... ولَو شِئنا لَرَفَعنهُ بِها ولکنَّهُ اَخلَدَ اِلَی الاَرضِ واتَّبَعَ هَوهُ»
[۸۹] راهنما، ج۶، ص۳۴۴.
، پاکی دل از مرض‌های روحی و اخلاقی: «اِذ جاءَ رَبَّه بِقَلب سَلیم»
[۹۱] راهنما، ج۱۵، ص۴۱۸.
، ادای شهادت : «واَقیمُوا الشَّهدَةَ لِلّهِ»
[۹۳] مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۶۰.
و تذکر: «قَد فَصَّلنَا الأیتِ لِقَوم یذَّکرون • لَهُم دارُ السَّلمِ عِندَ رَبِّهِم».

۱.۸ - عوامل مقرب در روایات


روایات نیز برای تقرّب به خدا عمل صالح و پرهیز از شرک را برمی‌شمرند؛ مانند اطاعت از خدا و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و اولواالامر ، دوری از گناهان، زهد ، گریه از ترس خدا ، تلاش برای برآوردن حاجت مؤمن ، دشمنی با اهل معاصی و دوری از آنان
[۱۰۲] کنز العمال، ج۳، ص۶۵.
تعقل .
[۱۰۳] کنز العمال، ج۳ص ۳۸۴.


۱.۹ - مقربهای وهمی


قرآن کریم در کنار عوامل حقیقی تقرّب به خدا، به پندارهایی اشاره می‌کند که بر خلاف گمان برخی، در نزدیک ساختن انسان به خدا هیچ اثری ندارند. مهم‌ترین این امور، پرستش آلهه‌ای به جز خداست. مشرکان، آن‌ها را به این انگیزه می‌پرستیدند که آنان را به خدا نزدیک ساخته، در نیازهایشان شفیع آنان باشند: «والَّذینَ اتَّخَذوا مِن دونِهِ اَولِیاءَ ما نَعبُدُهُم اِلاّ لِیقَرِّبونا اِلَی اللّهِ زُلفی...»
[۱۰۵] جامع البیان، ج۲۲، ص۲۲۷ - ۲۲۸.
، چنان که یکی از عوامل پرستش بت‌ها میان قوم عاد ، همین امر دانسته شده است: «و ما نَحنُ بِتارِکی ءالِهَتِنا عَن قَولِک»
[۱۰۷] مجمع البیان، ج۵، ص۲۵۸.
؛ لیکن این آلهه به هنگام نیاز مشرکان و نزول عذاب الهی برای مشرکان هیچ سودی نداشته
[۱۰۸] مجمع البیان، ج۹، ص۱۳۹.
، نمی‌توانند آنان را یاری کنند: «فَلَولا نَصَرَهُمُ الَّذینَ اتَّخَذوا مِن دونِ اللّهِ قُربانًا ءالِهَةً»، بلکه در آن هنگام گم می‌شوند؛ یعنی رابطه الوهیت و عبودیتی که مشرکان می‌پنداشتند می‌گسلد: «بَل ضَلّوا عَنهُم».
در آیه دیگری عامل تقرّب بودن اموالی که برخی به آن افتخار می‌کنند و فرزندانی که به آنان تکبر میورزند، نفی شده است: «وما اَمولُکم ولا اَولدُکم بِالَّتی تُقَرِّبُکم عِندَنا زُلفی».
[۱۱۳] جامع البیان، ج۲۲، ص۱۲۱.

بر اساس آیاتی یهودیان و نصارا خود را فرزندان و دوستان خدا و از مقربان الهی می‌پنداشتند
[۱۱۴] مجمع البیان، ج۳، ص۲۷۲.
: «نَحنُ اَبنؤُا اللّهِ واَحِبّؤُهُ» و در آیه‌ای از یهودیان خواسته شده است اگر در ادعای خود بر ایمان و قرب به خدا صادق‌اند آرزوی مرگ کنند و به این ترتیب، دروغ بودن ادعای آنان برای همگان آشکار می‌شود: «قُل اِن کانَت لَکمُ الدّارُ الأخِرَةُ عِندَ اللّهِ خالِصَةً مِن دونِ النّاسِ فَتَمَنَّوُا المَوتَ اِن کنتُم صدِقین».
[۱۱۹] جامع البیان، ج۱، ص۵۹۶.


۲ - فهرست منابع



(۱) احیای حکمت، علیقلی بن قرچغای خان (م. ۱۰۹۱ ق.)، به کوشش فاطمه فنا، احیاء کتاب، ۱۳۷۷ ش.
(۲) اربعین، البهائی (م. ۱۰۳۱ ق.)، ترجمه و کوشش:بخشایشی، قم، نوید اسلام؛
(۳) اسرار الحکم، هادی السبزواری (م. ۱۲۸۹ ق.)، به کوشش میانجی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۶۲ ش .
(۴) اعلام قرآن، خزائلی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱ ش .
(۵) اعلام القرآن، شبستری، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۹ ش .
(۶) بصائر ذوی التمییز، الفیروز آبادی (م. ۸۱۷ ق.)، به کوشش محمدعلی النجار، بیروت، المکتبة العلمیة .
(۷) تاج العروس، الزبیدی (م. ۱۲۰۵ ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۴ ق .
(۸) التبیان، الطوسی (م. ۴۶۰ ق.)، به کوشش احمد حبیب العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی .
(۹) التبیان فی آداب حملة القرآن، النووی (م. ۶۷۶ ق.)، به کوشش احمد عدنان، بغداد، مطبعة السعد، ۱۹۸۹ م .
(۱۰) التحقیق، المصطفوی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ ش .
(۱۱) ترتیب العین، خلیل (م. ۱۷۵ ق.)، به کوشش بکایی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۴ ق .
(۱۲) تفسیر الجلالین، جلال الدین المحلی (م. ۸۶۴ ق.)، جلال الدین السیوطی (م. ۹۱۱ ق.)، بیروت، النور، ۱۴۱۶ ق .
(۱۳) تفسیر راهنما، هاشمی رفسنجانی و دیگران، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۳ ش .
(۱۴) تفسیر روح البیان، بروسوی (م. ۱۱۳۷ ق.)، بیروت، دارالفکر .
(۱۵) تفسیر الصافی، الفیض کاشانی (م. ۱۰۹۱ ق.)، بیروت، نشر اعلمی، ۱۴۰۲ ق .
(۱۶) تفسیر غریب القرآن الکریم، الطریحی (م. ۱۰۸۵ ق.)، به کوشش محمد کاظم، قم، زاهدی .
(۱۷) تفسیر فرات الکوفی، الفرات الکوفی (م. ۳۰۷ ق.)، به کوشش محمد کاظم، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ ش .
(۱۸) تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر (م. ۷۷۴ ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۹ ق .
(۱۹) تفسیر القرآن الکریم، صدرالمتالهین (م. ۱۰۵۰ ق.)، به کوشش خواجوی، قم، بیدار، ۱۳۶۶ ش .
(۲۰) تفسیر القرآن الکریم، سید مصطفی خمینی (م. ۱۳۵۶ ش.)، به کوشش سجادی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۶۲ ش .
(۲۱) تفسیر القمی، القمی (م. ۳۰۷ ق.)، به کوشش الجزایری، لبنان، دارالسرور، ۱۴۱۱ ق .
(۲۲) التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م. ۶۰۶ ق.)، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق .
(۲۳) تفسیر مجاهد، مجاهد (م. ۱۰۲ ق.)، به کوشش محمد عبدالسلام، دارالفکر الاسلامی الحدیثة، ۱۴۱۰ ق .
(۲۴) تفسیر نمونه، مکارم شیرازی و دیگران، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش .
(۲۵) تفسیر نورالثقلین، العروسی الحویزی (م. ۱۱۱۲ ق.)، به کوشش رسولی محلاتی، اسماعیلیان، ۱۳۷۳ش .
(۲۶) جامع البیان، الطبری (م. ۳۱۰ ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ ق .
(۲۷) الجامع لأحکام القرآن، القرطبی (م. ۶۷۱ ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۷ ق .
(۲۸) الجواهر الحسان، الثعالبی (م. ۸۷۵ ق.)، به کوشش ابومحمد الغماری، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۶ ق .
(۲۹) جواهر الکلام، النجفی (م. ۱۲۶۶ ق.)، به کوشش قوچانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی .
(۳۰) خلاصة شرح تعرّف، به کوشش احمد علی رجایی، بنیاد فرهنگ ایران .
(۳۱) دایرة المعارف فارسی، مصاحب و دیگران، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۶ ش .
(۳۲) ذخیرة المعاد، محمد باقر السبزواری (م. ۱۰۹۰ ق.)، آل البیت(علیهم السلام) لاحیاءالتراث .
(۳۳) رساله‌های شاه نعمت الله ولی، به کوشش جواد نوربخش، تهران، انتشارات خانقاه نعمت اللهی، ۱۳۵۶ ش .
(۳۴) الروضة البهیه، الشهید الثانی (م. ۹۶۵ ق.)، به کوشش کلانتر، قم، مکتبة الداوری، ۱۴۱۰ ق .
(۳۵) روض الجنان فی شرح ارشاد الاذهان، الشهید الثانی (م. ۹۶۵ ق.)، قم، آل البیت(علیهم السلام) لاحیاءالتراث .
(۳۶) ریاض المسائل، سید علی الطباطبائی (م. ۱۲۳۱ ق.)، قم، موسسة آل البیت(علیهم السلام)، ۱۴۱۸ ق .
(۳۷) زادالمسیر، ابن الجوزی (م. ۵۹۷ ق.)، بیروت، المکتب الاسلامی، ۱۴۰۷ ق .
(۳۸) شرح توحیدالصدوق،قاضی سعید قمی (م. ۱۱۰۷ ق.)، به کوشش حبیبی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۴۱۵ ق .
(۳۹) شرح چهل حدیث، امام خمینی(قدس سره) (م. ۱۳۶۸ ش.)، تهران، نشر آثار امام(قدس سره)، ۱۳۷۶ ش .
(۴۰) شرح فصوص الحکم، قیصری (م. ۷۵۱ ق.)، به کوشش آشتیانی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵ ش .
(۴۱) فتح القدیر، الشوکانی (م. ۱۲۵۰ ق.)، بیروت، دارالمعرفه .
(۴۲) الفتوحات المکیه، محیی الدین بن عربی (م. ۶۳۸ ق.)، به کوشش عثمان یحیی، قاهرة، الهیئة المصریة، ۱۴۰۵ ق .
(۴۳) فرشتگان (تحقیق قرآنی روایی و عقلی)، علیرضا رجالی تهرانی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶ ش .
(۴۴) فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، سید جعفر سجادی، تهران، زبان و فرهنگ ایران، ۱۳۷۸ ش .
(۴۵) فرهنگ نوربخش اصطلاحات تصوّف، جواد نوربخش، یلدا قلم، ۱۳۷۲ ش .
(۴۶) فقه القرآن، الراوندی (م. ۵۷۳ ق.)، به کوشش حسینی، قم، کتابخانه نجفی، ۱۴۰۵ ق .
(۴۷) فلسفه اخلاق، محمدتقی مصباح، تهران، روزنامه اطلاعات .
(۴۸) القاموس المحیط، الفیروزآبادی (م. ۸۱۷ ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۷ ق .
(۴۹) الکافی، الکلینی (م. ۳۲۹ ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش .
(۵۰) کشف الاسرار، میبدی (م. ۵۲۰ ق.)، به کوشش حکمت، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۱ ش .
(۵۱) کنزالعمال، المتقی الهندی (م. ۹۷۵ ق.)، به کوشش صفوة السقاء، بیروت، الرسالة، ۱۴۱۳ ق .
(۵۲) لسان العرب، ابن منظور (م. ۷۱۱ ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ ق .
(۵۳) مجمع البیان، الطبرسی (م. ۵۴۸ ق.)، به کوشش گروهی از علماء، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۵ ق .
(۵۴) مجموعه آثار، مرتضی مطهری (م. ۱۳۵۸ ش.)، تهران، صدرا، ۱۳۷۷ ش .
(۵۵) المحجة البیضاء، الفیض الکاشانی (م. ۱۰۹۱ ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی .
(۵۶) مستند الشیعه، احمد النراقی (م. ۱۲۴۵ ق.)، قم، آل البیت(علیهم السلام) لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ ق .
(۵۷) المصباح، الکفعمی (م. ۹۰۵ ق.)، بیروت، نشر اعلمی، ۱۴۱۴ ق .
(۵۸) مصباح الهدایه، عزالدین محمود الکاشانی (م. ۷۳۵ ق.)، به کوشش همایی، تهران، هما، ۱۳۷۲ ش .
(۵۹) معجم اعلام القرآن الکریم، محمد القونجی، کویت، مرکز المخطوطات والتراث والوثاق، ۱۴۱۶ ق .
(۶۰) المعجم المفهرس لالفاظ الصحیفة السجادیة الجامعه، مصطفی الدرایتی، احمد الدرایتی، اطلاعات و مدارک علمی ایران، ۱۳۷۷ ش .
(۶۱) معجم مقاییس اللغه، ابن فارس (م. ۳۹۵ ق.)، به کوشش عبدالسلام محمد، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۰۴ ق .
(۶۲) مفردات، الراغب (م. ۴۲۵ ق.)، به کوشش صفوان داودی، دمشق، دارالقلم، ۱۴۱۲ ق .
(۶۳) المقام الاسنی، الکفعمی (م. ۹۰۵ ق.)، به کوشش فارس الحسون، مؤسسة قائم آل محمد(عج) .
(۶۴) المیزان، الطباطبایی (م. ۱۴۰۲ ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ ق .
(۶۵) نثر طوبی، الشعرانی (م. ۱۳۹۳ ق.)، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۹۸ ق .
(۶۶) موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون والعلوم، محمد علی تهانوی، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، ۱۹۹۶ م .
(۶۷) المصباح المنیر، الفیومی (م. ۷۷۰ ق.)، قم، دارالهجرة، ۱۴۰۵ ق .

۳ - پانویس


 
۱. واقعه/سوره۵۶، آیه۱۱.    
۲. نساء/سوره۴، آیه۱۷۲.    
۳. المیزان، ج۳، ص۱۹۵.    
۴. مفردات، ص۶۶۵.    
۵. بصائر ذوی التمییز، ج۴، ص۲۵۴.    
۶. تفسیر صدرالمتألهین، ج۷، ص۲۴.
۷. التحقیق، ج۹، ص۲۲۸، «قرب».
۸. المیزان، ج۱۹، ص۱۲۱.    
۹. مریم/سوره۱۹، آیه۵۲.    
۱۰. واقعه/سوره۵۶، آیه۱۱.    
۱۱. واقعه/سوره۵۶، آیه۸۸.    
۱۲. مطفّفین/سوره۸۳، آیه۲۱ - ۲۲.    
۱۳. التفسیر الکبیر، ج۳، ص۴۵۰.
۱۴. مفردات، ص۶۶۴.    
۱۵. بصائر ذوی المتییز، ج۴، ص۲۵۳.    
۱۶. جامع البیان، ج۶، ص۲۵۴ - ۲۵۷.
۱۷. مجمع البیان، ج۳، ص۲۸۲.
۱۸. تفسیر مجاهد، ج۱، ص۳۰۶.    
۱۹. مائده/سوره۵، آیه۲۷.    
۲۰. جامع البیان، ج۶، ص۲۶۰.
۲۱. مجمع البیان، ج۴، ص۲۶۲.
۲۲. تفسیر قرطبی، ج۶، ص۸۹.
۲۳. فتح القدیر، ج۱، ص۴۰۶.
۲۴. مجمع البیان، ج۲، ص۹۰۱.
۲۵. التفسیر الکبیر، ج۱۴، ص۱۰.
۲۶. آل عمران/سوره۳، آیه۱۸۳.    
۲۷. مائده/سوره۵، آیه۳۵.    
۲۸. الصافی، ج۳، ص۱۹۸.    
۲۹. فتح القدیر، ج۳، ص۲۳۷.
۳۰. مجمع البیان، ج۶، ص۶۵۱.
۳۱. اسراء/سوره۱۷، آیه۵۷.    
۳۲. فقه القرآن، ج۱، ص۳۶۹.
۳۳. الصافی، ج۲، ص۳۳.    
۳۴. المیزان، ج۱۳، ص۱۲۸.    
۳۵. نمونه، ج۱۲، ص۱۶۵.    
۳۶. تفسیر قمی، ج۱، ص۱۹۵.
۳۷. الصافی، ج۲، ص۳۳.    
۳۸. مائده/سوره۵، آیه۳۵.    
۳۹. راهنما، ج۴، ص۳۶۷ - ۳۶۸.
۴۰. جامع البیان، ج۱۵، ص۱۳۳.
۴۱. تفسیر قرطبی، ج۶، ص۱۸۱.
۴۲. التبیان، ج۳، ص۵۰۹.
۴۳. سبأ/سوره۳۴، آیه۳۷.    
۴۴. مجمع البیان، ج۸، ص۶۱۵.
۴۵. التبیان، ج۸، ص۳۹۹.
۴۶. تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۱۹۵.
۴۷. جامع البیان، ج۲۲، ص۱۲۲.
۴۸. مجمع البیان، ج۸، ص۶۱۵.
۴۹. الصافی، ج۴، ص۲۲۲.    
۵۰. راهنما، ج۷، ص۳۶۷.
۵۱. یونس/سوره۱۰، آیه۲.    
۵۲. فاطر/سوره۳۵، آیه۱۰.    
۵۳. المیزان، ج۱۷، ص۲۳.    
۵۴. کهف/سوره۱۸، آیه۱۱۰.    
۵۵. توبه/سوره۹، آیه۹۹.    
۵۶. بقره/سوره۲، آیه۲۷۲.    
۵۷. تفسیر قرطبی، ج۸، ص۲۳۴.
۵۸. تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۳۹۸.
۵۹. نثر طوبی، ص۲۹۴.
۶۰. روم/سوره۳۰، آیه۳۹.    
۶۱. لیل/سوره۹۲، آیه۱۸ - ۲۰.    
۶۲. انسان/سوره۷۶، آیه۹.    
۶۳. رعد/سوره۱۳، آیه۲۲.    
۶۴. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۵.    
۶۵. آل عمران/سوره۳، آیه۱۵    
۶۶. قمر/سوره۵۴، آیه۵۴ - ۵۵.    
۶۷. راهنما، ج۲، ص۳۵۲.
۶۸. انعام/سوره۶، آیه۵۲.    
۶۹. کهف/سوره۱۸، آیه۲۸.    
۷۰. توبه/سوره۹، آیه۹۹.    
۷۱. جامع البیان، ج۱۱، ص۹.
۷۲. مجمع البیان، ج۵، ص۹۶
۷۳. المیزان، ج۹، ص۳۷۱.
۷۴. کوثر/سوره۱۰۸، آیه۳.    
۷۵. علق/سوره۹۶، آیه۱۹.    
۷۶. مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۸۳.
۷۷. تفسیر قرطبی، ج۲۰، ص۱۲۸.
۷۸. مجمع البیان، ج۱۰، ص۸۳۷.
۷۹. نمونه، ج۲۷، ص۳۷۲ - ۳۷۳.
۸۰. علق/سوره۹۶، آیه۱۹.    
۸۱. مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۸۳.
۸۲. تفسیر ثعالبی، ج۳، ص۵۰۴.
۸۳. آل عمران/سوره۳، آیه۱۶۹.    
۸۴. کوثر/سوره۱۰۸، آیه۳.    
۸۵. مجمع البیان، ج۱۰، ص۸۳۷.
۸۶. ص/سوره۳۸، آیه۳۳.    
۸۷. مجمع البیان، ج۸، ص۷۴۱.
۸۸. اعراف/سوره۷، آیه۱۷۵ - ۱۷۶.    
۸۹. راهنما، ج۶، ص۳۴۴.
۹۰. صافّات/سوره۳۷، آیه۸۴.    
۹۱. راهنما، ج۱۵، ص۴۱۸.
۹۲. طلاق/سوره۶۵، آیه۲.    
۹۳. مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۶۰.
۹۴. انعام/سوره۶، آیه۱۲۶ -۱۲۷.    
۹۵. مزمّل/سوره۷۳، آیه۱۹.    
۹۶. انسان/سوره۷۶، آیه۲۹.    
۹۷. الکافی، ج۱، ص۱۸۷ - ۱۸۸.    
۹۸. الکافی، ج۲، ص۷۴ - ۷۵.    
۹۹. الکافی، ج۲، ص۸۰.    
۱۰۰. الکافی، ج۲، ص۴۸۳.    
۱۰۱. الکافی، ج۲، مان، ص۱۹۶.    
۱۰۲. کنز العمال، ج۳، ص۶۵.
۱۰۳. کنز العمال، ج۳ص ۳۸۴.
۱۰۴. زمر/سوره۳۹، آیه۳.    
۱۰۵. جامع البیان، ج۲۲، ص۲۲۷ - ۲۲۸.
۱۰۶. هود/سوره۱۱، آیه۵۳.    
۱۰۷. مجمع البیان، ج۵، ص۲۵۸.
۱۰۸. مجمع البیان، ج۹، ص۱۳۹.
۱۰۹. احقاف/سوره۴۶، آیه۲۸.    
۱۱۰. احقاف/سوره۴۶، آیه۲۸.    
۱۱۱. المیزان، ج۱۸، ص۲۱۴.    
۱۱۲. سبأ/سوره۳۴، آیه۳۷.    
۱۱۳. جامع البیان، ج۲۲، ص۱۲۱.
۱۱۴. مجمع البیان، ج۳، ص۲۷۲.
۱۱۵. تفسیر غریب القرآن، ص۹۳.    
۱۱۶. المیزان، ج۵، ص۲۴۹.    
۱۱۷. مائده/سوره۵، آیه۱۸.    
۱۱۸. بقره/سوره۲، آیه۹۴.    
۱۱۹. جامع البیان، ج۱، ص۵۹۶.


۴ - منبع



مرکز دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «تقرب»، ج۸، ص۳۹۵.    


رده‌های این صفحه : تقرب




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.