سطح (منطق)سطح، یکی از اصطلاحات بهکار رفته در علم منطق بوده و بهمعنای کمّ متصل قارّ دارای قابلیت قسمت در دو جهت است. ۱ - کمّ متصل قارّکمّیّات متصل قارّ بر سه نوعاند: ۱. جسم تعلیمی: از سه جهت طول و عرض و عمق، قابل قسمت است. ۲. سطح: از دو جهت قابل قسمت و دارای طول و عرض است و به آن بسیط نیز میگویند. ۳. خط: از یک جهت قابل قسمت، و تنها دارای طول است. ۲ - تعریف سطحهمچنین در تعریف سطح گفته شده است: سطح، مقداری است که دو امتداد در آن به طور قائم همدیگر را قطع میکنند. ۲.۱ - دیدگاه بهمنیاربهمنیار میگوید: سطح، آن چیزی است که از حرکت خط بر خلاف حرکت اولیاش رسم میشود. [۲]
ابوالحسن سالاری، بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، ص۳۵۶.
۲.۲ - دیدگاه ابنسیناابنسینا میگوید: در مقام وجود خارجی، جسم قبل از سطح، و سطح نیز قبل از خط، و خط هم قبل از نقطه است. اگر گفته میشود که نقطه با حرکت خود، خط را و خط با حرکت خود، سطح و سطح با حرکت خود، جسم را رسم میکند، در مقام تفهیم، تصور و وهم است، زیرا مثلاً نقطه، فاقد امتداد است و هیچگاه نمیتواند امر ممتد (خط) را رسم کند. در سطح سه چیز اعتبار میشود: اول آنکه نهایت و طرف جسم است، دوم آنکه دو بُعد در آن فرض میشود که به صورت قائم بر هم متقاطعاند، و سوم آنکه سطح، مقدار است. ۲.۳ - دیدگاه خواجه طوسیخواجه طوسی در اساس الاقتباس میگوید: «کمّ متصل قار الذّات سه نوع بود: خط و او طول تنها بُوَد، و عرض و عمقش نبُوَد، و سطح و او را طول و عرض بُوَد و عمق نبود، و جسم و او را طول و عرض و عمق بود و این جسم را جسم تعلیمی میگویند». [۴]
خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس، ص۴۰.
۳ - مستندات مقالهدر تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • ابوالحسن سالاری، بهمنیار بن مرزبان، التحصیل. • خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس. • صدرالمتالهین، محمد بن ابراهیم، الحکمة المتعالیه فی الاسفار الاربعه. ۴ - پانویس
۵ - منبعپایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «سطح»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۱/۱۷. |