جبرئیل بن بختیشوعجبرئیل بن بُخْتیشوع، از پزشکان معروف خاندان نَسطوری بختیشوع و یکی از کسانی که سهم بسیار مهمی در ترجمة آثار پزشکی از سریانی و یونانی به عربی داشته است. ۱ - خاندانپدر جبرئیل از پزشکان مشهور زمان خود و رئیس بیمارستان جندیشاپور بود که در ۱۷۱ برای معالجة هارون الرشید به بغداد فرا خوانده شد و به سبب موفقیت در معالجة او، به ریاست پزشکان دربار منصوب گردید. [۱]
علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء، ج۱، ص۱۰۰ـ۱۰۱.
۲ - طبابت دربار عباسیانبه نوشته صَفَدی جبرئیل با پیوستن به جعفر برمکی (متوفی ۱۸۷)، وزیر هارون الرشید، به دربار هارون راه یافت. بنا به روایتی که بسیاری از منابع آن را ذکر کرده اند، [۵]
علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء، ج۱، ص۱۳۴.
در ۱۷۵ پدر جبرئیل در پاسخ به جعفر برمکی که از او خواسته بود پزشکی ماهر را به او معرفی کند، فرزندش جبرئیل را معرفی کرد. از این راه جبرئیل به درباریان پیوست و پس از مرگ پدرش به ریاست پزشکان برگزیده شد و به ثروت و محبوبیت فراوانی دست یافت. [۸]
علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء، ج۱، ص۱۳۴ـ ۱۳۵.
[۱۰]
ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۱، ص۱۸۲.
او همچنین به دستور هارون الرشید بیمارستانی در بغداد احداث کرد. [۱۱]
علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء، ج۱، ص۳۸۳.
[۱۲]
گری لایزر، «آموزش پزشکی در سرزمینهای اسلامی از قرن اول تا هشتم هجری»، ج۱، ص۶۶.
۳ - در بند زندانطی سالهای حضور جبرئیل در دربار هارون، ماجرای مشهور تشخیص نادرست جبرئیل و در نتیجه ناتوانی او در معالجة هارون پیش آمد که مورخان و نویسندگان آن را نقل کرده اند. [۱۴]
علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء، ج۱، ص۱۴۰ـ۱۴۱.
[۱۶]
محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۱۴.
[۱۷]
ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۱، ص۱۸۳.
در پی این واقعه، هارون جبرئیل را زندانی کرد و حتی دستور قتل او را داد. به نوشته برخی از مورخان و نویسندگان [۱۹]
علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء.
[۲۱]
ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۱، ص۱۸۳.
فضل بن ربیع (متوفی ۲۰۸)، وزیر سیاستمدار هارون و امین (پسر هارون الرشید)، این فرمان را نادیده گرفت و جبرئیل جان به در برد، اما به نوشته طبری هارون در ۱۹۳، در همان روزی که دستور قتل جبرئیل را داد، درگذشت. فضل بن ربیع پس از مرگ هارون، جبرئیل را به خدمت امین در آورد. [۲۳]
علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء، ج۱، ص۱۴۱.
[۲۵]
ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۱، ص۱۸۳.
با کشته شدن امین و آغاز خلافت مأمون (۱۹۸ـ ۲۱۸) جبرئیل زندانی شد [۲۶]
علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء، ج۱، ص۱۴۱.
[۲۸]
ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۱، ص۱۸۳.
اما در حدود ۲۰۲ـ۲۰۳ برای درمان حسن بن سهل (متوفی ۲۳۶)، وزیر مأمون، عفو و آزاد گردید [۲۹]
علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء، ج۱، ص۱۴۱.
) و در ۲۰۵ با معالجة مأمون، جایگاه از دسته رفتة خود را در دربار عباسی بازیافت. [۳۱]
علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء، ج۱، ص۱۴۱ـ۱۴۲.
[۳۳]
ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۱، ص۱۸۳.
۴ - مرگ جبرئیلجبرئیل در ۲۱۳ در پی بیماری سختی درگذشت. جسد او را با تشییع باشکوهی در دیر مارْسَرْجِس در مدائن دفن کردند. [۳۴]
علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء، ج۱، ص۱۴۲.
وی در وصیتنامه اش، مأمون را وصی خود قرار داد و مأمون نیز اجرای مُفاد وصیتنامه را به فرزند جبرئیل، بختیشوع ، که او نیز پزشک بود، سپرد. بختیشوع به تعمیر دیر پرداخت و راهبان را در آنجا گرد آورد. [۳۶]
علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء، ج۱، ص۱۴۳.
بغدادی [۳۸]
یوسف افندی غنیمه بغدادی، «بختیشوع الطبیب النسطوری و اُسرته»، المشرق، سال ۸، ش ۲۳ (کانون الاول ۱۹۰۵). ص ۱۰۹۷ـ ۱۱۰۵
گزارشی درباره زندگی و آثار جبرئیل تهیه کرده است.۵ - جایگاه پزشکی جبرئیل۵.۱ - رئیس پزشکاننقش جبرئیل از جهات مختلف شایان بررسی است؛ به عنوان رئیس پزشکان دربار هارون و همنشین با خلیفه، به عنوان پزشکی صاحب تألیف در حوزة پزشکی و به عنوان کسی که در انتقال دانش پزشکی به جهان اسلام سهمی بر عهده داشت. نقل قولهای متعددی از جبرئیل درباره گفتگوهایش با هارون و اطرافیان او و آنچه در دربار اتفاق میافتاده وجود دارد. [۴۰]
محمدبن عبدوس جهشیاری، کتاب الوزراء و الکتّاب، ج۱، ص۱۴۴ـ ۱۴۵.
او آثار متعددی در پزشکی تألیف کرده که چند تا از آنها از بین رفته و تعدادی نیز باقیمانده است. این کتابها مرجع بسیاری از دانشمندان و پزشکان پس از جبرئیل بوده و سخنان بسیاری نیز از او در متون متأخر نقل شده است. [۴۱]
، محمدبن موسی دمیری، حیاة الحیوان الکبری، ج۱، ص۴۸۳،۶۳۳.
از میان پزشکان اسلامی بیش از همه پزشک مشهور، محمدبن زکریای رازی، آرای متعددی از جبرئیل نقل کرده است [۴۲]
محمدبن زکریا رازی، کتاب الحاوی فی الطب ج ۳، ص ۱۲۹ـ۱۳۰، ج ۵، ص ۱۷۹، ج ۷، ص ۲۹۹، ج ۱۰، ص ۱۷۱، ۲۰۶
. نقل قولهای رازی، باتوجه به ماهیت آنها و ذکر انواع خاص داروها در آنها، احتمالاً برگرفته از کنّاش جبرئیل است، یعنی از کتابی که به دست ما نرسیده است.۵.۲ - تالیف و ترجمه آثار پزشکیجبرئیل همچون بسیاری از اعضای خاندان بختیشوع در انتقال دانش پزشکی به جهان اسلام نیز سهم مهمی داشت. کوششهای این افراد بخشی از رویکرد عظیم دانشمندان و مترجمان اسلامی در انتقال علوم از سایر سرزمینها، به ویژه از متون یونانی، بود که به نهضت ترجمه مشهور است. به پیشنهاد جبرئیل، هارون الرشید برای فراهم آوردن متون پزشکی یونانی گروهی را به امپراتوری روم فرستاد و با کمک مالی به مترجمان، آنان را به ترجمة این آثار گماشت. این فعالیت جبرئیل در دورة مأمون نیز ادامه یافت. [۴۳]
دلیسی اونز اولیری، انتقال علوم یونانی بعالم اسلامی، ج۱، ص۲۴۹.
[۴۴]
مقدمة مایرهوف، ص ۱۶، حنین بن اسحاق، کتاب العشر مقالات فی العین، قاهره ۱۹۲۸.
حنین بن اسحاق، پزشک و مترجم مشهور که در طب بالینی از شاگردان جبرئیل [۴۵]
الگود، ص ۱۰۶
و مورد علاقه و لطف استاد بود [۴۷]
الگود، ص ۱۰۶
[۴۸]
علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء، ج۱، ص۱۷۴ـ۱۷۵.
به تشویق و درخواست جبرئیل بعضی از آثار جالینوس را، که جبرئیل بسیار به آنها علاقه داشت، ترجمه کرد. نخستین کتابی که حنین از آثار جالینوس ترجمه کرد کتاب فی اصناف الحُمَّیات بود که آن را به جبرئیل اهدا کرد [۴۹]
حنین بن اسحاق، «رسالة حنین بن اسحق درباره آثار جالینوس»، ج۱، ص۳۸۰، تهران ۱۳۵۵ ش.
[۵۰]
الگود، ص ۱۰۶
[۵۱]
۳۸۰، ۳۸۹، ج۱، ص۳۷۶، ۴۰۴، ۴۰۹ـ۴۱۰، حنین بن اسحاق، «رسالة حنین بن اسحق درباره آثار جالینوس»، تهران ۱۳۵۵ ش.
ایوب رُهاوی، دیگر پزشک و مترجم این دوران، نیز مقالاتی برای جبرئیل ترجمه کرد [۵۲]
الگود، ص ۳۷۹، ۳۸۳، ۴۱۱
۶ - مدح جبرئیل توسط ابونواسابونواس، شاعر مشهور دورة عباسی، شعری در مدح جبرئیل سروده [۵۳]
حسن بن هانی ابونواس، دیوان ابی نوّاس. ص ۱۴۷
که شهرت یافته و نویسندگان دیگری، از جمله ابن رقیق و صفدی ، آن را نقل کرده اند. همچنین، ابوالفرج اصفهانی نیز شعری از مأمون در مدح جبرئیل نقل کرده که فقط ابن فضل اللّه عمری [۵۶]
ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، سفر ۹، ص ۱۸۵ـ۱۸۶
آن را گزارش کرده و در سایر منابع، از جمله خود آثار ابوالفرج، دیده نمیشود.آثار: صفات نافعة کتبها للمأمون [۵۷]
سزگین، ج ۳، ص ۲۲۶
، رسالة الی المأمون فی المطعم و المشرب [۵۹]
سزگین، ج ۳، ص ۲۲۶
[۶۰]
محمدتقی دانش پژوه، «گزارش سفر پاریس»، ج۱، ص۲۸۱.
[۶۱]
اسامه ناصر نقشبندی، مخطوطات الطب و الصیدلة و البیطرة فی مکتبة المتحف العراقی، ج۱، ص۱۵۶.
کتاب فی الباه [۶۲]
محمدتقی دانش پژوه، «گزارش سفر پاریس»، ج۱، ص۲۸۱.
مقالة فی العین/ کتاب طب العین [۶۳]
همان مقدمه، ص ۱۲، حنین بن اسحاق، کتاب العشر مقالات فی العین، قاهره ۱۹۲۸.
[۶۴]
سزگین، ج ۳، ص ۲۲۶
و رسالة الی المأمون یأمره بما اجتمعت علیه فلاسفة الروم و الفرس [۶۵]
سزگین، ج ۵، ص ۴۰۹
. تاکنون از رسالة مختصرة فی الطب، کتاب فی صنعة البخور، کتاب فی الزینة، کنّاش، و کتاب المدخل الی صناعة المنطق او نسخه ای به دست نیامده است. سزگین [۶۶]
سزگین ج ۳، ص ۲۲۶
با استنباطی از نوشته رازی [۶۷]
محمدبن زکریا رازی، کتاب الحاوی فی الطب، ج ۱، ص ۲۴۳
رساله ای به نام ورم الخُصی را نیز به او نسبت داده است.فؤاد سید [۶۸]
ابن جلجل، طبقات الاطباء و الحکماء، پانویس،ج۱، ص۶۴.
به اشتباه، الروضة الطبیة، کتاب چاپ شدة عبیداللّه بن جبرئیل بن بختیشوع، یکی دیگر از افراد خاندان بختیشوع، را از جبرئیل دانسته است.۷ - منابع(۱) ابن ابی اصیبعه ، عیون الانباء فی طبقات الاطباء ، چاپ نزار رضا، بیروت ( ۱۹۶۵ ) . (۲) ابن جلجل ، طبقات الاطباء و الحکماء ، چاپ فؤاد سید، قاهره ۱۹۵۵. (۳) ابن رقیق ، قطب السرور فی اوصاف الخمور ، چاپ احمد جندی ، دمشق ?( ۱۹۶۹ ) . (۴) ابن عبری ، تاریخ مختصرالدول ، چاپ انطون صالحانی یسوعی ، بیروت ۱۹۵۸. (۵) ابن فضل اللّه عمری ، مسالک الابصار فی ممالک الامصار ، چاپ عکسی از نسخة خطی کتابخانة سلیمانیة استانبول ، مجموعة ایاصوفیه ، سفر ۹، ش ۳۴۲۲، چاپ فؤاد سزگین ، فرانکفورت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۶) حسن بن هانی ابونواس ، دیوان ابی نوّاس : الخمریّـات ، چاپ فوزی عطوی ، بیروت ?( ۱۹۷۱ ) . دلیسی اونز اولیری ، (۷) انتقال علوم یونانی بعالم اسلامی ، ترجمة احمد آرام ، تهران ۱۳۴۲ ش . (۸) یوسف افندی غنیمه بغدادی ، «بختیشوع الطبیب النسطوری و اُسرته »، المشرق ، سال ۸ ، ش ۲۳ (کانون الاول ۱۹۰۵). (۹) محمدبن عبدوس جهشیاری ، کتاب الوزراء و الکتّاب ، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۱۰) حنین بن اسحاق ، «رسالة حنین بن اسحق در بارة آثار جالینوس »، ترجمة مهدی محقق ، در مهدی محقق ، بیست گفتار در مباحث علمی و فلسفی و کلامی و فرق اسلامی ، تهران ۱۳۵۵ ش . (۱۱) همو، کتاب العشر مقالات فی العین ، چاپ ماکس مایرهوف ، قاهره ۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ( بی تا. ) . (۱۲) محمدتقی دانش پژوه ، «گزارش سفر پاریس »، کتابداری ، دفتر ۹ (۱۳۶۲ ش ). (۱۳) محمدبن موسی دمیری ، حیاة الحیوان الکبری ، قاهره ۱۳۹۰/۱۹۷۰، چاپ افست قم ۱۳۶۴ ش . (۱۴) محمدبن احمد ذهبی ، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام ، چاپ عمر عبدالسلام تدمری ، حوادث و وفیات ۱۹۱ـ۲۰۰ ه ، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۸. (۱۵) محمدبن زکریا رازی ، کتاب الحاوی فی الطب ، حیدرآباد دکن ۱۳۷۴ـ۱۳۹۰/ ۱۹۵۵ـ۱۹۷۱. (۱۶) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی ، تاریخ الخلفاء ، چاپ قاسم شماعی رفاعی و محمد عثمانی ، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶. (۱۷) صفدی . (۱۸) طبری ، تاریخ (بیروت ). (۱۹) علی بن یوسف قفطی ، تاریخ الحکماء ، و هو مختصرالزوزنی المسمی بالمنتخبات الملتقطات من کتاب اخبار العلماء باخبارالحکماء ، چاپ لیپرت ، لایپزیگ ۱۹۰۳. (۲۰) گری لایزر، «آموزش پزشکی در سرزمینهای اسلامی از قرن اول تا هشتم هجری »، ترجمة هوشنگ اعلم ، تحقیقات اسلامی ، سال ۱، ش ۱ (بهار ـ تابستان ۱۳۶۵). (۲۱) اسامه ناصر نقشبندی ، مخطوطات الطب و الصیدلة و البیطرة فی مکتبة المتحف العراقی ، بغداد ۱۹۸۱. (۲۲) Cyril L. Elgood, A medical history of Persia and the eastern caliphate, Cambridge ۱۹۵۱. (۲۳) Fuat Sezgin, Geschichte des arabischer Schrifttums, Leiden ۱۹۶۷-۱۹۸۴. ۸ - پانویس
۹ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جبرئیل بن بُخْتیشوع»، شماره۴۴۷۷. |