بدوئنبُدوئَن، یا بالدوین، نام ۵ تن از شاهان اروپاییتبار در سده ۶ ق/ ۱۲م که در بیتالمقدس و حدود لبنان امروزی سلطنت میکردند و در منابع به صورت شاهان فرنگی شام و قدس از آنها یاد شده است. ۱ - آغاز سلطنتسلطنت این سلسله زاییده شکست مسلمانان در نخستین جنگ صلیبی بود (ه د، صلیبی، جنگ). زمانی که سرزمینهای اسلامی در زیر فرمان حاکمان گوناگون با یکدیگر در جنگ و اختلاف به سر میبردند [۱]
عمر ابن عدیم، زبدةالحلب من تاریخ حلب، ج۲، ص۱۳۳، به کوشش سامی دهان، دمشق، ج ۲، ۱۹۵۴م، ج ۳، ۱۹۶۸م.
اروپاییان با هدایت پاپ و مقامهای مذهبی، مشغول طرح نقشه رخنه به سرزمینهای مسلمانان بودند [۲]
ویلیام صوری، الحروب الصلیبیه، ج۱، ص۹۷- ۱۰۰، ترجمه حسن حبشی، قاهره، ۱۹۹۱م.
[۳]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۱، ص۱۰۷-۱۰۸.
سرانجام، گروه عظیمی از مسیحیان از جمله گودفروا ۲ کنتِ بوییون که در حرکت نمادین تبعیت از حضرت مسیح (علیهالسلام)، صلیبی بر شانهها دوخته بودند، در ۴۹۰ق/۱۰۹۷م اندک اندک در قسطنطنیه پایتخت روم گرد آمدند، [۴]
ویلیام صوری، الحروب الصلیبیه، ج۱، ص۱۴۰- ۱۹۲، ترجمه حسن حبشی، قاهره، ۱۹۹۱م.
[۵]
ابن خلدون، العبر، ج۴، ص۱۴۰.
آنگاه به تدریج شهرهای انطاکیه، رُها (ادسا)، بیتالمقدس و طرابلس را گشودند.۲ - حکومت گودفروانیروهای صلیبی پس از استقرار در بیتالمقدس، به فکر ایجاد حکومتی افتادند و گودفروا را به شاهی انتخاب کردند، اما او حاضر نشد در مکانی که حضرت مسیح تاجی از خار بر سر داشت، تاج پادشاهی بر سر گذارد و به همین جهت تنها به پذیرفتن عنوان «حامی قبر مقدس» بسنده کرد [۶]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۱، ص۲۹۲-۲۹۳.
[۷]
حسین محمد عطیه، امارة انطاکیه الصلیبیه و المسلمون، ج۱، ص۶۳، قاهره، ۱۹۸۹م.
گودفروا در ۴۹۴ق/۱۱۰۰م، هنگام محاصره عکا تیر خورد و درگذشت [۸]
حمزة ابن قلانسی، ذیل تاریخ دمشق، ج۱، ص۱۳۸، به کوشش آمدرُز، بیروت، ۱۹۰۸م.
[۱۰]
احمد مقریزی، اتعاظ الحنفا، ج۳، ص۲۶، بهکوشش محمدحلمی محمداحمد، قاهره، ۱۳۹۳ق/ ۱۹۷۳م.
و در محل کلیسای قُمامه (قیامت) در قدس دفن شد. [۱۱]
مصطفی مراد دباغ، بلادنا فلسطین، ج۱۰، ص۳۴۶، الخلیل، ۱۹۷۴-۱۹۷۶م.
گودفروا مردی سست عنصر بود که از استقلال جز نامی نداشت. در دوران فرمانروایی او، سردمداران کلیسا و نظامیان، در فکر آن بودند که پس از مرگ وی قدرت را در اختیار خود درآورند [۱۲]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۱، ص۳۱۰-۳۱۴.
۳ - بدوئن اولبدوئن اول (۴۹۴- ۵۱۱ق/۱۱۰۰- ۱۱۱۸م). سلسله شاهان فرنگی قدس در واقع با انتخاب بدوئن بولونیایی به جانشینی گودفروا، در محرم ۴۹۴/نوامبر ۱۱۰۰ تأسیس شد. [۱۳]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۱، ص۳۲۵-۳۲۶.
[۱۴]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۱، ص۳۱۵.
[۱۷]
حسین محمد عطیه، اماره انطاکیه الصلیبیه و المسلمون، ج۱، ص۶۳، قاهره، ۱۹۸۹م.
او پسر عموی خود بدوئن لوبورگ را که بعدها با عنوان بدوئن دوم شاه شد، به جای خود در رُها گماشت و به بیتالمقدس رفت [۱۸]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۱، ص۳۲۲.
بدوئن اول، برادر کوچکتر گودفروا بود که در حمله صلیبیها از خود شجاعت بسیار نشان داده بود. [۱۹]
ویلیام صوری، الحروب الصلیبیه، ج۱، ص۱۶۱، ترجمه حسن حبشی، قاهره، ۱۹۹۱م.
قدرت پادشاهی قدس بر ۳ امیرنشین انطاکیه، رُها و طرابلس استوار بود که در مواقع ضروری از قدس تبعیت میکردند [۲۰]
حسین محمد عطیه، اماره انطاکیه الصلیبیه و المسلمون، ج۱، ص۶۳-۶۴، قاهره، ۱۹۸۹م.
بدوئن اول سیاست داخلی خود را بر کوتاهکردن سیطره کلیسا بنیاد نهاد و کوشید این سیاست را طی سالیان دراز گام به گام دنبال کند [۲۱]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۸۱-۸۵.
۳.۱ - سیاست خارجیدر زمینه سیاست خارجی، دوران بدوئن اول را میتوان دوره تثبیت قدرت سلسله شاهان فرنگی قدس به حساب آورد. سراسر عمر بدوئن به جنگ و کشمکش با مسلمانان، به ویژه با مصریان گذشت. جنگ با ترکان و سلجوقیان بیشتر بر عهده امیران ایالتهای سه گانه شمالی بود. دلیل عمده جنگهای بدوئن با مصر، سیاست تثبیت قدرت اورشلیم بر بنادر متعلق به مصر بود. [۲۲]
حسین محمد عطیه، اماره انطاکیه الصلیبیه و المسلمون، ج۱، ص۱۰۳-۱۰۴، قاهره، ۱۹۸۹م.
بدوئن در برابر مصر، خود را نیازمند یک نیروی دریایی و بندرگاهی مناسب میدید. اجرای همین سیاست بود که مصر را به جنگهایی برانگیخت (۴۹۴ق/۱۱۰۰م و پس از آن) که به شکست سخت صلیبیها و قتل گودفروا انجامید و در نهایت بدوئن تنها با ۳ تن به یافا گریخت. [۲۳]
حمزه ابن قلانسی، ذیل تاریخ دمشق، ج۱، ص۱۴۱، به کوشش آمدرُز، بیروت، ۱۹۰۸م.
[۲۴]
احمد مقریزی، اتعاظ الحنفا، ج۳، ص۲۶، بهکوشش محمدحلمی محمداحمد، قاهره، ۱۳۹۳ق/ ۱۹۷۳م.
سال بعد، با رسیدن نیروهای امدادی، بدوئن شروع به دستاندازی به سواحل نمود که باز هم پیروزی از آنِ مسلمانان بود [۲۵]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۷۶-۷۸.
اما سرانجام با کمک ناوگان جنوا، در ۴۹۷ق/ ۱۱۰۴م بندر سوقالجیشی عکا را مسخر ساخت [۲۶]
حمزه ابن قلانسی، ذیل تاریخ دمشق، ج۱، ص۱۴۴، به کوشش آمدرُز، بیروت، ۱۹۰۸م.
[۲۷]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۸۸.
بدوئن نتوانست نیروی دریایی مستقلی تأسیس کند، چنانکه در ۵۰۳ق/۱۱۰۹م باز هم به کمک ناوگان جنوا بود که بیروت را تسخیر کرد. [۲۸]
احمد مقریزی، اتعاظ الحنفا، ج۳، ص۴۵، بهکوشش محمدحلمی محمداحمد، قاهره، ۱۳۹۳ق/ ۱۹۷۳م.
وی پس از آن در خشکی نیز دست به ساختن استحکامات و قلعههای جنگی بر سر راه دمشق، قاهره و مکه زد [۲۹]
حسین محمد عطیه، اماره انطاکیه الصلیبیه و المسلمون، ج۱، ص۶۶ -۶۷، قاهره، ۱۹۸۹م.
به این ترتیب، بدوئن حاکمیت صلیبیها را بر قسمت مهمی از گذرگاههای بازرگانی و زیارتی شام، عربستان، مصر و اروپا تثبیت کرد [۳۰]
ج۲، ۹۳-۹۸، Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵.
۳.۲ - شخصیت بدوئن اولشخصیت بدوئن آمیزهای بود از روحیه سپاهیگری و سیاست پیشگی. در ۵۰۳ق، وقتی با امیران صلیبی برای تسخیر طرابلس همراهی میکرد، جایگاه او به عنوان برترین رهبر صلیبیها تثبیت شد. [۳۱]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۶۸-۷۱.
[۳۲]
احمد مقریزی، اتعاظ الحنفا، ج۳، ص۴۴، بهکوشش محمدحلمی محمداحمد، قاهره، ۱۳۹۳ق/ ۱۹۷۳م.
وی از رشوهگرفتن و جفا به یاران و وابستگانش نیز خودداری نداشت [۳۳]
ج۲، ۸۴-۸۵، Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵.
وقتی از همسر اول خود، دختر یکی از بزرگان ارمنی رویگردان شد، در ۵۰۷ق/۱۱۱۳م با بیوه ثروتمندی از سیسیل ازدواج کرد و پس از استفاده مالی و سیاسی از او، وی را متهم ساخت و به سیسیل بازگرداند. ازدواج نخست او با دختر یکی از امیران بومی رُها، متأثر از سیاست کلی او برای نزدیکساختن و آمیزش صلیبیهای غربی با مسیحیان بومی و حتی مسلمانان مشرق بود. در عین حال سیاست نفاقافکنی میان مسلمانان را نیز اجرا میکرد. [۳۴]
حمزه ابن قلانسی، ذیل تاریخ دمشق، ج۱، ص۱۴۵، به کوشش آمدرُز، بیروت، ۱۹۰۸م.
گفتنی است، حکومت بدوئن، آغاز گسترش قدرتی بود که نیروی ایمان مذهبی را به ابزاری برای شوالیههای استثمارگر و سودجو مبدل ساخت [۳۵]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۴۸.
بدوئن در ۵۱۱ق/۱۱۱۸م، در اثر زخمی که در جنگ با مصریان برداشته بود، درگذشت. [۳۶]
احمد مقریزی، اتعاظ الحنفا، ج۳، ص۵۶، بهکوشش محمدحلمی محمداحمد، قاهره، ۱۳۹۳ق/ ۱۹۷۳م.
[۳۷]
حمزه ابن قلانسی، ذیل تاریخ دمشق، ج۱، ص۱۹۲ - ۱۹۹، به کوشش آمدرُز، بیروت، ۱۹۰۸م.
[۳۸]
ج۱۰، ۵۴۳، علی بن اثیر، الکامل فی التاریخ.
[۳۹]
محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۵، ص۱۹۸، به کوشش شعیب ارنؤوط و ابراهیم زیبق، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
۴ - بدوئن دومبدوئن دوّم (۵۱۱ -۵۲۶ق/۱۱۱۸-۱۱۳۱)، برادرزاده بدوئن اول که در منابع اسلامی به بلدوین الرُّویس مشهور است. وی پس از مرگ بدوئن اول وارد بیتالمقدس شد و به وسیله مجمع بزرگان، به شاهی انتخاب گردید [۴۰]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۱۴۳-۱۴۴.
بدوئن دوم تا ۵۱۶ق/۱۱۲۲م به علت مرگ بوهمند، امیر انطاکیه، برای ساماندادن کار آنجا، بیشتر در آن شهر به سر میبرد [۴۱]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۱۵۲-۱۵۳.
[۴۲]
عمر ابن عدیم، زبدةالحلب من تاریخ حلب، ج۲، ص۱۹۱، به کوشش سامی دهان، دمشق، ج ۲، ۱۹۵۴م، ج ۳، ۱۹۶۸م.
به همین سبب، ابن عدیم در این سالها از او به جای پادشاه با عنوان صاحب انطاکیه یاد کرده است. [۴۳]
عمر ابن عدیم، زبدةالحلب من تاریخ حلب، ج۲، ص۲۰۴-۲۱۰، به کوشش سامی دهان، دمشق، ج ۲، ۱۹۵۴م، ج ۳، ۱۹۶۸م.
وی در آن سال در حمله به بَلک پسر ایلغازی شکست خورد و برای بار دوم، همراه ژوسلین، اسیر شد و در قلعه خَرتَبِرت (خرتپوت) زندانی گردید. [۴۴]
علی بن اثیر، الکامل فی التاریخ.
[۴۵]
حمزه ابن قلانسی، ذیل تاریخ دمشق، ج۱، ص۲۰۹، به کوشش آمدرُز، بیروت، ۱۹۰۸م.
با اینکه خبر مرگ او به بیتالمقدس رسید، صلیبیها در ۵۱۸ق/۱۱۲۴م شهر صور را به کمک ناوگان ونیزی گشودند و از مصریها و طغتکین نیز، جز امانگرفتن برای مردم کار چندانی برنیامد. [۴۶]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۱۶۹-۱۷۰.
[۴۷]
احمد مقریزی، اتعاظ الحنفا، ج۳، ص۱۰۷، بهکوشش محمدحلمی محمداحمد، قاهره، ۱۳۹۳ق/ ۱۹۷۳م.
[۴۸]
علی بن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱۰، ص۶۲۰ -۶۲۲.
در غیاب بلک، در یک توطئه با کمک ۵۰ نفر ارمنی، دژ از تسلط عامل بلک درآمد و ژوسلین برای آوردن کمک، فرار کرد [۴۹]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۶۳-۱۶۴I.
بلک بازگشت و مجدداً دژ را گشود و تمامی خائنان و اسیران صلیبی را، بجز بدوئن و دو تن دیگر کشت و شاه و دو همراهش را به حَرّان فرستاد. [۵۰]
عمر ابن عدیم، زبدةالحلب من تاریخ حلب، ج۲، ص۲۱۳، به کوشش سامی دهان، دمشق، ج ۲، ۱۹۵۴م، ج ۳، ۱۹۶۸م.
سپاه گرانی که ژوسلین به کمک آورده بود، نتوانست اسیران را نجات دهد و بدوئن در ۵۱۸ق به حلب منتقل شد. در همان سال نگهداری از اسیران به دست تمرتاش برادر بلک افتاد و او به طمع دریافت فدیه نقدی و تصرف بعضی از نواحی متصرفه صلیبیها، با دریافت ۲۰ هزار دینار پیش پرداخت، بدوئن را با اکرام تمام آزاد کرد.۴.۱ - آزادیبدوئن بلافاصله پس از آزادی، پیمان خود را شکست و از استرداد آن بخشهایی که وعده داده بود، خودداری کرد و با همراهی دُبَیس، سلطان شاه بن رضوان، امیران خائن مسلمان و ژوسلین، به حلب و نواحی آن حمله کرد و به مردم حلب آزار فراوان رساند و به مقدسات دینی مردم توهین کرد. کار چنان بر مردم حلب تنگ شد که به خوردن مردگان پرداختند و تمرتاش هم که در میافارقین بود، کاری نکرد. اهالی حلب از آق سنقر بُرسُقی، فرمانروای موصل، کمک خواستند و او با وجود بیماری قول مساعدت داد. اما در ۵۱۹ق/۱۱۲۵م در عزاز شکست سختی از صلیبیها خورد و به حلب پناه برد و مجبور به مصالحه شد. بدوئن با همین پیروزی، بقیه فدیه نقدی برای آزادی گروگانها را فراهم آورد؛ سپس انطاکیه را به پسر بوهمند سپرد و به بیتالمقدس بازگشت [۵۱]
عمر ابن عدیم، زبدةالحلب من تاریخ حلب، ج۲، ص۲۱۷، به کوشش سامی دهان، دمشق، ج ۲، ۱۹۵۴م، ج ۳، ۱۹۶۸م.
[۵۲]
عمر ابن عدیم، زبدةالحلب من تاریخ حلب، ج۲، ص۲۲۱-۲۳۱، به کوشش سامی دهان، دمشق، ج ۲، ۱۹۵۴م، ج ۳، ۱۹۶۸م.
[۵۳]
ج۲، ۱۷۱-۱۷۶، Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵.
بدوئن که پسری نداشت، دختر خود ملیسند را با صلاحدید پادشاه فرانسه به ازدواج فولک کنت آنژو درآورد تا فرزند پسر آنها جانشین او گردد [۵۴]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۱۷۷-۱۷۸.
در ۵۲۲ق/۱۱۲۸م اتابک عمادالدین زنگی امیر حلب شد و بوهمند، داماد دیگر بدوئن، در جنگی با ترکانِ دانشمندی کشته شد و همسرش به ادعای امارت، از اتابک کمک خواست. بدوئن به غارت انطاکیه لشکر کشید و در ۵۲۵ق/۱۱۳۰م شهر را گشود و امیریِ انطاکیه را، به عنوان نیابت نوهاش به ژوسلین داد و دخترش را به جبله و لاذقیه تبعید کرد و سپس به بیتالمقدس بازگشت [۵۵]
عمر ابن عدیم، زبدةالحلب من تاریخ حلب، ج۲، ص۲۴۶-۲۴۷، به کوشش سامی دهان، دمشق، ج ۲، ۱۹۵۴م، ج ۳، ۱۹۶۸م.
[۵۶]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۱۸۲-۱۸۴.
۴.۲ - تعیین جانشینیچون بدوئن دوم در ۵۲۶ق/۱۱۳۱م در عکا، مرگ خویش را نزدیک دید، فولک، ملیسند و پسر یک ساله آنان را که بدوئن نام داشت، همراه با بزرگان فراخواند و به شاهی آنان پس از خود وصیت کرد [۵۷]
حمزه ابن قلانسی، ذیل تاریخ دمشق، ج۱، ص۲۳۳، به کوشش آمدرُز، بیروت، ۱۹۰۸م.
[۵۸]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۱۸۴-۱۸۵.
بدوئن دوم که از همان آغاز پادشاهی خود با مصر و دو دشمن قوی ترکمان، طغتکین و ایلغازی روبهرو بود، تقریباً سراسر دوران پادشاهی خود را در نبرد گذراند که با وجود پیروزیهای مسلمانان، در نهایت، قدرت و سیطره صلیبیها را تثبیت میکرد؛ زیرا ترکمانان و سایر امیران مسلمان بدون برنامه و سازماندهی معینی، تنها به قصد غارت به صلیبیها حمله میآوردند و با خود نیز در اختلاف بودند. سنجر سلجوقی توجهی به بستگان خود در آسیای صغیر و احوال مسلمانان سوریه و سرزمین قدس نداشت. در حالی که بدوئن دوم و صلیبیها که سخت مسلمانان را زیرنظر داشتند، [۵۹]
علی بن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۱۰۳۵.
از برنامه و هدف خاصی پیروی میکردند [۶۰]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۱۵۵-۱۴۸.
(برای تفصیل این نبردها و درگیریهای مسلمانان با همدیگر). [۶۱]
عمر ابن عدیم، زبدةالحلب من تاریخ حلب، ج۲، ص۱۹۰-۲۰۶، به کوشش سامی دهان، دمشق، ج ۲، ۱۹۵۴م، ج ۳، ۱۹۶۸م.
بدوئن دوم از سیاست بدوئن اول پیروی میکرد. در زمان او، تأسیس دو نیروی قوی شبه نظامی، نیروی صلیبیها را تقویت کرد. گستره نفوذ این دو فرقه در امور مملکت، آنان را به چنان ثروتی رساند که به تدریج در زمره قدرتهای اقتصادی و بانکی بزرگ اروپا درآمدند [۶۲]
حسین محمد عطیه، اماره انطاکیه الصلیبیه و المسلمون، ج۱، ص۶۷-۶۸، قاهره، ۱۹۸۹م.
۵ - بدوئن سومبدوئن سوم (۵۳۸ -۵۵۷ق/۱۱۴۳-۱۱۶۲م). پس از مرگ بدوئن دوم، دامادش فولک زمام امور را در دست گرفت. در زمان او صلیبیها برای نخستینبار به تفرقه گراییدند. [۶۳]
حمزه ابن قلانسی، ذیل تاریخ دمشق، ج۱، ص۲۳۳-۲۳۶، به کوشش آمدرُز، بیروت، ۱۹۰۸م.
[۶۴]
عمر ابن عدیم، زبدةالحلب من تاریخ حلب، ج۲، ص۲۵۱-۲۵۲، به کوشش سامی دهان، دمشق، ج ۲، ۱۹۵۴م، ج ۳، ۱۹۶۸م.
فولک در ۱۲ سال دوران پادشاهی خود، از یک سو گرفتار مشکلات خانوادگی با همسرش ملیسند بود و از سوی دیگر، درگیر حریفی زورمند چون عمادالدین اتابک و غارتهای گاه و بیگاه امیران دیگر ترکمان میشد. [۶۵]
حمزه ابن قلانسی، ذیل تاریخ دمشق، ج۱، ص۲۳۶-۲۳۷، به کوشش آمدرُز، بیروت، ۱۹۰۸م.
[۶۶]
حمزه ابن قلانسی، ذیل تاریخ دمشق، ج۱، ص۲۳۹، به کوشش آمدرُز، بیروت، ۱۹۰۸م.
[۶۷]
حمزه ابن قلانسی، ذیل تاریخ دمشق، ج۱، ص۲۴۰-۲۴۳، به کوشش آمدرُز، بیروت، ۱۹۰۸م.
[۶۸]
حمزه ابن قلانسی، ذیل تاریخ دمشق، ج۱، ص۲۵۵، به کوشش آمدرُز، بیروت، ۱۹۰۸م.
[۶۹]
حمزه ابن قلانسی، ذیل تاریخ دمشق، ج۱، ص۲۵۹، به کوشش آمدرُز، بیروت، ۱۹۰۸م.
[۷۰]
عمر ابن عدیم، زبدةالحلب من تاریخ حلب، ج۲، ص۲۶۰- ۲۶۴، به کوشش سامی دهان، دمشق، ج ۲، ۱۹۵۴م، ج ۳، ۱۹۶۸م.
دو دستگیهای درونی و حوادثی که حتی گاه با پیروزیهای مقطعی نیز همراه بود، مقدمه ضعف دولت فرنگی قدس را فراهم آورد [۷۱]
حسین محمد عطیه، اماره انطاکیه الصلیبیه و المسلمون، ج۱، ص۶۰، قاهره، ۱۹۸۹م.
۵.۱ - تاجگذاریبا مرگ فولک در ۵۳۸ق/۱۱۴۳م در نزدیکی عکا، بدوئن سومِ ۱۳ساله و مادرش ملیسند، به اتفاق تاجگذاری کردند. [۷۲]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۲۳۳.
[۷۳]
حمزه ابن قلانسی، ذیل تاریخ دمشق، ج۱، ص۲۳۳، به کوشش آمدرُز، بیروت، ۱۹۰۸م.
اتابک عمادالدین، موقع را مناسب یافت و رُها را در ۵۳۹ق تسخیر کرد و بسیاری از صلیبیها را کشت یا اسیر کرد. [۷۵]
حمزه ابن قلانسی، ذیل تاریخ دمشق، ج۱، ص۲۷۹، به کوشش آمدرُز، بیروت، ۱۹۰۸م.
[۷۶]
عمر ابن عدیم، زبدةالحلب من تاریخ حلب، ج۲، ص۲۷۸-۲۷۹، به کوشش سامی دهان، دمشق، ج ۲، ۱۹۵۴م، ج ۳، ۱۹۶۸م.
تسخیر مجدد رها در ۵۴۱ق/۱۱۴۶م به دست نورالدین اتابک، پسر عمادالدین، روی داد و مهاجمان صلیبی را سخت نگران ساخت [۷۷]
عمر ابن عدیم، زبدةالحلب من تاریخ حلب، ج۲، ص۲۸۹- ۲۹۱، به کوشش سامی دهان، دمشق، ج ۲، ۱۹۵۴م، ج ۳، ۱۹۶۸م.
[۷۹]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۲۴۰-۲۴۳.
این نگرانی به اروپا منتقل شد و خیلی زود گروه عظیمی از داوطلبان که افراد برجستهای چون کُنراد شاه آلمان و لوئی هفتم از فرانسه در میانشان بودند، در ۵۴۲ق/۱۱۴۷م به سوی قسطنطنیه حرکت کردند و سال بعد در صور و عکا پیاده شدند. بدوئن و مادرش، از کنراد در بیتالمقدس پذیرایی کردند. با اینهمه، شجاعت و یکدلی نورالدین اتابک و معینالدین اُنَر، همراه با بیبرنامگی و اختلاف صلیبیها، فتح نهایی را از آنِ مسلمانان ساخت [۸۰]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۲۷۹- ۲۷۸.
[۸۱]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۲۸۸-۲۸۰.
[۸۲]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۲۴۷-۲۶۳.
[۸۳]
عمر ابن عدیم، زبدةالحلب من تاریخ حلب، ج۲، ص۲۹۱-۲۹۲، به کوشش سامی دهان، دمشق، ج ۲، ۱۹۵۴م، ج ۳، ۱۹۶۸م.
بدوئن سوم اندکاندک دست مادر را از مداخله در امور دولت کوتاه کرد و در ۵۴۸ق/۱۱۵۳م بندر مهم عسقلان را از مصریها گرفت. [۸۴]
ج۲، ۳۵۰-۳۵۱، Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵.
[۸۵]
حمزه ابن قلانسی، ذیل تاریخ دمشق، ج۱، ص۳۲۰- ۳۲۱، به کوشش آمدرُز، بیروت، ۱۹۰۸م.
[۸۶]
عمر ابن عدیم، زبدةالحلب من تاریخ حلب، ج۲، ص۳۰۴- ۳۰۵، به کوشش سامی دهان، دمشق، ج ۲، ۱۹۵۴م، ج ۳، ۱۹۶۸م.
با اینهمه، سیر حوادث از ۵۴۲ق/۱۱۴۷م به بعد، نشانه گردش اوضاع به نفع مسلمانان بود. شکست جنگ دوم صلیبیها که از هویت ایمانی و محبوبیت نخستین حرکت برخوردار نبود، نشان داد که ضعف دولت مهاجمان لاتین فرا رسیده است [۸۹]
حسین محمد عطیه، اماره انطاکیه الصلیبیه و المسلمون، ج۱، ص۷۰-۷۳، قاهره، ۱۹۸۹م.
در ۵۵۲ق/۱۱۵۷م، بدوئن عهد خود را با نورالدین اتابک نادیده گرفت، اما شکست سختی از او خورد و به تنهایی از میدان جنگ گریخت. در همان سال برای تثبیت و تضمین پشتیبانی بزرگترین حامی خود مانوئل امپراتور روم، خواهرزاده ۱۳ ساله او را به زنی گرفت [۹۰]
حمزه ابن قلانسی، ذیل تاریخ دمشق، ج۱، ص۳۴۱-۳۴۲، به کوشش آمدرُز، بیروت، ۱۹۰۸م.
[۹۱]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۳۴۹-۳۵۰.
[۹۲]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۳۴۲-۳۴۳.
و چون مانوئل در سال بعد به کلیکیه و طرسوس رفت، به ملاقاتش شتافت و سال بعد که امپراتور به انطاکیه رفت، بدوئن بدون تاج و سلاح پشت سر او به راه افتاد [۹۳]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۳۵۱-۳۵۳.
بدوئن سوم در ۵۵۷ق/۱۱۶۲م در بیروت مرد. در این هنگام به نورالدین اتابک که از سفر حج بازگشته بود، پیشنهاد شد تا با استفاده از این موقعیت به مسیحیان حمله کند. اما وی به احترام سوگواران، از این کار صرفنظر کرد [۹۴]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۳۶۱.
بدوئن فرزندی نداشت، بدینسبب آمالریک، برادر ۲۵ سالهاش پس از او به پادشاهی رسید [۹۵]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۳۶۲-۳۶۳.
۶ - بدوئن چهارمبدوئن چهارم (۵۷۰ -۵۸۱ق/۱۱۷۴- ۱۱۸۵م). در دوران پادشاهی آمالریک، در ۵۶۶ق/۱۱۷۰م هنگامیکه بدوئن چهارم ۹ ساله بود، معلوم شد که به بیماری جذام گرفتار است. از اینرو، تصمیم گرفته شد که خواهرش سیبیلا را که بعداً بدوئن پنجم از او زاده شد، به سرعت شوهر بدهند که درصورت لزوم جانشینی برای آمالریک باشد. [۹۶]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۳۹۲-۳۹۳.
۶.۱ - حوادث مهم حکومت آمالریکچند حادثه مهم در دوران پادشاهی ۱۲ ساله آمالریک روی داد: ظهور صلاحالدین برادرزاده شیرکوه، سردار بزرگ نورالدین؛ تقاضای بینتیجه کمک از اروپا و بیهودگی فرستادن سپاهی از جانب مانوئل امپراتور روم که با تلفات سنگین بازگشت [۹۷]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۳۹۲.
[۹۸]
حسین محمد عطیه، اماره انطاکیه الصلیبیه و المسلمون، ج۱، ص۱۰۳، قاهره، ۱۹۸۹م.
دخالت بینتیجه آمالریک در کار مصر به خیال استفاده از اختلاف و تفرقه شاور وزیر دربار مصر با نورالدین و شیرکوه و صلاحالدین [۱۰۰]
فتح بنداری اصفهانی، سنا البرق الشامی، ج۱، ص۶۰- ۶۴، مختصر البرق الشامی عمادالدین کاتب، به کوشش رمضان ششن، بیروت، ۱۹۷۱م.
و سرانجام برچیده شدن خلافت فاطمی مصر به دست صلاحالدین در شوال ۵۶۹/مه ۱۱۷۴ [۱۰۱]
حسین محمد عطیه، اماره انطاکیه الصلیبیه و المسلمون، ج۱، ص۷۵-۷۶، قاهره، ۱۹۸۹م.
درست در همان سال که صلاحالدین روی به شام نهاد بدوئن چهارم، نوجوان جذامی ۱۳ ساله، شاه شد و نیابت سلطنت برعهده ریموند که مردی کاردان بود، سپرده شد. در آن زمان دودستگی کامل در امور صلیبیها حکمفرما بود و شاه ناتوان، در ۵۷۲ق/۱۱۷۶م دایی خود ژوسلین را به خوانسالاری خویش گماشت و مادر خود، همسر نخستینِ آمالریک را - که زنی مداخلهجو بود - به دربار آورد [۱۰۳]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۴۰۴-۴۰۷.
اما کاملاً مشهود بود که بدوئن چهارم ماندنی نیست و خواهرش سیبیلا که بدوئن پنجم را به دنیا آورده بود، نیز بیوه شد [۱۰۴]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۴۱۱.
با وجود این، هنگامی که صلاحالدین دوباره به شام حمله کرد، بدوئن با شجاعتی کم مانند بر او پیروز شد، اما در ۵۷۵ق/۱۱۷۹م به سختی از او شکست خورد. [۱۰۶]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۴۱۶-۴۲۲.
[۱۰۷]
علی بن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱۱، ص۴۵۵-۴۵۷.
۶.۲ - اواخر حکومت بدوئن چهارمبدوئن چهارم که در همان ایام، سخت گرفتار رسواییها و دخالتهای بیش از حد مادر خود بود، با بیمیلی به ازدواج مجدد خواهرش با مردی به نام گیدولوزینان رضایت داد [۱۰۸]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۴۲۳-۴۲۴.
مرگ امپراتور مانوئل نیز، او را از یک حامی بزرگ محروم ساخت. همچنین توافق جانشین او آندرونیکوس با صلاحالدین، برای جلوگیری از تهاجم سلجوقیان روم، دست صلاحالدین را در برابر صلیبیها بازگذاشت [۱۰۹]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۴۲۸-۴۲۹.
به این ترتیب، شاه جوان که اندک اندک نیروی بدنی خود را در اثر مرض جذام از دست میداد، در نتیجه محروم شدن از حامیان و نیز تفرقه اطرافیان و امیران خود، عملاً در برابر دشمن سرسختی مانند صلاحالدین تضعیف شد. بدوئن دوبار کوشید تا از تاخت و تازهای پیمانشکنانه یکی از امیران خود، رینالد شاتیونی - که به شدت خشم صلاحالدین را برانگیخته بود - جلوگیری کند، اما رینالد (در منابع اسلامی:ارناط) فرمان او را گردن نمینهاد. از سویی دیگر، گیدولوزینان که از سوی بدوئن به نیابت انتخاب شده بود، در بیتالمقدس با شاه گستاخی کرد. پس بدوئن در ۵۷۹ق/۱۱۸۳م، خواهرزاده خود، بدوئن پنجم، پسر ۶ ساله سیبیلا را جانشین خود نامید و گی را از نیابت خود و اداره امور عزل کرد و در کمال ناتوانی بدنی، در حالی که جذام تمام اندامهای او را از کار انداخته بود، مجدداً زمام امور را در دست گرفت. دو سال بعد طی وصیتی نیابت بدوئن پنجم را با اصرار زیاد به کنت ریموند سپرد و چندی بعد درگذشت. [۱۱۰]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۴۴۳-۴۴۴.
[۱۱۱]
ج۲، ۴۳۰-۴۴۰، Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵.
۷ - بدوئن پنجمبدوئن پنجم (۵۸۱ -۵۸۲ق/۱۱۸۵-۱۱۸۶م). ریموند بلافاصله برای ۴ سال با صلاحالدین صلح کرد. سال بعد، بدوئن پنجم نیز در ۹ سالگی در عکا مرد و کار مملکت به آشفتگی صلاحالدین سرانجام حمله برد، شهرها را یک به یک گشود و بیتالمقدس را نیز فتح کرد. او همه سران صلیبیها را دستگیر ساخت و جز رینالد شاتیونی که به دست خود گردن زد، با همه اسیران با محبت و احترام رفتار کرد [۱۱۵]
عمر ابن عدیم، زبدةالحلب من تاریخ حلب، ج۳، ص۹۴-۹۹، به کوشش سامی دهان، دمشق، ج ۲، ۱۹۵۴م، ج ۳، ۱۹۶۸م.
[۱۱۶]
Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵، ج۲، ص۴۶۵-۴۶۶.
با مرگ بدوئن پنجم سلسله شاهان فرنگی قدس منقرض شد و فتح بیتالمقدس، به سیطره صلیبیها بر این سرزمین پایان داد.۸ - فهرست منابع(۱) علی بن اثیر، الکامل فی التاریخ. (۲) ابن تغری بردی، النجوم. (۳) ابن خلدون، العبر. (۴) عمر ابن عدیم، زبدةالحلب من تاریخ حلب، به کوشش سامی دهان، دمشق، ج۲، ۱۹۵۴م، ج ۳، ۱۹۶۸م. (۵) حمزه ابن قلانسی، ذیل تاریخ دمشق، به کوشش آمدرُز، بیروت، ۱۹۰۸م. (۶) فتح بنداری اصفهانی، سنا البرق الشامی، مختصر البرق الشامی عمادالدین کاتب، به کوشش رمضان ششن، بیروت، ۱۹۷۱م. (۷) مصطفی مراد دباغ، بلادنا فلسطین، الخلیل، ۱۹۷۴-۱۹۷۶م. (۸) محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و ابراهیم زیبق، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م. (۹) ویلیام صوری، الحروب الصلیبیه، ترجمه حسن حبشی، قاهره، ۱۹۹۱م. (۱۰) حسین محمد عطیه، اماره انطاکیه الصلیبیه و المسلمون، قاهره، ۱۹۸۹م. (۱۱) شاکر مصطفی، «فلسطین مابین العهدین الفاطمی و الایوبی»، موسوعه خاص، ج۲. (۱۲) احمد مقریزی، اتعاظ الحنفا، بهکوشش محمدحلمی محمداحمد، قاهره، ۱۳۹۳ق/ ۱۹۷۳م. (۱۳) Atiya AS, Crusade, Commerce and Culture, New York, ۱۹۶۶. (۱۴) Runciman S, A History of the Crusades, London, ۱۹۶۵؛ ۹ - پانویس
۱۰ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بدوئن»، شماره۴۶۵۰. |