حماد راویابوالقاسم حماد بن سابور دیلمی کوفی، معروف به حَمّاد راویه (م ۱۵۶ هـ)، از شخصیتهای قرن دوم و سوم هجری قمری، آگاه به تاریخ، اشعار، انساب، لغات عرب، ادبیات عرب و ایام عرب که خلفای بنیامیه با او مجالست داشته و احترام میگذاشتند و از علوم او بهره میبردند. وی راوی اشعار کهن عرب و شاعر معروف ایرانیتبارِ عرب بود. ۱ - معرفی اجمالیابوالقاسم حماد بن سابور بن مبارک بن عبید دیلمی کوفی، معروف به راویه، اصل و تبار او از دیلم بود. پدرش شاپور (سابور)/ هرمز یا به روایتی میسره از اهالی دیلمان بود که پسر عروة بن زید الخیل طائی وی را اسیر کرد و به دخترش لیلی بخشید به همین دلیل مُکنّی به ابولیلی شد. [۲]
ابوالطیب لغوی، عبدالواحد بن علی، مراتب النحویین، ج۱، ص۸۶.
حماد به خاطر اشعار زیادی که از شعرای جاهلی و اسلامی حفظ بود، لقب راویه گرفت. برخی او را اولین کسی دانستهاند که به این نام ملقب گردید. درباره زندگی حماد اطلاعات ناسازگاری وجود دارد. او را، به دلیل محل تولد و سکونتش، حماد کوفی و به سبب خاستگاهش، حماد دیلمی نامیدهاند. ابوالفرج اصفهانی او را از موالی بنیشیبان و یاقوت حموی و ابنخلکان او را از موالی بکر بن وائل یا مکنف بن زید الخیل طائی دانستهاند. ۲ - تاریخ ولادتسال تولد حماد را برخی منابع ۷۵ [۱۵]
فروخ، عمر، تاریخ الادب العربی، ج۲، ص۸۱.
و برخی دیگر ۹۵ در کوفه ذکر کردهاند.۳ - متحولشدن در جوانیحماد در کوفه پرورش یافت و در جوانی همنشین و یار دائمی حماد عجرد و حماد زبرقان بود و این سه تن به حمادون معروف بودند. اینان به همراه مطیع بن الیاس (متوفی ۱۶۶) به بیبند و باری شهرت داشتند، در مجالس عیش و نوش حاضر میشدند و برای هم اشعار هجوآمیز میسرودند. [۲۲]
Regis Blachere, Histoire de la litterature arabe, Paris ۱۹۵۲،۱۹۶۶، v۱، p۱۰۳.
حماد در جوانی دزدی و راهزنی میکرد تا اینکه شبی اموال کسی را دزدید که در آن دفتری از شعر انصار بود، آنها را خواند، لذت برد و حفظ کرد و پس از آن به دنبال شعر و ادب رفت و راهزنی را رها کرد. از آن پس دنبال آموختن ادبیات، شعر، ایام الناس و لغات عرب رفت و از گذشته خود دست کشید. او را آگاهترین مردم نسبت به تاریخ، اشعار، انساب و لغات عرب توصیف کردهاند، بدینجهت پادشاهان بنیامیه او را احترام کرده و با او مجالست داشتند و از ایام عرب و علوم آنها از او سؤال نموده و او را پاداش میدادند.۴ - اساتید و شاگردانحماد از جریر و فرزدق اشعاری حکایت کرده و هیثم بن عدی، عبدالله بن اجلح کندی و خالد بن عطاء نیز از او حکایت کردهاند. خلف احمر و اصعمی نیز از او اشعاری روایت کردهاند. ۵ - جایگاه حماد نزد خلفاروایات اغراقآمیزی درباره حافظه حماد وجود دارد و سبب مُلَقب شدنش به راویه (بسیار روایتکننده) از حفظ داشتن اشعار بسیار زیاد است. [۳۲]
ابوالفرج اصفهانی، على بن حسين، الاغانی، ج۶، ص۹۲.
دانش و اطلاعات وسیع وی درباره اخبار و اشعار جاهلی سبب شد که جایگاه خاصی نزد خلفای بنیامیه داشته باشد و از عنایت و حمایت هشام بن عبدالملک (حک: ۱۰۵ـ۱۲۵) و ولید بن یزید (حک: ۱۲۵ـ۱۲۶) برخوردار باشد. [۳۴]
ابوالفرج اصفهانی، على بن حسين، الاغانی، ج۶، ص۷۴ـ۷۸.
براساس حکایتی که ابوالفرج اصفهانی نقل کرده [۳۷]
ابوالفرج اصفهانی، على بن حسين، الاغانی، ج۶، ص۷۴ـ۷۸.
و در کتابهای دیگر هم به همان شکل تکرار شده، حماد پیش از هشام بن عبدالملک، در خدمتِ یزید بن عبدالملک (حک: ۱۰۱ـ۱۰۵) بوده است، حالآنکه، حتی اگر سال تولد حماد ۷۵ باشد، ناسازگاریهای آشکار تاریخی که در متن داستان وجود دارد، تمامی آنرا نامعتبر جلوه میدهد. خلفای عباسی به او هیچ توجهی نشان نمیدادند. [۴۱]
ابوالفرج اصفهانی، على بن حسين، الاغانی، ج۶، ص۸۱ـ۸۲.
داستان مناقشه او با مُفَضّل ضبّی در حضور مهدی عباسی (حک: ۱۵۸ـ۱۶۹) در کاخ عسیاباذ/ عسییآباد [۴۲]
ابوالفرج اصفهانی، على بن حسين، الاغانی، ج۶، ص۸۹ـ۹۱.
نیز به لحاظ تاریخی تناقض دارد.دیدار حماد با زیاد بن ابیه (متوفی ۵۳) [۴۳]
ابوالفرج اصفهانی، على بن حسين، الاغانی، ج۶، ص۹۳.
[۴۴]
مرزبانی، محمد بن عمران، المُوَشَّح، ج۱، ص۳۷۳.
نیز ممکن نیست، زیرا حماد دست کم ۲۲ سال بعد از مرگ زیاد به دنیا آمده است. به گفته بلاشر [۴۵]
Regis Blachere, Histoire de la litterature arabe, Paris ۱۹۵۲،۱۹۶۶، v۱، p۱۰۴.
به سبب همین تناقضات است که پژوهشگران نمیتوانند به گزارشهای زندگی وی اعتماد کنند.۶ - سال وفاتحماد در کوفه درگذشت. سال وفات وی را ابنندیم ۱۵۶، و یاقوت حموی و ابنخلکان ۱۵۵ ذکر کردهاند. به نوشته ابنخلّکان، وفات حماد را در زمان خلافت مهدی، یعنی بعد از ۱۵۸، نیز گفتهاند که شاید برای رفع تناقض تاریخی دیدار وی با مهدی باشد. صفدی نیز وفات او را در ۱۶۵ دانسته است. محمد بن کناسه در رثای او اشعاری سرود. ۷ - اوصافحماد شاعری اهل ذوق و راوی با حافظهای قوی بود که تحسین ابوعمرو بن علاء بصری ، سردمدار مکتب راویان بصره، را برانگیخت. او در مقابل ولید بن یزید ادعا نمود که به تعداد هر یک از حروف الفبا، صد قصیده بزرگ میخواند و در نهایت ۲۹۰۰ قصیده خواند و از او جایزه گرفت. او چهرهای دوگانه دارد، از یک سو نخستین کسی است که اشعار عرب را گردآوری کرده و در زمانه خود آگاهترین فرد به کلام عرب است و حکایتهای متعدد درباره تسلط کمنظیر او بر شعر جاهلی و شناخت عمیق او از نقد شعر وجود دارد، [۵۵]
ابوالطیب لغوی، عبدالواحد بن علی، مراتب النحویین، ج۱، ص۸۶.
از سویی دیگر، از قدیمترین تا متأخرترین منابع او را نامطمئن و جاعل میدانند. [۶۰]
Regis Blachere, Histoire de la litterature arabe, Paris ۱۹۵۲،۱۹۶۶، v۱، p۱۰۴.
۷.۱ - عدم پایبندی به اصول اخلاقیسیدمرتضی او را فردی بیدین، دائمالخمر و کذاب دانسته است. پایبندنبودن به اصول اخلاقی، عادت به نوشیدن شراب، متهمبودن به کفر و زندقه و انبوهی از حکایات که بر جعل و افزودن بر شعر دیگران دلالت دارد [۶۳]
ابوالفرج اصفهانی، على بن حسين، الاغانی، ج۶، ص۸۸ـ۹۰.
سبب شده است که ناقدان در روایات او تردید کنند. [۶۵]
شوقی ضیف، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۱۵۳.
[۶۶]
طه حسین، فی الادب الجاهلی، ج۱، ص۱۶۹.
[۶۷]
کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۲۴۶.
رقابت راویانِ دو مکتبِ بصره و کوفه نیز در رواج این اتهامات بیتأثیر نبوده است، چنانکه به گفته ابوالطیب لغوی [۶۸]
ابوالطیب لغوی، عبدالواحد بن علی، مراتب النحویین، ج۱، ص۸۶.
حماد در نزد بصریان نامطمئن و غیرموثق است. از طرف دیگر، مُفَضّل ضبّی، همشهری حماد و از معتبرترین راویان کوفه، نیز درباره وی گفته است که او شعر عرب را چنان فاسد کرد که هیچگاه اصلاح نمیشود. اظهارنظر مُفَضَّل به جملهای تاریخی درباره حماد تبدیل شده است، به شکلی که اغلب شرححالنویسان و ناقدان به آن استناد کردهاند. [۷۳]
حموی، ياقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۳، ص۱۲۰۴.
[۷۴]
مارگلیوث، دیوید سمیوئل، نشأة الشعر العربی، ج۱، ص۱۰۳.
[۷۵]
Regis Blachere, Histoire de la litterature arabe, Paris ۱۹۵۲،۱۹۶۶، v۱، p۱۰۴.
دائرة المعارف ادبیات عرب، ذیل «حماد الراویه». ناصرالدین اسد کوشیده است با دلایل فنی و تاریخی این اظهارنظر را رد کند. ۷.۲ - آسانگیری در پذیرش روایتآسانگیری حماد در پذیرش روایتهای نامعتبر از افراد ناموثق، اصالت روایتهای وی را خدشهدار میکند. وی از سماک بن حرب (متوفی ۱۲۳)، که از راویان بدوی و بسیار ناموثق بود، چندین روایت نقل کرده است. [۷۷]
Regis Blachere, Histoire de la litterature arabe, Paris ۱۹۵۲-۱۹۶۶، v۱، p۱۰۳.
خلف احمر نیز اعتراف کرده که شعر جعلی به حماد میداده و او آنها را به اشعار عرب وارد میکرده است. برخی معاصران معتقدند یکی از دلایل جاعل و ناموثق بودنِ راویان کوفی، نظیر حماد و خلف، اصالت ایرانی و دشمنی آنها با عربهاست. [۸۱]
طه حسین، فی الادب الجاهلی، ج۱، ص۱۷۱.
[۸۲]
شوقی ضیف، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۱۵۳.
۸ - دیدگاه مستشرقاناغلب مستشرقانی که درباره شعر جاهلی پژوهش کردهاند درباره حماد نیز سخن گفتهاند. برخی از آنها راویانی نظیر حماد را از علل عدم صحت شعر جاهلی میدانند. مارگلیوث، [۸۳]
مارگلیوث، دیوید سمیوئل، نشأة الشعر العربی، ج۱، ص۱۰۲ـ ۱۰۳.
نیکلسون، آلوارت [۸۴]
جبوری، یحیی وهیب، المستشرقون و الشعر الجاهلی بین الشک و التوثیق، ج۱، ص۲۹.
[۸۵]
جبوری، یحیی وهیب، المستشرقون و الشعر الجاهلی بین الشک و التوثیق، ج۱، ص۳۶.
و بلاشر، [۸۶]
Regis Blachere, Histoire de la litterature arabe, Paris ۱۹۵۲،۱۹۶۶، v۱، p۱۰۴.
وی را جاعل و کاذب میدانند و معتقدند که هیچ اعتمادی به روایات او نیست.مارگلیوث [۸۷]
مارگلیوث، دیوید سمیوئل، نشأة الشعر العربی، ج۱، ص۱۰۲ـ ۱۰۳.
روایت حماد را از تدوین اشعار عرب به دستور نعمان بن منذر، [۸۸]
ابنجنّی، عثمان بن جنی، الخصائص، ج۱، ص۳۸۷.
ساخته ذهن وی میداند و آنرا کوبیدن میخی بر تابوتِ شعرِ قدیم عرب میخواند. [۸۹]
جبوری، یحیی وهیب، المستشرقون و الشعر الجاهلی بین الشک و التوثیق، ج۱، ص۵۰.
در مقابل، ناصرالدین اسد در مقام دفاع از صحت شعر جاهلی این روایت را چندان دور از ذهن نمیداند. داستانِ مناقشه حماد با مفضّل ضبّی در حضور خلیفه عباسی نیز از بحثانگیزترین حکایتها درباره حماد در بین مستشرقان و معاصران است.مارگلیوث [۹۱]
مارگلیوث، دیوید سمیوئل، نشأة الشعر العربی، ج۱، ص۱۰۳.
و شوقی ضیف [۹۲]
شوقی ضیف، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۱۵۲.
تناقصهای تاریخی آنرا کماهمیت و این گزارش را صحیح میدانند، اما براونلیش [۹۳]
براونلیش، اریش، فی مسألة صحة الشعرالجاهلی، ج۱، ص۱۳۵ـ۱۳۶.
و لایل آنرا به لحاظ تاریخی نادرست میشمارند.۹ - دانش حمادعلاوه بر اتهام جعل، دانش حماد نیز محل تردید قرار گرفته است. برخی معتقدند که وی در عربیت بضاعت اندکی داشت، قرآن را از مصحف آموخته بود (یعنی از زبان استادان و راویان استماع نکرده بود) [۹۵]
شوقی ضیف، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۱۶۰.
و شعر را هم غلط میخواند. حتی اصمعی، همنشین وی، گفته که از حماد فقط سیصد حرف آموختم. [۹۶]
ابوالطیب لغوی، عبدالواحد بن علی، مراتب النحویین، ج۱، ص۸۶.
به گفته ابنندیم از حماد کتابی دیده نشده است، اما مردم از او روایت کردهاند و از آن روایتها، تصنیفاتی پدید آمده است، ولی مسعودی کتابی در تاریخ را اثر او دانسته است. [۱۰۰]
مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۱، ص۱۳.
از اخباری که درباره وی نقل میشود میتوان استنباط کرد که او علاوه بر کتابهایی که خود درباره اخبار و انساب و اشعار دوره جاهلی نوشته، آثاری نیز در اینباره در اختیار داشته است. چنانکه قبل از اینکه به دیدن ولید بن یزید برود دو کتاب شعر قبیله قریش و ثقیف را مطالعه میکند. [۱۰۱]
ابوالفرج اصفهانی، على بن حسين، الاغانی، ج۶، ص۹۴.
[۱۰۲]
الاسد، ناصرالدین، مصادر الشعر الجاهلی و قیمتها التاریخیه، ج۱، ص۱۵۷ـ۱۶۰.
همچنین حماد معلقات سبع طوال را گردآوری کرده است. با این حال، جالب توجه است که در کتب متقدمتر نظیر الفهرست، مراتب النحوییّن و خصوصا الاغانی، که شرححال مبسوط و حکایات بسیاری از حماد آورده است، کوچکترین اشارهای بهاین امر نشده است. بهگفته اصمعی، عمده اشعاری که از امرؤالقیس باقی مانده است به روایتِ حماد است مگر مقداری که به واسطه ابوعمرو بن علاء شنیدهایم. [۱۰۵]
ابوالطیب لغوی، عبدالواحد بن علی، مراتب النحویین، ج۱، ص۸۶.
۱۰ - جانشین حمادخلف احمر بیشترین روایتها را از حماد اخذ کرده بود و از اینرو پس از مرگ حماد جانشین وی شد. [۱۰۷]
صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۱۳، ص۳۵۵.
۱۱ - مطالعه بیشتربرای مطالعه بیشتر به منابع زیر مراجعه شود. [۱۱۰]
ابنقتيبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الشعر و الشعراء، ص۵۲۸.
[۱۱۲]
ابنعساکر، علی بن حسن، تهذیب تاریخ دمشق، ج۴، ص۴۳۰.
۱۲ - فهرست منابع(۱) ابنانباری، نزهةالالباء فی طبقات الادباء، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره (۱۳۸۶/ ۱۹۶۷). (۲) ابنجنّی، الخصائص، چاپ محمدعلی نجار، (قاهره ۱۳۷۲ـ۱۳۷۶/۱۹۵۲ـ ۱۹۵۷)، چاپ افست بیروت. (۳) ابنخلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان. (۴) ابنسلام جُمَحی، طبقات فحول الشعراء، چاپ محمود محمد شاکر، (قاهره ۱۹۵۲). (۵) ابنقتيبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الشعر و الشعراء، چاپ احمد محمد شاکر، (قاهره) ۱۳۸۶ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۶ـ۱۹۶۷. (۶) ابنندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، (تهران). (۷) عبدالواحدبن علی ابوالطیب لغوی، مراتب النحویین، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۲۳/۲۰۰۲. (۸) ابوالفرج اصفهانی، على بن حسين، الاغانی. (۹) ناصرالدین اسد، مصادر الشعر الجاهلی و قیمتها التاریخیه، بیروت ۱۹۸۸. (۱۰) اریش براونلیش، «فی مسألة صحة الشعر الجاهلی»، در دراسات المستشرقین حول صحة الشعر الجاهلی، ترجمها عن الالمانیة و الانکلیزیة و الفرنسیة عبدالرحمان بدوی، بیروت: دارالعلم للملایین، ۱۹۷۹. (۱۱) کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، نقله الی العربیة عبدالحلیم نجار، قاهره ۱۹۷۴. (۱۲) عمرو بن بحر جاحظ، کتاب الحیوان، چاپ عبدالسلام محمدهارون، مصر (۱۳۸۵ـ۱۳۸۹/ ۱۹۶۵ـ ۱۹۶۹)، چاپ افست بیروت. (۱۳) یحیی وهیب جبوری، المستشرقون و الشعر الجاهلی بین الشک و التوثیق، بیروت ۱۹۹۷. (۱۴) عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، المزهر فی علوم اللغة و انواعها، چاپ محمد احمد جادمولی، علیمحمد بجاوی، و محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره. (۱۵) شوقی ضیف، تاریخ الادب العربی، قاهره (۱۹۷۷). (۱۶) صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات. (۱۷) طه حسین، فی الادب الجاهلی، قاهره ۱۹۶۸. (۱۸) علی بن حسین علمالهدی، امالی المرتضی، غرر الفوائد و درر القلائد، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۷۳/۱۹۵۴. (۱۹) عمر فروخ، تاریخ الادبالعربی، بیروت ۱۹۸۵. (۲۰) دیوید سمیوئل مارگلیوث، «نشأة الشعر العربی»، در دراسات المستشرقین حول صحة الشعر الجاهلی. (۲۱) محمد بن عمران مرزبانی، المُوَشَّح، مآخذ العلماء علیالشعراء فی عِدّة انواع من صناعة الشعر، چاپ علیمحمد بجاوی، مصر ۱۹۶۵. (۲۲) یاقوت حموی، معجمالادباء، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳. (۲۳) Regis Blachere، Histoire de la litterature arabe، Paris ۱۹۵۲-۱۹۶۶. (۲۴) Encyclopedia of Arabic literature، ed Julie Scott Meisami and Paul Starkey، London: Routledge، ۱۹۹۸، sv "Hammad al-Rawiya" (by P F Kennedy). (۲۵) EI۲، sv "Hammad al-Rawiya" (by J W Fuck). ۱۳ - پانویس۱۴ - منبع• دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «حماد راویه»، شماره ۶۴۶۸. • پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۲۹۳، برگرفته از مقاله «ابوالقاسم حماد بن سابور راویه». ردههای این صفحه : ادیبان سده دوم(قمری) | درگذشتگان سال 155 (قمری) | درگذشتگان سال 156 (قمری) | درگذشتگان سال 158 (قمری) | درگذشتگان سال 165 (قمری) | راویان اشعار عرب | زادگان سال 75 (قمری) | زادگان سال 95 (قمری) | شخصیتهای قرن 2 (قمری) | لغتشناسان قرن 2 (قمری) | نسبشناسان قرن 2 (قمری)
|