بطن (مراتب انساب عرب)بَطْن، یکی از مراتب انساب عرب بوده و در لغت به معنای داخل و درون هر چیز است. در تقسیمبندیهای قومی، جمعیتی کمتر از قبیله را در برمیگیرد. ۱ - واژهشناسیبطن محتملاً واژهای سامی معادل «شکم» است و در عبری به معنای «رحم» نیز بهکار رفته است. [۳]
۲ EI.
بطن متضاد «ظَهر» است. [۴]
اسماعیل جوهری، الصحاح، ج۵، ص۲۰۷۹، به کوشش احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین.
و نام چندین مکان جغرافیایی هم با بطن آغاز میشود. [۷]
یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۶۶۵-۶۶۷.
۲ - طبقهبندی انساب عرباز آنجا که در مراتب انساب، طبقهبندی مدونی از زمان جاهلیت باقی نمانده است، دانشمندان نسبشناس، در شمار و تقدیم و تأخیر این مراتب و طبقات اختلاف نظر پیدا کردهاند. [۸]
حسن همدانی، الاکلیل، ج۱، ص۲۲، به کوشش محمد بن علی اکوع، قاهره، ۱۳۸۳ق/ ۱۹۶۲م.
[۹]
جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۵۰۹-۵۱۱، بیروت، ۱۹۶۸م.
اما غالباً انساب عرب را در ۶ طبقه مشخص میکنند: شعب مانند عدنان، قبیله مانند ربیعه و مضر، عِماره مانند قریش و کنانه، بطن مانند عبدمناف و بنیمخزوم، فَخِذ مانند بنیهاشم و بنیامیه، و فصیله مانند بنیعباس و بنی ابیطالب [۱۰]
علی ماوردی، الاحکام السلطانیة، ج۱، ص۲۶۸، به کوشش احمد مبارک بغدادی، کویت، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م.
[۱۲]
محمدشکری آلوسی، بلوغ الارب، ج۳، ص۱۸۸-۱۸۹، به کوشش محمد بهجت اثری، بیروت، دارالکتب العلمیه.
این طبقهبندی براساس ساختمان بدن انسان پدید آمده، یعنی شعب و قبیله به سر و رگهای درون آن؛ عماره به گردن و سینه؛ و بطن، فخذ و فصیله، به ترتیب به شکم، پا، ساق و قدمها تشبیه شده است. [۱۴]
محمدشکری آلوسی، بلوغ الارب، ج۳، ص۱۹۰، به کوشش محمد بهجت اثری، بیروت، دارالکتب العلمیه.
برخی از قبایل دارای بطن نیز هستند. چنانکه برای اوس بطن و برای خزرج بطن قائل شدهاند. [۱۵]
عمر ابن رسول، طرفة الاصحاب فی معرفة الانساب، ص۶، به کوشش سترستن، بیروت، ۱۴۱۲ق/ ۱۹۹۲م.
[۱۶]
علی ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ج۱، ص۴۷۰، به کوشش عبدالسلام محمدهارون، قاهره، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۲م.
گفتهاند که بطن از پایههای تشکلهای سیاسی اولیه نزد سامیها بوده است. [۱۷]
جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۵۱۱، بیروت، ۱۹۶۸م.
۳ - فهرست منابع(۱) محمدشکری آلوسی، بلوغ الارب، به کوشش محمد بهجت اثری، بیروت، دارالکتب العلمیه. (۲) علی ابن حزم، جمهرة انساب العرب، به کوشش عبدالسلام محمدهارون، قاهره، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۲م. (۳) محمد ابن درید، جمهرة اللغة، بغداد، مکتبة المثنی. (۴) عمر ابن رسول، طرفة الاصحاب فی معرفة الانساب، به کوشش سترستن، بیروت، ۱۴۱۲ق/ ۱۹۹۲م. (۵) مرتضی زبیدی، تاج العروس. (۶) اسماعیل جوهری، الصحاح، به کوشش احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین. (۷) جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت، ۱۹۶۸م. (۸) احمد قلقشندی، صبح الاعشی، قاهره، ۱۳۸۳ق/ ۱۹۶۳م. (۹) علی ماوردی، الاحکام السلطانیة، به کوشش احمد مبارک بغدادی، کویت، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م. (۱۰) حسن همدانی، الاکلیل، به کوشش محمد بن علی اکوع، قاهره، ۱۳۸۳ق/ ۱۹۶۲م. (۱۱) یاقوت حموی، معجم البلدان. (۱۲) ۲ EI ۴ - پانویس
۵ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بطن»، شماره۴۹۲۷. ردههای این صفحه : اصطلاحات نسب شناسی | نسب شناسی
|