تغیر مسیر یافته از - ازل
زمان تقریبی مطالعه: 2 دقیقه
 

ازل (مفردات‌نهج‌البلاغه)





ازل از مفردات نهج البلاغه، گاهی (به فتح الف و زال) به معنای قدیم بودن، گاهی نیز (به فتح الف و سکون زال) به معنای شدت و تنگی آمده است. در بیان نورانی حضرت امیر (علیه‌السلام) به هر دو معنی بکار رفته است.


۱ - قدیم بودن



ازل، گاهی به معنای قدیم بودن و آنچه اوّل ندارد، آمده است. «الازل: القدم و ما لا نهایة له فی اولّه... کما ان الابد ما لا نهایة له فی آخره» آن حضرت (علیه‌السلام) در رابطه با خداوند فرموده: «و لا ترفده الادوات سبق الاوقات کونه و العدم وجوده و الابتداء ازله؛ ابزار کار او را یاری ندهند، بودنش بر وقت‌ها سبقت کرده و وجودش بر عدم و بی‌اوّل بودنش بر اوّل پیشی گرفته است.»

۲ - شدت و تنگی



گاهی این واژه بر وزن عقل، و به معنی شدت و تنگی آمده است. لذا حضرت امیر (علیه‌السلام) در وصف خداوند فرموده‌اند: «مانح کلّ غنیمة و فضل و کاشف کل عظیمة و ازل؛ خدایی که عطا کنندۀ فایده و احسان و از بین برندۀ هر بلای بزرگ و تنگی است.»
در جملۀ «لیس لاوّلیته ابتداء و لا لازّلیته انقضاء هو الاول و لم یزل و الباقی بلا اجل» ظاهرا منظور از «ازلیّت» همان بی‌اوّل بودن است و در رابطه با «لم یخلق الاشیاء من اصول ازلیة» در «ابد» سخن گفته شد.

۳ - پانویس


 
۱. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۲۷۳، خطبه۱۸۶.    
۲. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۰۷، خطبه۸۳.    
۳. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۲۳۲، خطبه۱۶۳.    


۴ - منبع


قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «ازل»، ص۴۶.    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.