جواهرنامهعنوان کلی آثاری در زمینه شناخت، دستهبندی، معرفی و گزارش خواص دارویی کانیها میباشد. فهرست مندرجات۲ - کتاب الجواهرو کتابالاحجار ۳ - تقسیمات معرفت جواهر ۴ - اشتراک جواهرنامهها با آثار پزشکی ۵ - تقسیمات آثار درباره کانیها ۶ - جواهرنامههای عربی ۶.۱ - آثار دسته نخست ۶.۲ - آثار دسته دوم ۶.۳ - مشهورترین اثر قرن پنجم ۶.۴ - اثر مشهور قرن هفتم ۶.۵ - مهمترین جواهرنامه قرن هشتم ۶.۶ - مهمترین جواهرنامه قرن نهم ۶.۷ - مهمترین جواهرنامه قرن دهم ۶.۸ - جواهرنامههای قرن یازدهم ۶.۹ - آخرین جواهرنامه عربی قرن سیزدهم ۷ - جواهرنامههای فارسی ۷.۱ - جواهرنامههای هند و پاکستان ۷.۲ - کهنترین جواهرنامه فارسی ۷.۳ - کهنترین جواهرنامه فارسی موجود ۷.۴ - تنسوخنامه وتنکسوقنامه ۷.۵ - جواهرنامه های قرن دهم ویازدهم ۷.۶ - جواهرنامه های پس از قرن یازده ۷.۷ - آخرین جواهرنامه های قدیمی ۸ - فهرست منابع ۹ - پانویس ۱۰ - منبع ۱ - دانش کانیشناسیاین آثار، که عموماً به زبانهای فارسی و عربی تألیف شدهاند، امروزه در حیطه دانش کانیشناسی قرار میگیرند. اته [۱]
اته، ج ۱، ستون ۱۴۹۹ـ۱۵۰۱.
و سلان [۲]
سلان، ص ۴۹۹ـ۵۰۱.
نیز آنها را ذیل کانیشناسی معرفی کردهاند. حد فاصل و وجه فارق اینگونه آثار، با تألیفاتی که در زمره آثار «کیمیایی» قرار میگیرند، توجه به کیفیت کانیها و سنگهای قیمتی (جواهرات) و خواص درمانی آنها در کانیشناسی و توجه به چگونگی احتمالی ایجاد دگرگونیهای کیفی مواد در کیمیا (علم الصنعه) است. بر این اساس، برای نمونه در یکی از مهمترین جواهرنامهها به زبان عربی ، یعنی الجماهر فی الجواهر ، تألیف ابوریحان بیرونی ، در باره طلا و نقره ، فلزات و انواع آنها گزارش مفصّلی وجود دارد، [۳]
ابوریحان بیرونی، الجماهر فیالجواهر، ج۱، ص ۳۸۲ـ ۳۹۸.
ولی به نوشته ابنندیم، اهل صنعت (کیمیاگران) کسانی هستند که میکوشند طلا و نقره را جز از اصل آنها به دست آورند.۲ - کتاب الجواهرو کتابالاحجاربخش اصلی آثار مربوط به سنگهای قیمتی (جواهرات) و کانیها با عنوان جواهرنامه یا کتاب الجواهر معرفی شدهاند. بخش دیگر اینگونه آثار با عنوان الاحجار یا کتابالاحجار معرفی شدهاند. پس از ورود مغولان به ایران ، در قرن هفتم چند رساله با عنوان تنسوخ یا تنسوق یا تنکسوقنامه در معرفی کانیها و خواص دارویی و درمانی آنها در زبان فارسی تألیف شد. در میان علوم دوره اسلامی، علمالجواهر از فروع علوم طبیعی، و در کنار علمالمعادن که به بررسی فلزات میپرداخت، به بررسی جواهر اختصاص داشت. ۳ - تقسیمات معرفت جواهردر قرن چهارم، شعیابن فریغون [۵]
شعیابن فریغون، جواهرالعلوم، ج۱، ص ۱۴۴.
معرفت جواهر را در دو بخش جواهر سُفلی و جواهر عُلوی، یکی از فروع فلسفه طبیعی دانسته و آنها را در کنار دانش پزشکی آورده است. طاشکوپری زاده [۶]
احمدبن مصطفی طاشکوپریزاده، مفتاحالسعاده و مصباحالسیاده، ج ۱، ص ۳۰۸.
نیز علمالجواهر را به دو بخش تقسیم نموده است: شناسایی جواهر معدنی زمینی چون الماس و یاقوت، و جواهر دریایی چون مرجان و مروارید . [۷]
حاجیخلیفه، ج ۱، ستون ۶۱۱.
به نوشته قلقشندی [۸]
قلقشندی، ج ۲، ص ۹۷ـ ۹۸.
در قرن نهم، منشیان به حداقلی از آگاهی در باره نفیسترین سنگها احتیاج داشتند تا بتواند آنها را از یکدیگر تمیز دهند. او [۹]
قلقشندی، ج ۲، ص ۹۷ـ ۹۸.
بهترین کتاب در این زمینه را کتاب تیفاشی دانسته است.۴ - اشتراک جواهرنامهها با آثار پزشکیبا توجه به اشتراکهای موضوعی جواهرنامهها با آثار پزشکی، داروشناسی و گیاه ـ داروشناسی، گاه تشابهات و نزدیکیهایی بین این آثار دیده میشود. از دیگر سو، این اشتراک موضوعی باعث شده است تا پارهای از نخستین آگاهیهای دانشمندان دوره اسلامی در باره خواص دارویی کانیها، نه در کتابهای جواهر و احجار، که در آثار داروشناسی یافت شود. یکی از مهمترین این آثار کتاب هیولی الطب فیالحشائش و السموم ، ترجمه عربی کتاب دیوسکوریدس ، است که در آن نزدیک به یکصد کانی شرح داده شده است. [۱۰]
دیوسکوریدس، هیولی الطبّ فیالحشائش و السموم، ج۱، ص ۳۹۹ به بعد.
۵ - تقسیمات آثار درباره کانیهابه طور کلی، درباره کانیها و سنگهای قیمتی، آثار موجود بر دو دستهاند: آثاری که فقط بخش یا بخشهایی از آنها در باره این موضوع است، و آثاری که به کانیها اختصاص دارند، که یا ترجمهاند (از یونانی، عربی و دیگر زبانها) یا تألیف. ۶ - جواهرنامههای عربی۶.۱ - آثار دسته نخستاز جمله آثار دسته نخست، رساله نوزدهم از مجموعه رسائل اخوانالصَّفا (تألیف قرن چهارم) است که در آن به چگونگی تکوین اینگونه کانیها پرداخته شده [۱۱]
اخوانالصفا، رسائل اخوانالصَّفاء و خلاّ نالوفاء، ج ۲، ص ۸۷ ـ۱۱۹.
و در باره چند نمونه از مهمترین آنها، از جمله زمرد و زبرجد ، [۱۲]
اخوانالصفا، رسائل اخوانالصَّفاء و خلاّ نالوفاء، ج۲، ص۱۰۹.
گزارشی آمده است. ظاهراً این بخش از رسائل اخوانالصّفا مفصّلترین نوشته در باره «جواهر» در میان دسته نخست از آثار عربی است. از دیگر آثار این دسته، فصل چهارم کتاب المرشد الی جواهرالاغذیه و قُوی المفردات من الادویه نوشته ابوعبداللّه محمدبن سعید تمیمی (زندگی در قرن چهارم) و فصل ۴۹ از کتاب اُنموزجُ العلوم طِباقاً للمفهوم است. [۱۳]
آلوارت، ج ۱، ص۲۵ـ۲۶.
۶.۲ - آثار دسته دوماز مجموعه آثار دسته دوم به زبان عربی، از لحاظ تاریخی، نخست آثار ترجمه شده از نویسندگان یونانی یا منسوب به آنها اهمیت دارند. نخستین اثر، کتاب خواصالاحجار و نقوشها منسوب به هرمس است. [۱۴]
آلوارت، ج ۵، ص ۴۹۱ـ۴۹۲.
[۱۵]
سزگین، ج ۴، ص ۳۹ـ۴۰.
همچنین است کتابالاحجار یا کتاب نعت الاحجار ارسطو [۱۶]
ریتر، ص ۲ـ۳.
که متن سریانی آن نیز وجود داشته است. [۱۷]
سزگین، ج ۴، ص ۱۰۳.
به افلاطون نیز جواهرنامه ای منسوب است که تنها ترجمه فارسی آن باقی مانده است. از میان آثار موجود به زبان عربی، کهنترین جواهرنامه، کتابالجواهر و الاحجار یا کتابالاحجار و الخِرَز و منافعِها تألیف عطارد بن محمدحاسب ، منجم بغدادی (متوفی ۲۰۶) است و به نوشته عماد عبدالسلام رئوف ، [۱۸]
عماد عبدالسلام رئوف، دراسات فی علم الاحجار الکریمه عندالعرب، ج۱، ص ۷۳.
کتاب خواصالاحجار حنینبن اسحاق [۱۹]
سلان، ص ۵۰۰.
عملاً تحریری از کتاب عطارد، به جز مقدمه آن، است. عماد عبدالسلام رئوف [۲۰]
عماد عبدالسلام رئوف، دراسات فی علم الاحجار الکریمه عندالعرب، ج۱، ص ۷۳ـ۹۷.
بسیاری از شباهتهای متنی- تصویری این دو کتاب را نشان داده است. جواهرنامه کهن دیگر، کتابالاحجار کِندی (متوفی ۲۵۶) میباشد که موجود است. [۲۱]
رمضان ششن، مختارات منالمخطوطات العربیه النادره فی مکتبات ترکیا، ج۱، ص ۷۰۷ـ ۷۰۸.
تقریباً مقارن تألیف کتاب کندی ، یحییبن ماسویه (متوفی ۲۴۳) کتاب الجواهر و صفاتها را در معرفی ۲۱ مادّه کانی نوشت. همچنین رساله کوتاهی از جابربن حیان با عنوان کتاب الاحجار موجود است. [۲۲]
سزگین، ج ۴، ص ۲۳۵.
حسنبن احمد، مشهور به ابنحائک (متوفی ۳۳۴)، کتاب الجوهرتین العتیقتین المائعتین من الصفراء و البیضاء را نوشت [۲۳]
سترستین، ص ۹۶ـ ۹۸.
که در آن به تفصیل به بررسی طلا و نقره پرداخته است. [۲۴]
ابنحائک، الجوهرتین العتیقتین المائعتین من الصفراء و البیضاء، ج۱، ص ۱۵ ـ ۶۵.
از صاحب بن عباد (متوفی ۳۸۵) نیز اثری با عنوان کتابالاحجار موجود است. [۲۵]
رمضان ششن، مختارات منالمخطوطات العربیه النادره فی مکتبات ترکیا، ج۱، ص ۵۳۳.
در قرن چهارم، ابوجعفر احمدبن ابراهیمبن خالد جزار قیروانی (مشهور به ابن جزار ، متوفی ۳۶۹) کتابالاحجار را تألیف کرد که به جز نقلقولهایی از آن در چند کتاب، چیز دیگری از آن نمانده است. [۲۶]
سزگین، ج ۳، ص ۳۰۶.
۶.۳ - مشهورترین اثر قرن پنجممشهورترین اثر قرن پنجم، کتابالجماهر فیمعرفه الجواهر ابوریحان بیرونی است. [۲۷]
ابوریحان بیرونی، الجماهر فیالجواهر.
در قرن ششم، محمدبن عبدالملک بن زهر (متوفی ۵۹۵)، از خاندان ابنزهر، تفسیر مختصر منافعالاحجار لارسطاطالیس را تألیف کرد که از آن نسخهای موجود است. [۲۸]
رمضان ششن، مختارات منالمخطوطات العربیه النادره فی مکتبات ترکیا، ج۱، ص ۷۴۱.
۶.۴ - اثر مشهور قرن هفتمدر اوایل قرن هفتم، شهابالدین ابوالعباس تیفاشی اثر مشهور خود را در معرفی سنگهای گرانبها، با عنوان ازهارالافکار فی جواهرالاحجار، تألیف کرد. این کتاب اثر مهمی در جواهرنامههای پس از خود گذاشت، به گونهای که برای مثال، جواهرنامه بیلکبن محمد قبچاقی، کنزالتجار فی معرفه الاحجار (تألیف ۶۸۱)، عملاً تحریر جدیدی از کتاب تیفاشی است. در اواخر قرن هفتم، عزالدین ابراهیم سویدی کتاب خواصالاحجار من الیواقیت و الجواهر را تألیف کرد [۲۹]
آلوارت، ج ۵، ص ۴۹۱.
[۳۰]
رمضان ششن، مختارات منالمخطوطات العربیه النادره فی مکتبات ترکیا، ج۱، ص ۸۴.
۶.۵ - مهمترین جواهرنامه قرن هشتممهمترین جواهرنامه قرن هشتم نخبالذخائر فی احوال الجواهر ، تألیف ابن اکفانی (متوفی۷۴۹)، است. در همین قرن، شمسالدین محمدبن محمد دمشقی رساله فی الاحجار را تألیف کرد. [۳۱]
رمضان ششن، مختارات منالمخطوطات العربیه النادره فی مکتبات ترکیا، ج۱، ص ۵۲۲.
۶.۶ - مهمترین جواهرنامه قرن نهممهمترین جواهرنامه قرن نهم المقاصد السنیه لمعرفه الاجسام المعدنیه ، تألیف تقیالدین احمدبن علی مقریزی ، تألیف در ۸۲۱ است. [۳۲]
محمدتقی دانشپژوه، فهرست نسخههای خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ج۱۰، ص ۱۷۰۹.
کتاب مجهولالمؤلفی نیز به نام ریاضه الافکار فی خواصالجواهر و الاحجار وجود دارد که در همین قرن نوشته شده است. [۳۳]
سلان، ص۵۰۰ ـ۵۰۱.
دیگر جواهرنامه این قرن دُرّ الانوار فی اسرار الاحجار، تألیف عیسی مرجوشی ، است. [۳۴]
محمدبن ابیالبرکات جوهری نیشابوری، جواهرنامه نظامی، ج۱، ص ۳۸.
همچنین، جلالالدین سیوطی المقاله الیاقوتیه فی انواع الجواهررا تألیف کرده است. [۳۵]
محمدبن ابیالبرکات جوهری نیشابوری، جواهرنامه نظامی، ج۱، ص ۳۸.
۶.۷ - مهمترین جواهرنامه قرن دهممهمترین جواهرنامه قرن دهم معدن الجواهر فی معرفه الجواهر، تألیف حسینبن علی بیهقی ، میباشد که به چاپ نیز رسیده است. [۳۶]
چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۵ ش.
۶.۸ - جواهرنامههای قرن یازدهماز قرن یازدهم، این جواهرنامهها را میشناسیم: تحلیه البصائر للتمشیه علی الجواهر، تألیف احمد شناوری (متوفی ۱۰۲۵) [۳۷]
محمدبن ابیالبرکات جوهری نیشابوری، جواهرنامه نظامی، ج۱، ص ۳۹.
جواهرنامهای مجهولالمؤلف به نام سرّالاسرار فی معرفه الجواهر [۳۸]
سلان، ص ۵۰۱.
؛ و قَطْفالازهار فی خصائصالمعادن و الاحجار از احمدبن عوض مغربی . [۳۹]
ابنماسویه، کتابالجواهر و صفاتها، ج۱، ص ۵.
۶.۹ - آخرین جواهرنامه عربی قرن سیزدهمیکی از آخرین جواهرنامههای موجود عربی، الاحجار و المعدنیات تألیف حاج احمدخان سرتیپ کبابی شیرازی است که در قرن سیزدهم در ایران تألیف شده است. [۴۰]
محمدتقی دانشپژوه، فهرست نسخههای خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ج ۱۷، ص ۳۵۹.
از تاریخ تألیف این جواهرنامهها خبری نداریم: جواهرالاسرار فی معارفالاحجار از شیخ علاءالدین قمری، [۴۱]
محمدتقی دانشپژوه، فهرست نسخههای خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ج ۸، ص ۷۴۳.
کتاب اللا´لی المضیه فی خواصالجواهر و الاحجار الملوکیه از مؤلفی ناشناس [۴۲]
سلان، ص۵۰۰.
و نزهه الابصار فی خواصالاحجار از مؤلفی ناشناس. [۴۳]
رمضان ششن، مختارات منالمخطوطات العربیه النادره فی مکتبات ترکیا، ج۱، ص ۹۲۱.
۷ - جواهرنامههای فارسیآثار فارسی متعددی وجود دارد که بخشهایی از آنها به معرفی و شناسایی سنگهای گرانبها اختصاص یافته است، از جمله طبیعیات دانشنامه علائی تألیف ابنسینا ، [۴۴]
ابنسینا، طبیعیات دانشنامه علائی، ج۱، ص ۷۳ـ۷۷.
فرّخنامه تألیف جمالی یزدی (تألیف اواخر قرن ششم)، [۴۵]
مطهربن محمد جمالی یزدی، فرّخنامه، ج۱، ص ۱۸۸ـ۲۰۹.
جامعالعلومفخرالدین رازی [۴۶]
محمدبن عمر فخررازی، جامعالعلوم، ج۱، ص ۳۱۹ـ۳۲۴.
و نوادرالتبادر لتحفه البهادر از شَمسالدین دُنیسری. [۴۷]
محمدبن ایوب دنیسری، نوادر التبادر لتحفه البهادر، ج۱، ص ۱۵۱ـ۱۶۳.
۷.۱ - جواهرنامههای هند و پاکستانآثاری که به زبان فارسی، از قرن نهم به بعد در شبهقاره هند و پاکستان در باره جواهرات و جواهرنامهها پدید آمد، به مراتب بیش از آن چیزی است که تا پیش از آن در زبان فارسی موجود بود. از جمله متون چند دانشی این دوره، که بخش بزرگی از آنها به سنگهای گرانبها اختصاص دارد، جواهرالعلوم همایونی است که محمدفاضلبن علی سمرقندی آن را در دوران پادشاهی همایون بابری و در حدود ۹۶۲ تألیف کرده است. [۴۸]
عبدالمقتدر، ج ۹، ص ۱۴۴ـ۱۵۰.
مهمترین اثر در گروه آثار چند دانشی، که بزرگترین حجم را به این موضوع اختصاص داده، گنج بادآورده صاحبقرانی تألیف حکیم امان اللّه خان کابلی (متوفی ۱۰۴۶) است. [۴۹]
احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، ج ۵، ص ۳۶۶۲.
کتاب دیگر در این زمینه، عقول عَشره از محمد براری امیبن جمشیدبن جباری، تألیف ۱۰۴۷ (در دوران حکومت شاه جهان ) میباشد. [۵۰]
عبدالمقتدر، ج ۹، ص ۱۶۹ـ۱۷۰.
در چند کتاب دیگر نیز بخشهایی در باره سنگهای گرانبها وجود دارد که البته از تاریخ تألیف آنها خبر نداریم [۵۱]
محمدتقی دانشپژوه، ۱۳۳۹ ش، ج۱، ص ۲۲۸ـ۲۳۱.
[۵۲]
اته، ج ۱، ستون ۱۲۹۲ـ۱۲۹۳.
۷.۲ - کهنترین جواهرنامه فارسیدر میان آثاری که اختصاصاً برای معرفی سنگهای قیمتی تألیف شدهاند، یکی احجار هرمس است که عیناً ترجمه فارسی خواصالاحجار و نقوشها منسوب به هرمس میباشد. [۵۳]
محمدتقی دانشپژوه، فهرست نسخههای خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ج ۸، ص ۴۶ـ۵۰.
[۵۴]
احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، ج ۵، ص ۳۸۰۶.
ترجمه فارسی متنی منسوب به افلاطون با عنوان جواهرنامه نیز امروزه در دست است، اگرچه از متن واسط، که قاعدتاً باید به زبان عربی باشد، اطلاعی نیست. [۵۵]
احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، ج ۵، ص ۳۸۱۶.
کهنترین اثر فارسی در باره جواهرات، مقالهای از نصربن یعقوب دینوری ، دانشمند و نویسنده قرن چهارم، بوده که ابوریحان بیرونی [۵۶]
ابوریحان بیرونی، الجماهر فیالجواهر، ج۱، ص ۱۰۳.
بهصراحت به فارسی بودن آن اشاره کرده است.۷.۳ - کهنترین جواهرنامه فارسی موجودکهنترین جواهرنامه فارسی موجود، که اختصاصاً به معرفی سنگهای گرانبها پرداخته، جواهرنامه نظامی است. [۵۷]
محمدبن ابیالبرکات جوهری نیشابوری، جواهرنامه نظامی.
از ازهارالافکار تألیف تیفاشی، که حدود نیم قرن پس از جواهرنامه نظامی تألیف شده است، ترجمهای فارسی از مترجمی نامعلوم وجود دارد. [۵۸]
ایوانوف، ص ۷۴۸.
[۵۹]
استوری، ج ۲، بخش ۳، ص ۴۴۹.
در تمامی این جواهرنامهها و نیز جواهرنامههایی که پس از این به فارسی تألیف شدهاند، نقلقولی از الجماهر بیرونی دیده میشود. [۶۰]
محمدتقی دانشپژوه، ۱۳۵۳ ش، ج۱، ص ۱۱۹ـ۱۲۷.
۷.۴ - تنسوخنامه وتنکسوقنامهدو جواهرنامهای که با نام تنسوخنامه به فارسی تألیف شدهاند، متعلق به قرن هفتماند. یکی، تنسوخنامه ایلخانی از نصیرالدین طوسی و دیگری، تنکسوقنامه رشیدالدین فضلاللّه همدانی . [۶۱]
رشیدالدین فضلاللّه، تنکسوقنامه، ج۱، ص ۱ـ۱۰.
عرایسالجواهر و نفایسالاطایب، نوشته ابوالقاسم عبداللّه کاشانی، متعلق به پایان قرن هفتم و آغاز قرن هشتم است [۶۲]
ایرج افشار و محمدتقی دانشپژوه، فهرست كتابهای خطی كتابخانه ملی ملك، ج۴.
(تنسوخنامه ایلخانی) شگرفنامه ایلخانی [۶۳]
احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، ج ۵، ص ۳۸۶۶.
جواهرنامه دیگری است از مؤلفی مجهول و احتمالاً متعلق به دوره ایلخانان . در اوایل قرن نهم، حاجیزین عطار جواهرنامه خود را تألیف کرد. [۶۴]
احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، ج ۵، ص ۳۸۱۸.
به نظر میرسد جواهرنامه منسوب به زینالدین محمد جامی ، [۶۵]
احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، ج ۵، ص ۳۸۱۶.
همین کتاب باشد. دیگر جواهرنامه قرن نهم، گوهرنامه تألیف محمدبن منصور دشتکی [۶۶]
ایرج افشار و محمدتقی دانشپژوه، فهرست كتابهای خطی كتابخانه ملی ملك، ج۴.
است.۷.۵ - جواهرنامه های قرن دهم ویازدهممحمداشرف حسینی رستمداری در قرن دهم جواهرنامه همایونی را به نام ظهیرالدین محمد بابر و پسرش همایون تألیف کرد. [۶۷]
عبدالمقتدر، ج ۱۱، ص ۸۳ ـ۸۴.
[۶۸]
احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، ج ۵، ص ۳۸۲۱.
جواهرنامه حکیم محمدبن مبارک قزوینی نیز در همین قرن تألیف شد [۶۹]
استوری، ج ۲، بخش ۳، ص ۴۵۲.
[۷۰]
احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، ج ۵، ص ۳۸۱۹.
معرفت جواهر از محمد دایم احتمالاً در اوایل قرن یازدهم تألیف شده است. [۷۱]
احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، ج ۵، ص ۳۹۱۹.
در قرن یازدهم، رشیدای عباسی مهمترین مثنوی زبان فارسی را در باره سنگهای گرانبها با نام جواهرالاسرار در هشت باب و سه هزار بیت سرود. [۷۲]
احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، ج ۵، ص ۳۸۱۵.
در این قرن، همچنین تعدادی از مهمترین جواهرنامههای فارسی، در شبهقاره هند تألیف شدند، که عبارتاند از: مجموعه الصنایع از میریحیی یا حکیم فیلسوف مغربی [۷۳]
عبدالمقتدر، ج ۱۱، ص ۸۴- ۸۵.
[۷۴]
اته، ج ۱، ستون ۱۵۰۱ ـ ۱۵۰۳.
، تکمیلالصناعه (احتمالاً) از مؤلفی نامعلوم [۷۵]
عبدالمقتدر، ج ۹، ص ۱۷۶.
، گوهرشناسی از نجمالدین اسکندر حسینی آملی [۷۶]
احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، ج۵، ص۳۹۱۰.
و جواهرنامه حزین لاهیجی . [۷۷]
احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، ج ۵، ص ۳۸۱۷.
۷.۶ - جواهرنامه های پس از قرن یازدهاز جواهرنامههایی که پس از قرن یازدهم تألیف شدهاند، باید از جواهرنامه معینالدین رفیع ، [۷۸]
احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، ج ۵، ص۳۸۲۰.
جواهرنامه امینالدینخان حسینی هروی [۷۹]
احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، ج ۵، ص ۳۸۱۴.
و معرفه الجواهر از محمد باقربن محمدکاظم شریف کاخْکی [۸۰]
احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، ج ۵، ص ۳۹۱۹.
یاد کرد. جواهرنامه های متعددی نیز وجود دارد که از نام مؤلف آنها اطلاعی در دست نیست [۸۱]
احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، ج ۵، ص۳۸۲۰ـ ۳۸۲۱.
[۸۲]
محمدتقی دانشپژوه، فهرست نسخههای خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ج ۹، ص ۸۵۴.
[۸۳]
اته، ج ۱، ستون ۱۵۰۰.
چند نسخه خطی از جواهرنامهای مجهولالمؤلف با ساختاری در دوازده باب باقی مانده است که تألیف آن را گاه به ابوالبرکات نیشابوری [۸۴]
احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، ج ۵، ص ۳۸۲۰.
و گاه به خواجه نصیرالدین طوسی [۸۵]
تقی بینش، درباره جواهرنامه خواجه نصیرالدین طوسی، ج۱، ص ۱۸۸ـ۱۹۰.
نسبت دادهاند.۷.۷ - آخرین جواهرنامه های قدیمیتا تألیف کتابهایی براساس دانش جدید جواهرشناسی در ایران ، دو کتاب دیگر نگاشته شد: نخست، جواهرنامه یا احجار گرانبها تألیف شخصی فرانسوی به نام رامبوسن که محمدکاظم، از شاگردان مدرسه دارالفنون تهران، آن را به فارسی ترجمه کرد [۸۶]
ایرج افشار و محمدتقی دانشپژوه، فهرست كتابهای خطی كتابخانه ملی ملك، ج ۲، ص ۱۹۶ـ۱۹۷.
[۸۷]
احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، ج ۵، ص ۳۸۱۹ـ۳۸۲۰.
دوم، جواهرنامه تألیف عباس اقبال آشتیانی . [۸۸]
ایرج افشار، ص ۲۷۷.
۸ - فهرست منابع(۱) ابنحائك، الجوهرتین العتیقتین المائعتین من الصفراء و البیضاء، نسخه خطی كتابخانه اوپسالا سوئد، ش ۲۰۴، لوح فشرده تهیه شده در كتابخانه اسكندریه مصر، ۱۴۲۵/۲۰۰۵، موجود در كتابخانه بنیاد دایره المعارف اسلامی؛ (۲) ابنسینا، طبیعیات دانشنامه علائی، چاپ محمد مشكوه، تهران ۱۳۵۳ ش؛ (۳) ابنماسویه، كتابالجواهر و صفاتها، چاپ عماد عبدالسلام رئوف، قاهره ۱۹۷۶؛ (۴) ابنندیم (تهران)؛ (۵) ابوریحان بیرونی، الجماهر فیالجواهر، چاپ یوسفالهادی، تهران ۱۳۷۴ ش؛ (۶) اخوانالصفا، رسائل اخوانالصَّفاء و خلاّ نالوفاء ، چاپ عارف تامر، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵؛ (۷) ایرج افشار، « در باره رساله جواهر عباس اقبال آشتیانی»، رهآورد، ش ۴۵ (پاییز ۱۳۷۶)؛ (۸) ایرج افشار و محمدتقی دانشپژوه، فهرست كتابهای خطی كتابخانه ملی ملك ، ج ۲، تهران ۱۳۵۴ ش؛ (۹) تقی بینش، « در باره جواهرنامه خواجه نصیرالدین طوسی»، در نسخههای خطی: نشریه كتابخانه مركزی دانشگاه تهران، دفتر ۲، زیرنظر محمدتقی دانشپژوه و ایرج افشار، تهران ۱۳۴۱ ش؛ (۱۰) مطهربن محمد جمالی یزدی، فرّخنامه: دائره المعارف علوم و فنون و عقائد ، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۶ ش؛ (۱۱) محمدبن ابیالبركات جوهری نیشابوری، جواهرنامه نظامی ، چاپ ایرجافشار، با همكاری محمدرسول دریاگشت، تهران ۱۳۸۳ ش؛ (۱۲) حاجیخلیفه؛ (۱۳) محمدتقی دانشپژوه، « الجماهر بیرونی و تأثیر آن در جواهرنامههای فارسی»، در یادنامه بیرونی: مجموعه سخنرانیهای فارسی، تهران: شورای عالی فرهنگ و هنر، مركز مطالعات و هماهنگی فرهنگی، ۱۳۵۳ ش؛ (۱۴) همو، فهرست نسخههای خطی كتابخانه دانشكده ادبیات، تهران ۱۳۳۹ ش؛ (۱۵) همو، فهرست نسخههای خطی كتابخانه مركزی دانشگاه تهران، تهران، ج ۸ ، ۱۳۳۹ ش، ج ۹، ج ۱۰، ۱۳۴۰ ش، ج ۱۷، ۱۳۶۴ ش؛ (۱۶) محمدبن ایوب دُنیسری، نوادر التبادر لتحفه البهادر ، چاپ محمدتقی دانشپژوه و ایرج افشار، تهران ۱۳۵۰ ش؛ (۱۷) دیوسكوریدس، هیولی الطبّ فیالحشائش و السموم ، ترجمه اِصْطِفَنبن بَسیل و اصلاح حنینبن اسحاق، چاپ سزار ا. دوبلر و الیاس تِرِس، تطوان ۱۹۵۲؛ (۱۸) رشیدالدین فضلاللّه، تنكسوقنامه، یا، طب اهل ختا ، چاپ عكسی از نسخه خطی مجموعه ایاصوفیه، ش ۳۵۹۶، تهران ۱۳۵۰ ش؛ (۱۹) رمضان ششن، مختارات منالمخطوطات العربیه النادره فی مكتبات تركیا ، استانبول ۱۹۹۷؛ (۲۰) شعیابن فریغون، جواهرالعلوم ، چاپ عكسی از نسخه خطی كتابخانه طوپقاپیسرای استانبول، مجموعه احمد ثالث، ش ۲۷۶۸، فرانكفورت ۱۴۰۵/۱۹۸۵؛ (۲۱) احمدبن مصطفی طاشكوپریزاده، كتاب مفتاحالسعاده و مصباحالسیاده ، ج ۱، حیدرآباد، دكن ۱۳۹۷/۱۹۷۷؛ (۲۲) عماد عبدالسلام رئوف، دراسات فی علم الاحجار الكریمه عندالعرب ، بغداد ۱۴۲۵/۲۰۰۴؛ (۲۳) محمدبن عمر فخررازی، جامعالعلوم ( ستّینی )، چاپ علی آلداود، تهران ۱۳۸۲ ش؛ (۲۴) قلقشندی؛ (۲۵) احمد منزوی، فهرستواره كتابهای فارسی ، تهران ۱۳۷۴ ش ـ ؛ (۲۶) ـ Abdul Muqtadir, Catalogue of the Arabic and Persian manuscripts in the Oriental Public Library at Bankipore , Patna, IX , ۱۹۲۵, XI,۱۹۲۷; (۲۷) W. Ahlwardt, Verzeichniss der arabischen Handschriften der koniglichen Bibliothek zu Berlin , Berlin ۱۸۸۷-۱۸۹۹; (۲۸) Hermann Ethe, Catalogue of Persian manuscripts in the Library of the India Office, Oxford ۱۹۰۳-۱۹۳۷; (۲۹) Vladimir Ivanov, Concise descriptive catalogue of the Persian manuscripts in the collection of the Asiatic Society of Bengal, Calcutta ۱۹۸۵; (۳۰) Helmut Ritter, "Orientalische Steinbucher", Istanbuler Mitteilungen , vol.۳ (۱۹۳۵); (۳۱) Fuat Sezgin, Geschichte des arabischen Schrifttums , Leiden ۱۹۶۷- ; (۳۲) M.Le Baron de Slane, Catalogue des manuscrits arabes, Paris ۱۸۸۳-۱۸۹۵; (۳۳) Charles Ambrose Storey, Persian literature: a bio-bibiographical survey , vol.۲, pt. ۳, Leiden ۱۹۷۷; (۳۴) Karl Vilhelm Zettersteen, Die arabischen, persischen und turkischen Handschriften der Universitatsbibliothek zu Uppsala , Uppsala ۱۹۳۰. ۹ - پانویس
۱۰ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جواهرنامه»، شماره ۵۱۷۱. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه جهان اسلام
|