سیدمحمدتقی قزوینیسیدمحمدتقی قزوینی از علما، عرفا و دانشمندان مجاهد برجسته ایران در قرن سیزدهم هجری بوده است. ۱ - معرفی اجمالیشرح حال وی بر اساس زندگینامه خود نوشت او که پس از رجب ۱۲۴۱ ق نوشته اجمالا به این شرح است: «سیدمحمدتقی، فرزند میرمؤمن، که در کودکی در نهایت فقر و تنگدستی ولی با زهد و تقوا و با هدایت الهی به فراگیری علوم دینی پرداخت. نخست تفسیر فارسی قرآن کریم از مولانا فتح الله کاشانی را خواند، سپس به خواندن کتب تاریخ و لطایف مفیدبه زبان فارسی مشغول شد و از کتابخانه ارزشمند عالم بزرگوار سیدحسین بن ابراهیم حسینی قزوینی استفاده فراوان کرد. صرف را نزد میرزا محمد مازندرانی و نحو را از ملاعلی اکبر الموتی، منطق و معانی و بیان را از سیدعلی بن میرعبدالباقی و هیات را از میرزا معین طبیب، هندسه و طب را از ملا محمد ایروانی و تقویم و ریاضیات را از ملا علیرضا چمرمی آموخت و در ادبیات عرب به کمال رسید. همچنین فقه، حدیث و کلام را از ملا محمد علی مازندرانی آموخت و فلسفه و حکمت متعالیه را نیز فراگرفت و علوم غریبه را هم از آقامحمد بیدآبادی، میرزا ابوالقاسم مدرس و ملاابراهیم جدلی آموخت. سپس به اصفهان مهاجرت کرد و فقه و اصول را نزد سید محمد اصفهانی (معروف به مجاهد) و اندکی از اصول را نزد میرزا باقر رشتی خواند و از ۱۲۱۷ ق در همان شهر به درس و بحث با علما و فضلا پرداخت». ۲ - مسافرتهابعد از آن به علت بیماری به کاشان و پس از چند ماه به قم و از آنجا به چمرم و سپس به قزوین رفت. پس از سکونت در موطن خود، دو بار ازدواج کرد و بعد از مدتی به حج رفت و در بازگشت چهار ماه در نجف سکونت کرد، سپس به کربلا رفت و به تدریس اصول پرداخت. و در محضر درس سید علی طباطبایی (صاحب ریاض) حاضر شد و بر کتاب شرح کبیر او حاشیه نوشت و او نیز به آن پاسخ داد. ۳ - فعالیت سیاسیسیدمحمدتقی پس از آن به ایران بازگشت و در ۱۲۳۴ ق به مشهد رفت و مدت شش ماه در آنجا به بحث و گفتگوی علمی با علما پرداخت و بار دیگر در ۱۲۴۱ ق به زیارت عتبات عالیات رفت و در رجب همان سال به ایران بازگشت. احتمال میرود که وی در بازگشت به ایران، همراه استاد خود سیدمحمد طباطبایی بوده است، زیرا وی در آن هنگام برای بسیج علما و مرم ایران و اعلام جهاد بر ضد روس، به همراه گروهی از علما و فضلا به تهران آمد. در تهران به علمای بزرگ سراسر کشور نامه نوشت و از آنان خواست تا در اعلام جهاد با روسها وی را همراهی نمایند. در اندک مدتی علما دعوت وی را لبیک گفتند که از جمله آنها به نوشته ناسخ التواریخ سیدمحمد تقی قزوینی بود. وی در روز ۱۷ ذیقعده ۱۲۴۱ ق به همراه سیدمحمد مجاهد، حاجی ملا محمدجعفر استرآبادی، آقا سیدنصرالله استرآبادی و سیدعزیزالله طالش به چمن سلطانیه وارد شدند و پس از چند روز به همراه دیگر علما و اردوی نظامی به آذربایجان رفتند و در اردوگاه به وعظ تبلیغ و ترغیب افراد سپاه به جهاد بر ضد روسها پرداختند. او پس از پایان جنگ به قزوین بازگشت. ۴ - آثار و تآلیفاتوی علاوه بر تدریس به تالیف و تصنیف نیز میپرداخت و در اغلب علوم و فنون اسلامی متداول، آثاری از خود بر جای گذاشت، که از جمله آنهاست: رساله فی ماءالبئر، برهان العصمه فی الانبیاء والائمه؛ منظومات کثیره، فی رد الفادری، طرائف الحکمه و بدایع المعرفه (مختصر نهج البلاغه) منظومه الالوف (در کلام)؛ نهایه التحریر (در کلام)؛ بدایع الاصول و رسایل دیگری در منطق، ادبیات، عرفان و طب. ۵ - وفاتسیدمحمدتقی قزوینی به انواع کمالات علمی و عملی آراسته بود. شیخ آقا بزرگ تهرانی از او به عنوان «یکی از ارکان اسلام و بزرگان دین و توابع علمای عصر خود» یاد میکند. وی در ۱۲۷۰ ق در قزوین درگذشت و از آن زمان، مزار او زیارتگاه مردم قزوین است. [۲]
برگی از تاریخ قزوین، ص۱۰۱.
[۳]
تاریخ روضه الصفا فی سیره الانبیا و الملوک و الخلفا، ج۹، ص۶۴۵.
[۴]
طبقات اعلام الشیعه، الکرام البرره فی القرن الثالث بعد العشره، ج۱، ص۲۲۹-۲۳۱.
[۵]
قصص العلماء، ص۹۹.
[۶]
المآثر و الآثار، ج۱، ص۲۴۱.
[۷]
مکارم الآثار، ج۶، ص۱۹۶۷-۱۹۶۸.
[۸]
میراث اسلامی ایران، ج۹، ص۱۸۹-۱۹۴.
[۹]
مینو در، ج۲، ص۱۳۴.
[۱۰]
مینو در، ج۲، ص۹۳۷.
[۱۱]
ناسخ التواریخ، سلاطین قاجاریه، ج۱، و۲، ص۳۶۵.
۶ - پانویس
۷ - منبعدانشنامه های انقلاب اسلامی و تاریخ اسلام، فرهنگنامه علمای مجاهد، برگرفته از مقاله «سیدمحمدتقی قزوینی». |