الهام به خضر (قرآن)خضر یکی از اولیاء و پیامبران الهی است که معاصر حضرت موسی بود و شخصیتی مجهولالحقیقه در فرهنگ اسلامی و دارای مقامی خاص در عرفان اسلامی که به ادبیات فارسی و فرهنگ عامه نیز راه یافته است. ۱ - الهام الهیانجام کارهای خارق العاده از سوی خضر علیهالسّلام با الهام الهی بود. «فوجدا عبدا من عبادنآ ءاتینـه رحمة من عندنا وعلمنـه من لدنا علما»(در آن جا) بندهای از بندگان ما را یافتند که رحمت (و موهبت عظیمی) از سوی خود به او داده، و علم فراوانی از نزد خود به او آموخته بودیم. «واما الجدار فکان لغلـمین یتیمین فی المدینة وکان تحته کنز لهما وکان ابوهما صــلحا فاراد ربک ان یبلغآ اشدهما ویستخرجا کنزهما رحمة من ربک وما فعلته عن امری ذلک تاویل ما لم تسطع علیه صبرا»و اما آن دیوار ، از آن دو نوجوان یتیم در آن شهر بود؛ و زیر آن، گنجی متعلق به آن دو وجود داشت؛ و پدرشان مرد صالحی بود؛ و پروردگار تو میخواست آنها به حد بلوغ برسند و گنجشان را استخراج کنند؛ این رحمتی از پروردگارت بود؛ و من آن (کارها) را خودسرانه انجام ندادم؛ این بود راز کارهایی که نتوانستی در برابر آنها شکیبایی به خرج دهی!» ۲ - تفسیر۲.۱ - دیدار معلم بزرگهنگامى كه موسی و يار همسفرش به جاى اول، يعنى در كنار صخره و نزديك" مجمع البحرين" بازگشتند" ناگهان بندهاى از بندگان ما را يافتند كه او را مشمول رحمت خود ساخته، و علم و دانش قابل ملاحظهاى تعليمش كرده بوديم" (فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَيْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً). تعبير به" وجدا" نشان مىدهد كه آنها در جستجوى همين مرد عالم بودند و سرانجام گمشده خود را يافتند. و تعبير به" عَبْداً مِنْ عِبادِنا" ... (بندهاى از بندگان ما) نشان مىدهد كه برترين افتخار يك انسان آن است كه بنده راستين خدا باشد و اين مقام عبودیت است كه انسان را مشمول رحمت الهى مىسازد، و دريچههاى علوم را به قلبش مىگشايد. تعبير به" مِنْ لَدُنَّا" نيز نشان مىدهد كه علم آن عالم يك علم عادى نبود بلكه آگاهى از قسمتى از اسرار اين جهان و رموز حوادثى كه تنها خدا مىداند بوده است. تعبير به" علما" كه نكره است، و در اين گونه موارد معمولا براى تعظيم مىآيد، نشان مىدهد كه آن مرد عالم بهره قابل ملاحظهاى از اين علم يافته بود. در اينكه منظور از" رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا" در آیه فوق چيست مفسران تفسيرهاى مختلفى ذكر كردهاند: بعضى آن را به مقام نبوت، و بعضى به عمر طولانى تفسیر كردهاند، ولى اين احتمال نيز وجود دارد كه منظور استعداد شايان و روح وسيع و شرح صدرى است كه خدا به آن مرد داده بود تا پذيراى علم الهى گردد. ۲.۲ - راز سومین کارمرد عالم پرده از روى راز سومين كار خود يعنى تعمير دیوار برمىدارد و چنين مىگويد:" اما ديوار متعلق به دو نوجوان یتیم در شهر بود، و زير آن گنجى متعلق به آنها وجود داشت و پدر آنها مرد صالحى بود" (وَ أَمَّا الْجِدارُ فَكانَ لِغُلامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَ كانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُما وَ كانَ أَبُوهُما صالِحاً). " پروردگار تو مىخواست آنها به سرحد بلوغ برسند، و گنجشان را استخراج كنند" (فَأَرادَ رَبُّكَ أَنْ يَبْلُغا أَشُدَّهُما وَ يَسْتَخْرِجا كَنزَهُما). " اين رحمتى بود از ناحيه پروردگار تو" (رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ). و من مامور بودم به خاطر نيكوكارى پدر و مادر اين دو يتيم آن ديوار را بسازم، مبادا سقوط كند و گنج ظاهر شود و به خطر بيفتد. در پايان براى رفع هر گونه شک و شبهه از موسى، و براى اينكه به یقین بداند همه اين كارها بر طبق نقشه و ماموريت خاصى بوده است اضافه كرد:" و من اين كار را به دستور خودم انجام ندادم" بلكه فرمان خدا و دستور پروردگار بود (وَ ما فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِي). آرى" اين بود سر كارهايى كه توانايى شكيبايى در برابر آنها نداشتى" (ذلِكَ تَأْوِيلُ ما لَمْ تَسْطِعْ عَلَيْهِ صَبْراً). ۳ - پانویس
۴ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۴، ص۲۰۷، برگرفته از مقاله «الهام به خضر». |