شرافت کارکردنیکی از آموزههای مهم و اساسی برای پیشرفت و سعادت فرد و اجتماع اشتغال به کار و فعالیتهای اقتصادی است. اسلام جهت نیل به اهداف مادی و معنوی، انسان را به تلاش مفید و سازنده ترغیب مینماید. فهرست مندرجات۲ - دوگونگی کار مردم دنیا ۳ - کار با سرعت ۴ - ارزش کار ۵ - رابطه بین کار و نسب ۶ - راهی به سرای آرامش ۷ - سستی در امور ۸ - تفاوت میان دو کار ۹ - بزرگی کار خیر ۱۰ - بشارت به کار سودمند ۱۱ - ارزش انسان ۱۲ - کوتاهی کردن در کار نیک ۱۳ - نیرومندی در نیکوکاری ۱۴ - گیاه کردار ۱۵ - پانویس ۱۶ - منبع ۱ - کار آهستهقلیل تدوم علیه، ارجی من کثیر مملول منه. کار کمی که پیوسته باشد، بهتر از کار زیادی است که خسته کننده باشد. ۲ - دوگونگی کار مردم دنیاالناس فی الدنیا عاملان: عامل عمل فی الدنیا، قد شغلته دنیاه عن آخرته، یخشی علی من یخلفه الفقر، و یامنه علی نفسه، فیفنی عمره فی منفعة غیره. و عامل عمل فی الدنیا لما بعدها، فجاه الذی له من الدنیا بغیر عمل فاحرز الحظین معا، و ملک الدارین جمیعا، فاصبح وجیها عند الله، لا یسال الله حاجة فیمنعه. مردم در کارهای این دنیا بر دو نوعاند: یکی آن که عمل در دنیا برای دنیا انجام میدهد. دنیا او را از آخرت مشغول میسازد و او از فقر کسانی که پس از وی به جا میمانند (مثل اولاد) میترسد. در عین حال بیمی از فقر برای خود ندارد. او عمر خود را در راه منفعت دیگری سپری میکند. دیگری آن که در این دنیا عمل برای پس از این دنیا (ابدیت) انجام میدهد، پس آنچه نصیب او از دنیا بود نیاز به کوشش به سراغ او میآید، در نتیجه هم نصیب دنیا را میبرد و هم نصیب آخرت را و هر دو سرای (فانی و باقی) را با هم به دست میآورد و در نتیجه در نزد خدا شریف و صاحب امتیاز میگردد و حاجتی را از خدا مسالت نمیکند که خداوند آن را به وی عطا نفرماید. ۳ - کار با سرعتالا فاعملوا فی الرعبة کما تعلمون فی الرهبة. هان! در حال رغبت، همان گونه کار کنید که در حال ترس کار میکنید. ۴ - ارزش کارالعمل العمل، ثم النهایة النهایة، والاستقامة الاستقامة، ثم الصبر الصبر، والورع والورع! ان لکم نهایة فانتهوا الی نهایتکم. کار کنید و کار کنید و آن را به پایانش رسانید و در آن پایداری کنید، آن گاه شکیبایی ورزید و پارسا باشید. همانا شما را پایانی است، پس خود را به آن پایان (بهشت) رسانید. ۵ - رابطه بین کار و نسبمن ابطا به عمله، لم یسرع به نسبه. هر کس کارش او را کند برد، نسبش (حسبش) او را شتابان نبرد. ۶ - راهی به سرای آرامشاعلموا! رحمکم الله، علی اعلام بینة. فالطریق نهج یدعو الی دارالسلام، و انتم فی دار مستعتب علی مهل و فراغ؛ والصحف منشورة، و الاقلام جاریة، و الابدان صحیحة و الالسن مطلقة، و التوبة مسموعة، و الاعمال مقبولة. کار کنید! رحمت خدا بر شما باد، با توجه به نشانههای آشکار حق کار کنید؛ زیرا که این راه روشن شما را به سرای آرامش (بهشت) میکشاند و شما در سرایی هستید که از روی فرصت و فراغت میتوانید خشنودی پروردگار را به دست آورید، در جایی هستید که نامههای اعمال باز است و قلمها در کار و بدنها سالم و زبانها رها و توبه شنیده میشود و کارها پذیرفته میگردد. ۷ - سستی در امورمن اطاع التوانی ضیع الحقوق، و من اطاع الواشی ضیع الصدیق. هر که در کارش سستی کند، حقوق دیگران را ضایع خواهد کرد و کسی که از گفته سخن چین پیروی نماید، دوست خود را از دست میدهد. ۸ - تفاوت میان دو کارشتان ما بین عملین: عمل تذهب لذته و تبقی تبعته، و عمل تذهب مؤ ونته و یبقی اجره. چه بسیار تفاوت است میان دو کار: کاری که لذتش از بین میرود و رنجش باقی میماند و کاری که رنج و زحمتش میرود و پاداش آن میماند. ۹ - بزرگی کار خیرافعلوا الخیر و لا تحقروا منه شیئا؛ فان صغیره کبیر، و قلیله کثیر، و لا یقولن احدکم: ان احدا اولی بفعل الخیر منی؛ فیکون و الله کذلک. ان للخیر و الشر اهلا، فمهما ترکتموه منهما کفاکموه اهله. کار خیر انجام دهید و هیچ مقدار از آن را کوچک نشمارید؛ زیرا کوچک آن بزرگ و کمش زیاد است و هیچ کدام از شما نگوید فلان کس در انجام خیر از من سزاوارتر است، که به خدا سوگند، چنین خواهد شد (و او انجام خواهد داد) و خوب و بد را اهلی است که هرگاه آن را ترک کردید دیگری آن را به جای شما انجام خواهد داد. ۱۰ - بشارت به کار سودمندمن حذرک کمن بشرک. آن که تو را (از کار زیان آور) بیم دهد، مانند کسی است که تو را (به کار سودآور) بشارت دهد. ۱۱ - ارزش انسانقیمة کل امری ما یحسنه. ارزش هر کس به اندازه کار نیک او است. ۱۲ - کوتاهی کردن در کار نیکالتقصیر فی حسن العمل اذا وثقت بالثواب علیه غبن. کوتاهی کردن در کار نیک هرگاه به پاداش آن اطمینان داشته باشی، یک غبن است. ۱۳ - نیرومندی در نیکوکاریلا تکونن علی الاساة اقوی منک علی الاحسان. هیچگاه نباید بر زشتکاری نیرومندتر از نیکوکاری باشی. ۱۴ - گیاه کرداراعلم ان لکل عمل نباتا، و کل نبات لا غنی بن عن الما، والمیاه مختلفة؛ فما طاب سقیه، طاب غرسه و حلت ثمرته. و ما خبث سقیه، خبث غرسه و امرت ثمرته. بدان که هر کرداری را گیاهی است و هیچ گیاهی از آب بینیاز نیست و آبها گوناگوناند. پس، هر گیاهی که با آب پاک و نیکو آبیاری شود، درختش نیکو و میوهاش شیرین میشود. ۱۵ - پانویس۱۶ - منبعسایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «شرافت کارکردن». ردههای این صفحه : مقالات اندیشه قم
|