اجازه معلقاجازه معلق، از اصطلاحات بکار رفته در علم حدیث بوده و به اجازهای گفته میشود که مشروط به چیزی شده باشد. ۱ - توضیح اصطلاحمنظور از اجازه معلق، آن است که شیخ در هنگام اجازه نقل حدیث به شاگرد، اجازه خویش را به امری معلق سازد. مثلاً؛ اگر شیخ حدیث گفت: "اجزت لمن شاء فلان" بعضی گفتهاند. ۲ - قول به بطلاناین نوع از اجازه به علت جهالت و تعلیق باطل است زیرا این عبارت اجازه، با عبارت "اجزت لبعض الناس" تفاوتی ندارد چون در هر دو "مجازٌ له" مجهول است و وقتی "مجازٌ له" مجهول بود خود اجازه نیز باطل میشود. به علاوه اجازه و وکالت یک حکم دارند همان طور که در وکالت اگر " وکیل " مجهول بود وکالت باطل میشود در اجازه نیز اگر " مجازٌ له " مجهول بود، اجازه باطل است. ۳ - قول به صحتگروهی این نوع از اجازه را صحیح دانسته و سخن قائلین به بطلان را چنین نقد کردهاند: ۳.۱ - دلیل اولاولا در عبارت "جزت لمن شاء فلان "مجازٌ له مجهول نیست چون در این عبارت، اجازه معلق به "مشیت" شده است و با وجود "مشیت" جهالت وجود ندارد بله در عبارت "اجزت لبعض الناس" اجازه باطل است چون "مجازٌ له" مجهول است با این بیان، دو عبارت با یک دیگر متفاوت هستند در یکی "مجاز له" مجهول و در دیگری معلوم است در نتیجه اجازه اگر به صورت "اجزت لمن شاء فلان" باشد صحیح و اگر به صورت "اجزت لبعض الناس" باشد باطل است؛ ۳.۲ - دلیل دومثانیا مقایسه کردن اجازه با وکالت اشتباه است برای این که حکم آن متفاوت است و در وکالت با عزل موکل وکیل منعزل میشود ولی در اجازه چنین نیست. و اگر شیخ اجازه گفت "اجزت لمن شاء الاجازه" یا گفت: "اجزت لمن شاء الروایة" و یا بگوید "اجزت لفلان ان شاء" و یا "اجزت لک ان شئت" در این نوع از عبارات دانشمندان علوم حدیث قائل به جواز هستند و گفتهاند این نوع از اجازه معلق، در حکم مطلق میباشد. از این نوع اجازه به اجازه معلق به شرط نیز تعبیر میشود. [۴]
علامه نجفی، سیدضیاءالدین، ضیاء الدرایه، ص۵۹.
۴ - مستندات مقالهدر تنظیم این مقاله از منابع زیر استفاده شده است: • عاملی، علی بن احمد، الرعایة فی علم الدرایه. • سیوطی، عبدالرحمن، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی. • علامه نجفی، سیدضیاءالدین، ضیاء الدرایه. • مامقانی، عبدالله، مستدرکات مقباس الهدایه. ۵ - پانویس
۶ - منبعپایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «اجازه معلق»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۴/۱۷. ردههای این صفحه : اصطلاحات حدیثی
|