ظفرنامه ( ابن سینا)«ظفرنامه» کتابی است اخلاقی که در باره اسم آن احتمال داده شده که خردنامه باشد، لکن اثبات آن راحت نمیباشد. تالیف این کتاب، به زمان انوشیروان برمی گردد. ۱ - ترجمه کتاباصل این کتاب قاعدتا به زبان پهلوی نوشته شده است، اما اینکه ترجمه آن به فارسی به چه شکلی انجام شده، محل تامل است، زیرا از تعابیر فارسی به کار برده شده در ترجمه، به دست می آید که این ترجمه متنی عربی است؛ نه پهلوی، فلذا این احتمال تقویت می شود که متن اصلی کتاب یک بار به عربی ترجمه شده و ترجمه حاضر در واقع از عربی به فارسی برگردانده شده است. دلیل دیگر این مدعی تطابق آن با ترجمه های قرن سه یا چهار و پنجم است. در انتساب ترجمه این کتاب به ابن سینا مناقشات اساسی فراوانی وجود دارد که تقریبا چنین انتسابی را به کلی منتفی می سازد. [۱]
ظفرنامه، ابن سینا، ص۱۶.
۲ - ادله رد انتساب ظفرنامه به بو علیاز جمله ادله ای که برای رد انتساب ترجمه ظفرنامه به بو علی مطرح گردیده است، می توان به موارد ذیل اشاره کرد: ۱. در هیچ اثری از آثار بو علی و یا تاریخ زندگیش، اشاره ای به تسلط وی بر زبان پهلوی نشده و تقریبا معلوم است که ابن سینا مسلط بر زبان پهلوی نبوده است. ۲. ادبیات مترجم کتاب، هیچ تناسبی با آثار فارسی بو علی، مثل دانش نامه علایی، رساله نبض و... ندارد. ۳. هیچ علاقهای از بو علی نسبت به کار ترجمه دیده نشده است و در ردیف کارهای علمی وی چنین چیزی مشاهده نشده است. ۴. کسانی که این ترجمه را به بو علی منسوب کرده اند، مانند مصطفی بن عبدالله معروف به حاجی خلیفه و کاتب چلبی در کتاب «کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون»، گفته اند: امیر نوح بن منصور سامانی، وزیر خود ابن سینا را مکلف به ترجمه این کتاب کرده است؛ این در حالی است که با توجه به تاریخ وفات نوح بن منصور، ابن سینا در آن تاریخ هفده ساله بوده و هیچ منصب وزارتی در آن سن و سال متعلق به بو علی نبوده است. اما اینکه خود کتاب و محتوایش در واقع از کجا نشات گرفته است، مسئله ای است که به اندازه انتسابش به مترجم، مورد نقد و بررسی علما و بزرگان قرار گرفته است. خلاصه این نظریات و قول مشهور در این زمینه، ما را به این نتیجه می رساند که کتاب، در واقع سؤال و جوابهایی است که بین انوشیروان و وزیر دانشمندش بزرگمهر انجام شده است و آن مرد دانشمند با استفاده از اندوخته های خود که از محضر اساتیدی همچون ارسطاطالیس فراگرفته بود به سؤالات انوشیروان جواب داده است. ۳ - ساختارکتاب، فاقد هر گونه باب بندی و فصل بندی است و به گونه پرسش و پاسخ می باشد. ۴ - گزارش محتوامتن کتاب با این جمله شروع می شود که بزرگمهر را گفتم از خدای چه خواهم که همه چیز خواسته باشم؟ گفت: سه چیز: تندرستی، توانگری و ایمنی. از آن جا که جملات بزرگمهر، در پاسخ به انوشیروان، بسیار ارزش مند و حکیمانه است تا جایی که گفته اند انوشیروان این مطالب را تا آخر عمر همیشه همراه داشت و در هر فرصتی آن را مطالعه می کرد، پس مناسب است که در این نوشته برخی از آن جملات آورده شود تا هم گزارشی از محتوای رساله باشد و هم به ارزش مطالب پی برده شود: سؤال: چه کاری در جوانی و چه کاری در پیری بهتر است؟ جواب: در جوانی، دانش آموختن و در پیری به کار بستن. سؤال: چه حرف راستی است که باعث خواری گوینده آن می شود؟ جواب: خود را تعریف کردن. سؤال: ارزش جوان به چیست و ارزش پیر به چه؟ جواب: ارزش جوان به حیا و شجاعت و ارزش پیر به علم و حلم. سؤال: سخی ترین انسان چه کسی است؟ جواب: کسی که موقع بخشیدن شاد می شود. سؤال: نیکی کردن بهتر است یا از بدی به دور بودن؟ جواب: از بدی به دور بودن، راس همه نیکی هاست. سؤال: کدام کار خردمندان با ارزش تر است؟ جواب: بد را از بدی بازداشتن. سؤال: آیا کار خوبی هست که مبدل به عیب گردد؟ جواب: بخشش با منت. سؤال: کدام یک از عیوب مردم زشت تر است؟ جواب: آن عیبی که بر خود شخص پوشیده باشد. سؤال: چرا مردم علم را از انسانهای حقیر فرا نمی گیرند؟ جواب: چون هیچ حقیری عالم و هیچ عالمی حقیر نمی گردد. سؤال: چه چیزی باعث زوال مروت می گردد؟ جواب: چهار چیز است: در ملوک، بخیلی؛ در دانشمندان،عجب؛ در زنان، بی حیایی و در مردان،دروغ گویی. سؤال: چه چیزی باعث خوش نامی می شود؟ جواب: تعجیل در کارهای خیر. سؤال: با چه کسی مشورت کنم که نتیجه سوء نداشته باشد؟ جواب: با کسی که دارای سه خصلت باشد: ۱. دین سالم و صحیح. ۲. دوستی انسانهای خوب. ۳. علم و دانش کامل. سؤال: چه کسی در جهان خوش بخت تر است؟ جواب: کسی که رفتار خود را به سخاوت و گفتار خود را به راست گویی بیاراید. سؤال: از آموختن علم چه بهره هایی نصیب انسان می شود؟ جواب: اگر بزرگ باشی، نام دار میشوی؛ اگر فقیر باشی، توانگر می گردی و اگر مجهول باشی، شناخته می شوی. سؤال: آبادانی دنیا چگونه به وجود آمده است. جواب: از اینکه خداوند در درون انسان حرص و آز و غفلت را نهادینه کرده است. سؤال: چه چیزی است که هر چه بیشتر باشد، باز هم زیاد نیست؟ جواب: ۱. انسان هر چقدر هم عاقل باشد باز از مشورت بی نیاز نیست. ۲. رزمنده هر چقدر هم نیرومند باشد باز از حیله نظامی بی نیاز نمی گردد. ۳. انسان پارسا هر چقدر هم پرهیزگار باشد باز از عبادت مستغنی نمی گردد. سؤال: آیا به غیر از خوردن، چیز دیگری هم باعث صحت جسم میگردد؟ جواب: شش چیز است: ۱. لباس نرم. ۲. دیدار نیکو. ۳. مصاحبت بزرگان. ۴. نیکی دیدن از دوستان. ۵. گرمابه معتدل. ۶. بوی خوش. [۲]
ظفرنامه، ابن سینا، ص۲۱.
۵ - وضعیت کتابکتاب، دارای مقدمه ای تحقیقی از دکتر غلام حسین صدیقی است. وی به تصحیح کتاب و استخراج آن از نسخ گوناگون نیز پرداخته است. در آخر کتاب، فهرست نام های تاریخی، فهرست نامهای جغرافیایی و اماکن، فهرست نام کتابها، نشریات، روزنامه ها و مقالات و منبع هایی راجع به ظفرنامه آمده است. ۶ - پانویس
۷ - منبعنرم افزار حکیم بوعلی سینا، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. |