ابوالفوارس شاه شجاع کرمانیشاه شجاع کرمانی، از صوفیان قرن سوم بود. در برخی منابع او را شاهِ شجاع کرمانی نامیدهاند. [۱]
عطار نیشابوری، فریدالدین، تذکرةالاولیاء، ج۱، ص۳۷۷، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ش.
[۲]
جامی، نورالدین عبدالرحمان، نفحات الانس، ج۱، ص۸۴، تهران ۱۳۸۶ش.
وی به ابوالفوارس ملقب بود که احتمالا نشانهای از بزرگزادگی یا مهارت او در اسبسواری بوده است. [۳]
ابنجوزی، جمالالدین ابیالفرج عبدالرحمن بن علی، صفةالصفوه، ج۱، ص۲۱۱، چاپ محمود فاخوری، حلب بیروت ۱۳۹۳/۱۹۷۳.
[۴]
ابنجوزی، جمالالدین ابیالفرج عبدالرحمن بن علی، صفةالصفوه، ج۱، ص۷۵۲، چاپ محمود فاخوری، حلب بیروت ۱۳۹۳/۱۹۷۳.
گفتهاند او ملکزادهای بود که بعدها زهد پیشه کرد. [۵]
ابونعیم، احمد بن عبداللّه، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج۱۰، ص۲۳۷، بیروت (بیتا).
[۶]
ابنجوزی، جمالالدین ابیالفرج عبدالرحمن بن علی، صفهالصفوه، ج۴، ص۶۷، چاپ محمود فاخوری، حلب بیروت ۱۳۹۳/۱۹۷۳.
۱ - اهل فتوتمؤلف مزارات کرمان، [۷]
خطیب، سعید، تذکره الاولیاء محرابی کرمانی یا مزارات کرمان، ج۱، ص۱۹۰، چاپ حسین کوهی کرمانی، انتشارات مرکز کرمانشناسی (بیتا).
روایات افسانه گونهای درباره پادشاهی و توبه او نقل کرده است. سلمی و انصاری [۹]
انصاری، خواجه عبداللّه، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۲۳۶، تهران ۱۳۶۲ش.
او را اهل فتوت دانستهاند؛ اما چون وی با برخی از ملامتیه، مانند ابوحفص حداد و یحیی بن معاذ، مصاحبت و مکاتبه داشته [۱۰]
ابونصر سراج، عبدالله بن على، اللمع فی التصوف، ج۱، ص۲۳۸، چاپ رنلود الن نیکلسون، لیدن ۱۹۱۴.
[۱۱]
عطار نیشابوری، فریدالدین، تذکرةالاولیاء، ج۱، ص۳۷۹، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ش.
و نیز مانند ملامتیه از پوشیدن خرقه صوفیه و عبای زاهدان خودداری میکرده و قبای عامه را میپوشیده است، میتوان او را واسطهای میان اهل فتوت و اهل ملامت دانست. [۱۲]
جامی، نورالدین عبدالرحمان، نفحات الانس، ج۱، ص۸۴، تهران ۱۳۸۶ش.
[۱۳]
زرینکوب، عبدالحسین، جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۳۵۰، تهران ۱۳۵۷ش.
۲ - رابطه با ابوحفص حدادشاه با مشایخی همچون ابوتراب نَخَشْبی و ابوعبید بُسْری نیز مصاحبت داشت. [۱۵]
جامی، نورالدین عبدالرحمان، نفحات الانس، ج۱، ص۸۴، تهران ۱۳۸۶ش.
برخی او را مرید ابوحفص حداد دانستهاند، [۱۶]
شیروانی، زینالعابدین، ریاضالسیاحه، ج۱، ص۵۳۷، چاپ اصغر حامد ربانی، تهران (بیتا).
[۱۷]
لاهوری، غلام سرور، خزینةالاصفیا، ج۲، ص۱۵۸، کانپور ۱۹۲۹.
حال آنکه از ماجرای سفر او به نیشابور و صحبتها و مکاتبات این دو، بیشتر مناسبات دوستانه استنباط میشود تا رابطه مریدی و مرادی. [۱۸]
ابنجوزی، جمالالدین ابیالفرج عبدالرحمن بن علی، صفةالصفوه، ج۱، ص۲۰۴، چاپ محمود فاخوری، حلب بیروت ۱۳۹۳/۱۹۷۳.
[۱۹]
عطار نیشابوری، فریدالدین، تذکرةالاولیاء، ج۱، ص۳۷۹، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ش.
[۲۰]
عطار نیشابوری، فریدالدین، تذکرةالاولیاء، ج۱، ص۴۷۷، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ش.
اما مشرب عرفانی آنها چندان به هم نزدیک بوده است که وقتی شاه شجاع به همراه شاگردش، ابوعثمان حِیری، برای دیدار ابوحفص به نیشابور سفر کرد، ابوعثمان را برای شاگردی نزد ابوحفص حداد باقی گذاشت. [۲۱]
ابنجوزی، جمالالدین ابیالفرج عبدالرحمن بن علی، صفةالصفوه، ج۱، ص۲۰۴، چاپ محمود فاخوری، حلب بیروت ۱۳۹۳/۱۹۷۳.
[۲۲]
عطار نیشابوری، فریدالدین، تذکرةالاولیاء، ج۱، ص۴۷۶ـ۴۷۷، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ش.
۳ - ویژگیهای تصوفاز زندگی شاه شجاع حکایاتی نقل شده که نشاندهندۀ بیاعتنایی وی به جمع ظاهری طاعات و عبادات و توجه به باطن و حقایق معنوی آن است. از جمله گفته شده است که پنجاه حج خود را، در ازای نان دادن به درویشی، فروخت [۲۳]
انصاری، خواجه عبداللّه، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۲۳۷، تهران ۱۳۶۲ش.
[۲۴]
جامی، نورالدین عبدالرحمان، نفحات الانس، ج۱، ص۸۵، تهران ۱۳۸۶ش.
روزبهان بقلی [۲۵]
بقلی شیرازی، روزبهان، شرح شطحیات، ج۱، ص۱۵۶ـ۱۵۷، چاپ هنری کربین، تهران ۱۳۶۰ش/۱۹۸۱م.
این حکایت را جزو شطحیات وی آورده و در توضیح آن گفته که آن چهل حج پیاده، حجاب رؤیت حق بوده و با توجه به اینکه اصل عبادت، اخلاص است و التفات بر عبادت، شرک؛ لذا فروختن چهل حج به دو نان، به قصد از بین بردن شرک بوده است.شاه توجه و دیدن مقامات عرفانی را، به عنوان اهداف غایی، مخالف کمال میدانست. از سخنان اوست که اهل فضل صاحب فضل باشند تا آنگاه که فضل خود نبینند، چون بدیدند، دیگر فضل باقینماند، و اهل ولایت را همچنین ولایت تا آنگاه است که ولایت خود نبینند. [۲۶]
ابونعیم، احمد بن عبداللّه، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج۱۰، ص۲۳۸، بیروت (بیتا).
[۲۸]
ابنجوزی، جمالالدین ابیالفرج عبدالرحمن بن علی، صفةالصفوه، ج۴، ص۶۸، چاپ محمود فاخوری، حلب بیروت ۱۳۹۳/۱۹۷۳.
از دیگر ویژگیهای تصوف او اهمیت دادن به خوف در مقابل رجا [۲۹]
ابنجوزی، جمالالدین ابیالفرج عبدالرحمن بن علی، صفةالصفوه، ج۱، ص۲۰۳ـ۲۰۴، چاپ محمود فاخوری، حلب بیروت ۱۳۹۳/۱۹۷۳.
[۳۰]
عطار نیشابوری، فریدالدین، تذکرةالاولیاء، ج۱، ص۴۷۶، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ش.
و تفضیل فقر و درویشی بر توانگری است. [۳۱]
جامی، نورالدین عبدالرحمان، نفحات الانس، ج۱، ص۸۴، تهران ۱۳۸۶ش.
[۳۲]
شیروانی، زینالعابدین، ریاضالسیاحه، ج۱، ص۵۳۸، چاپ اصغر حامد ربانی، تهران (بیتا).
گفتهاند وی در رد یحیی بن معاذ رازی، که رسالهای در تفضیل توانگری بر درویشی داشته، رسالهای در تفضیل فقر و درویشی بر توانگری نوشته است. [۳۳]
جامی، نورالدین عبدالرحمان، نفحات الانس، ج۱، ص۸۴، تهران ۱۳۸۶ش.
[۳۴]
شیروانی، زینالعابدین، ریاضالسیاحه، ج۱، ص۵۳۸، چاپ اصغر حامد ربانی، تهران (بیتا).
۳.۱ - ریاضتهااز حوادث زندگی او، که در تذکرهها بسیار از آن یاد شده، ریاضتها و شب زندهداریهای چهل سالۀ اوست. گفتهاند که وی در یکی از شب زندهداریهایش ناگهان خوابش برد و چون شهودی در آن خواب به او دست داد، پس از آن همواره به دنبال آن بود که بخوابد تا شاید آن شهود تکرار شود. در همین مورد از او شعری نیز نقل شده است. [۳۵]
ابنجوزی، جمالالدین ابیالفرج عبدالرحمن بن علی، صفةالصفوه، ج۱، ص۲۱۱، چاپ محمود فاخوری، حلب بیروت ۱۳۹۳/۱۹۷۳.
[۳۶]
قشیری، ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن، رسالۀ قشیریه، ج۱، ص۳۶۷، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطهچی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۳۷]
ابنملقن، طبقات الاولیاء، ج۱، ص۳۶۱، چاپ نورالدین شربیه، مصر ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۴ - وفاتوی بعد از ۲۷۰ یا قبل از سال ۳۰۰ درگذشت. [۳۸]
ابنجوزی، جمالالدین ابیالفرج عبدالرحمن بن علی، صفةالصفوه، ج۴، ص۶۸، چاپ محمود فاخوری، حلب بیروت ۱۳۹۳/۱۹۷۳.
[۳۹]
جامی، نورالدین عبدالرحمان، نفحات الانس، ج۱، ص۸۴، تهران ۱۳۸۶ش.
[۴۰]
سلمی، ابوعبدالرحمان، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۱۸۳، چاپ نورالدین شریبه، حلب ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
مزارش احتمالا در کنار مزار خواجه علی سیرجانی، در روستای نصرآباد در مغرب سیرجان بوده است. [۴۱]
پورمختار، محسن، بیاض وسواد سیرجانی متنی کهن از اقوال مشاهیر صوفیه تا اوایل سده پنجم، در نامه بهارستان، ج۱، ص۲۲۶، سال ششم، شماره اول ـ دوم، دفتر ۱۱، زمستان ۱۳۸۵ش.
[۴۲]
عطار نیشابوری، فریدالدین، تذکرةالاولیاء، ج۱، ص۳۸۱، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ش.
۵ - آثارگفتهاند که شاه رسالههای بسیاری در تصوف داشته است، ولی فقط از مرآةالحکمای او نام بردهاند. [۴۴]
انصاری، خواجه عبداللّه، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۲۳۶، تهران ۱۳۶۲ش.
[۴۵]
ابنجوزی، جمالالدین ابیالفرج عبدالرحمن بن علی، صفةالصفوه، ج۱، ص۲۱۱، چاپ محمود فاخوری، حلب بیروت ۱۳۹۳/۱۹۷۳.
از شاه کرمانی تأویلهایی نیز از آیات قرآن نقل شده است. [۴۶]
ابونصر سراج، عبدالله بن على، اللمع فی التصوف، ج۱، ص۹۱، چاپ رنلود الن نیکلسون، لیدن ۱۹۱۴.
[۴۷]
زرینکوب، عبدالحسین، ارزش میراث صوفیه، ج۱، ص۱۲۲، تهران ۱۳۶۹ش.
۶ - فهرست منابع(۱) ابنملقن، طبقات الاولیاء، چاپ نورالدین شربیه، مصر ۱۴۰۶/۱۹۸۶. (۲) ابونصر سراج، اللمع فی التصوف، چاپ رنلود الن نیکلسون، لیدن ۱۹۱۴. (۳) ابونعیم، احمد بن عبداللّه، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، بیروت (بیتا). (۴) انصاری، خواجه عبداللّه، طبقات الصوفیه، تهران ۱۳۶۲ش. (۵) پورمختار، محسن، «بیاض وسواد سیرجانی متنی کهن از اقوال مشاهیر صوفیه تا اوایل سده پنجم» در نامه بهارستان، سال ششم، شماره اول ـ دوم، دفتر ۱۱، زمستان ۱۳۸۵ش. (۶) زرینکوب، عبدالحسین، جستجو در تصوف ایران، تهران ۱۳۵۷ش. (۷) زرینکوب، عبدالحسین، ارزش میراث صوفیه، تهران ۱۳۶۹ش. (۸) خطیب، سعید، تذکره الاولیاء محرابی کرمانی یا مزارات کرمان، چاپ حسین کوهی کرمانی، انتشارات مرکز کرمانشناسی (بیتا). (۹) سلمی، ابوعبدالرحمان، طبقات الصوفیه، چاپ نورالدین شریبه، حلب ۱۴۰۶/۱۹۸۶. (۱۰) شیروانی، زینالعابدین، ریاضالسیاحه، چاپ اصغر حامد ربانی، تهران (بیتا). (۱۱) جامی، نورالدین عبدالرحمان، نفحات الانس، تهران ۱۳۸۶ش. (۱۲) ابنجوزی، جمالالدین ابیالفرج عبدالرحمن بن علی، صفهالصفوه، چاپ محمود فاخوری، حلب بیروت ۱۳۹۳/۱۹۷۳. (۱۳) بقلی شیرازی، روزبهان، شرح شطحیات، چاپ هنری کربین، تهران ۱۳۶۰ش/۱۹۸۱م. (۱۴) عطار نیشابوری، فریدالدین، تذکرةالاولیاء، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ش. (۱۵) قشیری، ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن، رسالۀ قشیریه، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطهچی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۱۶) لاهوری، غلام سرور، خزینهالاصفیا، کانپور ۱۹۲۹. (۱۷) هجویری، علی بن عثمان جلابی، کشفالمحجوب، چاپ دکتر محمود عابدی، تهران ۱۳۸۳ش ۷ - پانویس
۸ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «شاه شجاع کرمانی»، شماره۵۹۶۶. |