ابومحمد ابنعقیلاِبْنِ عَقیل، ابومحمد بهاءالدین عبدالله بن عبدالرحمان (۹ محرم ۶۹۸ -۲۳ ربیع الاول ۷۶۹ق/۱۷ اکتبر ۱۲۹۸-۱۷ نوامبر ۱۳۶۷م)، نحوی، فقیه و قاضی شافعی میباشد. ۱ - نسبنسب وی به عقیل بن ابی طالب میرسد، [۱]
صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۱۷، ص۲۵۲، به کوشش دُرُتئا کراوولسکی، ویسبادن، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
بنابراین اصلاً قرشی هاشمی است و اینکه او را آمدی [۲]
ابن رافع سلامی، محمد، الوفیات، ج۲، ص۳۲۶-۳۲۷، به کوشش صالح مهدی عباس و بشار عواد معروف، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
[۳]
ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۱، ص۴۲۸، به کوشش گ برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
و هَمَدانی [۴]
سیوطی، عبدالرحمان، بغیة الوعاة، ج۲، ص۴۷، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۴م.
خواندهاند، محتمل است که ناظر به اقامت برخی اجداد نزدیکتر او در این شهرها بوده باشد، وی به بالس و حلب نیز منسوب است. [۵]
ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، ج۳، ص۱۲۹، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م.
ابن عقیل گرچه در قاهره بالید، اما از گفته ابن حجر [۷]
ابن حجر، احمد، الدرر الکامنة، ج۳، ص۴۲، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
که او را «نزیل» قاهره میداند و به تهیدست بودن او هنگام ورود به قاهره اشاره میکند، چنین برمیآید که وی در آن شهر به دنیا نیامده بوده است. با این حال ابن جزری [۸]
ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۱، ص۴۲۸، به کوشش گ برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
تولد او را در مصر دانسته است.۲ - اساتیدابن عقیل در قاهره به محضر ابوحیان اندلسی راه یافت تا نحو بیاموزد و ابوحیان او را تحت حمایت گرفت و ابن عقیل ۱۲ سال در کنار استاد گذراند و در شمار بهترین شاگردان او درآمد. [۹]
اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، ج۲، ص۲۴۰، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد، ۱۳۹۱ق .
[۱۰]
ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، ج۳، ص۱۲۹، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م.
[۱۱]
ابن حجر، احمد، الدرر الکامنة، ج۳، ص۴۲، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
صفدی که از شاگردان ابن عقیل در فقه]] و حدیث به شمار میرود، شرح بالنسبه کاملی از مشایخ وی و ریز موادی که ابن عقیل نزد آنان خوانده، به دست داده است. [۱۲]
صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۱۷، ص۲۵۳- ۲۵۵، به کوشش دُرُتئا کراوولسکی، ویسبادن، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
ابن عقیل قرائتهای هفتگانه را نزد تقیالدین صائغ فراگرفت و در میان استادان خود به علاءالدین قونوی بسیار نزدیک بود و ادب عربی، فقه، اصول، منطق و تفسیر را نزد او آموخت. همچنین از زینالدین کتانی، ابن صابونی و بدرالدین ابن جماعه بهره برد. [۱۳]
صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۱۷، ص۲۵۳- ۲۵۵، به کوشش دُرُتئا کراوولسکی، ویسبادن، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
۳ - تدریسچون خطیب قزوینی در ۷۲۷ق به مصر آمد و قاضی القضاة شد، [۱۴]
ابن حجر، احمد، الدرر الکامنة، ج۵، ص۲۵۱، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
ابن عقیل در شمار نزدیکان او درآمد و معلّم فرزندان وی شد، مدتی نیز در مدرسه قطبیه کبری تدریس کرد و در جامع ناصری به آموختن فقه پرداخت. درس تفسیری هم در جامع طولونی برقرار کرد [۱۵]
صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۱۷، ص۲۵۴- ۲۵۵، به کوشش دُرُتئا کراوولسکی، ویسبادن، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
[۱۶]
اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، ج۱، ص۲۴۰، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد، ۱۳۹۱ق .
که دوره آن ۲۳ سال طول کشید. [۱۷]
ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، ج۳، ص۱۳۰، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م.
۴ - قضاوتابن عقیل در کنار تدریس و تفسیر چند بار نیز به امر قضا پرداخت. مدتی نیابت خطیب قزوینی و پس از آن نیابت قاضی القضاة عزالدین ابن جماعه را برعهده داشت، اما چندی بعد ابن جماعه او را به سبب سخن ناروایی که درباره قاضی موفقالدین حنبلی گفته بود از این منصب عزل کرد. وی یک بار دیگر در ۷۵۹ق تحت حمایت امیر صرغتمش، پس از عزل ابن جماعه، جانشین او شد و به قاضی القضاتی مصر دست یافت. با آنکه ابن عقیل بیش از ۸۰ روز در این منصب باقی نماند، اما در همین مدت کوتاه برخی احکام را که ناروا میدانست، لغو کرد و ثروتهای کلانی را میان طلاب و فقها تقسیم نمود. [۱۸]
اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، ج۲، ص۲۴۰، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد، ۱۳۹۱ق .
[۱۹]
ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، ج۳، ص۱۳۱، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م.
[۲۰]
ابن حجر، احمد، الدرر الکامنة، ج۳، ص۴۴- ۴۵، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
ابن عقیل در نحو نیز به درجهای رسید که استادش ابوحیان او را داناترین نحویان گیتی خوانده است. [۲۱]
ابن حجر، احمد، الدرر الکامنة، ج۳، ص۴۲، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
۵ - شاگرداناز شاگردان برجسته او غیر از صفدی باید از سراج الدین بلقینی یاد کرد که دختر استاد را به زنی گرفت. نوادهاش جلالالدین و ولیالدین عراقی نیز از او روایت کردند [۲۲]
سیوطی، عبدالرحمان، بغیة الوعاة، ج۲، ص۴۸، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۴م.
و پسرش فتحالدین را هم از شاگردان او باید دانست که پس از مرگ پدر به جای او در زاویه خشّابیه از جامع عمری بر مسند نشست، اما برخلاف پدر از فضل مایه چندانی نداشت و به زودی بلقینی وی را کنار زد و به کرسی استاد دست یافت. [۲۳]
سخاوی، عبدالرحمان، الذیل علی رفع الاصر، ج۱، ص۱۸۳، به کوشش جوده هلال و محمد محمود صبح، قاهره، الدار المصریة.
۶ - درگذشتابن جزری یک سال پیش از مرگ ابن عقیل در ۷۶۸ق در موسم حج با وی دیدار کرده و در مکه و مدینه همراه او بوده است. [۲۴]
ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۱، ص۴۲۸، به کوشش گ برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
ابن عقیل در قاهره درگذشت و او را در نزدیکی آرامگاه شافعی به خاک سپردند. [۲۵]
اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، ج۲، ص۲۴۰، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد، ۱۳۹۱ق .
۷ - آثار۷.۱ - چاپی۱. شرح الفیه ابن مالک. ابن عقیل این شرح را ضمن تدریس برای فرزندان خطیب قزوینی به ایشان املا کرد. [۲۶]
صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۱، ص۲۵۴، به کوشش دُرُتئا کراوولسکی، ویسبادن، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
شرح مذکور از زمان خود او مورد توجه قرار گرفت و در نیمه اول سده نهم شرحی معروف بود. [۲۷]
ابن حجر، احمد، الدرر الکامنة، ج۳، ص۴۴، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
[۲۸]
اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، ج۲، ص۲۴۰، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد، ۱۳۹۱ق .
[۲۹]
ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، ج۳، ص۱۳، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م.
این کتاب امروزه هم در برخی از مدارس دینی و دانشگاهها تدریس میشود.قدیمترین چاپ این اثر به سال ۱۲۵۱ق در بولاق صورت گرفت. پس از آن به کوشش محققان متعدد چندین بار دیگر به چاپ رسیده است که از میان آنها چاپ محمد محییالدین عبدالحمید همراه با تألیفی از او موسوم به منحة الجلیل در ۱۳۵۰ق در قاهره یاد کردنی است. این شرح به آلمانی نیز ترجمه شده و در ۱۸۵۲م در برلین به چاپ رسیده است. ۲. المساعد علی تسهیل الفوائد لابن مالک که در ۱۹۸۰م به کوشش محمد کامل برکات در دمشق به چاپ رسیده است. ۷.۲ - خطیتیسیر الاستعداد لرتبة الاجتهاد؛ خلاصهای است از اثر مطول خود وی با نام الجامع النفیس که آن را در ضمن املا به صورت اثر حاضر تلخیص کرد. [۳۰]
ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۱، ص۴۲۸، به کوشش گ برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
از این اثر نسخهای نفیس به خط مؤلف در ۴ جلد در دارالکتب مصر نگهداری میشود. [۳۱]
خدیویه، فهرست، ج۳، ص۲۱۲.
۷.۳ - آثار یافت نشده۱. الجامع النفیس فی مذهب الامام محمد بن ادریس. این اثر بنا به وصفی که صفدی [۳۲]
صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۱۷، ص۲۵۴- ۲۵۵، به کوشش دُرُتئا کراوولسکی، ویسبادن، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
از آن به دست داده، تتّبعی است مفصل در مسائل خلاف و ادلّه مذهب شافعی از کتاب و سنت. [۳۳]
ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۱، ص۴۲۸، به کوشش گ برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
۲. الذخیره، در تفسیر بخشی از قرآن که تا آخر سوره آل عمران [۳۴]
سیوطی، عبدالرحمان، بغیة الوعاة، ج۲، ص۴۸، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۴م.
[۳۵]
حاجی خلیفه، کشف، ج۱، ص۴۳۹.
یا تا میانه سوره نساء [۳۶]
اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، ج۲، ص۲۴۰، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد، ۱۳۹۱ق.
را دربر میگرفته است. ابن عقیل خود این تفسیر را با عنوان الاملاء الوجیز علی الکتاب العزیز مختصر کرده بوده است. [۳۷]
ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۱، ص۴۲۸، به کوشش گ برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
[۳۸]
ابن رافع سلامی، محمد، الوفیات، ج۲، ص۳۲۸، به کوشش صالح مهدی عباس و بشار عواد معروف، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
۳. ذیل بر الجامع النفیس. ابن عقیل در این ذیل به شیوه تهذیب الاسماء و اللغات نووی به بیان شرح حال همه کسانی که در الجامع از آنها مطلبی نقل کرده بود، پرداخته و نیز درباره واژگان الجامع و ضبط آنها شرحی آورده است. [۳۹]
صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۱۷، ص۲۵۵، به کوشش دُرُتئا کراوولسکی، ویسبادن، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
[۴۰]
صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۱۷، ص۲۵۴، به کوشش دُرُتئا کراوولسکی، ویسبادن، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
[۴۱]
ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۱، ص۴۲۸، به کوشش گ برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
[۴۲]
بغدادی، ایضاح، ج۲، ص۱۵۵.
۸ - فهرست منابع(۱) ابن تغری بردی، النجوم. (۲) ابن حجر، احمد، الدرر الکامنة، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م. (۳) ابن رافع سلامی، محمد، الوفیات، به کوشش صالح مهدی عباس و بشار عواد معروف، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م. (۴) ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م. (۵) اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد، ۱۳۹۱ق. ۶) بغدادی، ایضاح. (۷) حاجی خلیفه، کشف. (۸) خدیویه، فهرست. (۹) سخاوی، عبدالرحمان، الذیل علی رفع الاصر، به کوشش جوده هلال و محمد محمود صبح، قاهره، الدار المصریة. (۱۰) سیوطی، عبدالرحمان، بغیة الوعاة، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۴م. (۱۱) صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، به کوشش دُرُتئا کراوولسکی، ویسبادن، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م. (۱۲) ابن جزری، محمد، غایة النهایة، به کوشش گ برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م. ۹ - پانویس
۱۰ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن عقیل»، ج۴، ص۱۵۲۹. |