بختیارنامهبَخْتْیارْنامه، عنوان یکی از قصههای معروف فارسی که ظاهراً کهنترین تحریر منثور آن به شمسالدین محمد دقایقی مروزی، از نویسندگان اواخر سده ۶ و اوایل سده ۷ق منسوب است. این تحریر مشتمل بر یک مقدمه و ۱۰ باب (قصه) و یک خاتمه است. ۱ - معرفی اجمالیداستاندرباره بختیار، شاهزادهای - فرزند آزادبخت شاه سیستان - است که در میان دزدان برآمد و سپس به دربار راه یافت و چنان به شاه که فرزند را نمیشناخت، نزدیک شد که حاسدان به کار برخاستند و طی ماجراهایی سرانجام آزاد بخت را به قتل او راضی کردند. اما فرخسوار، پیشوای دزدان، پرده از راز زندگی بختیار برگرفت و شاه و ملکه پسر خویش را بازشناختند. ۲ - محتوای بختیارنامهبختیارنامه جز قصه اصلی بختیار، مشتمل بر ۹ قصه دیگر است که قهرمانان هر یک ماجراهایی شبیه به بختیار دارند و این داستانها مانند هزار و یکشب تو در تو و مرتبط به یکدیگرند [۱]
بختیارنامه (راحه الارواح فی سرور المفراح)، تحریر محمد دقایقی مروزی، به کوشش ذبیحالله صفا، تهران، ۱۳۴۵ش.
[۲]
بختیارنامه (راحه الارواح فی سرور المفراح)، تحریر محمد دقایقی مروزی، به کوشش ذبیحالله صفا، تهران، ۱۳۴۵ش.
[۳]
بختیارنامه (راحه الارواح فی سرور المفراح)، تحریر محمد دقایقی مروزی، به کوشش ذبیحالله صفا، تهران، ۱۳۴۵ش.
[۴]
هرمان اته، تاریخ ادبیات فارسی، ج۱، ص۲۲۳، ترجمه رضازاده شفق، تهران، ۱۳۳۷ش.
و همه متضمن پندها و نصایح در تأیید فضایل و طرد رذایل اخلاقی است. [۵]
ایرج افشار، «ترجمه فارسی بختیارنامه»، ج۱، ص۲۴۶، جهان نو، تهران، ۱۳۳۰ش، س ۶، شم ۱۲.
۳ - مأخذ بختیارنامهمأخذ اصلی بختیارنامه روشن نیست. به گمان ذبیحالله صفا [۶]
ذبیحالله صفا، مقدمه بر بختیارنامه، ص۵۶.
[۷]
ذبیحالله صفا،حماسهسرایی، ص۹۲.
اساس بختیارنامه منسوب به دقایقی میتواند همان بختیارنامه ای باشد که به گفته مؤلف تاریخ سیستان [۸]
تاریخ سیستان، به کوشش محمدتقی بهار، ج۱، ص ۸ - ۹، تهران، ۱۳۱۴ش.
[۹]
شاه حسین بن غیاثالدین، احیاء الملوک، ج۱، ص۴۷- ۴۸، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، ۱۳۴۴ش.
[۱۰]
رضاقلی هدایت، مجمع الفصحا، ج۱، ص۶۴۷، به کوشش مظاهر مصفا، تهران، ۱۳۳۹ش.
در شرح کارهای بختیار، جهان پهلوانِ خسرو پرویز ساسانی نوشته شده است. اما هانوِی این نظر را درست نمیداند [۱۱]
Iranica، ج۳، ص۵۶۴.
به نظر محققانی چون کومپارِتی و باسه، مندرجات قصه «ده وزیر» [۱۲]
تحریر محمد دقایقی مروزی، به کوشش ذبیحالله صفا، تهران، ۱۳۴۵ش.
با «هفت وزیر» (در سندبادنامه) چنان شبیه است که نمیتوان آنها را دو متن مستقل به شمار آورد، بلکه باید گفت آنچه در بختیارنامه آمده، تقلیدی است از «هفت وزیر». [۱۳]
تئودُر نولدکه، مقدمه بر بختیارنامه، ج۱، ص۲۳، ترجمه مقدمه از کیکاووس جهانداری (نک: هم، روشن).
نولدکه با تأیید عقیده باسه که بختیارنامه را متنی متأخر دانسته، تأکید کرده که برخلاف سندبادنامه که تحریرهایی از آن به زبان پهلوی و احتمالاً به سنسکریت یا پراکریت وجود داشته، قصه بختیارنامه در دوره اسلامی تحریر شده است و دلیلی هم در رد این نظر موجود نیست. [۱۴]
تئودُر نولدکه، مقدمه بر بختیارنامه، ج۱، ص ۲۴، ترجمه مقدمه از کیکاووس جهانداری (نک: هم، روشن).
[۱۵]
احمد تفضلی، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، ج۱، ص۳۰۱، بهکوشش ژاله آموزگار، تهران، ۱۳۷۶ش.
به نظر هرمان اته [۱۶]
احمد تفضلی، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، ج۱، ص۳۰۱، بهکوشش ژاله آموزگار، تهران، ۱۳۷۶ش.
نیز بختیارنامه به سبک داستان هزار و یک شب و به تقلید از سندبادنامه - که به گمان او از اصل هندی سرچشمه گرفته - در دوره اسلامی نگارش یافته است [۱۷]
Iranica، ج۳، ص۵۶۴.
ذبیحالله صفا براساس نامها و نوع تمثیلات منقول در بختیارنامه که در ترجمههای عربی و گاه در تحریرهای فارسی باقی مانده است، حدس میزند که تحریرهای بختیارنامه از یکی از متون کهن پیش از اسلام سرچشمه گرفته، و در زمره داستانهایی است که در دوره تکوین حیات ادب عربی در قرنهای اولیه هجری، مانند کلیله و دمنه و سندبادنامه از پهلوی به عربی ترجمه شدهاند. [۱۸]
ذبیحالله صفا، مقدمه بر بختیارنامه (هم)، ج۱، ص۶.
۴ - تحریرهای بختیارنامهکهنترین تحریر موجود از بختیارنامه به نثر فارسی، راحه الارواح فی سرور المفراح (مورخ ۲۳ ذیحجه ۶۶۳) نام دارد که در پاریس نگهداری میشود [۱۹]
Blochet, E, Catalogue des manuscrits persans, ۱۹۳۴ شم ۲۰۳۵
هرچند در آن، از نام محرر سخن به میان نیامده، ولی صفا [۲۰]
ذبیحالله صفا، مقدمه بر بختیارنامه (هم)، ج۱، ص۱۲-۱۳.
با مقایسه مقدمه این کتاب [۲۱]
بختیارنامه (راحه الارواح فی سرور المفراح)، تحریر محمد دقایقی مروزی، ج۱، ص ۸-۹، به کوشش ذبیحالله صفا، تهران، ۱۳۴۵ش.
و روایتی از عوفی [۲۲]
محمد عوفی، لباب الالباب، ج۱، ص ۲۱۲، به کوشش ادوارد براون، لیدن، ۱۳۲۴ق/۱۹۰۶م.
به درستی دریافته که این تحریری است به قلم شمسالدین محمد دقایقی مروزی. [۲۳]
محمد روشن، مقدمه بر بختیارنامه (لمعهالسراجلحضره التاج)، ج۱، ص۱۲، تهران، ۱۳۶۷ش.
به نوشته صفا، [۲۴]
ذبیحالله صفا، مقدمه بر بختیارنامه (هم)، ج۱، ص۹-۱۰.
سخنان دقایقی حاکی از آن است که او کتاب یاد شده را ظاهراً از اصل پهلوی و یا از روی ترجمه عربی، به فارسی برنگردانده، بلکه پیش از او تحریری به فارسی از این کتاب به زبانی ساده و روان وجود داشته، و دقایقی همین متن فارسی را با صنایع ادبی آراسته، و دوباره تحریر کرده است. با اینهمه، ۴ قصه از ۱۰ قصهای که در کتاب دیگر عوفی، یعنی جوامع الحکایات از بختیارنامه نقل شده، از تکلفات منشیانه و عبارتهای مطنطن عاری است [۲۵]
شاه حسین بن غیاثالدین، احیاء الملوک، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، ۱۳۴۴ش.
زمان دقیق تحریر دقایقی دانسته نیست. وی در مقدمه کتاب [۲۶]
بختیارنامه (راحه الارواح فی سرور المفراح)، ص۵ -۶، تحریر محمد دقایقی مروزی، به کوشش ذبیحالله صفا، تهران، ۱۳۴۵ش.
میگوید که آن را به نام محمود بن محمد بن عبدالکریم، وزیر سمرقند، موصوف به «اکرم ماوراءالنهر» به رشته تحریر درآورده است که به گمان صفا، وی یکی از آخرین وزیران قراخانیان سمرقند و گویا وزیر نصرتالدین قلج ارسلانخان عثمان بن حسن (مق ۶۰۷ یا ۶۰۹ق) بوده است [۲۷]
محمد روشن، مقدمه بر بختیارنامه (لمعهالسراجلحضره التاج)، ج۱، ص۱۲-۱۷، تهران، ۱۳۶۷ش.
(که وزیر یاد شده را با تاجالدین محمود بن محمد، ممدوح سوزنی و رشیدالدین وطواط یکی انگاشته است). صفا همچنین بختیارنامه را از لحاظ سبکشناسی متعلق به سدههای ۶ و ۷ق دانسته است. [۲۸]
ذبیحالله صفا، مقدمه بر بختیارنامه (هم)، ج۱، ص۱۲.
بیشتر اشعار پارسی و عربی منقول در بختیارنامه، در سند بادنامه نیز موجود است و به گمان صفا [۲۹]
ذبیحالله صفا، مقدمه بر بختیارنامه (هم)، ج۱، ص۱۷- ۱۸.
دقایقی این اشعار را از سندبادنامه برنگرفته، بلکه احتمالاً هر دو از منابعی که معمولاً مورداستفاده ادبای آن روزگار در نقل امثال و اشعار بوده، بهره بردهاند.۵ - تحریرهای دیگر بختیارنامهدو دستنویس دیگر از تحریر بختیارنامه موجود است: یکی مورخ ۶ ذیقعده ۶۹۵ محفوظ در کتابخانه دانشگاه لیدن با عنوان لمعه السراج لحضره التاج؛ [۳۰]
محفوظ در کتابخانه بادلیان، تاریخ سیستان، به کوشش محمدتقی بهار، تهران، ۱۳۱۴ش.
(زاخاو، که در تقدیمنامه هر دو دستنویس، نام وزیر سمرقند، محمود بن محمد عبدالکریم، مندرج است. بنابراین، منشأ هر ۳ دستنویس (پاریس، لیدن و بادلیان) را باید همان تحریر دقایقی دانست. محمد روشن دستنویس لیدن را با مقابله دستنویس بادلیان و برخی دستنویسهای دیگر تصحیح کرده، و در ۱۳۶۷ش در تهران به چاپ رسانده است.تحریر فارسی دیگری از بختیارنامه (مورخ ۲۳ ربیعالاول ۸۰۹) به کوشش ذبیحالله صفا همراه با یکی از تحریرهای عربی کتاب به نام عجائب البخت (مورخ ۳۹۰ق) که میشل جورجی عورا در مصر منتشر کرده بود، در ۱۳۴۷ش در تهران به چاپ رسید. در این تحریر، اشعار متعددی مأخوذ از یکی از تحریرهای منظوم بختیارنامه و نیز ابیاتی سست و بی مایه، گویا سروده خود محرر به متن داستان افزوده شده است. [۳۱]
ذبیحالله صفا، مقدمه بر بختیارنامه (هم)، ج۱، ص۱۹-۲۰.
همچنین چکیدهای از بختیارنامه در تحریر فارسی اسکندرنامه [۳۲]
اسکندرنامه، روایت فارسی کالیستنس دروغین، ج۱، ص ۱۹۸ بب، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۳ش.
که اصل آن به کالیستِنِس دروغین منسوب است، آمده است.۶ - تحریرهای منظوم فارسیاز بختیارنامه ۴ تحریر منظوم فارسی در دست است: ۱. منظومهای در بحر هزج مسدس اخرب مقبوض مکفوف که نسخهای از آن همراه با منظومه نه منظر در کتابخانه ملی پاریس نگهداری میشود (Blochet، شم ۲۰۳۶)؛ ۲. منظومهای از شاعری به نام پناهی از معاصران جهانشاه قراقویونلو (حک ۸۴۱ -۸۷۲ق) در بحر هزج مسدس مقصور یا محذوف، سروده ۸۵۱ق که نسخهای از آن در کتابخانه ملی ملک [۳۳]
کتابخانه ملی ملک، خطی.
محفوظ است؛ ۳. منظومهای در بحر متقارب مثمن مقصور که در ۱۰۹۱ق به نظم درآمده است [۳۴]
ذبیحالله صفا، مقدمه بر بختیارنامه (هم)، ج۱، ص۲۱-۲۲.
[۳۵]
هرمان اته، تاریخ ادبیات فارسی، ترجمه رضازاده شفق، تهران، ۱۳۳۷ش.
۷ - تحریرهای عربی بختیارنامهیکی از تحریرهای عربی به کوشش گوستاوس کنوز، با عنوان قصه العشر وزرا و ماجرا لهم مع ابن الملک آزادبخت با مقدمه بسیار کوتاه در ۱۸۰۷م در گوتینگن به چاپ رسید. نسخه دیگری (مورخ ۳۹۰ق) با عنوان عجائب البخت فی قصه الاحدی عشر وزیراً و ابن الملک آذاربخت (= آزادبخت) به کوشش میشل جورجی عورا با مقدمهای کوتاه در ۱۸۸۶م در مصر انتشار یافت. اصل این نسخه به خط سریانی است، ولی مصحح به اشتباه آن را از اصل عربی دانسته است. [۳۶]
ذبیحالله صفا، مقدمه بر بختیارنامه (هم)، ج۱، ص۶.
تحریرهای عربی برخلاف تحریرهای فارسی، مشتمل بر ۱۱ فصلند. فصل اضافی حاوی داستانی است با عنوان «ملک بخت زمان» که پادشاهی است شرابخوار و بدکار، و به همین سبب، بخت از وی میرَمَد، ولی سرانجام توبه میکند و دیگر بار بر سریر حکمرانی مینشیند. [۳۷]
ذبیحالله صفا، مقدمه بر بختیارنامه (هم)، ج۱، ص۶ - ۸.
تحریر عربی دیگری از بختیارنامه، در مجموعهای از داستانهای عربی به کوشش صلحانی در بیروت انتشار یافته است (۱۸۹۰م). این تحریر به متن عربی تصحیح کنوز بسیار نزدیک است و به نظر میرسد تا اندازهای از آن اصیلتر باشد.دستنویسهای بختیارنامه عربی اندک نیست و در بیشتر نسخههای نسبتاً کامل هزار و یک شب نیز به چشم میخورد. [۳۸]
تئودُر نولدکه، مقدمه بر بختیارنامه، ج۱، ص۲۴- ۲۵، ترجمه مقدمه از کیکاووس جهانداری (نک: هم، روشن).
به نظر نولدکه، [۳۹]
تئودُر نولدکه، مقدمه بر بختیارنامه، ج۱، ص ۲۸، ترجمه مقدمه از کیکاووس جهانداری (نک: هم، روشن).
متن عربی بختیارنامه، با تحریر فارسی آن بسیار تفاوت دارد و نمیتواند از آن مایه گرفته باشد. گذشته از تحریرهای عربی بختیارنامه، تحریرهایی از آن به زبانهای اویغوری، مالایایی و فِلِهی نیز باقی مانده است [۴۰]
Arberry, AJ, Catalogue of the Library of the India Office, London, ۱۹۳۷، ص۱۷۱.
۸ - فهرست منابع(۱) هرمان اته، تاریخ ادبیات فارسی، ترجمه رضازاده شفق، تهران، ۱۳۳۷ش. (۲) اسکندرنامه، روایت فارسی کالیستنس دروغین، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۳ش. (۳) ایرج افشار، «ترجمه فارسی بختیارنامه»، جهان نو، تهران، ۱۳۳۰ش، س ۶، شم ۱۲. (۴) بختیارنامه (راحه الارواح فی سرور المفراح)، تحریر محمد دقایقی مروزی، به کوشش ذبیحالله صفا، تهران، ۱۳۴۵ش. (۵) تاریخ سیستان، به کوشش محمدتقی بهار، تهران، ۱۳۱۴ش. (۶) احمد تفضلی، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، بهکوشش ژاله آموزگار، تهران، ۱۳۷۶ش. (۷) محمد روشن، مقدمه بر بختیارنامه (لمعهالسراجلحضره التاج)، تهران، ۱۳۶۷ش. (۸) عبدالحسین زرینکوب، «افسانههای عامیانه»، سخن، تهران، ۱۳۳۳ش، شم ۱۲. (۹) شاه حسین بن غیاثالدین، احیاء الملوک، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، ۱۳۴۴ش. (۱۰) ذبیحالله صفا، حماسهسرایی در ایران، تهران، ۱۳۵۲ش. (۱۱) ذبیحالله صفا، مقدمه بر بختیارنامه (هم). (۱۲) محمد عوفی، لباب الالباب، به کوشش ادوارد براون، لیدن، ۱۳۲۴ق/۱۹۰۶م. (۱۳) ملک، خطی. (۱۴) تئودُر نولدکه، مقدمه بر بختیارنامه، ترجمه مقدمه از کیکاووس جهانداری (نک: هم، روشن). (۱۵) رضاقلی هدایت، مجمع الفصحا، به کوشش مظاهر مصفا، تهران، ۱۳۳۹ش. (۱۶) Arberry, AJ, Catalogue of the Library of the India Office, London, ۱۹۳۷;. (۱۷) Blochet, E, Catalogue des manuscrits persans, ۱۹۳۴;. (۱۸) Eth E , H, Catalogue Of Persian, Manuscripts in the Library of the India Office, Oxford, ۱۹۰۳;. (۱۹) Iranica;. Ni z mu p d-D/ n, M, Introduction to the Jaw mi q u'l- h ik y t wa Law mi q u'r-riw y t of al- q Awf / , (۲۰) ondon, ۱۹۲۹; (۲۱) Sachau, E and H Eth E , Catalogue of the Persian, Turkish, Hind C st @ n Q and Pusht C Manuscripts in the Bodleian Library, Oxford, ۱۸۸۹. ۹ - پانویس
۱۰ - منبعبزرگ اسلامی، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بختیارنامه»، شماره۴۵۷۲. |