اعمی (مشتق)اعمّی، قائل به وضع مشتق برای ذات متلبّس به مبدا اشتقاق در گذشته و حال می باشد. ۱ - مفهوم اعمی(مشتق)اعمی (مشتق)، مقابل اخصی بوده و به آن عالِم اصولی گفته میشود که معتقد است: مشتق برای معنایی اعم وضع شده است و هم ذاتی را که در حال، اتصاف به مبدا دارد و هم ذاتی را که در گذشته، به مبدا اتصاف داشته است، شامل میشود. به بیان دیگر، اعمی (مشتق) اعتقاد دارد مشتق برای معنایی اعم از «ما تلبس بالمبدا فی الحال و ما انقضی عنه المبدا» وضع شده است. ۲ - توضیحعلمای اصول اتفاق نظر دارند که استعمال مشتق در «ما تلبس بالمبدا فی الحال»؛ (ذاتی که اتصاف فعلی به مبدا اشتقاق دارد) حقیقت است، مانند این که به کسی که در حال زدن است، کلمه «ضارب» اطلاق شود زیرا ذات که همان انسان است در حال اتصاف به مبدا ضرب (در حال زدن) حقیقتاً ضارب است و هم چنین اتفاق دارند که استعمال مشتق در ذاتی که در آینده به مبدا متصف میشود مجاز است، مثل این که به زید به اعتبار این که در آینده خواهد زد، ضارب گفته شود. اما بحث و اختلاف در این است که آیا به کسی که در گذشته فعل زدن از او سر زده است، هم اکنون نیز میتوان حقیقتاً ضارب اطلاق نمود یا نه. در این جا دو نظریه وجود دارد: کسانی که اعمی (مشتق) هستند، معتقدند این استعمال حقیقی است، ولی کسانی که معتقدند مشتق فقط برای «متلبس بالمبدا، فی الحال» وضع شده، این استعمال را مجازی میدانند. [۱]
کفایة الاصول، فاضل لنکرانی، محمد، ج۱، ص (۳۲۸- ۳۲۶).
[۲]
فرهنگ اصطلاحات اصولی، مختاری مازندرانی، محمد حسین، ص (۲۲۹- ۲۲۸).
۳ - پانویس
۴ - منبعفرهنگ نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۲۳۰، برگرفته از مقاله «اعمی (مشتق). |