انبیای بنی اسرائیلاسرائیل لقب حضرت یعقوب علیه السلام است و بنی اسرائیل دوازده سبط یا خاندان اند که آنها را از نسل دوازده پسر یعقوب می دانند. به پیامبرانی که بر قوم بنی اسرائیل مبعوث شده اند انبیاء بنی اسرائیل گفته می شود. در جای جای قرآن داستانهای بنی اسرائیل و برخوردهای آنها با پیامبرانشان پراکنده است. انبیاء بنی اسرائیل به تعبیر قرآن نعمت الهی بر آنها بودند اما این قوم این نعمت بزرگ را پاس نداشته در مواردی اقدام به قتل آنهان نمودند. ۱ - لغت بنیاسرائیلاسرائیل لقب حضرت یعقوب علیهالسلام و به معنای بنده خدا [۱]
اسارئیل به معنای بنده خدا، اخلاق انبیا از آدم تا خاتم، محمدمهدی تاجلنگرودی، بیجا، انتشارات ممتاز، چاپ دوم، سال ۱۳۷۴، ج ۱، ص ۱۵۷
یا سردار خدا [۲]
گزیده ناسخ التواریخ از آدم تا خاتم، میزرا محمدتقی سپهر، قم، انتشارات اسلامی، چاپ اول، سال ۱۳۸۵، ج ۱، ص ۱۶۹.
است. حضرت یعقوب علیه السلام فرزند اسحاق و نوهی حضرت ابراهیم علیهالسلام است که از ایشان با نام یعقوب، ۱۶ بار و با نام اسرائیل ۲ بار در قرآن یاد شده است.بنی اسرائیل یعنی اولاد یعقوب و اصطلاحا به نسل او گفته می شود که پس از او تعدادشان بسیار شد و تبدیل به قومی بزرگ شدند. لغت بنی اسرائیل، چهل و دو مرتبه در قرآن بکار رفته است. [۴]
دانشنامه جهان اسلام، مدخل «بنی اسرائیل».
۲ - تاریخچه بنی اسرائیلحضرت یعقوب علیه السلام به همراه فرزندانش در زمین کنعان زندگی می کردند که حضرت یوسف علیه السلام عزیز مصر شد و نزد فرعون اعتبار یافت. فرزندان یعقوب با خود او در سالهای قحط به مصر رفتند و در آن کشور ماندند. سالها بر آنان گذشت و نسل آنها بسیار شد. اما آن فرعون که زمان یوسف بود از جهان رفت و فراعنه دیگر جانشین او شدند و مردم مصر با بیگانگان بد رفتار می کردند و آنها را به خدمت گرفته آزار و شکنجه می دادند تا حضرت موسی علیه السلام به پیغمبری برگزیده شد و بنی اسرائیل را از سلطه فرعون رها نموده از مصر به سمت کنعان (سرزمین پدریشان)حرکت داد. اما در آنجا با مقابله فلسطینیان و عمالقه روبرو شد. بنی اسرائیل حدود چهل سال، که طی آن یک نسلشان از بین رفت، در صحرای سینا سرگردان بودند تا اینکه پس از وفات موسی علیه السلام، یوشع جانشین وی شد و بتدریج کنعان را فتح کرد. [۵]
ابوالحسن شعرانی، نثر طوبی (دائره المعارف لغات قرآن کریم)، ذیل واژه «اسرائیل»
[۶]
دانشنامه جهان اسلام، مدخل «بنی اسرائیل».
حضرت موسی علیه السلام بنی اسرائیل را به گروه های مختلف تقسیم کرده بود و کار هر یک را به رئیسی سپرده تا به اختلاف آنان برسند و میان آنها مطابق دستور شریعت حکم کنند و پس از آن که زمین مقدس را تصرف کردند همچنان اراضی را میان دوازده سبط پخش کردند و هر سبط را مانند حضرت موسی علیه السلام به گروهها زیر فرمان رؤسا و قضاة مقرر داشتند و احکام شرع میان آنها اجرا می شد و یک رئیس کل یا کاهن و قاضی بزرگ بر آنها نظر داشت. نزدیک چهارصد سال بر این گذشت از آنگاه بعللی از بزرگان خویش درخواست پادشاهی کردند مانند سایر امت ها و خداوند طالوت را بر آنها گماشت و پس از وی حضرت داود پادشاه شد و حضرت سلیمان علیه السلام جانشین او گشت و حضرت داود از سبط یهودا بود. بعد از آن که ملک به فرزند سلیمان رسید (سال ۴۷۶ پس از خروج از مصر) اسباط دیگر از فرمان او سر پیچیدند و کشور آنها به دو قسمت شد شمال آن را که از شمال بحرالمیت تا نزدیکی شهر صور حالیه امتداد می یافت در سر حد فنیقیه میان دریای مدیترانه و مرز کشور آشور، چند سلسله از پادشاهان بنی اسرائیل در تصرف داشتند و قسمت جنوب را تا خلیج عقبه، اولاد حضرت داود زیر فرمان گرفتند. هجده پادشاه از نسل داود از سال ۹۷۵ تا ۵۷۶ قبل از میلاد مسیح یعنی ۳۹۹ سال در قسمت جنوبی حکومت کردند. [۷]
ابوالحسن شعرانی، نثر طوبی (دائره المعارف لغات قرآن کریم)، ذیل واژه «اسرائیل»
۳ - منظور از انبیاء بنیاسرائیلمنظور از انبیاء بنی اسرائیل می تواند یکی از این دو باشد: # پیامبرانی که از بنی اسرائیل بودند: که در این صورت اولین آنها حضرت یوسف علیه السلام است. # پیامبرانی که بر بنی اسرائیل مبعوث شدند: که در این صورت اولین آنها حضرت موسی علیه السلام است که برای نجات این قوم از چنگال فرعون مبعوث شد. ۴ - تعداد انبیاء بنیاسرائیلدر روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که ناقل آن ابوذر است آمده است: نخستين پيغمبر بنى اسرائيل موسى بود و آخرين پيغمبرشان عيسى (و همگى) ششصد تن بودند اما طبرسی در تفسیر مجمع البیان می گوید: اخبار در عدد پيامبران مختلف است در بعضى صد و بيست و چهار هزار و در بعضى هشت هزار نقل شده كه چهار هزار از بنى اسرائيل و بقيه از اقوام ديگر بوده اند. ۵ - اسامی پیامبران بنیاسرائیلاز انبیاء بنی اسرائیل که صاحب شریعت نیستند؛ از حضرت یوسف، حضرت داود، حضرت سلیمان، حضرت شعیا، حضرت الیاس، حضرت یوشع، حضرت یونس، حضرت عزیر، حضرت زکریا... [۱۰]
گزیده ناسخ التواریخ از آدم تا خاتم.
و از انبیاء دارای شریعت، حضرت موسی و حضرت عیسی علیهمالسلام را میتوان نام برد. [۱۱]
سوره بقره/سوره دوم،آیه۸۷. ولقد آتینا موسی الکتاب
[۱۲]
سوره آلعمران/سوره سوم، آیه ۴۸. و یعلمه الکتاب والحکمه والتوراه والانجیل
۶ - روش برخورد بنیاسرائیل با انبیاءخداوند از زبان حضرت موسی علیه السلام انبیاء بنی اسرائیل را به عنوان نعمتی بر آنها معرفی می نماید: وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِيَاءَ وَجَعَلَكُمْ مُلُوكًا وَآتَاكُمْ مَا لَمْ يُؤْتِ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِينَ و ياد كن زمانى كه موسى بقوم خود بنى اسرائيل فرمود اى قوم من ياد كنيد نعمة خداوند را كه بشما عنايت فرمود كه انبيايى از بنى اسرائيل در شما قرار داد و سلاطينى از شما مقرر فرمود و بشما داده چيزى كه باحدى از عالمين داده نشده. اما بنی اسرائیل کفران نعمت نموده با پیامبران خود رفتار بسیار بدی داشتند. رفتارهای ناشایست آنها با انبیاء مطابق با گزارش قرآن به قرار زیر است: ۶.۱ - نافرمانى پيامبرانقرآن بارها از نافرمانى بنىاسرائيل نسبت به پيامبران خويش ياد مىكند. سرپيچى آنان از فرمان موسى(عليه السلام) مبنى بر ورود به سرزمين مقدس و نيز در داستان گاو بنىاسرائيل از اين قبيل است همچنين زمانى كه بنىاسرائيل براى رويارويى با قوم جالوت، از پيامبرشان خواستند كه فرماندهى براى آنان برگزيند تا به رهبرى او به جنگ با دشمنان بروند، پس از تعيين فرمانده نافرمانى كرده، او را يارى نكردند گويا نافرمانى بنىاسرائيل براى آن پيامبر معهود بوده است كه با گوشزد كردن فرار از جنگ، از آنان اقرار مجدد مىگيرد؛ ولى باز هم آنان نافرمانى مىكنند. [۱۷]
دائرة المعارف قرآن كريم، جلد ۶، مدخل "بنی اسرائیل" از ابوالفضل روحى و بخش اديان
۶.۲ - انكار و تكذيب انبياتكذيب انبيا رفتار نكوهيدهاى است كه همواره از بنىاسرائيل سر مىزد. قرآن ريشه اين برخورد را ناسازگارى آموزههاى انبيا با خواستهها و خواهشهاى نفسانى آنان خوانده، ملامتشان مىكند: «{{متن قرآن|اَفَكُلَّما جاءَكُم رَسولٌ بِما لاتَهوى اَنفُسُكُمُ استَكبَرتُم فَفَريقـًا كَذَّبتُم وفَريقـًا تَقتُلون}}».(بقره/۲،۸۷) [۱۸]
دائرة المعارف قرآن كريم، جلد ۶، مدخل "بنی اسرائیل" از ابوالفضل روحى و بخش اديان
۶.۳ - آزار و اذيت و كشتن انبيابنىاسرائيل در آزار و اذيت و كشتن انبيا سابقهاى ديرينه دارند. آزار و اذيت يوسف و يعقوب (عليهما السلام) به وسيله نياكان نخست بنى اسرائيل [۱۹]
يوسف/ ۱۲، ۹ ـ ۲۰
و آزار هارون تا مرز كشتن از اين قبيل است.آنها در دوره های بعدی جسارت را به نهایت حد خود رسانده، برخی از حاملان حق چون یحیی و ذکریا علیهماالسلام را شکنجه و سرانجام به شهادت رساندند [۲۱]
طاهری کنی، تفسیر ادبی قرآن،ج۱،ص۲۹۵.
[۲۲]
رازی،شیخ ابوالفتوح،روض الجنان و روح الجنان،ج۱،ص۲۵۳.
[۲۳]
شاه عبدالعظیمی، احمد بن حسینی،تفسیر اثنی عشری،ج۱،ص۱۹۶
. همچنین برای کشتن حضرت عیسی علیه السلام اقدام نمودند. آيات متعددى از قرآن به پيامبر كشى بنی اسرائیل اشاره مىكند. به عنوان نمونه در آیه ۹۱ سوره بقره می فرماید: قُل فَلِمَ تَقتُلونَ اَنبِياءَ اللّهِ مِن قَبلُ اِن كُنتُم مُؤمِنِين}}». خداوند متعال در قرآن کریم در برابر این رفتارها، کلام کوبندهی خود را متوجه این امت میکند و میفرماید: «إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَيَقْتُلُونَ الِّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ»؛ بیتردید آنان که با چشم پوشیدن از دلیلهای روشن به آیات خدا کفر ورزند و پیامآوران او و نیز کسانی را که به سوی عدل و داد فرمان میدهند بدون هیچ حقی میکشند، آنان را به عذابی دردناک نوید ده. ۷ - پانویس
۸ - منبعتهیه شده توسط گروه پژوهشی ویکی فقه( برگرفته از سایت های مختلف) |