تقیالدین محمد کاشیتَقیُّالدّینِ محمد کاشی، فرزند شرفالدین علی حسینی کاشانی معروف به «میر تذکره» و متخلص به «ذکری»، شاعر و ادیب دوره صفوی و مؤلف یکی از تذکرههای مهم شاعران پارسیگوی است. ۱ - معرفی اجمالیاستوری برپایه گزارش خودِ تقیالدین در ذیل خلاصة الاشعار مورخ ۹۹۳ق/۱۵۸۵م تولد او را حدود سال ۹۴۳ق/۱۵۳۶م تخمین زده است، [۱]
Storey، CA، Persian Literature، London، ۱۹۷۲ i، p۸۰۳
در حالیکه بیشتر منابع بدون ذکر مأخذ یا دلیل، تاریخ تولد وی را حدود سال ۹۴۶ق و یا ۹۵۶ق/۱۵۴۹م دانستهاند. [۲]
نفیسی، سعید، تاریخچه مختصر ادبیات ایران، ج۱، ص۳۳، سالنامه پارس، تهران، ۱۳۲۸ش، س ۲۴.
[۳]
Bankipore، viii، p۷۳.
[۴]
نقوی، علیرضا، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۲۴، تهران، ۱۳۴۳ش.
تقیالدین در کاشان متولد شد، در همانجا پرورش یافت و به تحصیل پرداخت. وی از شاگردان محبوب محتشم کاشانی (د ۹۹۶ق) بود و بیشتر عمر خود را در کاشان گذراند، [۵]
نقوی، علیرضا، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۲۴، تهران، ۱۳۴۳ش.
با این حال وی به نقاط مختلف ایران و نیز شهرهای کربلا و نجف سفر کرد. [۶]
نقوی، علیرضا، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۲۴، تهران، ۱۳۴۳ش.
بیتردید شهرت تقیالدین از همان روزگار مرهون تألیف تذکره خلاصة الاشعار و زبدة الافکار است. او در سرودن شعر نیز دست داشت، [۷]
صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۵، ص۱۷۱۳- ۱۷۱۵، تهران، ۱۳۷۰ش.
هرچند به نظر میرسد که سرودههای وی چندان مورد توجه نبوده است. [۸]
اوحدی بلیانی، محمد، عرفات العاشقین، ج۱، ص۲۳۴، نسخه خطی کتابخانه ملی ملک، شم ۵۳۲۴.
[۹]
نقوی، علیرضا، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۲۴، تهران، ۱۳۴۳ش.
از گفتار اوحدی برمیآید که تقیالدین در طول تألیف عرفات العاشقین در ۱۰۲۲-۱۰۲۴ق/۱۶۱۳-۱۶۱۵م درگذشته است. [۱۰]
اوحدی بلیانی، محمد، عرفات العاشقین، ج۱، ص۲۳۴، نسخه خطی کتابخانه ملی ملک، شم ۵۳۲۴.
[۱۱]
گلچینمعانی، احمد، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۵۲، تهران، ۱۳۴۸ش.
[۱۲]
صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۵، ص۱۷۱۳، تهران، ۱۳۷۰ش.
۲ - خلاصة الاشعار اثر معروف کاشیمعروفترین اثر تقیالدین کاشی خلاصة الاشعار و زبدة الافکار است. ۲.۱ - معرفیوی این تذکره را در ۹۷۵ق/۱۵۶۷م در دوران سلطنت شاه طهماسب (سل ۹۳۰-۹۸۴ق) و به نام او آغاز کرد و مدت ۴۰ سال به تألیف این تذکره اشتغال داشت. از مندرجات، ملحقات و ذیلهای خلاصة الاشعار برمیآید که این اثر بارها از سوی مؤلف مورد بازبینی قرار گرفته، و تکمیل شده است، از اینرو نسخههای موجود از این کتاب یکسان نیستند و کاستیها و افزونیهایی نسبت به یکدیگر دارند. مؤلف این کتاب را ابتدا در ۴ جلد مشتمل بر یک مقدمه، ۴ فصل، ۴ رکن و یک خاتمه در ۹۸۵ق/۱۵۷۷م به پایان برد. سپس در ۹۹۳ق جلدی دیگر بدان افزود و نهایتاً در حدود سال ۱۰۱۶ق/۱۶۰۷م مجلد ششم را به انجام رساند [۱۳]
تقیالدین کاشی، محمد، خلاصة الاشعار، ج۱، ص۴، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز (شم ۱/۱۱۶، ۶/۱۱۶).
[۱۴]
صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۵، ص۱۷۱۴، تهران، ۱۳۷۰ش.
[۱۵]
نقوی، علیرضا، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۲۴-۱۲۵، تهران، ۱۳۴۳ش.
[۱۶]
نقوی، علیرضا، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۲۹، تهران، ۱۳۴۳ش.
[۱۷]
گلچینمعانی، احمد، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۲۸، تهران، ۱۳۴۸ش.
[۱۸]
گلچینمعانی، احمد، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۳۷، تهران، ۱۳۴۸ش.
[۱۹]
گلچینمعانی، احمد، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۴۰-۵۴۳، تهران، ۱۳۴۸ش.
[۲۰]
Storey، CA، Persian Literature، London، ۱۹۷۲.، i، p۸۰۳-۸۰۵.
و در آن به معرفی ۶۵۱ شاعر، اعم از متقدم و متأخر پرداخت. [۲۱]
گلچینمعانی، احمد، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۳۸-۵۳۹، تهران، ۱۳۴۸ش.
خلاصة الاشعار با مدح شاه طهماسب صفوی [۲۲]
تقیالدین کاشی، محمد، خلاصة الاشعار، ج۱، ص۱، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز (شم ۱/۱۱۶، ۶/۱۱۶).
و در برخی نسخهها با مدح ابراهیم عادلشاه سلطان بیجاپور (۹۸۸-۱۰۳۷ق) آغاز میشود. [۲۳]
نقوی، علیرضا، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۲۵، تهران، ۱۳۴۳ش.
[۲۴]
نقوی، علیرضا، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۳۰، تهران، ۱۳۴۳ش.
[۲۵]
Storey، CA، Persian Literature، London، ۱۹۷۲، i، p۸۰۴
گفتنی است که برخی منابع از سفر و اقامت تقیالدین در اواسط یا اواخر عمر به هندوستان و تألیف و تقدیم تذکره خلاصة الاشعار به نام ابراهیم عادلشاه ثانی سخن گفتهاند. [۲۶]
نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، ج۱، ص۳۷۹، تهران، ۱۳۴۴ش.
[۲۷]
نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، ج۲، ص۸۰۵، تهران، ۱۳۴۴ش.
[۲۸]
نفیسی، سعید، کتابهای مهم کتابخانه ریاست رامپور، ج۱، ص۶۱، پیام نو، تهران، ۱۳۳۰ش، س ۴، شم ۹.
[۲۹]
نقوی، علیرضا، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۲۴.، تهران، ۱۳۴۳ش.
گلچینمعانی بر پایه برخی دلایل از جمله اظهارات تقیالدین کاشی مبنی بر دریافت برخی از سرودههای شاعران مقیم هند احتمال سفر تقیالدین به هندوستان را مردود میشمارد و حدس میزند که مؤلف خلاصة الاشعار تمام یا قسمتی از تذکره خود را به قصد دریافت صله برای سلطان ابراهیم فرستاده باشد. [۳۰]
گلچینمعانی، احمد، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۴۳-۵۴۴، تهران، ۱۳۴۸ش.
۲.۲ - فصولتقیالدین پس از ذکر سبب تألیف در مقدمه کتاب، [۳۱]
تقیالدین کاشی، محمد، خلاصة الاشعار، ج۱، ص۴، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز (شم ۱/۱۱۶، ۶/۱۱۶).
[۳۲]
تقیالدین کاشی، محمد، خلاصة الاشعار، ج۱، ص۶، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز (شم ۱/۱۱۶، ۶/۱۱۶).
در فصول مختلف بدین معانی پرداخته است: حالات عشق، [۳۳]
تقیالدین کاشی، محمد، خلاصة الاشعار، ج۱، ص۴، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز (شم ۱/۱۱۶، ۶/۱۱۶).
ذکر منتخبات دیوان حضرت علی (علیهالسلام) با ترجمه منظوم و شرح آن به زبان فارسی [۳۴]
تقیالدین کاشی، محمد، خلاصة الاشعار، ج۱، ص۴-۵، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز (شم ۱/۱۱۶، ۶/۱۱۶).
[۳۵]
تقیالدین کاشی، محمد، خلاصة الاشعار، ج۱، ص۲۰-۲۸، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز (شم ۱/۱۱۶، ۶/۱۱۶).
بحث از شعر و شاعری از آغاز خلقت، و شعر و شاعری در ایران تحت عنوان «لاحقه» [۳۶]
تقیالدین کاشی، محمد، خلاصة الاشعار، ج۱، ص۲۹-۳۰، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز (شم ۱/۱۱۶، ۶/۱۱۶).
شرح حال جامع شعرا همراه با منتخبات اشعار آنان از عنصری تا غزالی مشهدی. (برای آگاهی بیشتر، نگاه کنید به کتاب تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان. [۳۷]
نقوی، علیرضا، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۲۶-۱۲۷، تهران، ۱۳۴۳ش.
)خاتمه خلاصة الاشعار (مجلد ۶) به ۱۲ «اصل» (شهر) بر حسب اقامتگاه و زادگاه شاعر، و هر اصل به دو «فصل» تقسیم شده، و به ذکر شاعران کاشانی همروزگار مؤلف اختصاص یافته است. خاتمه با مدح شاه عباس آغاز میشود و با بحث بیان فضیلت علم فصاحت و بلاغت و برتری شعرا بر اصحاب صناعت ادامه مییابد. [۳۸]
گلچینمعانی، احمد، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۲۸-۵۳۷، تهران، ۱۳۴۸ش.
[۳۹]
گلچینمعانی، احمد، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۳۹-۵۴۰، تهران، ۱۳۴۸ش.
[۴۰]
صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۵، ص۱۷۱۴، تهران، ۱۳۷۰ش.
[۴۱]
نقوی، علیرضا، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۲۷-۱۲۸، تهران، ۱۳۴۳ش.
استوری [۴۲]
Storey، CA، Persian Literature، London، ۱۹۷۲، i، p۸۰۴
در ضمن معرفی نسخههای خلاصة الاشعار از نسخهای یاد میکند که علاوه بر خاتمه مذکور، دارای خاتمه دیگری نیز هست که در آن منظومههایی از ۶۰ شاعر ثبت شده است. پیداست که دیوان این شاعران، پس از تألیف و تکمیل تذکره به دست مؤلف رسیده است، این نسخه همچنین دارای یک ذیل مفصل است که در آن مؤلف ضمن خودستاییها، نظریات خویش را در باب تذکره مطرح کرده است. [۴۳]
نقوی، علیرضا، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۲۸-۱۲۹، تهران، ۱۳۴۳ش.
[۴۴]
گلچینمعانی، احمد، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۴۱، تهران، ۱۳۴۸ش.
۲.۳ - نثر خلاصهنثر خلاصة الاشعار ساده است، با این حال در مواردی چند از جمله در مقدمه کتاب و آغاز هر مبحث، مؤلف به شیوه مرسوم زمان، از نثر مصنوع یا مسجع بهره برده است، همچنین نقل آیات، احادیث، ضربالمثلها و اقوال بزرگان، ذکر سالها و برخی عبارات به زبان عربی، بهخصوص در مقدمه [۴۵]
تقیالدین کاشی، محمد، خلاصة الاشعار، ج۱، ص۱، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز (شم ۱/۱۱۶، ۶/۱۱۶).
[۴۶]
نقوی، علیرضا، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۳۲، تهران، ۱۳۴۳ش.
از ویژگیهای سبکی کتاب شمرده میشود.۲.۴ - منابعپارهای از منابع و مآخذی که مؤلف در اثر خود از آنها یاد کرده است، عبارتاند از: چهار مقاله، المعجم فی معاییر اشعار العجم، حدائق السحر، تذکرة الشعراء دولتشاه، مجالس النفائس و... [۴۷]
گلچینمعانی، احمد، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۴۷، تهران، ۱۳۴۸ش.
۲.۵ - ویژگیهای ممتازاز ویژگیهای برجسته و ممتاز خلاصة الاشعار اشتمال آن بر شمار بسیاری از اشعار و شرح مفصل احوال شاعران به خصوص در بخش شعرای روزگار مؤلف است که وی بسیاری از آنان را ملاقات کرده، یا با آنان روابط دوستانه داشته است. نام شماری از این شاعران در تذکرههای دیگر نیامده است و از این نظر میتوان گفت خلاصة الاشعار یکی از غنیترین و سودمندترین تذکرهها به زبان فارسی است. [۴۸]
گلچینمعانی، احمد، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۴۶، تهران، ۱۳۴۸ش.
[۴۹]
نقوی، علیرضا، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۳۰-۱۳۱، تهران، ۱۳۴۳ش.
[۵۰]
صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۵، ص۱۵۹۲، تهران، ۱۳۷۰ش.
[۵۱]
صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۵، ص۱۷۱۴، تهران، ۱۳۷۰ش.
[۵۲]
نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، ج۱، ص۳۷۹، تهران، ۱۳۴۴ش.
تقیالدین در انتخاب اشعار، دیوان بسیاری از شعرا را دیده، و منتخباتی از آنها فراهم آورده است. در پارهای از موارد مؤلف به نقل و اقتباس مطالب از مآخذ، اکتفا نکرده، و دیدگاههای انتقادی خویش را نیز مطرح کرده است. [۵۳]
نقوی، علیرضا، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۳۱، تهران، ۱۳۴۳ش.
شرح اشعار برخی شاعران، (برای نمونه، نگاه کنید به خلاصة الاشعار [۵۴]
تقیالدین کاشی، محمد، خلاصة الاشعار، ج۱، ص۵۵.
[۵۵]
تقیالدین کاشی، محمد، خلاصة الاشعار، ج۶، ص۴۳۸، ذیل اثیرالدین اخسیکتی، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز (شم ۱/۱۱۶، ۶/۱۱۶).
) آوردن نمونه آثار منثور برخی از شعرا در کنار آثار منظوم آنان (برای نمونه، نگاه کنید به خلاصة الاشعار [۵۶]
تقیالدین کاشی، محمد، خلاصة الاشعار، ج۶، ص۴۷۰، اخلاق الاشراف عبید زاکانی.
) و گاهی نیز توصیف جغرافیایی شهرهای زادگاه یا اقامتگاه شاعران، [۵۷]
گلچینمعانی، احمد، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۴۷، تهران، ۱۳۴۸ش.
از دیگر خصوصیات خلاصة الاشعار محسوب میشود.۲.۶ - کاستیهااز کاستیهای این تذکره میتوان بدین موارد اشاره کرد: التزام مؤلف در نیاوردن نوع مثنوی جز در یکی دو مورد. [۵۸]
گلچینمعانی، احمد، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۴۴، تهران، ۱۳۴۸ش.
[۵۹]
صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۵، ص۱۷۱۴، تهران، ۱۳۷۰ش.
پرداختن فزون از حد به مسائل شخصی شعرا و موضوعات خارج از حوزه تذکرهنگاری. اصرار بر درج داستانهای مفصل و ساختگی عاشقانه درباره شاعران متقدم. [۶۰]
صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۵، ص۱۷۱۴، تهران، ۱۳۷۰ش.
[۶۱]
گلچینمعانی، احمد، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۴۷، تهران، ۱۳۴۸ش.
[۶۲]
نقوی، علیرضا، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۳۰-۱۳۱، تهران، ۱۳۴۳ش.
[۶۳]
تقیالدین کاشی، محمد، خلاصة الاشعار، ج۱، ص۵۵، ذیل اثیرالدین اخسیکتی، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز (شم ۱/۱۱۶، ۶/۱۱۶).
[۶۴]
تقیالدین کاشی، محمد، خلاصة الاشعار، ج۶، ص۴۴۴، ذیل ابوالفرج رونی، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز (شم ۱/۱۱۶، ۶/۱۱۶).
نقل مفصل اشعار یک شاعر ذیل نام شاعری دیگر. [۶۵]
نقوی، علیرضا، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۳۱، تهران، ۱۳۴۳ش.
ناآگاهی نسبت به قواعد علم بیان [۶۶]
گلچینمعانی، احمد، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۴۶، تهران، ۱۳۴۸ش.
و کوتاهی در ذکر منابع و مآخذ در باب شعرای سلف. [۶۷]
گلچینمعانی، احمد، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۴۷، تهران، ۱۳۴۸ش.
یکی از منتقدان همروزگار تقیالدین، انشا و حتی عبارات خلاصة الاشعار را برگرفته از کلیله و دمنه دانسته، و انتخابهای تقیالدین از اشعار شاعران و چند و چون نقل این اشعار را در تذکره مطلوب نشمرده است. وی همچنین از مبالغههای تقیالدین درخصوص شاعران کاشان انتقاد کرده است. [۶۸]
گلچینمعانی، احمد، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۴۵-۵۴۶، تهران، ۱۳۴۸ش.
۲.۷ - نسخههانسخههای خطی متعددی به صورت کامل و ناقص از این اثر در کتابخانههای ایران و جهان نگهداری میشود. [۶۹]
گلچینمعانی، احمد، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۴۸-۵۵۱، تهران، ۱۳۴۸ش.
[۷۰]
نقوی، علیرضا، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۳۳-۱۳۴، تهران، ۱۳۴۳ش.
[۷۱]
منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، ج۳، ص۱۹۰۴، تهران، ۱۳۷۶ش.
[۷۲]
مرعشی، خطی، ج۱۸، ص۱۳۱.
[۷۳]
ملک، خطی، ج۲، ص۲۲۶.
[۷۴]
ملی، خطی، ج۱، ص۱۰۳.
منتخب و خلاصهای از خلاصة الاشعار به کوشش علینقی کمرهای (۹۵۳-۱۰۳۱ق) متخلص به نقی، از بخش شعرای متقدم این اثر در دست است که با حذف داستانهای عشقی ساختگی و تأکید بر حقایق تاریخی و منتخبات اشعار شاعران فراهم آمده است. [۷۵]
گلچینمعانی، احمد، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۵۶-۵۵۸، تهران، ۱۳۴۸ش.
[۷۶]
گلچینمعانی، احمد، احوال و آثار شیخ علینقی کمرهای، ج۱، ص۱۲۷، مجله دانشکده ادبیات مشهد، مشهد، ۱۳۴۶ش، س ۳، شم ۲-۳.
[۷۷]
صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۵، ص۱۷۱۴-۱۷۱۵، تهران، ۱۳۷۰ش.
۳ - آثار دیگردیگر آثار وی عبارتاند از: ۱. تدوین کلیات (هفت دیوان) محتشم کاشانی. محتشم کاشانی (د ۹۹۶ق) به سبب ارادت و اعتمادی که به شاگرد خود تقیالدین داشت، در اواخر عمر، مسئولیت جمع و تدوین آثار منظوم خود را به وی سپرد. بدینترتیب تقیالدین بنا بر خواست استاد خود، اشعار وی را با عنوان کلیات جمع آورد و طبقهبندی کرد و مقدمهای نیز بر آن نوشت. [۷۸]
Storey، CA، Persian Literature، London، ۱۹۷۲ i، p۸۰۳.
[۷۹]
تقیالدین کاشی، محمد، مقدمه بر هفت دیوان محتشم کاشانی، ج۱، ص۲۴۶-۲۴۷، به کوشش عبدالحسین نوایی و محمدی صدری، تهران، ۱۳۸۰ش.
[۸۰]
نقوی، علیرضا، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۲۴، تهران، ۱۳۴۳ش.
این مقدمه در دستنویس دیوان محتشم موجود است. [۸۱]
Rieu، Ch, Catalogue of the Persian Manuscripts in the British Museum, London، ii، p۶۶۵.
۲. دیوان. در برخی منابع از دیوان ذکری کاشانی یا تقی کاشی (کاشانی) یاد شده است. [۸۴]
منزوی، خطی مشترک، ج۹، ص۲۰۲۲.
[۸۵]
منزوی، خطی، ج۳، ص۲۲۶۰.
دستنویسی از این دیوان به شماره ۱۰۹۹ در کتابخانه آصفیه هند موجود است. [۸۶]
بهادر، میر عثمان علی، فهرست کتب عربی و فارسی و اردو مخزونه کتبخانه آصفیه، ج۴، ص۲۸۶-۲۸۷، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۵ق.
۳. مآثر الخضریه، در شرح حال و ذکر بناها و آثاری که آقا خضرای نهاوندی در دوران حکومت خود در کاشان ایجاد کرد. [۸۷]
صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۵، ص۱۷۱۵، تهران، ۱۳۷۰ش.
۴. مجمع القصاید، شامل قصایدی که تقیالدین از شاعران متقدم برای خلاصة الاشعار انتخاب کرده است. [۸۸]
صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۵، ص۱۷۱۵، تهران، ۱۳۷۰ش.
۴ - فهرست منابع(۱) آقابزرگ، الذریعة. (۲) اوحدی بلیانی، محمد، عرفات العاشقین، نسخه خطی کتابخانه ملی ملک، شم ۵۳۲۴. (۳) بهادر، میر عثمان علی، فهرست کتب عربی و فارسی و اردو مخزونه کتبخانه آصفیه، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۵ق. (۴) تقیالدین کاشی، محمد، خلاصة الاشعار، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز (شم ۱/۱۱۶، ۶/۱۱۶). (۵) تقیالدین کاشی، محمد، مقدمه بر هفت دیوان محتشم کاشانی، به کوشش عبدالحسین نوایی و محمدی صدری، تهران، ۱۳۸۰ش. (۶) صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، ۱۳۷۰ش. (۷) گلچینمعانی، احمد، احوال و آثار شیخ علینقی کمرهای، مجله دانشکده ادبیات مشهد، مشهد، ۱۳۴۶ش، س ۳، شم ۲-۳. (۸) گلچینمعانی، احمد، تاریخ تذکرههای فارسی، تهران، ۱۳۴۸ش. (۹) مرعشی، خطی. (۱۰) ملک، خطی. (۱۱) ملی، خطی. (۱۲) منزوی، خطی. (۱۳) منزوی، خطی مشترک. (۱۴) منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، تهران، ۱۳۷۶ش. (۱۵) نفیسی، سعید، تاریخچه مختصر ادبیات ایران، سالنامه پارس، تهران، ۱۳۲۸ش، س ۲۴. (۱۶) نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، تهران، ۱۳۴۴ش. (۱۷) نفیسی، سعید، کتابهای مهم کتابخانه ریاست رامپور، پیام نو، تهران، ۱۳۳۰ش، س ۴، شم ۹. (۱۸) نقوی، علیرضا، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، تهران، ۱۳۴۳ش. (۱۹) Bankipore. (۲۰) Rieu، Ch، Catalogue of the Persian Manuscripts in the British Museum، London. (۲۱) Storey، CA، Persian Literature، London، ۱۹۷۲. ۵ - پانویس
۶ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تقیالدین کاشی»، شماره ۶۰۴۱. ردههای این صفحه : تذکرهنویسان اهل ایران | درگذشتگان سال 1022 (قمری) | درگذشتگان سال 1024 (قمری) | شاعران ایران در عهد صفویه | شاعران ایرانی سده یازدهم(قمری)
|