تحریف روایت تهدید به آتشزدن خانه فاطمهابن ابی شیبه کوفی و دیگر بزرگان اهلسنت، نقل کردهاند که خلیفه دوم به در خانه فاطمه (سلاماللهعلیها) آمد و تهدید کرد که اگر مخالفان ابوبکر، برای بیعت نیایند، خانه را آتش خواهد زد. تعدادی از پژوهشگران اهلسنت و وهابیت، تصریح کردهاند که این روایت صحیح است؛ هرچند که در مواردی روایت را تحریف نیز کردهاند. ۱ - نقل روایت آتش زدن خانهابن ابی شیبه کوفی (متوفای۲۳۵ هـ) از بزرگان تاریخ اهلسنت، در کتاب معتبر «المصنف فی الاحادیث والآثار» داستان تهدید به آتش زدن خانه صدیقه شهیده (سلاماللهعلیها) را با سند صحیح نقل کرده است. تعدادی از پژوهشگران و محققان برجسته اهلسنت و حتی وهابی، این روایت را تصحیح کردهاند که در اینجا مستندات آن را خدمت شما تقدیم خواهیم کرد. حدثنا محمد بن بِشْرٍ نا عُبیدالله بن عمر حدثنا زید بن اسلَم عن ابیه اسلم اَنَّهُ حِینَ بُویِعَ لاِبِی بَکْرٍ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) کَانَ عَلِیٌّ وَالزُّبَیْرُ یَدْخُلان عَلی فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فَیُشَاوِرُونَهَا وَیَرْتَجِعُونَ فی اَمرِهِمْ، فَلَمَّا بَلَغَ ذالِکَ عُمَرُ بنُ الْخَطَّابِ خَرَجَ حَتَّی دَخَلَ عَلی فَاطِمَةَ، فَقَالَ: یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مَا مِنَ الْخَلْقِ اَحَدٌ اَحَبُّ اِلَینا مِنْ اَبِیکِ، وَمَا مِنْ اَحَدٍ اَحَبُّ اِلَیْنَا بَعْدَ اَبِیکِ مِنْکِ، وَایْمُ اللَّهِ مَا ذَاکَ بِمَانِعِیَّ اِنِ اجْتَمَعَ هؤُلاَءِ النَّفَرُ عِنْدَکِ اَنْ آمُرَ بِهِمْ اَنْ یُحْرَقَ عَلیْهِمُ الْبَیتُُ، قَالَ فَلَمَّا خَرَجَ عُمَرُ جَاؤُوهَا فَقَالَتْ: تَعْلَمُونَ اَنَّ عُمَرَ قَدْ جَاءَنِی وَقَدْ حَلَفَ بِاللَّهِ لَئِنْ عُدْتُمْ لَیَحْرِقَنَّ عَلَیکُمُ الْبَیْتَ، وَایْمُ اللَّهِ لَیُمْضِیَنَّ مَا حَلَفَ عَلَیْهِ. فَانْصَرِفُوا رَاشِدِینَ، فِرُّوا رَاْیَکُمْ وَلاَ تَرْجِعُوا اِلَیَّ، فَانْصَرَفُوا عَنْهَا وَلَمْ یَرْجِعُوا اِلَیْهَا حَتَّی بَایَعُوا لاَبِی بَکْرٍ. [۱]
ابن ابی شیبة کوفی، الکتاب المصنف فی الاحادیث والآثار، ج۷، ص۴۳۲، ح۳۷۰۴۵، کتاب المغازی، تحقیق:کمال یوسف الحوت، ناشر:مکتبة الرشد - الریاض، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۹ه.
«هنگامی که مردم با ابوبکر بیعت کردند، علی و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره پرداخته بودند، این خبر به عمر بن خطاب رسید. او به خانه فاطمه آمد، و گفت: ای دختر رسول خدا! محبوبترین فرد نزد ما پدر تو است و پس از او خودت!! ! ولی سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند. این جمله را گفت و بیرون رفت، هنگامی که علی (علیهالسّلام) و زبیر به خانه بازگشتند، دخت گرامی پیامبر به علی (علیهمالسّلام) و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود، خانه را بر شماها بسوزاند، به خدا سوگند! آنچه را که قسم خورده است انجام میدهد! » ۲ - تصحیح روایتتعدادی از بزرگان اهلسنت و حتی وهابیت، این روایت را تصحیح کردهاند: ۲.۱ - سعد بن ناصر الششریپروفسور سعد بن ناصر بن عبدالعزیز الششری، از علمای نامدار وهابی که شاگرد عبدالعزیز بن باز مفتی اعظم سابق عربستان سعودی و همچنین شاگرد عبدالعزیز بن عبدالله آل الشیخ مفتی اعظم فعلی عربستان بهشمار میآید و کتاب المصنف را تحقیق کرده است، در پاورقی کتاب میگوید: صحیح؛ اخرجه احمد فی فضائل الصحابه و ابن عبدالبر فی الاستذکار. [۳]
ابن عبد البر، یوسف بن عبدالله، الاستذکار، ج۳، ص۹۷۵.
و ابن ابی عاصم فی الآحاد ۲.۲ - عمرو بن عبدالمنعم المصریشیخ عمرو بن عبدالمنعم بن عبدالعال المصری، از علمای معاصر مصر که کتاب «المذکِّر و التذکیر و الذکر» ابن ابی عاصم را تحقیق کرده است، در پاورقی همین روایت میگوید: اسناده صحیح. ۲.۳ - حسن بن فرحان المالکیدکتر حسن بن فرحان مالکی، استاد و محقق امور تربیتی در آموزش و پرورش ریاض در «کتاب قراءة فی کتب العقائد المذهب الحنبلی نموذجا» تصریح میکند که این روایت هجوم به خانه فاطمه با سندهای صحیح نقل شده است: ولکن حزب علی کان اقل عند بیعة عمر منه عند بیعة ابی بکر الصدیق نظراً لتفرقهم الاول عن علی بسبب مداهمة بیت فاطمة فی اول عهد ابی بکر، واکراه بعض الصحابة الذین کانوا مع علی علی بیعة ابی بکر، فکانت لهذه الخصومة والمداهمة، وهی ثابتة باسانید صحیحة وذکری مؤلمة لا یحبون تکرارها. [۶]
مالکی، حسن بن فرحان، قراءة فی کتب العقائد المذهب الحنبلی نموذجا، ص۴۶.
«طرفداران علی (علیهالسّلام) در زمان بیعت با عمر، کمتر از زمان بیعت با ابوبکر بودند؛ چون در آغاز خلافت ابوبکر به خانه فاطمه (سلاماللهعلیها) هجوم برده شد و به همین جهت بعضی از صحابه از بیعت با ابوبکر اکراه داشتند. این مدعا با سندهای صحیحی که وجود دارد، ثابت شده است و خاطره دردناکی است که تکرار آن را دوست ندارند. و سپس در پاورقی کتاب مینویسد: کنت اظن المداهمة مکذوبة لا تصح، حتی وجدت لها اسانید قویة منها ما اخرجه ابن ابی شیبة فی المصنف بسند صحیح عن اسلم مولی عمر وغیر ذلک. «من در ابتدا فکر میکردم قصه هجوم دروغ است و صحت ندارد؛ تا این که سند محکم برای آن پیدا کرد؛ از جمله روایتی که ابن ابی شیبه در کتاب المصنف خود با سند صحیح از اسلم غلام عمر نقل کرده است». ۳ - تحریف روایتتعدادی دیگر از علمای وهابی با اینکه اعتراف میکنند سند روایت صحیح است؛ اما با کمال تاسف و بهخاطر حفظ آبروی خلیفه دوم، متن روایت را تحریف کردهاند: ۳.۱ - علی محمد محمد الصلابیشیخ دکتر محمدعلی الصلابی مفتی کشور لیبی در کتاب «اسمی المطالب فی سیرة امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب، شخصیته وعصره دراسة شامله» روایت ابن ابی شیبه را تصحیح کرده است؛ اما در ابتدا متن اصل روایت را تحریف کرده و در آخر نیز مدعی میشود که ادامه روایت که تهدید به آتش زدن را ثابت میکند، توسط رافضه افزوده شده است! ! ! وی ابتدا اصل روایت را اینگونه تحریف میکند: وَمَا مِنْ اَحَدٍ اَحَبُّ اِلَیْنَا بَعْدَ اَبِیکِ مِنْکِ و کلمها. «وهیچ کس نزد من پس از پدرت محبوبتر از تو نیست. و عمر با فاطمه سخن گفت». در حالی که اصل روایت این گونه است: وَمَا مِنْ اَحَدٍ اَحَبُّ اِلَیْنَا بَعْدَ اَبِیکِ مِنْکِ، وَایْمُ اللَّهِ مَا ذَاکَ بِمَانِعِیَّ اِنِ اجْتَمَعَ هؤُلاَءِ النَّفَرُ عِنْدَکِ اَنْ آمُرَ بِهِمْ اَنْ یُحْرَقَ عَلیْهِمُ الْبَیتُ... «وهیچ کس نزد من پس از پدرت محبوبتر از تو نیست؛ ولی سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند». سپس درباره سند روایت میگوید: هذا هو الثابت الصحیح والذی مع صحة سنده ینسجم مع روح ذلک الجیل وتزکیة الله له. و در ادامه، شیعیان را متهم میکند که آنها به روایات اهلسنت دستبرد زده و مطالبی از پیش خود به آن افزودهاند! ! ! ! وقد زاد رواة الشیعة الرافضة فی هذه الروایة واختلقوا افکاً وبهتاناً وزوراً وقالوا بان عمر قال: اذا اجتمع عندک هؤلاء النفر فساحرق علیهم هذا البیت، لانهم ارادوا شق عصی المسلمین بتاخرهم عن البیعة ثم خرج عنها، فلم یلبث ان عادوا الیها، فقالت لهم: تعلمون ان عمر جاءنی وحلف بالله لان انتم عدتم الی هذا البیت لیحرقنه علیکم وایم الله انه لیصدقن فیما حلف علیه، فانصرفوا عنی فلا ترجعوا الیّ، ففعلوا ذلک، ولم یرجعوا الیها الا بعدما بایعوا. وهذه القصة الباطلة لم تثبت عن عمر رضی الله عنه، ودعوی ان عمر رضی الله عنه همّ باحراق بیت فاطمة، من اکاذیب الرافضة. «این همان چیزی است که ثابت و صحیح است و علاوه بر صحت سند، با روح این گروه و تزکیه آنها توسط خداوند، سازگار است. راویان شیعه رافضی در این روایت افزودهاند و دروغ، بهتان و افترای بزرگی را ساخته و گفتهاند که عمر گفت: «اگر بار دیگر این افراد پیش تو جمع شوند، خانه بر سر آنها آتش خواهم زد» چون آنها با تاخیر کردن در بیعت، قصد اختلاف افکنی در میان مسلمان را داشتند. عمر از پیش فاطمه رفت و پس از مدتی علی و زبیر پیش فاطمه آمدند. فاطمه به آنها گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود، خانه را بر شماها بسوزاند، به خدا سوگند! آنچه را که قسم خورده است انجام میدهد! از پیش من بروید و دیگر برنگردید. آنها نیز این چنین کردند و پیش فاطمه برنگشتند مگر پس از بیعت. این داستان باطل است و از عمر ثابت نشده است. ادعای اینکه عمر قصد داشت خانه فاطمه را آتش بزند، از دروغهای رافضه است» و در پاورقی کتاب میگوید: اخرجه ابن ابی شیبة: «المنصف»، واسناده صحیح. «این روایت را ابن ابی شیبه در کتاب المصنف آورده و سند آن صحیح است». روشن است که این فرافکنیها دردی از جناب صلابی و همفکران او دوا نمیکند؛ زیرا روایت ابن ابی شیبه را با سندی که خود شما تصحیح کردهاید، در کتابهای متعدد توسط بزرگان اهلسنت به همین صورت نقل کردهاند که ثابت میکند خلیفه دوم به خانه صدیقه شهیده (سلاماللهعلیها) آمده و تهدید کرده است که خانه را به آتش خواهد کشید. ۳.۲ - شیخ حسن الحسینیدکتر شیخ حسن الحسینی، وهابی نامدار معاصر که مشاور شرعی و تاریخی سریال «الحسن و الحسین» نیز بوده است، در کتاب «موسوعة الحسن و الحسین» ابتدای همین روایت را نقل کرده و مینویسد: فهذا هو الثابت الصحیح... اما متاسفانه ادامه روایت را حذف میکند تا مبادا مردم بفهمند خلیفه دوم، سیده زنان اهل بهشت را تهدید کرده است که خانهاش را آتش خواهد زد. در نتیجه روایت ابن ابی شیبه، مبنی بر تهدید به آتش زدن خانه صدیقه شهیده (سلاماللهعلیها)، صحیح است و ثابت میکند که اجماع صحابه بر خلافت ابوبکر و تنها دلیل اهلسنت بر مشروعیت خلافت ابوبکر، افسانه و دروغی بیش نیست. ۴ - پانویس
۵ - منبعموسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «تصحیح و تحریف روایت تهدید به آتش زدن خانه فاطمه (س) توسط بزرگان اهل سنت و وهابیت». |