ضلالت قوم نوح (قرآن)یکی از مصادیق ضلالتپیشگان که در آیات قرآن بیان شده، قوم نوح هستند. ۱ - ضلالتپیشگی قوم نوحقوم نوح، مردمى گمراه: ۱. «قالُوا يا نُوحُ قَدْ جادَلْتَنا ... • قالَ ... • وَ لا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَكُمْ إِنْ كانَ اللَّهُ يُرِيدُ أَنْ يُغْوِيَكُمْ ...؛گفتند: اى نوح! با ما جرّ و بحث كردى ... نوح گفت: ... و هر گاه خدا بخواهد شما را به خاطر گناهانتان گمراه سازد، و من بخواهم شما را اندرز دهم، اندرز من سودى به حالتان نخواهد داشت....» ۲. «قالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِي وَ اتَّبَعُوا مَنْ لَمْ يَزِدْهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلَّا خَساراً • وَ قَدْ أَضَلُّوا كَثِيراً وَ لا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا ضَلالًا؛ نوح بعد از نوميدى از هدایت آنان گفت: پروردگارا! آنها نافرمانى من كردند و از كسانى پيروى نمودند كه اموال و فرزندانشان چيزى جز زیانکاری بر آنها نيفزوده است. و آنها بسيارى را گمراه كردند. خداوندا، ستمکاران را جز گمراهى ميفزا!» ۲ - عامل ضلالت قوم نوحعوامل ضلالت قوم نوح عبارتند از: ۲.۱ - اطاعت از رهبرانپيروى قوم نوح از رهبران خود، عامل گمراهی آنها: «قالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِي وَ اتَّبَعُوا مَنْ لَمْ يَزِدْهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلَّا خَساراً • وَ قَدْ أَضَلُّوا كَثِيراً وَ لا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا ضَلالًا؛ نوح بعد از نوميدى از هدايت آنان گفت: پروردگارا! آنها نافرمانى من كردند و از كسانى پيروى نمودند كه اموال و فرزندانشان چيزى جز زيانكارى بر آنها نيفزوده است. و آنها بسيارى را گمراه كردند. خداوندا، ستمكاران را جز گمراهى ميفزا!» ۲.۲ - مکر بزرگانمکر و حيله بزرگان، باعث گمراه شدن قوم نوح: «قالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِي وَ اتَّبَعُوا مَنْ لَمْ يَزِدْهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلَّا خَساراً • وَ مَكَرُوا مَكْراً كُبَّاراً • وَ قَدْ أَضَلُّوا كَثِيراً وَ لا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا ضَلالًا؛ نوح بعد از نوميدى از هدايت آنان گفت: پروردگارا! آنها نافرمانى من كردند و از كسانى پيروى نمودند كه اموال و فرزندانشان چيزى جز زيانكارى بر آنها نيفزوده است. و اين رهبران گمراه مكر عظيمى به كار بردند، و آنها بسيارى را گمراه كردند. خداوندا، ستمكاران را جز گمراهى ميفزا!» ۳ - پانویس
۴ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۹، ص۱۰۲، برگرفته از مقاله «مصادیق ضلالتپیشگان (قوم نوح)». |