انوار الاصول (مکارم شیرازی)کتاب انوار الاصول کتابی از آیت الله مکارم شیرازی در مورد مباحث اصولی است که با شبکی روان تدوین شده است. ۱ - معرفى اجمالى« انوار الاصول»، تأليف احمد قدسى، تقريرات درس خارج اصول آية الله، ناصر مكارم شيرازى مىباشد كه به زبان عربى و در سال ۱۴۱۴ ق / ۱۳۷۲ ش، تدوين شده است. نويسنده، آزاد انديشى استاد، اصالت دادن ايشان به بحث و نقد و ارائه مباحث به صورت علمى را دليل انتخاب درس وى و تهيه و تدوين آن، ذكر كرده است. ۲ - ساختاركتاب، با مقدمه مفصل مؤلف، آغاز و مطالب، در قالب هشت مقصد، در سه جلد، ارائه شده است. نويسنده، اكثر مباحث موجود در علم اصول را مطرح و آنها را به صورت جامع، بررسى نموده است. ۳ - گزارش محتواجلد اول، در دو مقصد مباحث الفاظ تا انتهاى نواهى را مطرح كرده است. نويسنده، در مقدمه، ابتدا، تاريخ و نحوه تكامل علم اصول را بررسى نموده است. وى، معتقد است كه اولين رساله اى كه در مورد اين علم تدوين شده، رساله شیخ مفید مى باشد كه توسط محقق کراجکی ، در« کنز الفواید » آمده است، البته وى به اين نكته نيز اشاره دارد كه اين امر، به اين معنى نيست كه اين محقق، واضع و مبتكر اين علم مىباشد، بلكه معتقد است اصل آن، در زمان ائمه( ع) و رسول اكرم( ص)، به وجود آمده است. ۳.۱ - مشکلات علم اصولوى، علاوه بر توضيح اهميت و جايگاه علم اصول، به مشكلات اين علم اشاره كرده است از جمله: ۱. فقدان نظام لازم مناسب در كيفيت ورود و خروج به مسائل و شيوه عرضه مباحث؛ ۲. وجود مسائلى كه با مباحث اصولى پيوند خورده و به اشتباه، از مبادى اين علم محسوب مىشوند؛ ۳. عدم وجود برخى مسائلى كه در كتب اصولى قديم مطرح شده، ولى امروزه در اين علم وجود ندارند؛ ۴. توسعه بيش از حد برخى از مسائل آن، از قبيل مبحث انسداد و... ۳.۲ - مقدمات ورود به علم اصول فقهدر ادامه، مقدماتى كه قبل از ورود به مباحث اصول، ذكر مىشود، مطرح و مفصلا توضيح داده شده است. اين مقدمات، ده مورد است كه عبارتند از: ۱. مسائل اربعه: موضوع علوم، وجه تمايز علوم از يكديگر، موضوع علم اصول و تعريف آن؛ ۲. احکام وضع ؛ ۳. وضعى بودن يا طبعى بودن مجاز؛ ۴. تبعيت يا عدم تبعيت دلالت از اراده؛ ۵. وضع مرکبات و هيئات؛ ۶. علائم حقیقت و مجاز ؛ ۷. حقیقت شرعیه ؛ ۸. صحیح و اعم ؛ ۹. اشتراك و استعمال لفظ مشترک در بیش از معنی واحد ؛ ۱۰. مشتق . ۴ - مباحث مطرح شده در مقصد اولمقصد اول، مباحث مربوط به اوامر را مطرح كرده است. در اين بخش، نويسنده، پس از تعريف ، معنى و ماده امر، اعتبار علو و استعلا در معناى امر و دلالت امر بر وجوب را مطرح نموده است. وى، مسئله اتحاد طلب و اراده را، قبل از آنكه اصولى باشد، يك مسئله كلامى دانسته و اقوال مختلف، از جمله قول اشاعره و دلايل آنها در اين رابطه را بررسى نموده است. قضا و قدر، مفاد صيغه امر در جمله، تعريف توصلى و تعبدى، اقسام قصد قربت ، وجوب مباشرت در امر، اينكه آيا اصل در واجبات نفسى بودن است يا غيرى بودن؟ امرى كه پس از منع آمده باشد، دلالت امر بر مره و تكرار يا فور و تراخى، مجزى بودن اوامر ظاهريه شرعيه و... از ديگر مباحث مطرح شده در اين مقصد مىباشد. ۵ - مباحث مطرح شده در مقصد دومدر مقصد دوم، مسائل مرتبط با مبحث نواهى بحث شده است. نويسنده، پس از اشاره به قول معروف علما، پيرامون متحد بودن مفاد امر و نهى در دلالت آنها بر طلب و تفاوت در متعلق، قول مخالف اين رأى؛ يعنى اتحاد آن دو در متعلق و اختلاف در مدلول را مطرح و ادله آن را بررسى نموده است. در ادامه، دلالت نهى بر تحريم، مورد بحث قرار گرفته است. نويسنده، در پاسخ به اين سؤال كه آيا دلالت نهى بر تحريم، به مقتضى وضع مىباشد؛ در نتيجه استعمال نهى در كراهت، مجاز خواهد بود يا اينكه اين دلالت، به خاطر اطلاق و مقدمات حکمت است؛ در نتيجه اين استعمال حقيقى است؟، مبناى دوم را برگزيده و معتقد است نهى، بر دوام وجوب ترك نيز دلالت دارد. از ديگر مسائل مورد بحث در اين مقصد، عبارت است از: مسئله اجتماع امر و نهى و فرق آن با مسئله نهى در عبادات؛ اينكه آيا اين مسئله اصولى است يا نه و آيا قید مندوحه در محل نزاع لازم است؟ نهى در عبادات و معاملات؛ معناى صحت و فساد و... ۶ - مباحث مطرح شده در جلد دومجلد دوم، شامل چهار مقصد زير مىباشد: الف) مفاهيم: پس از تعريف مفهوم و مشخص كردن اين چهار امر كه آيا بحث در مفاهيم عقلى است يا لفظى؟ بحث اصولى است يا نه؟ از صفات دال است يا مدلول؟ و اينكه آيا اين بحث، صغروى است يا كبروى؟، چهار مفهوم شرط ، وصف، غايت و حصر، مورد بررسى قرار گرفته است؛ ب) عام و خاص: ضمن تعريف عام و خاص و بيان اقسام عام، از جمله استغراقى، مجموعى و بدلى، فرق بين عام و مطلق بيان شده و در ادامه، الفاظ عام، معرفى و بررسى شده است و در پايان اين مقصد، چند نكته پيرامون عام و خاص مطرح شده است، از جمله: ۱. تخصیص عام به وسیله مفهوم ؛ ۲. استثنايى كه بعد از جملات متعدد آورده مىشود؛ ۳. تخصیص عمومات کتاب با خبر واحد ؛ ۴. نسخ و بداء و...؛ ج) مطلق و مقيد: پس از تعريف مطلق و مقيد، شموليت اطلاق، ذهنى نبودن اطلاق و تقييد و الفاظ اطلاق كه عبارتند از: اسم جنس، علم جنس، مفرد محلى به« ال» و نكره، مورد بحث قرار گرفته است و در ادامه، ضمن بررسى اين امر كه آيا استعمال مطلق در مقيد، حقيقت است يا مجاز؟ فرق بين عام و مطلق و مجمل و مبين مطرح شده است؛ د) در شش بخش زير، امارات معتبره شرعيه را مورد بررسى و مطالعه قرار داده است: ۱. حجیت ظواهر : نويسنده، معتقد است ظواهر، از جمله ظنونى هستند كه از تحت اصالت حرمت به ظن، خارج شدهاند و دلايل متعددى بر حجيت ظواهر مطلق الفاظ، اقامه شده است؛ ۲. حجيت اجماع منقول : نويسنده، معتقد است كه جايگاه اين بحث، پس از بحث حجيت خبر واحد و اثبات حجيت آن است، اما به دليل پيروى از مذهب گذشتگان، اين بحث را در اينجا مطرح كرده است؛ ۳. حجيت شهرت ظنيه: مراد، شهرت فتوائيه است، نه شهرت روايى و عملى. برخى، قائل به حجيت اين شهرت مىباشند مطلقا؛ چه مربوط به قدماء باشد يا متأخرين، برخى، معتقد به عدم حجيت آن هستند مطلقا و عدهاى نيز قائل به تفصيل در مورد آن مىباشند؛ ۴. حجيت خبر واحد : نويسنده، اين مسئله را، از اهم مسائل اصولى دانسته و معتقد است استناد اكثر مسائل فقهى، مبتنى بر روشن شدن آن بوده و اگر اين بحث و نيز مسئله تعادل و تراجيح وجود نداشت، استنباط و اجتهادى نيز وجود نداشت؛ ۵. حجيت مطلق ظن: در اين رابطه، چهار وجه زير، بررسى شدهاند: الف) وجوب عقلى دفع ضرر مظنون؛ ب) ترجيح مرجوح بر راجح؛ ج) رأى سيد مجاهد؛ د) دلیل انسداد. ۶. حجيت دليل عقلى: در دو مقام دلايل قطعيه، مانند حسن و قبح عقلى و دلايل ظنيه، از جلمه قیاس ، استحسان ، مصالح مرسله و سد ذرایع ، آن را مطرح و بررسى كرده است. ۷ - مباحث جلد سوم کتابجلد سوم، اختصاص به مقصد هفتم داشته و در آن، از اصول عملیه زير، بحث كرده است: ۱. اصالة البرائة : ادله حجيت آن بر اساس آيات، روايات، اجماع و عقل، مورد بررسى قرار گرفته است؛ ۲. اصالة التخییر : پس از بيان تطبيقات آن در فقه، تخيير در واقعه متكرره، در تعبديات و نيز دوران امر بين تعيين و تخيير، بررسى شده است؛ ۳. اصالة الاشتغال : از جمله مباحث آن، مىتوان به دوران امر بین متباینین ، اضطرار در بعض اطراف، خروج بعض اطراف از محل ابتلا، عدم فرق در دفعيات و تدريجيات در تنجز علم اجمالى و... اشاره كرد؛ ۴. اصالة الاستصحاب : پس از تعريف آن و بحث در اين كه آيا استصحاب، مسئله اى اصولى است يا نه؟ اركان و شرايط جريان آن، مورد بحث و بررسى دقيق قرار گرفته است. در انتهاى اين جلد، مباحث مربوط به تعادل و تراجيح و اجتهاد و تقليد نيز مطرح شده است. ۸ - وضعيت كتابفهرست محتويات هر جلد، در انتهاى كتاب آمده است. پاورقىها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است. ۹ - پانویس
۱۰ - منبعنرم افزار جامع اصول فقه، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی |